از : آرمان شیرازی
عنوان : در کجای جهان ایستاده اید؟
پزشکان آنچنان سرگرم درمان ِتنی از جمع بیماران شدند که آنان ِدگر در درد و خون غلتیده اند!
هم میهنان ِگرامی, بجای جراحی پلاستیک ِفراخوان ِ"سرنگونی آری، به دست مردم...", بیانیه های دیگر را بخوانید و با تاثیرات مخرب آنها در اذهان ِخوانندگان به رویارویی برخیزید. از آن میان, برای نمونه, اگر به بیانیه حزب چپ ایران (فدائیان خلق): راه برون رفت کشور از وضعیت بحرانی گذار از استبداد به دموکراسی است!(http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=۸۷۳۴۵) بنگرید, سایه ی سنگین دیدگاه نگهداران رژیم را بر آن خواهید دید. نمیدانم واکنش شما در برابر مبحث زیر که در آن بیانیه آمده چه خواهد بود:
"کشور در وضعیت فوق العاده دشواری قرار دارد. نیروهای جمهوریخواه باید دست در دست هم بگذارند و همراه با اکثریت مردم کشور ما که خواهان "تغییر" هستند، حکومت را برای تغییر سیاست های خارجی و داخلی و ساختار سیاسی تحت فشار قرار دهند".
آیا چنین راهکاری از جنس اینکه "حکومت اسلامی اصلاح پذیر است", یا "درخواست از رهبری برای تغییر رفتار" و یا "استفاده از جنبش دیماه ۹۶ بعنوان یک اهرم برای فشار بر حکومت" نیست؟
اگر توجه کنیم که "تغییر ساختار سیاسی حکومت" میتواند به تعویض چند وزیر و یا حتی "رئیس جمهور" خلاصه شود, و نیز در جاییکه نردبان ترقی برای وزارت و ریاست در حکومت اسلامی از جنس فریب, دزدی و جنایت است, آیا شایسته ست که نیروی خود را برای فشار بر حکومت, آنهم به قصد انجام چنین "تغییراتی", بکار بگیریم؟
به سخن خود بازگردیم. اگر یزدی ها, قطب زاده ها و خمینی ها (در مقام رجوی ها و چلبی ها) از یکسو و دسیسه های رنگارنگ آمریکا-انگلیس-فرانسه از سوی دگر, در پرتو نگاه خردورز و دورنگر, افشا شده بودند که امروز ایران چنین ویران نبود! آیا درونیان سیه کار و بیرونیان تبهکار را از یاد برده اید؟ آیا سازش ها و گاوبندیهای پشت پرده آنزمان شان را از خاطر خود زدوده اید؟
بگواه تجربه, امپریالیست ها بارها سرنوشت کشورهای جهان را با تازش نظامی, کودتا و بکارگیری اهرمهای گوناگون دیگر در راستای منافع خود تغییر داده اند. تا کنون نیز دست کم دو بار (۳۲ و ۵۷) تاریخ کشور ما را از خودپویی بازداشته اند. آیا چشم-در-راه بار دیگری هستید؟ مگر میتوان حضور چاقوکشانه و تجاوزگر سرمایه داری جهانی (امپریالیسم) را, حتی در دورافتاده ترین سرزمین ها, نادیده انگاشت؟ . مگر مبارزه با ارتجاع درونی را "دیوار چین" از مبارزه با نقشه-ریزان و تجاوزگران بیرونی جدا می سازد؟
میتوان از "ضد امپریالیسم ناسیونالیستی چپ" و "اتئلاف منفی" با ارتجاع سخن گفت, اما این پرسش همچنان باقیست:
در جهانی که دیگر "جهانی شده" است, ابتکار عمل و اهرم نیرومندتر را کدامیک از ایندو در اختیار خود دارد؟ ارتجاع درونی یا نقشه-ریزان و تجاوزگران بیرونی؟
٨۵۴۱۰ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣۹۷
|