سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

اعتراضات بازار، بازتابی از بُن بستِ آمیزه ی «فساد، انسداد سیاسی و رویکرد نئولیبرالی» - مسعود امیدی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : میرطاهری

عنوان : نظام به شرط تضمین بقای خودش تسلیم امریکا میشود
کیای گرامی، سال ۵۷ شاه به دستور ارباب باید میرفت که رفت. نظام کنونی نوکر امریکا نبوده و نیست که با یک اشاره رفع زحمت کند. البته در خفا و در بسیاری مقاطع متحد و همراه آن کشور بوده و هست (باز کردن پای ناوگان امریکا به خلیج فارس بعد از گروگانگیری، جنگ هشت ساله با عراق و تضعیف دو کشور بزرگ منطقه، سرکوب و کشتار نیروهای مردمی، تن دادن به نسخه های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، نابودی تولید ملی ووو همگی ثمرات این اتحاد یا همراهی مخفیانه هستند). اما گویا امروز امریکا دیگر نیازی به حاکمیت در ایران احساس نمیکند وتنها زمانی به بقای آن رضایت خواهد داد که ۱۲ شرط پمپئو را قبول کند، یعنی ایران به پایگاه امریکا تبدیل شود. از نظر نباید دور داشت امریکا حداقل قبله دوم همه جناح های جمهوری اسلامیست. سوای اینکه هر جا از دمکراسی و آزادی و اقتصاد حرف میزنند، مثال اولشان امریکاست، در عمل جمهوری اسلامی را آینه تمام نمای آن کشور کرده اند. حتی شکاف طبقاتی کشورمان هم مثل امریکاست: یک درصدی بالایی و بقیه پایینیها. از بدو انقلاب همه نهادهای امنیتی اطلاعاتی را با کمک ساواک بازمانده از شاه از روی نهادهای امنیتی امریکا کپی برداری کردند. بجای دو حزب دو جناح به زعم خود به رقابت یا بهتر بگوییم شیره مالیدن سر مردم پرداختند. امروز اما رقابت بر سر آنست که کدام جناح جلوی امریکا زانو بزند، اما به یک شرط که کرباسچی بزبان آورد، تضمین بقای نظام! با شناختی که من بعنوان یک شهروند معمولی از این حاکمیت دارم، این نظام فاقد پتانسیل اقداماتی در جهت منافع ملی و حاکمیت ملی است. اما مخالف رویکرد جنگ طلبانه و نوکر صفتانه سلطنت طلبان و مجاهدین هستم و همینطور مخالف رویکرد تسلیم طلبانه اصلاح طلبان و بخشی از ملی مذهبی ها که خواهان تسلیم ایران شده اند. معتقدم آقای امیدی راهکار کاملا درستی ارائه کرده و باید به حاکمیت فشار آورد که در آن جهت حرکت کند که همان بازکردن فضای سیاسی، تجدید نظر در سیاستهای نئولیبرالی که از ابتدای ائتلاف خامنهای-رفسنجانی پیگرفته شد، و مبارزه جدی با فساد سیستماتیک و فاسدان و .... این امر از وظایف اپوزیسیون مترقی ایران است. اپوزیسیون باید دائما روی این راهکارها تاکید کرده و حاکمیت را تحت فشار بگذارد. این فشار برای مردم و بویژه طبقات فرودست فرصت سازماندهی و گسترش مبارزه مدنی و صنفیشان را فراهم خواهد کرد، تا تجربه انقلاب ۵۷ تکرار نشود که بار دیگر در پی تحولات پرشتاب رهبری مطلوب غرب از جنس خمینی موج سواری کند.
٨۵۴٨۱ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : مهندسی مشاوران رهبری و سپاه را نباید دست کم گرفت!
۱.شیلی با اعتصاب کامیون داران سقوط کرد ولی.ایران نه.
۲.بازاریان در ۵۷ در سقوط رژیم سلطنتی موئثر بودند ول اکنون آنچنانی نیست.
۳.کارگران بخصوص کارگران شرکت ملی نفت ضربه آخر را ب رژیم شاه وارد کردند ولی اکنون با گستردگی اعتصابات کارگری اتفاق چندان مهمی صورت نگرفته است.
و....و..و
شاید گفته شود که دلیل عدم یک رهبری قوی و عدم اتحاد در اپوزیسیون است که مسلما اشتباه نیست ولی فاکتور های دیگر مانند سازماندهی ولایت با ثروت ملی از اوباشان منطقه ای را هم بای مد نظر داشت.
سپاه همه ارگانهای جامعه چه مالی و چه تشکیلاتی را در دست دارد و در مهندسی وارونه ومشاورت های شیطانی خبره شده است ودر حال تصرف باقیمانده های ارگانهای جامعه میباشد..
حمل و نقل را از دست کامیون داران خارج کرد وخود انجام میدهد.
بازار را ضد در صد به میدان عملیات خود دارد تبدیل میکند.
واردات و صادرات و قاچاق را در دست دارد.
کارخانه هم برای اقتصاد بازرگانی و صادراتی هم اهمیت ندارد.
با این توصیف مبارزه سختی در کمین همه نشسته است.
٨۵۴۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست