سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مگر نکشتیدش؟

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مانی فرزانه

عنوان : آدرس آرشیو؟
با سلام ، چون نام نویسنده در تیتر نوشته موجود نیست . پیدا کردن آن در آرشو امکان پذیر نیست. اگر ممکن است اصلاح نمائید.از سیامک پورجرنی مطالب دیگری در آرشیو موجود است.
٨۶۱۷۱ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹۷       

    از : گودرز رودبارکی

عنوان : hadi shahab
در اینجا نوشته ای از آقای سیامک پورجزنی میخوانیم که با عنوان "مگر نکشتیدش؟ " که به بهانه ی داسنان سازی های سردمداران و طرفداران حکومت کشتار اسلامی در ننگین نامه های خود به مورد احسان طبری پرداخته است. بهیمن خاطر حتی به وقایع بعداز ۱۳۲۰ هم اشاره کرده است.
راهیان آگاه چپ ایران می دانند که از ۱۳۲۰ تا کودتای ۲۸ مرداد چه گذشت و بعداز کودتا حکومت شاهنشاهی در زندانها چه کردو چه انشعابات و جدائی ها صورت گرفت .البته منابع تحقیقاتی معتبر در دسترس است .جدا از اینکه حزب توده ، جبهه ملی ، ساهپرستان ، مذهبی ها تمام یا بخش هائی از آنها را قبول نداشته باشند.
هرکس نمی تواند بمیل خود هر چه خواست در طرفداری یا مخالفت با یک فرد یا یک جریان بنویسد . مارکسیست ها بدلایل زیادی باید سرمشق دیگر جریانان و نحله های فکری باشند.
خواهشمندست با رعایت این اصول با نوشته ی آقای پورجزنی برخورد کنیم شما چه بپذیرید چه نپذیرید هریک از نیروهای چپ ، جریان های چپ ، تشکیلات های چپ بخصوص بعداز ۱۳۲۰ دارای میراث های مادی و معنوی معینی می باشند که در تاریخ معاصر تاثیرات متفاوتی داشته و دارای جنبه های مثبت و منفی می باشند .
جنبش چپ با تمام فراز و نشیب هایش باید تقویت و برای مبارزات مردم ایران بیش از پیش منشا اثر و با اشتباهات کمتر وظایف خود را انجام دهد. فراموش نکنیم که نظیر تمام وقایع و شکست هائی که در ایران اتقاق افتاده به اشکال دیگری ـ کم وبیش ـ حتی در کشور های اروپائی صورت گرفته است . اگر بنابود فرمانداری نظامی بعداز کودتای ۲۸ مرداد بر جّو سیاسی ایران حاکم شود شاملو ها ، کسرائی ها ، ابتهاج ها و.... نمی توانستند بر یاس و شکست غلبه کنند و دیدیم که بعداز انقلاب نیز تا آخرین لحظه حیات جز به خوشبختی مردم به چیز دیگری نیندیشیدند.
٨۶۱٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : آقای شهاب
مقدمه کامنتی شما عالی و جالب است ولی نکاتی را که با شماره گذاری تاکید دارید قابل بحث میباشند.
۱. طبری بیشتر فیلسوف و تاریخ نگار .... است و اثرات متفاوتی از خود بجا گذارده است و ترجمه نکردن کاپیتال بوسیله او نشان از بی سوادی ایشان از مبارزه کارگری و اجتمایی نیست، در هر حال عضو رهبری حزبی بود که مدعی و عضو احزاب کارگری است. و حمایتتش از شوروی و تئوری رشد غیر سرمایه داری هم از همینجا نشئت میگیرد. که اکنون پس از سقوط شوروی موضویی اکتیو نیست.
در مورد مناظر ه تلویزیونی "ایده الیسم، ماتریالیسم " که آیا درست بود را میتوان پنجاه پنجاه یی دانست.
در مورد انتقاد از خود هم کاری کرده اند ولی شاید کافی نباشد!
٨۶۱۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : رفیق سیامک، تنها به قاضی نرو!
بر اساس مقالات نمیتوان کسی را اتهام زد چون راه جمهوری اسلامی است.
ما میبایست به نظرات دیگران احترام بگذاریم و در بحث و انتقاد با دلایل ابراز نظر کنیم.
٨۶۱۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣۹۷       

    از : Hadi shahab

عنوان : آقایان محترم طرفدار احسان طبری
آقایان محترم طرفدار احسان طبری ,

شما که اینجا در مورد شخصیت , دانش و نبوغ مارکسیستی طبری مینویسید.
بد نیست که میان دو چیز قبل از همه تفاوت قائل شویم.

اول اینکه ما با یک نفر دوستی داریم و بر اساس یک رابطه معرفتی و احساسی داریم
و سعی در این داریم که نام او نیکو بماند. من فکر میکنم اینگونه طرفداری کردن ها معمولی است و ما در جامعه که در ان زندگی میکنیم بسیار شاهد ان هستیم.
خیلی از ما ها دوستانی داریم که متعلق به طبقات گوناگون هستند اما از اینکه
رفتار مهربابانه دارند و به انسانها پیرامون خود ارزش میگذراند آنها را دوست میداریم.

دوم اینکه ما با یک نفر را به لحاظ سیاسی میشناسیم سوا ی اینکه با این فرد دوستی داریم یا او را شخصا نمیشناسیم. در اینمورد طرفداری یا عدم طرفداری ما از نظرات ان فرد دیگر نمیتواند بر اساس رابطه دوستیمان باشد. صرف اینکه مارکسیست یا غیر مارکسیست باشیم اینجا بر اساس فکر سیاسی خودمان با او هم جهت و یا با زاویه مشخص به افکار او برخورد میکنیم.

ما نمیتوانیم بر اساس دوستیمان نظرات فرد مزبور را در نظر نگیریم و با رودر بایستی با او
بر خورد کنیم.

احسان طبری تا آنجا که من میدانم
۱. کتاب کاپیتال مارکس را ترجمه نکرده بود وحل مشگل جامعه ایران را از مبارزه کار و سرمایه نمیدانست به همین دلیل هیچ مقاله یا کتابی از او منتشر نشده اما کتاب شعر و عرفان از او منتشر شده.
۲. ا یشان با تمامی تیز هوشی و فرزانه گیش میبایست میدانست که بحث ماتریالیسم و ا یده الیسم سر لوحه یا موضوع اصلی مارکسیسم نیست بلکه بحث مبارزه طبقاتی در یک نظام سرمایه داری است و بس.
داخل شدن به این مناظره تلویزیونی "ماتریالیسم و ا یده الیسم " چیزی جز بر آوردن خواست نظام سرمایه دا ری اسلامی نبوده و نیست.
همه ما به خوبی میدانستیم که مردم از گفته های طبری در این مناظره چیزی نمیفهمیدند. اما همه مردم خوب میفهمیدند فرق بی خدا و با خدا آنجا که مجری برنامه هر از چند گاهی طرفین مناظره را با بی خدا و با خدا معرفی میکرد.


۳. برای احسان طبری مبارزه طبقاتی سر لوحه مبارزه سیاسی در جامعه ایران نبود . ایشان و دیگر افراد اصلی حزب توده همراهی و همسویی با اتحاد شوروی سابق را اساس سیاست خود کرده بودند این نگرش معتقد به آن بود که باید هر کاری کرد که تضاد حکومت اسلامی با امریکا افزایش یابد.
طرفداران این سیاست میگفتند که دست گیری و شکنجه رهبری حزب توده کار انجمن حجتیه است. و خط امام ضد امپریالیستی است !!!!!
....
۴. متاسفانه بعد از ۳۹ سال طرفداران احسان طبری و حزب توده حا ضر به یک انتقاد سالم از خود در اینباره نیستند.

۵. اگر یک چیز بین مجاهدین خلق و حزب توده مشابه باشد آن عدم انتقاد به سیاست های خودشان میباشد.

با احترام

هادی شهاب
٨۶۱۲۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣۹۷       

    از : سیامک رهگذر از آلمان

عنوان : قابل توجه رفقای گرامی
بعد از خواندن برخی نوشتجات جناب خسرو ثابت مقدم پی بردم که ایشان نمی تواند یک چپی باشد و شاید هم یک سلطنت طلب؟ ایشان میآید در یک سایت چپی و بر علیه اسطوره چپ ایران استاد طبری مینویسد چۉنکه یکسری از اینها هنوز دلخورند چرا شاخ شاه دیکتاتور با انقلاب ۵۷ شکسته شد. بنابراین شخص طبری که سهم بسزائی در مبارزه بر علیه شاه هم داشت و در گسترش اندیشه های ماتریالیستی و مارکسیستی تلاش کرد گویا به مزاج برخی هنوز نمیسازد و با طبری دشمنی دارند. حالا میفهمیم که چرا جناب ثابت قدم بخاطر ترسش از افشا شدن از ادامه بحث طفره میرود. شاهکار سایت اخبار روز است که یک غیر چپی بیاید اینجا و به چپها توهین کند.
٨۶۱۱۹ - تاریخ انتشار : ۲٨ مرداد ۱٣۹۷       

    از : سهراب نظری

عنوان : ادامه راه تمام آزاداندیشان سوسیالیست
۱_احسان طبری شخصی دانشمند,فاضل و فرهیخته بود........۲_سیاستهای حزب توده در سالهای ۱۳۲۰ و۱۳۶۰ نه به جهت تاکتیکی بلکه کاملأ استراتژیکی باعث اشتباهات فاحشی گردیدکه منجر به تلاطم در حرکتهای سیاسی _اجتماعی ایران به ویژه جنبش چپ گردید که ضربات جبران ناپذیری آن هنوز پا برجاست.....۳_از تمام دوستان ورفقای کامنت گذار استدعا دارم که در این برهه از زمان وبا وضعیت خطیر میهنمان ایران,افکار وعقاید خود را به یکدیگر نزدیک وپیوندمان را هر چه بیشتر مستحکمتر نما یم ........بنابر این تقاضا دارم مقاله ....گسترش مبارزات اخیر در ایران وضرورت شکل گیری یک اپوزیسیون مردمی_فرامرز دادور_ را که هم در سایت سازمان اتحاد فداییان خلق ایران و هم در سایت سازمان فداییان خلق ایران -اکثریت-منعکس شده است را بخوانند........با آرزوی تشکیل .....جبهه متحد دمکراتیک ایران...
٨۶۱۰۹ - تاریخ انتشار : ۲٨ مرداد ۱٣۹۷       

    از : آ بزرگمهر

عنوان : منطق خسرو ثابت قدم همین است دیگه
واقعا نمی دانم خسرو ثابت قدم با کدام انگیزه وقت دیگران را میگیرد و با سماجت «حکم » های تکراری کسانی که بقول زنده یاد احمد شاملو "با تیپای مردم در سال ۵۷ از قدرت پائین کشیده شدند و هنوز از درد آن تیپای تاریخی آه و ناله می کنند" .... را برای بازگشت به قبل از ۵۷ مرور می نماید .....
ـ «زمانِ «متقاعد کردنِ طرفِ گفتگو» - که مُدِ بیسوادانه مباحثاتِ اکثرِ جوانانِ پنجاه و هفتی ... ...»
ـ « اکنون همه ما ، در کهولت از نظرات متضاد می آموزیم»
ـ «ماقبل و مابعد اینترنت..»
ـ « جامعه ایران دشنان ـ بخوان دشمنان ـ بسیار فراوانی دارد ...»
ـ « دشمن شماره یک اش جهل است و بیسوادی عمیق و فراگیر ...»
ـ « ..بعد از اینست که نوبتِ جمهوری اسلامی و امپریالیسم و صهیونیزم و فلانیسم می شود. ریشه ریشه، جهل است و بیسوادی. ..»
ـ « این جهل، اکنون، بواسطه‍ی اینترنت خوانی و تقلیلِ مطالعه به هجویاتِ شبکه های اجتماعی، بجای مطالعه و تحقیقِ اصولی، دوچندان شده است...»

متاسفم که خسرو ثابت قدم هنوز جرات نمی کند وارد یک ببحث جدی و علمی شود که بفرض این که « دشمن شماره یک جامعه ایران جهل است و بیسوادی عمیق و فراگیر..» چگونه می بایست بعداز انقلاب مشروطه تا کنون بر این «دشمن شماره یک » جامعه ایران غلبه می شد؟ همین که تکرار کنی جهل جهل جهل که مشکل حل نمیشود. یا به جوانان ۵۷ طعنه زدن که مسوئلان فرصت سوز را تبرئه نمی کند؟
حالا پشنهاد جنابعالی چیست؟
ممکن است دیگران را ارشاد کنید؟
٨۶۱۰۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ مرداد ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : جناب ثابت قدم
"این جهل، اکنون، بواسطه‍ی اینترنت خوانی و تقلیلِ مطالعه به هجویاتِ شبکه های اجتماعی، بجای مطالعه و تحقیقِ اصولی، دوچندان شده است."
۱.آگاهی فقط با مطالعه اصولی "چگونه اصولی؟" تامین نمیشود ،در بحث ،در تجربه و.... بخصوص در زمان ما در اینترنت حاصل میشود.
۲.بازی با آگاهی "اخبار دروغ وفریب"همیشه موجود بوده است ،مهم آنست که در توضیع چگونگی آن برای طالبان تلاش شود." ماتریالیسم دیالکتیک".
من متاسفم که فهمیدن همدیگر را دشوار میکنیم، هر چه باشد هدفمان یکسان است و قصد پست گرفتن و تاراج کردن دیگران را نداریم.
خواهشا در بحث ها شرکت کنید ،تا به روشنی و کار برد دیالکتیک در جامعه،هرچند کرم شبتابی و اینترنتی باشد بیفزاییم.
٨۶۱۰٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ مرداد ۱٣۹۷       

    از : مجید اصلانی

عنوان : یاد و خاطره طبری کرامی باد
طبری به درستی یکی از شخصیتهای بر جسته فرهنگی و اجتماعی صد سال اخیر کشور ماست من او را وقتی که بیش از ۱۷ سال نداشتم با این قطعه شعرپر معنی و زیبا شناختم که جهان بینی مرا در اوان جوانی شکل داد:

هستی نبرد است در کوره آن.
فلز جان را باید گداختن
ویژه انسان باشد در جهان
شادی ساختن
شرم و ننگ بر کسانی که به توبه کشانداندش
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
٨۶۰۹۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣۹۷       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست