سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نجات عراق در تشکیل یک دولت تکنوکرات مردمی است - اردشیر زارعی قنواتی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : اردشیر زارعی قنواتی

عنوان : این تصویر و ترکیب انتخاباتی عراق است
با درود به جناب نکونام عزیز
انتخابات پارلمانی عراق با شرکت بیش از ۱۴۰ حزب در قالب ائتلاف های سیاسی انجام شده است و ترکیبی که در مورد میزان کرسی های هر ائتلاف اشاره شده است بر طبق امار رسمی وزارت کشور عراق و کمیسیون انتخابات این کشور بوده است. کل کرسی های پارلمانی ۳۲۹ کرسی است و نه یک کرسی اضافه و نه یک کرسی می تواند کسر شود و این کسب کرسی ها هم ارتباطی با میزان مشارکت رای دهندگان ندارد. بر طبق قانون اساسی عراق هیچ سقفی برای مشارکت مردم در انتخابات تعیین نشده است و اینکه ۴۴,۵ درصد شرکت کرده اند مانع از مشروعیت قانونی آن نمی شود که نیازی به ابطال آن و تجدید انتخابات باشد. اما کاهش میزان مشارکت با مقایسه با میزان مشارکت دوره قبلی پارلمان که حدود ۶۰ درصد بوده است از اعتبار سیاسی این انتخابات به شدت کاسته است. از طرف دیگر حزب کمونیست عراق در ائتلاف سائرون شرکت داشت و به صورت مستقل دارای هیچ نماینده ورای همان ۵۴ نماینده این ائتلاف ندارد و هر تعداد نماینده که داشته باشد در واقع بخشی از همین ۵۴ عدد می باشد.
اما آنچه در عراق امروز اهمیت دارد و تاکنون مانع از تشکیل دولت شده است وضعیت ژلاتینی و سیال فضای سیاسی و احزاب در قالب همین ائتلاف ها می باشد. دلیل این سیالیت از یک طرف سیستم و فرهنگ طایفه یی و مذهبی این کشور است که متاسفانه نوعی از تقسیم قدرت فرقه یی را تا به امروز موجب شده است و نیروهای سیاسی یا احزاب تبلور واقعی اراده آزاد توده های مردم نبوده و بیشتر وابسته به باندهای قدرت می باشند. از طرف دیگر بعد از اشغال عراق توسط ائتلاف به رهبری آمریکا در سال ۲۰۰۳ میلادی یک گستت ملی در این کشور ایجاد گردید که بسیاری از احزاب و جریانات سیاسی تابع همان وابستگی های قومی - مذهبی درگیر اتحاد با نیروهای خارجی شدند. هم اکنون در عراق سه جریان به صورت کلی وجود دارد که به نوعی تحت تاثیر یا وابسته به سه قدرت امریکا، ایران و عربستان می باشند و این جریانات در مقاطع مختلف در درون خود نیز حامل تضادهای اساسی می باشند. در تمام این سال ها هر جریان سیاسی یا هر تحلیلگری بنا بر درک خود از اوضاع عراق با برجسته کردن یک وجه از مساله راه حل هایی را ارائه داده است که چون همه جانبه نگر نبوده است همگی ناکارآمد بوده اند. موضوع تنها به ایران مربوط نیست که فکر کنیم اگر این کشور از عراق خارج شود مشکل حل می شود چرا که تاثیر اشغال عراق توسط آمریکا و دخالت های عربستان هم نقش کمتری نسبت به آن دیگری نداشته است. تمام زوایای منفی که جنابعالی برای نیروهای حامی ایران در عراق برشمردید برای جریانات دیگر هم کاملا صدق می کند تا جایی که جریان متمایل و وابسته به عربستان در بین سنی های افراطی بستر ظهور و بروز داعش در این کشور و اشغال یک شبه موصل بدون هیچ مقاومتی از سوی داعش را فراهم کردند و چندین برابر مخرب تر از آن جریان نزدیک به تهران نقش مخرب خود را بر عراق امروز به جای گذاشتند. اصولا سیاست مستقل و گرایش ملی احزاب در عراق فعلا با توجه به رقابت های موجود و توازن قوایی که وجود دارد قابل دستیابی نیست و تنها می توان امیدوار بود که این سه جریان و همچنین جریان کردهای عراق برای نجات این کشور دست به یک مصالحه حداقلی زده و با انتخاب یک دولت تکنوکرات با گرایش مردمی و پاسخگوی به مطالبات مردمی از بن بست فعلی خارج شوند.
٨۶۴۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣۹۷       

    از : حسن نکونام

عنوان : نگاهی به آمار ارائه شده
آقای قنواتی با درود!

نو شتید که ۴۴.۵ در صد از واجدین شرایط رای دهی، در انتخابات شرکت کردند، یعنی کمتر از نیمی از واجدین شرایط رای دهی. من از قانون اساسی عراق اطلاعی ندارم. اما بنظر میرسد که، اگر بیش از نیمی از واجدین شرایط رای دهی، در انتخابات شرکت نکنند، مشروعیت انتخابات زیر علامت پرسش قرار می گیرد، و منطقن بایستی انتخابات تجدید شود، زیرا که بیشترینه(اکثریت) مردم، نماینده ای در مجلس ندارند که، از منافع آنها حفاظت کند. البته اگر این فرض را بپذیریم که انتخابات آزاد، و رای شماری ها و همه ملزومات آن، با رعایت موازین اصولی و برسمیت شناخته شده، همراه بوده باشد. و باز هم با این فرض که، «انتخابات نمایندگی» و هر چند سال یکبار، بیانگر نمایندگی از منافع واقعی مردم بوده باشد.

در تعداد کرسی های منتسب به احزاب و سازمان های مختلفی که ارائه داده اید، نام حزب «الشیوعی» را ذکر نکرده اید، که از مئتلفین جریان «سائرون» (به معنای پیشگامان ) به رهبری مقتدا صدر است. است. این حزب، که خود را «کمونیست» هم می نامد، و هنوز گرفتار نوستالژی دوران سپری شده «سوسیالیسم اردوگاهی شوروی سابق» است، و بخشی از اعضای آن هم آخوند و بچه آخوندند، در انتخابات هفده کرسی را کسب کرده است.
اگر تعداد کرسیهائی را که در نوشته شما آمده است، با هفده کرسی حزب «الشیوعی» جمع کنیم، به عدد ۲۵۳ می رسیم. و اگر این عدد را از تعداد کل نمایندگان مجلس، که به نوشته شما بایستی ۳۲۹ نفر باشد، کم کنیم، به عدد ۷۶ می رسیم.
بنظر می رسد که هر کدام از جریاناتی که، بتوانند تعداد بیشتری از این ۷۶ کرسی را با خود همراه کنند، قادر به کسب اکثریت کرسی ها، برای تشکیل دولت می شوند. اینجاست که احزاب و جریان های کوچک اهمیت پیدا می کنند. در همین اروپا هم، در خیلی از موارد پیش آمده و می آید که، روی آوری به جریان های کوچک، مشکل نصف باضافه یک را، برای تشکیل دولت حل می کند.
اما همانگونه هم که شما نوشته اید، مشکل عراق پیچیده تر از تشکیل دولت است. بنظر می رسد که، قطع دخالت مستقیم حکومت ایران در امور عراق، بتواند تا حدی به حل این مشکل کمک کند. بویژه که جریان های مرتبط با ایران، همانند جریان اصلی خود در ایران، مرتجع و فاسد و دزد و تبه کارند. خشم مردم بصره و به آتش کشیدن کنسولگری ایران در این شهر، و نفرتی که از حشدالشعبی(بسیج مردمی، که کپی شده سپاه و بسیج در ایران است) و نفرت از شخص قاسم سلیمانی و سران حکومت اسلامی در ایران، در همین رابطه قابل فهم است. مردم از فساد و فقر و دزدی و کمبود و گرانی و بیکاری در عراق به تنگ آمده اند. همین مشکلاتی که مردم ایران هم گرفتار آنها هستند. در هر دو کشور هم، حاکمانی با ایدئولوژی واحد حکم می رانند، و پایان هر دو، مردم هردو کشور را یک گام به پیش می برد.
٨۶۴۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست