سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

موانع همکاری - پرویز دستمالچی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : روشی مفید از تلاشگری
می توان گفت یکی از ضعف های امر مبارزه گری نزد بسیارانی از مبارزان کشورمان بی توجه ای به مفاهیم اساسی موجود در ادبیات سیاسی و اجتماعی بوده و هست.
عملکرد هوشمندانه آقای دستمالچی گرامی نشان از این می دهد که ایشان در پی بر طرف کردن این ضعف اساسی است و در نوشتارهای مفیدش به مفاهیم موجود در ادبیات سیاسی می پردازد و تلاشش براین است که ستون پایه راهکارهایش براساس فهم درست از آن مفاهیم باشد.
این اقدامات آموزنده ایشان جای سپاسگزاری و درود گویی بر ایشان دارد!
من هم همانند بسیارانی، از یادگیران مطالب ایشان هستم؛ اما با حفظ نقد و انتقاد از ایشان.
٨۵۵۵۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ تير ۱٣۹۷       

    از : مرادی

عنوان : یارب چقدر فاصله ی دست و زبان است
جناب دستمالچی تلاش فردی شما ستودنیست. ولی ضروری ترین ابزاری که هر جمع برای ساختن یک بنا بدان نیازدارد؛ صداقت و اعتماد متقابل به یکدیگرست.
با یک نگاه سطحی به نیروهای اپوزوسیون، در می یابیم؛ نه صداقت در گفتار موجود است و نه اعتماد برای عمل متحد.
یک فاکت اکتوئل برای این ادعا؛ راه حلیست که یکی از نیروهای چپ "برای عبور از بحران موجود" ارائه نموده است.
برای راستی آزمائی آنچه گفته شده تنها توجه به یک جمله میتواند کلیدواژه ما باشد؛ "نیروهای جمهوریخواه باید دست در دست هم بگذارند و همراه با اکثریت مردم کشور ما که خواهان "تغییر" هستند، حکومت را برای تغییر سیاست های خارجی و داخلی و ساختار سیاسی تحت فشار قرار دهند و زمینه های گذار از استبداد به دموکراسی را فراهم سازند".
بلافاصله هر عقل سلیمی از گوینده ی این جملات خواهد پرسید: آیا تو خود جمهوریخواه هستی؟ اگر پاسخ مثبت است، چرا در همین سه ماه گذشته حتی حاضر نشده ای با دیگر جمهوریخواهان یک بیانیه ی مشترک بدهی؟
پس از دو حال خارج نیست؛ ۱- اعتقادی به آنچه می گوئی نداری ۲- مردم را احمق فرض کرده ای
آقای دستمالچی این حال و روز جمله نیروهای اپوزوسیون است! و شگفتا اینها که جمله ی بالا گفته اند خود از سفری ۱۲ ساله برای وحدت! می آیند.
٨۵۵۵۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱٣۹۷       

    از : علیخانی

عنوان : خیال و واقع
آقای شیرازی عزیز کمی تأمل داشته باشید. آقای دستمالچی درباره آخرین دستآورد بشری و آنچه موجود است و بشر تاکنون بدان دستیافته می پردازد، شما صحیت از یک خیال و آرزو می کنید. یافته های بشری همه نسبی اند و مطلقیتی در کار نیست.
شاید بجای این کامنت مختصر، بد نباشد شما نیز قلم به دست بگیرید و بقدر وسع درباره آن "دمکراسی شورائی" بنوبسید تا خوانندگان حداقل بتوانند یک مقایسه ی تئوریک داشته باشند.
٨۵۵٣۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱٣۹۷       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : ناباوری به تغییر که تنها قانون مطلق هستی ست و یا پذیرش تبلیغاتی که دیگر "جهانی شده" است؟
بار دیگر این گفته آقای دستمالچی را با هم بخوانیم:
"تنها دمکراسی های پارلمانی مدرن (لیبرال یا متکی به حقوق بشر) هستند که در آنها جمهوریت مردم با دمکراسی ادغام و از (این) راه اصل ناشی بودن قوای حکومت از اراده ملت تامین و تضمین می شود."
لیبرال؟! متکی به "حقوق بشر" بدون آنکه گفتگویی از اهرم های اقتصادی نیرومند و تبلیغات سازمان یافته و هدفمند در میان باشد؟ اگر نمونه و سردسته این دمکراسی ها آمریکا باشد, نشانی از "اراده ملت" در آن یافت نمیشود. بگفته ژنرال وسلی کلارک, کاندیدای حزب دمکرات برای ریاست جمهوری آمریکا (سال ۲۰۰۴), در آمریکا مردم دیگر در کار نیستند و حکومت از سوی کمپانی ها برای کمپانی ها و در دست کمپانی هاست!
گذشته از این, چگونه است که آقای دستمالچی (دست کم امکان) دمکراسی راستین از سوی شوراهای مردمی را فراموش کرده و "تنها" به "دمکراسی های پارلمانی مدرن" امید بسته است؟
٨۵۵٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣۹۷       

    از : مجتبی کریمی

عنوان : تغییر و تحول را از کجا آغاز کنیم
از اینکه بحثهای اینچنینی در اخبارروز پا نمیگیرد، نه آنکه دلیلش کم اهمیتی موضوع باشد، بلکه طرفهای سخن، جمله گی خود را می شناسند. همگی میدانند که تا همینجا هم با اکراه آمده اند و آدم فراروی از خویشتن خویش برای ساختن ایران نیستند. آنها بر سر دکانهایشان نوشته اند: "سرم را بشکن، قیمتم را نشکن". برایشان مهم نیست که آنچه عرضه میدارند؟! تاریخ مصرف گذشته است. چون پتانسیل نو شدن را ندارند بر همان اجناس بنجل و مستعمل پای می فشرند. آنچه کورسوی امیدی در انتهای این تونل وحشت می پراکند، تغییر نسل سیاسیون در ایران است. آنها که به دنبال تغییر و تحولند، ابتدا باید در خود تغییر و تحول ایجاد کنند. در غیر اینصورت حتی اگر اوضاع از این بدتر نیز شود، فقط و فقط دیو استبداد از این دنده به آن دنده خواهد شد.
٨۵۵۲۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : عالی!
مقاله ی خوب و بجا.
٨۵۵۰٣ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣۹۷       

    از : سعید

عنوان : یک آرزوی نیک - ملی و تاریخی
با تشکر از آقای دستمالچی برای گردآوری این مجموعه تئوری مدرن.
بدون شک اشکال موقعی بروز خواهد کرد که بخواهیم همین تئوریهای پسندیده مدرن را اجرائی کنیم. یعنی همان بخشی که این نوشته بدان نمی پردازد.
این طیف رنگارنگی که ساکن جغرافیای ایران است باید به گونه ای بتواند در قالب فرمی (بنا به گفته ی آقای دستمالچی؛ کنگره ملی) در کنار هم بنشینند تا بتوانند برای همزیستی باهم، قاعده و مقرراتی تدوین نمایند.
این طیف رنگارنگ تنها در اشکال متشکل می توانند در آن فرم قرار گیرند. و بالاخره؛ بدلیل تعدد زیاد تشکلها، نمایندگانی از هر تشکل می توانند در آن "فرم" در کنار هم بنشینند.
همینجا توقف کنیم و نگاهی به خودمان و دیگران بیندازیم ببینیم واقعاً چنین پتانسیلی در ما ایجاد گشته است که بتوانیم در "فرمی" در کنار هم بنشینیم؟
بدون کمترین تردید پاسخ همه منفی خواهد بود!
ما از پس چهل سال نتوانسته ایم فرمهای همگرائی حتی در بین نحله های فکری همسو ایجاد نمائیم. آنوقت صحبت از "کنگره ی ملی" می کنیم؟! پر واضح است صحبت از "فرمی" برای تجمع کلیه ی نحله ها (همسو و غیر همسو) در حد بیان یک آرزوست.
اما برای شروع باید بپذیریم این "آرزو" یک آرزوی نیک - ملی و تاریخیست. و برای رسیدن به این نیاز تاریخی، ضروریست از آنچه هستیم فراتر رویم تا این پتانسیل در ما ایجاد گردد. فراروی را میتوان از همین امروز با قرارگیری در کنار آنان که با ما نزدیکی ی سیاسی دارند آغاز کنیم. و صادقانه خودمحوریها و کوته فکریها را کنار نهیم. بکوشیم و نهراسیم از اینکه ملت ایران مجموعه ایست رنگانگ و من و همفکرانم تنها یکی از رنگهای این مجموعه هستیم. و ساخت ایرانی آباد، آزاد و دمکراتیک به همکاری همه ی ما نیاز دارد.
٨۵۴۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست