سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مجاهدین، دیپلماسی، رۆیای قدرت؟ - حسن رحمان پناه

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ایرج اعظمی

عنوان : بی بضاعتی سازمان مجاهدین خلق در آلترناتیو شدن
آقای رحمان پناه این باور را تقویت می کنند که خشونت گرائی مجاهدین خلق بعد از انقلاب ۵۷ ذاتی نبوده و متاثر از خشونت گرائی جمهوری اسلامی است. در خشونت گرائی جمهوری اسلامی شکی نیست. اما ذاتی نبودن خشونت گرائی در سازمان مجاهدین خلق نیز پذیرفتنی نمی باشد. یعنی جوهره خشونت گرائی سازمان مجاهدین خلق عامل برونزائی نداشت و علتش هم صرفا فترت ملیون و نهضت آزادی و غلبه جناح راست در جمهوری اسلامی نبود. سازمان مجاهدین خلق منش خشونت گرائی را داشت. زیرا اگر سازمان مجاهدین جوهر خشونت گرائی نداشت چرا به جنگ خیابانی و ترور مبادرت می ورزد؟
از سوی دیگر دغدغه ای احساس می شود و آن بدیل بودن سازمان مزبور است. باور کنید تصور الترناتیو شدن سازمان مجاهدین سراب است و ابدا به آن فکر نکنید. حتی اگر امروز بحران سرنگونی جمهوری اسلامی به سقوط از لبه پرتگاه تاریخ باشد. سازمان مجاهدین خلق نمی تواند الترناتیو جمهوری اسلامی باشد. رهبری سازمان مزبور بیهوده تصور میکند با حمایت دلارهای نفتی عربستان و دیگر رقبای عرب جمهوری اسلامی در منطقه و حمایت بخشی از جناح راست و جنگ طلب دولت و مجلس آمریکا، می تواند بر کرسی قدرت نشیند؛ هرگز امکانش نیست. اگر با همه نظریات رضا پهلوی موافق نباشی ولی مخالفت با این نگاه وی به سازمان مجاهدین واقع بیانه نیست. رضا پهلوی گفته مردم ایران اگر بر دو راهی حفظ جمهوری اسلامی یا به قدرت رسیدن سازمان مجاهدین قرار گیرند قطعا رژیم ملاها را به مجاهدین خلق ترجیح می دهند."
٨۵۵۱۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱٣۹۷       

    از : امیر خوش سرور

عنوان : به کجا چنین شتابان؟!
رفیق «حسن رحمان‌پناه»
سلام
‌در مدتی که به‌سختی تلاش می‌کردم تا «پوسته راست و ضخیم ارتجاعی‌»ام را بشکنم از مطالب شما بسیار می‌آموخته‌ام. مقاله اخیرتان اما جای شگفتی بسیار دارد.
شما نوشته‌اید: «... مجاهدین از ابتدای به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی به حمایت از رژیم اسلامی برخاست و مسعود رجوی که در دی‌ماه ۱۳۵۷ از زندان ساواک آزاد شده بود را برای پست رئیس جمهوری کاندید نمود. اما حکومت اسلامی تازه به قدرت رسیده دست رد به سینه آن زد. مجاهدین در رویدادهای ۵۸ و در جریان فرمان جهاد خمینی علیه مردم کردستان به حمایت از خمینی برخاست و آماده بود نیروهای خود را برای سرکوب مردم کردستان اعزام دارد، اما رژیم با آن روی خوش نشان نداد. با مرگ آیت‌الله محمود طالقانی در شهریور ۱۳۵۸ و کم‌رنگ‌شدن نقش مهدی بازرگان و دیگر افراد ملی و لیبرال در دستگاه حکومتی رژیم اسلامی و پررنگ‌تر شدن جنبه مذهبی حکومت اسلامی، مجاهدین هر چه بیشتر به مخالفت با جمهوری اسلامی سوق داده شد و زمینه اپوزسیون بودن آنان توسط حکومت اسلامی عملآ فراهم گردید. مجاهدین بعد از ناامید شدن از رژیم که نطفه‌اش از سال ۵۹ بسته شده بود و تا خرداد ۶۰ را فاز "فعالیت سیاسی" نامیده بود، در ۳۰ خرداد فراخوان تظاهرات در سراسر کشور را به منظور سرنگونی جمهوری اسلامی صادر نمود و...»
خب! با این‌وجود آیا رفقای جاودانه؛ فواد مصطفی سلطانی، صدیق کمانگر و... و مهم‌تر از آن‌ها «کومله» را، امروز، خائن می‌دانید یا خادم؟! این پرسش شگفت‌انگیز را از آن جهت طرح کردم، چرا که گرچه به استناد این مقاله شما کم‌ترین آگاهی‌ای نسبت به تاریخ گروه‌های اپوزوسیون و به‌ویژه جریان خط ۳ که از قضا بخشی از آن‌ در قالب پروژه شکست‌خورده «حزب کمونیست ایران» در کومله هضم شد، ندارید بل‌که از این نکته مهم نیز غافل هستید که در اولین انتخابات ریاست‌جموری پس از انقلاب ۵۷، کومله به همراه حزب دموکرات کردستان ایران از کاندیداتوری رجوی (به‌عنوان کاندیدای نسل انقلاب) حمایت کرد.
این مهم از آن رو حائز اهمیت است که فرمان حمله به کردستان در ۲۸ مرداد ماه ۵۸ صادر شد و تاریخ اعلام کاندیداتوری رجوی ۱۵ دی‌ماه ۵۸ است. به‌عبارت دیگر، یعنی؛ کومله ۵ ماه «پس از آن‌که مجاهدین در رویدادهای ۵۸ و در جریان فرمان جهاد خمینی علیه مردم کردستان به حمایت از خمینی برخاست و آماده بود نیروهای خود را برای سرکوب مردم کردستان اعزام دارد و...» از کاندیداتوری رجوی (به‌عنوان کسی که نیروهایش را برای سرکوب مردم کردستان در اختیار حاکمیت قرار داده بود) حمایت کرد!
اگر این ادعا درست باشد یک پرسش مهم کل سابقه مبارزاتی شما را زیر علامت سوال می‌برد: در هنگام حمایت کومله از کاندیداتوری رجوی، شما عضو کومله بوده‌اید یا نه؟ و اگر پاسخ مثبت است، شما در کدام پست سازمانی خدمت می‌کردید؟ و...
موفق باشید
٨۵۴۷۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣۹۷       

    از : ایران ایلخانی

عنوان : چپ های جهان،راست شوید.
من دربسته و سربسته هر انگ و ننگی را که اعوان و انصارنظام مشرکین،در این سالها به مجاهدین نسبت داده اند و منبعد خواهند داد را می پذیرم و فاش و صریح اعلام می کنم که من اغتشاشگر و کرکس و فیک و ربات و ترول و انقلابی کف خیابان و مبارزه زیر لحاف هستم و فعال سیاسی و مدنی و روشنفکر و چپ و سوسیالیست و ملی و مذهبی و تحول خواه و مدافع حقوق بشر و مجاهد نیستم؛بااینحال هیچ ابایی ندارم که بگویم«اگر قرار باشد بین نظام مشرکین و مجاهدین و چپ های فیس بوکی و چریک های توئیتری یکی را انتخاب کنم،حتم به یقین مجاهدین را ترجیح خواهم داد»؛چرا که ناگفته عیان است که دیکته پر از غلط مجاهدین سرسوزنی است که بی شک در انبار دروغ و کلک و حقه بازی و خلف وعده و قتل و غارت و تجاوز اعوان و انصار چپ و راست نظام مشرکین گم خواهد شد.
از ایران ایلخانی گفتن بود که گفت:حکایت حسن رحمان پناه و امثالهمی که با بَرند چپ راست می زنند،حکایت خاتونی است که قضیب را دیده بود و کدو را ندیده بود.
٨۵۴۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹۷       

    از : ایرج اعظمی

عنوان : خبر همایش مجاهدین پاریس بذون شرح و تفسیر
کامنت ماقبل این را منتشر نکردید شاید دلیل ناباوری به خبر فاینشنال تایمز باشد و آنرا خبر سیاه یا شایعه می پنداشتید. پس خبر سفید یا موثق را با لینک ارسال کرده تا ماهیت سازمان مجاهدین اشکارتر شود.
جولای ۲, ۲۰۱۸
گاردین؛ حضور مهمانان همایش مجاهدین در پاریس با وعده غذا و هتل و ۲۵ یورو پول نقد
http://radiomehregan.com

استفان هارپر نخست وزیر اسبق کانادا نیز سخنرانی درباره تغییر نظام در ایران ایراد کرد. مشخص نبود آیا سخنرانان روز شنبه همایش مجاهدین با پرداخت پول به آنجا امده بودند یا خیر. مجاهدین خلق معروف به پرداخت هزینه‌های گزاف برای سخنرانان این همایش است.
بیشتر ناظران سیاست ایران معتقدند که مجاهدین خلق حمایتی در ایران ندارند و اغلب به دلیل خشونت‌های این سازمان و نزدیکی آنها به سازمان‌های اطلاعاتی اسرائیل، از این سازمان متنفرند. روز شنبه نزدیک به ۴۰۰۰ نفر با اتوبوس به مرکز پارس دی اکسپوزیشن پاریس آورده شده بودند... برخی حاضران در مراسم از جمله چهره‌هایی از لهستان، چک، اسلواکی، آلمان و سوریه بودند که به کمپین فیسبوکی که به آنها قول سفر، غذا و جا در پاریس و ۲۵ یورو پول را داده بود پاسخ مثبت داده بودند. صدها پناهجوی سوری که در آلمان زندگی می‌کنند در این نشست حضور داشتند. بسیاری در حین سخنرانی‌ها زیر درخت‌ها چرت می‌زدند.
یک مادر سوری جوان که بر روی زمین سالن کنفرانس نشسته بود و دو کودکش را باد میزد در گفت‌وگو با گاردین گفت: ما یک توافقی را در فیس‌بوک دیدیم و برای تعطیلات با آن موافقت کردیم. من تاکنون پاریس را ندیده بودم و هیچ چیزی درباره مجاهدین خلق هم نمی‌دانم.
٨۵۴۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹۷       

    از : از فدایی سابق

عنوان : انتقاد ویک یادآوری دوستانه
آقای حسن رحمان پناه گرامی،
لازم است از قبل گفته باشم که من هم مانندخیلی های دیگر ،
ازفردای سی ام خرداد و پیامدهای ناشی از آن حرکت غیر سیاسی ونابخردانه که فضای سیاسی آن دوره را تحت تاثیر قرار دادوبهانه سرکوب همه نیروهای سیاسی دمکرات وتحول طلب را توسط نیروهای بغایت ارتجاعی وقشری نظام اسلامی فراهم نمود، از منتقدین جدی سازمان مجاهدین هستم.
اما هرانتقادی باید مستدل، علمی ودور از غرض ورزی سیاسی باشد.
بسیار متاسفم به آگاهیتان برسانم که مقاله شما متضمن چنین پارامترهایی نبوده ونیست.
درضمن داده ها و اطلاعاتیکه درباره تاریخ پیدایش سازمان مجاهدین و بنیانگزاران آن به خواننده میدهید، گاها مخدوش وغیر واقعی است .
شرط انصاف آنست که اگر با مبانی و اهداف سازمانی یک حزب یا گروه سیاسی موافق نباشیم، بایک چرخش قلم همه هستی ومیراث سیاسی آن گروه وحزب را نابود و محو نکنیم.
صد البته این نقص بزرگ بیشتر سیاستورزان منطقه خاورمیانه و بخش بزرگی از کشورهای توسعه نیافته و یا درحال توسعه است .
فرهنگ نفی و ندیده گرفتن همه آنانی که مثل ما نمی اندیشندو این یکی از پایه های اساسی تحکیم استبداد و سنگ بنای فرهنگ خودی و غیرخودی است.
افتراق و انشقاق درمیان سازمانهای سیاسی بویژه چپ، که اکثریت قریب به اتفاق آنها در بسیاری از موارد درک مشترکی از مقوله های سیاسی/ اجتماعی دارند و غالبا هدف واحدی را دنبال میکنند از همینجا ناشی میشود.
درد برزگ اما آنجاست که اکثر سیاستورزان ما سالهاست مقیم کشورهای اروپایی ؛ امریکاو دیگر کشورهای توسعه یافته وصنعتی هستندو ازموهبات زندگی وکاردراین کشورهای دارای دموکراسی هرچند نیم بند برخوردارند؛ اما باتاسف بسیار از فرهنگ میزبانان خود توشه زیادی نگرفته اند.
آقای رحمان پناه گرامی، من نوشته شما را چند بار خواندم. این ادبیات برای من آشناست و مرا به سالهای ۵۶ تا ۶۵ برد.
اگر صادق باشم باید بگویم که خواندن آن نه تنها چنگی به دلم نزد، که یادآور خاطرات بسی تلخ و ناگوار شدکه خود درکردستان شاهدعینی آن بودم وآن حتی تا حذف فیزیکی و ترور رفقای ما
توسط سازمان شماپیش رفت.
٨۵۴۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹۷       

    از : ایرج اعظمی

عنوان : بدنامی تاریخی مجاهدین بها پادویی قدرتهای خارجی
قاعدتا هر سازمان سیاسی در ادوار گوناگون بررسی های خاص دارد. بنابراین حالا که اقدامات مجاهدین در دوره مسعود و مریم رجوی را ارزیابی می کنید هیچگاه آنها را با سازمان مجاهدین مهدی رضائی ها مقایسه نکنید. گذشته این سازمان افتخارآمیز بوده و درخدمت مبارزات ضدامپریالیستی حرکت می کرد. اما عملکرد بقول نویسنده، مافیای سازمان رجوی قدرت طلب باعث شده تا امروز سازمان به قول شما در قالب یک سکت به شدت بسته، مافیایی، ضددمکراتیک و پادوی هر قدرت و نیروی خارجی و ضدایران ظاهر شود و حتی از پادوئی آنها ابائی نداشته باشد. منابع مالی برای تامین هزینه های این سازمان نیز در هر دوره متفاوت بوده است. منابع مالی سازمان مجاهدین تا قبل از ۱۳۵۴ بخشی از متدینین متشرع بازار بوده که کمک های مالی خود را از طریق روحانیون به سازمان می رساندند. اما در مورد منابع مالی تامین هزینه ها اوضاع فرق کرده و برخلاف گزاره شما که " این همایش که با هزینه مالی سنگین این سازمان برگزار می شود،" امروزه از منابع مالی مردمی خبری نیست. پس منابع مالی کیانند که شما برخلاف سطر قبلی آورده ای و با نقل خبر این نگاه را تقویت می کنی که مریم رجوی از منابع مالی دول ضدایرانی نظیر عربستان و آمریکا برخوردار است. شما از فاینشنال تایمز کد خبر می دهی که " سخنرانان برای سخنرانی های خود ۴۰۰۰۰ دلار دریافت می کنند که در نوع خود بی سابقه است." در ادامه خبر آمده " بنا به اطلاعات موثق پخش شده در شبکه های مجازی و از جمله روزنامه معتبر "فایننشال تایمز" که مرکز آن در لندن است، هر کدام از سخنرانان صاحب پایه و مقام حکومتی، برای حداکثر ده دقیقه سخنرانی تا مبلغ ۴۰ هزار دلار از مجاهدین پول دریافت می کنند. "
به استناد خبر موثق مزبور طبیعتا مریم رجوی و اعضایش قادر به تامین مالی نبوده ولی حضور مستمر فیصل الترکی در همایش های مجاهدین باعث شد تا روابط مریم با این شاهزاده عربستانی حسنه شود و ظن اسپانسر بودن فیصل الترکی به یقین تبدیل شود. حصول یقین را از خبر فاینشنال تایمز گرفته می شود. مریم رجوی چه با مسعود و بی مسعود در آینده ایران جائی ندارد و بهتر می داند که در میان مردم پایگاه اجتماعی ندارد. اما خصلت قدرت طلبی باعث میشود تصور کند با حمایت دلارهای نفتی عربستان و دیگر رقبای عرب جمهوری اسلامی در منطقه و حمایت بخشی از جناح راست و جنگ طلب دولت و مجلس آمریکا، شرائطی ایجاد شود و دری به تخته بخورد تا به کمک امپریسالیسم و اذناب مرتجعش بر صندلی قدرت در ایران بنشیند. بنابراین در راه تصرف قدرت از هر اقدام غیرسیاسی از جمله پادوئی دول غربی و مرتجع ابائی ندارد. ولی کاش متوجه شود عاقبت پادوئی بیگانگان بدنامی تاریخی است و تکیه بر کرسی قدرت در ایران سرابی بیش نیست.
٨۵۴۵٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹۷       

    از : پیکاری سابق

عنوان : بی اطلاع
از قرار آقای رحمان پناه زیاد از تاریخ یکی از بزرگترین سازمان های چپ تاریخ معاصر ایران یعنی سازمان مجاهدین خلق م.ل (مارکسیست-لنینیست) و بعد سازمان های پیکار و بقیه سازمان های خط ۳ که بیشتر آنها ریشه در سازمان مجاهدین خلق ایران داشتند ندارد. او حتی نمی داند که با تغیر در سازمان و قبول مارکسیسم لنینیسم تقریبا اکثر اعضا مارکسیست شدند و بخش مذهبی اقلیت کوچکی و آنهم در زندان مانند رجوی و ابریشمچی و تعدادی در خارج از زندان بودند. فرمانده نظامی سازمان مجاهدین خلق ایران رفیق شهید بهرام آرام از رهبران برجسته سازمان مجاهدین خلق بود و رفقای شهید شهرام و سپاسی آشتیانی همچنین از رهبران برجسته سازمان مجاهدین خلق بودند. پیشنهاد می کنم این رفیق تشریف ببرند و کمی اطلاعات تاریخی خود را افزایش دهند. او لابد نمی داند که خواهر خود مریم رجوی نیز یکی از رفقای شهید مجاهدین خلق م.ل بود و این داستان سرایی که آنها هرگز چپ نبودند خنده دار است. بهرحال مجاهدین خلق امروز سیاست های اتخاذ کرده اند که باعث تاسف است اما این نوشته آقای رحمان پناه فوق العاده سطحی است.
٨۵۴۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹۷       

    از : پگاه پناهیان

عنوان : ملغمه هیستری و اطلاعات نادرست
نویسنده به بهانه رویدادی که در پاریس به صورت تجمع سالانه مجاهدین بوده، به هیچ یک از اجزا و محتواهای این رویداد نپرداخته و به جای آن به سراغ گذشته سازمان مجاهدین خلق رفته و اطلاعات مجعول و دستکاری شده متعددی را سرهم کرده و سرانجام نتایجی گرفته که پاسخ آنها به صریحترین صورت در سخنرانی مریم رجوی بیان شده است.
حتی درباره خود این مراسم نیز تلاش کرده وانمود کند که مدعوین و سخنرانان همه از جناح راست آمریکا بوده اند و از چندین شخصیت حزب دموکرات(توریسلی، پاتریک کندی و پیام نانسی پلوسی رهبر دموکراتها در کنگره و..) نام نبرده تا هدف خودش را برآورده کند.
از ترکی فیصل که در تجمع امسال حضور نداشته نام برده تا باز داستان خودش را رنگ و لعاب بدهد.
اطلاعات نادرست دیگری از اسامی بنیانگذاران مجاهدین مطرح کرده که همه از تولیدهای منابع و عوامل وزارت اطلاعات رژیم برگرفته شده اند.
اطلاعات در مورد بنیانگذاران سازمان پیکار سراپا نادرست است و در سال ۵۶ که پیکار اعلام موجودیت کرد تقی شهرام نقشی نداشت، آرام و افراخته زنده نبودند. تصحیح اطلاعات نادرست، بیش از حجم خود نوشته فرصت و مجال می طلبد.
ادعا میکند که از مسعود رجوی هیچ اطلاعی در دست نیست. حال آن که رجوی از قیام دیماه تا خردادماه امسال در مجموع ۹پیام منتشر کرده که آخرین آنها مربوط به خیزش بازار تهران بوده و در همان پیام هم تصریح کرده که به حمایت خارجی در سرنگونی این رژیم چشم ندوخته است و هدف سیاسی دولت آمریکا معامله و مصالحه با رژیم است.
سخنرانی مریم رجوی در روز ۹تیر به روشنی با موضوع جنگ خارجی وحمله به خاک ایران مرزبندی می کند و نیروهای ارتجاعی که در پی این امید هستند را به باد حمله گرفته و نویسنده این مقاله برای رسیدن به هدفش اینها را ندیده است.
تلاش برای تکرار اتهامات رژیم علیه مجاهدین را ادامه و باز این دم خروس را نشان داده که چگونه جریانی هم استانبوس دولتهای امپریالیستی است و هم شخصیتهای درجه اول سیاسی آنها را با پول به سخنرانی های دعوت میکند!!
حضور و مقاومت مجاهدین به مدت ۱۳سال در مرگبارترین شرایط ممکن که در معرض کشتار و سرکوبی رژیم و همدستانش قرار داشتند و محصول سیاست آمریکا در معامله با این رژیم بود را نمی بیند.
از مأموران نیروی قدس سپاه پاسداران که در عراق به قدرت رسیده اند، به عنوان ناسیونالیستهای عراق یاد می کند! راستی در این نوشته چه چیزی در جای خودش قرار دارد؟
بالاخره در عرصه نیازهای مادی دنیای مادی، کی به کی وابسته است؟
«پولهای بادآورده» را کدام باد و از کجا آورده؟
اتهام پول گرفتن مجاهدین از عربستان هم که هیچ منبع و مستندی جز خبرگزاریهای وزارت اطلاعات و نیروی تروریستی قدس ندارد باز هم در این نوشته تکرار شده و آن را به ملغمه هیستریکی تبدیل کرده که برای تخلیه احساساتش هیچ مرزی بین راست و دروغ و سره از ناسره باز نمی شناسد و در چنین سطح نازلی از استدلال سیاسی و محتوای تازه مدعی «چپ» بودن هم هست. برای نتایجی که گرفته خود را نیازمند استدلال و داده های اطلاعاتی موثقی نیافته است.
٨۵۴۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : مقاله ای ضعیف ، پر از ادعا و غیر حرفه ای!
مجاهدین عیب های فراوانی دارند ولی اینچنین استدلال ها و فاکت هایی بیشتر در خدمت تبلیغ برای آنها تا افشاگری.
انتظار از یک مقاله نویس خوب چپ که در همین سایت مقاله های بسیار با ارزشی را ارائه داده است،بیشتر از این است.
٨۵۴۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست