عنوان : ندیدن جنبش درون
سلام
آقای تقی روزبه همه طرف ها را بر شمردند ،جز جنبش سازمان یافته درون کشور.این بخش جنبش به شمول شخصیت های بر جسته نظیر میر حسین،خاتمی و سازمان های موجود نظیر مشارکت،مجاهدین انقلاب و...است که برای حکومت خطر آفرین است وگرنه رژیم هیچ واهمه ای از چند روشنفکر خارج نشین ندارد .البته روشنفکر خارج نشین اگر با جنبش نیمه سازمان یافته درون،ارتباط بر قرار کند،خطرناک میشود.متآسفانه شما در نوشته اتان به دنبال یک جنبش پاک خیالی هستید
٨۵۴۵۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹۷       

عنوان : نسخه نجات بخش و فوری وجودندارد!
از آن جا که دوست گرامی، امیرخوش سرور در طرح پاره ای نکات و انتقادها و پرسش ها اسم مرا نیز در نوشته اشان بکاربرده اند برای آن که به سهم خود حمل بر بی اعتنائی نشود این یادداشت را تهیه کردم:
۱-نسخه ای متضمن راه حل فوری برای جامعه ای انباشته از بحران در جیب نه فقط «چپ» که نزدهیچ کس وجود ندارد. در این وانفسای بحران این «چپ» هم بحران زده است و نیازبه بازسازی خود دارد و اگر بتواند مسیردرست را برگزیند و گام به گام جلوبرود باید کلاهمان را هوا بیاندازیم. در چنین شرایطی هرکس تنها می تواند ارزیابی های خود را بگوید و در بهترین حالت هم پیرامون برخی موضوعات مهم جنبش به کنشگری مشترک بپردازند و به موازات آن به دیالگوگ و گفتگوهای سازنده باهم مبادرت ورزند. گرچه که برخی همین اندازه کنشگری را بر هم نمی تابندو هم چنان دوست دارند که در پیله های خودبافته روزگارسپری کنند.
۲- جنبش های اجتماعی و طبقاتی و ضداستبدادی اهرم های تغییرهستند و الهام بخش اند. اکنون جنش ضداستبدادی گامی به جلوبرداشته است: هم لایه های جدیدی به آن پیوسته اند و هم همه حاکمیت را نشانه رفته اند . آین آگاهی جنبش برای کانونی کردن مبارزه حول حاکمیت فوق ارتجاعی و این که خطراصلی از کجا نشآت می گیرد برزگترین دستاوردجنبش است که باید گسترش یابد و اکثریت بسیارعظیم و قاطع جمعیت را بخود جلب کند. معنای این گزاره آن است آن است که آماج اصلی و مستقیم جنش نظام حاکم استبدادی -مذهبیِ-سرمایه داری مستقر است.
۲- اما طورکلی جنبش ها هیچ گاه یک دست و هم هدف نیستند. روندهای متناقض پیشرو و اپسگرا در آن وجوددارند که موردبهره برداری نیروها وطبقات برخوردار از همین تناقض ها برای مسلط شدن قرار می گیرد. تجربه انقلاب بهمن که به فاجعه انقلاب اسلامی انجامید و تجربه های مشابه در منطقه و... به ما آموخته است که لازم است نسبت به حضورنیروهای ارتجاعی در صفوف اسبتدادی و خطرعروج و هژمونی آن ها برجنبش سرنگونی حساس و هوشیارباشیم و به این گزاره که دیو چوبیرون رود فرشته در آید نقدلازم را انجام داده باشیم و گرنه تنها از فاجعه ای به فاجعه ای دیگر -کمتر یا بیشتر- گذرخواهیم کرد. لازم به تاکید است که مبارزه مستقیم علیه استبدادمستقر و مبارزه درونی در صفوف جنبش ضداستبدادی علیه بدیل ها و بلوک های ارتجاعی و متحدین جهانی آن ها در دوسطح کاملا متفاوت جریان دارند و در برابرهم و خلط مبحث بین آن ها جز غبارآلودکردن فضای سیاسی نیست. یکی جنگ مستقیم با دشمن رودر رو است و دیگری جنگ هژمونیک و افشاگری در درون جبش سرنگونی علیه بدیل های ارتجاعی و متحدین جهانی آن ها که بخصوص اکنون بزرگترین دژجهان سرمایه داری دولت آمریکا مصمم به مداخله و جهت دادن به آن است جنبشی که اصل وجودش ربطی به آن ندارد. این جنبشی خالی از این نوع منازعات وجودخارجی نداشته و ندارد..
۳- از آن جا که کشورایران به دلیل موقعیت ژئوپلتیک واستراتژیکی خود در منطقه وجهان موردتوجه قدرت های بزرگ بویژه دولت آمریکاو اولویت اول سیاست خارجی آمریکا در مطنقه است از همین رو با تمامی نیرو و اهرم های خود در تلاش برای تاثیرگذاری برجنبش سرنگونی و کنترل و هدایت آن هست که خود را به شکل مجموعه ای از سیاست های و استراتژی هدفمند اعم از تحریم های اقتصادی گسترده و سیاست تغییر و بدیل سازی و ایجادبلوکی متحدخود در صفوف جنبش سرنگونی و در بین مدافعان آن به نمایش می گذارد. امروزه این تلاش و مداخلات هدفمند چنان عیان است که نیازی به توضیح بیشترندارد.
۴-بهترین شیوه حرکت و عامل تضمین کننده برای آن که جنبش ضداستبدادی خصلت های ترقی خواهانه خود را حفظ و تقویت کند و اجازه ندهد که بدیل های ارتجاعی درون صفوف جنبش هژمونی آن را با انواع تبلیعات و وعده های دروغین و انتزاعی سکان آن را بدست گیرند، گره خوردن جنبش ضداستبدای با مطالبات مشخص وپایه ای اقشارمختلف کارگران و معلمان و زنان و دانشجویان و جوانان است که خود در حال شکوفائی است... آن جنبش سراسری که از متن مطالبات به حق و پایه ای مردم سردر آورد را هیچ نیروئی لااقل بسادگی نمی تواند با دادن وعده وعیدهای های قلابی القاء گفتمان کاذب رام و سربراه کند. پس تلاش برای شکل گیری یک جنبش ضداستبدادی-مطالباتی امر پایه ای و استراتژیک است. در این رابطه پیوند نبردهای موضعی و سراسری پا به پا و هم چون تارووپودقوام دهنده یک جنبش ضداستبدادی مطالباتی اهمیت دارند.
۵- اسکلت و خشت پایه های اولیه این ساختمان هم اگر به جنبش ها (منظور بخش های ترقی خواه جنبش است) خیره شویم خوشبختانه توسط خود جنبش ها فراهم می شوند و در حال جوانه زدن هستند. و بخوبی می توانند الهام بخش هرکنشگرمعطوف به جنبش ها باشند: حرکت های معلمان به عنوان یک قشربزرگ و استراتژیک (که من درجای دیگر به آن پرداخته ام) با مطالبات ترقی خواهانه ای چون آموزش رایگان و آموزش مستقل از مذهب و در کارگران مبارزه با خصوصی سازی وسیاست های نئولبیرالی و در دانشجویان مبارزه با کالائی شدن دانشگاه ها وایضا علیه سیاست های سرمایه دارانه و علیه استبداد و پادگانی کردن و در زنان برای رفع حجاب اجباری و علیه تبعیض مضاعف و بیکاری و استثمارمضاعف نیروی کارزنان در خانه وکارو ...... این ها لایه ها و اقشاری هستند که اولا ماهیت سراسری دارند که بهمین دلیل در شکل دادن به جنبش سراسری حول مطالبات مشخص و علیه فروپاشی و درهم شکستن قوام جامعه که می تواند خطری واقعی باشد نقش بالقوه سازنده ای دارند. طببیعی است که پیوند این جنبش ها و سراسری شدن آن ها با استفاده از شبکه و تشکل ها و و شکل گیری گفتمان معطوف و در راستای شکل دادن به تظاهرات و اعتصابات و.. سراسری می توانند نوری در افق برای برون رفت از باتلاق سهگین کنونی در ایران و منطقه ای دستخوش آتش که در آن قرارداریم فراهم سازند. اما نباید فراموش کنیم که در سوی مقابل آن بهمنی از تبلیغات و تلاش روزانه و هدفمند برای خفه کران این جهت گیری های ضدسرمایه داری و آزادی خواهانه و کنترل وجهت دادن آن به سودحرکت ها و شعارهای بدیل های ارتجاعی صورت می گیرد.
۶-فعالین و کنشگران چپ و ضدسرمایه داری و گروه ها و سازمان های ترقی خواه اگر بتوانند با مشارکت فعال خود به شکل گیری این روندها یاری برسانند و کنشگری کنند و در این بستر به افشاء مستدل بدیل های ارتجاعی به پردازند نقش خود را ایفاکرده و قادر به باز سازی نسبی خود و برون شد از تفرقه و تشتت به عنوان گرایشی ترقی خواهانه در درون جبیش ضداستبدادی می توانند نائل شوند. بطور خلاصه من وطایف کنونی را در دو محور سازمان یابی و شبکه سازی سراسری جنبش ضداستبداد-مطالباتی و گفتمان یابی ترقی خواهانه و افشاء بدیل های ارتجاعی خلاصه می کنم.چنین فرایندی به درجاتی وجود دارند خود جنبش ها مبدع آن هستند تنها باید آن را دید و و تقویتشان کرد..
٨۵۴٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣۹۷       

عنوان : بسیار جالب بود!
باور کنید همانطوریکه نوشتید عده‌ی از رفقای چپ در فیس بوک کارشان رسوا کردن ترامپ و شاه و رضا شاه و باند رجوی ست و کامل فراموش کردند که این رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ست که نزدیک به چهل سال است که جان و هستی می‌گیرد و هر اعتراص و هر خواسته‌ی را با گلوله و زندان پاسخ می‌دهد...
٨۵۴۱۲ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣۹۷       

عنوان : به نکات خوبی اشاره کرده اید!
واقعیت را گفته اید نمیتوان در این شرایط که تمام اقشار و طبقات مورد هجوم ولایت و شاخه ناتوان جمهوری اسلامی اش قرار دارد در اجتماعی از عملیات ترامپ ویا مجاهدین و چلبی ها سخن گفت.
راه کار سازماندهی و اتحاد است.
٨۵۴۰۵ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣۹۷