سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

یک «پرسش اساسی» از ایرج مصداقی - میترا تهامی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : خواننده

عنوان : مصداقی جواب نداد طفره رفت
دوست عزیزی که لینک برنامه آقای مصداقی را گذاشته اید ضمن تشکر از شما، اما ایشان به موارد مختلف که در مقاله خانم تهامی آمده جواب نداده اند و فقط با همان شیوه معمول خود سفسطه کرده اند. چون ایشان برخورد مناسبی با موارد مطروحه نکرده اند و شفاف و صادقانه برخورد نکرده اند من به نوبه خود شهادت ایشان را مبنی بر این که به چشم خود دیده است را هم زیر سوال می برم. متاسفم که آقای مصداقی با افتادن به ورطه گزافه گویی و خودپرستی اعتبار زحمات خود را زیر سوال می برند. امیدوارم ایشان تغییر رویه دهند.
٨۶۲۲۴ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣۹۷       

    از : Hadi shahab

عنوان : لطفا جواب آقای مصداقی را در یو تیوب ببینید
خانم میترا تهامی,

لطفا جواب آقای مصداقی را در یو تیوب ببینید

https://www.youtube.com/watch?v=oRJb۴GJDOv۴
٨۶۲۱٣ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣۹۷       

    از : دوستدار مردم

عنوان : چه تلاشی برای اتحاد نیروها ؟ بجای اینهمه تفرقه و پراکندگی
آقای مصداقی باید نشان بدهد که چه میزان با سیاست های فرقه گرایانه رهبری سازمان مجاهدین حلق که خود همواره مدعی جدایی از آنان هست مرزبندی دارد ؟ چه مقدار همچنان میراث ضد توده ای رهبرانی که هم کاسه و هم رای با هارترین محافل امپریالیستی از قبیل جان بولتون و یا شیوخ وابسته و مرتجع هستند را بدوش میکشد.
چرا تلاشی بمنظور نزدیک تر کردن نیروهایی که در زندان سالها عملا در مقابل جمهوری اسلامی دریک جبهه قرار ذاشته اند نمیکند ؟ آیا این سیاست های تفرقه افکنانه و دشمن شاد کن خواسته دشمنان مردم نیست ؟
چه کسانی از هدف قرار دادن دوستان پیگیر مردم نفع میبرند؟ در این زمینه ها چه تفاوتی بین عملکردیک عنصر نفوذی در صفوث اپوزیسیون و آقای مصداقی است؟
٨۶۲۰۷ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣۹۷       

    از : خواننده

عنوان : خطاب به زرنگار
نظر شما کاملاً درست است و همیشه وقتی یک چیزی مونوپول شد دیگر به بیراهه میکشد. در باره زندان و اعدامی ها و این موضوعات مونوپول افتاده است دست آقای مصداقی و اصلانی چون بقیه سکوت میکنند و رسانه ها هم فقط صدای این دو نفر را بیشتر پخش میکنند. اینها هم با وجود زحمات خوبشان دیگر کم کم افتاده اند به افسانه بافی. کلاً همیشه بترس از کسی که نان اوپوزیسیونی میخورد. علیزاده و نوری زاده و بهنود و چندنفر دیگه هم همینطوری هستند.
٨۶۱۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣۹۷       

    از : زرنگار

عنوان : چه دردناک
آقایان ایرج مصداقی و مهدی اصلانی، مدعی وارثان و شاهدان زندانهای دهه ۶۰، می بافند و می دوزند و بیش از همه "نفرت پراکنی" میکنند
٨۶۱۲٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣۹۷       

    از : جلال هاشمی

عنوان : شاهد مثال
در باره رفتار آقای عمویی آقای کیانوری در نامه هایش اشاره هایی داشته است که خلاف گفته و ادعای آقای مصداقی است بعنوان نمونه :« درباره رفیق عموئی باید این واقعیت را بیفزایم که رفتار او پس از نماز و بازگشت به موضع‌گیری پیش از ‏زندانی شدن، تنها یک ایراد داشت و آن این بود که او درباره عمل‌کرد خود در ۵ سال گذشته توضیحی ‏به رفقا نداد. این واقعیت را هم باید بیفزایم که به ویزه هنگام دیدار "گالیندوپول" نماینده حقوق بشر ‏سازمان ملل متحد از ما، او رفتار درخشانی داشت.‏

جریان چنین بود که رفیق عموئی و من در یک اطاق بزرگ در ساختمان آموزشگاه زندگی می‌کردیم و ‏مهدی پرتوی و بقائی که برای فرار از اعدام مسلمان شده بود در دو اطاق دیگر همجوار ما هر کدام تنها ‏زندگی می‌کردند. روزی بدون این که به ما از پیش گفته شود، در اطاق باز شد و هیئت بازرسان ‏سازمان ملل ‏‎–‎‏ پروفسور گالیندوپول و چند نفر دیگر همراهان – با مترجم ویژه خودشان وارد اطاق ما شد. ‏البته برخلاف معمول این گونه بازرسی‌ها رئیس زندان و معاونان و چند نفر دیگر از کارمندان زندان هم با ‏آنها وارد اطاق ما شدند. البته این دیدار برپایه درخواست گالیندوپول که خواسته‌بود با من ملاقات کند ‏صورت گرفت. او پس از ورود و آشنائی با من خیلی گرم از من پرسید که صحبتی دارم. من بدون مقدمه ‏به او به زبان فرانسه جریان شکنجه‌هائی را که به ما داده بودند گفتم و یک رونوشت از اولین نامه‌ای که ‏به خامنه‌ای نوشته بودم و در آن مسئولیت همه اقدامات خلاف قانونی را که حزب ما مرتکب شده بود، ‏مانند نگهداری جنگ افزار، پذیرش افسران به سازمان مخفی حزب، و... شخصاً به عهده گرفته بودم و ‏همه افراد دیگر رهبری حزب را بی‌تقصیر دانسته و آزادی آنان را که هنوز زنده و در زندان بودند خواسته ‏بودم، به او دادم.‏

رئیس و مسئولین زندان که مترجم هم به‌همراه داشتند از این گزارش من درباره شکنجه سخت ‏برآشفتند. مهدی پرتوی را به داخل اطاق ما فرستادند و او از گالیندوپول درخواست صحبت کرد و همان ‏مهملاتی را که در دادگاه افسران و دادگاه خودمان روز همان جلسه اعتراف گفته بود تکرار کرد. رفیق ‏عموئی در این جا بدون این که از او خواسته شود، درخواست صحبت کرد و با تفصیل درباره انواع ‏شکنجه‌هائی که به ما داده بودند صحبت کرد که بسیار در هیئت بازرسان سازمان ملل اثر کرد. از این ‏روز تا هنگام جابه‌جا کردن مریم و من به خانه امن، با هم در یک اطاق بودیم و رفاقت و دوستی واقعی ‏در میانمان وجود داشت.‏»
به نقل از چه می دانم . وبلاگ شیوا فرهمند راد
http://shivaf.blogspot.com/۲۰۱۱/۰۵/blog-post.html
٨۶۱۲۲ - تاریخ انتشار : ۲٨ مرداد ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست