سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

حزب چپ ایران (فداییان خلق)
تولدی دشوار و آینده ای مبهم
- احمد هاشمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : هموطن

عنوان : لالائی
نوشته اند
با تولد دشوار حزب چپ ایران (فداییان خلق)، هر گونه گمانه زنی جدی، در رابطه با آینده این حزب، حتی برای کسانی که در این دهسال اخیر، منتقد همراه این نوزاد جدید بوده اند، بسیار دشوار است. حزب چپ ایران (فدائیان خلق) محصول فعالیت دهساله، سه جریان است که اکنون، تنها دارای نام و اساسنامه جدید و شورای مرکزی است. هرچند در طول این دهسال، بحث های گسترده ای جریان داشته است، اما نتیجه آن، تنها یک منشور غیرمصوب است، که آن نیز خود، در برگیرنده تمامی تناقضات نظری – سیاسی گرایشات مختلف درونی این حزب است.
می نویسیم
اگر نوزاد است باید برایش لالائی بخوانید و بستانک و شیر و پوشاک همیشه آماده و در دسترس باشد. این چه نوزادی است که دهسال است منتقد اش بوده اید.
این دورهمی ها شش دهه است دورهم هستند و تاکنون از چپ رادیکال به راست میانه و از راست میانه به طرف خط امام و از خط امام بطرف اصلاح طلبان و بعدها به طرف اتحاد کذائی جمهوریخواهان و حالا دردوران بازنشستگی تشکیلات دوران سالخوردگی را برای بیان خاطرات تعمیر کرده اند.
٨۵۵۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱٣۹۷       

    از : م کریمی

عنوان : از کوزه همان برون تراود که در اوست
با تشکر از آقای هاشمی
جناب هاشمی آنچه نوشته اید بسیار شبیه به یادداشت برداریهای خواننده از یک کتاب است. شاید هم با خود گفته اید؛ همینقدر هم اگر گوش شنوا بیابد باید شکر کرد.
بگذریم؛
آنچه در نوشته شما نادیده گرفته شده است: ۱- این وحدت نتیجه ی همگرائی یک فعالیت سیاسی – اجتماعی نیست. ۲- نیروهای تشکیل دهنده این وحدت هر سه، ساکن خارج از ایران هستند. ۳- همانطور که بر تارک نتیجه این وحدت آمده، وحدتیست بین اهالی یک فرقه .
پس شما میبایست بعنوان یک "همراه ناظر" خیلی پیشتر درمییافتید که "وحدت فدائی" ایده ای بوده است که در پی دیدارها و گپ و گفتهای تعدادی از فدائیان قدیمی پا گرفت. و هم آنها اراده کردند به این ایده جامه عمل بپوشانند. شما بهتر از من میدانید که برای چنین امر مبارکی آنها نیازمند نیرو بودند نیرویی که: الف – مسئولیت پذیر باشد و در مقابل پاسخگو ب – از یک پشتوانه ی آرای قوی برخوردار باشد. که هیچکدام را نداشتند.
نمیدانم بعنوان یک "همراه ناظر" چقدر در جریان زندگی سازمانی و سیاسی این سه جریان بوده و هستید. احساسی که از نوشته شما در این زمینه گرفتم بیانگر "اندک" است، و الّا شکوه از مادام العمری رهبران نمی کردید. دوست گرامی؛ سکه ی مادام العمری دو رو دارد: ۱- نبود نیروی مسئولیت پذیر ۲- اعتیاد به صندلیهای رهبری
بدون شک هر نوزادی وارث داده های والدین خویش است. پس انتظار شما از این موجود جدید قاعدتاً نباید چیزی بیش از روش و منش و کنش تولیدکنندگان آن باشد. پس اشکال در آنها نیست، اشکال در من و شماست که از آنها انتظاری بیش داریم.
٨۵۵۹۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست