عنوان : خنده بر هر درد بی درمان، دواست
درود! نثر مختصر و مفید و زیبا و پرمعنائی بود. سیاست در سرزمین عاشقان ثروت و مکنت و شهرت و قدرت و تجاوز و حمله و جنگ و خونریزی و توطئه و کودتا و ایجاد پایگاه های نظامی در سراسر کره زمین و هوا و دریاها، و پلشتی های غیر قابل وصف، همیشه با «رختخواب» و امور مربوط به آن، بی رابطه نبوده است. در سرزمینی که گویا، مرکز علم و هنر و شکوفائی و آزادی و همه چیز های خوب عالم است، و «انچه خوبان همه دارند، یو اس آ تنها دارد»، و آنرا الگوئی برای همه بشزیت جار می زنند، هنوز در امور «پائین تنه» باید کارهای بیشتری صورت بگیرد، تا بتواند در این زمینه، الگوی جهان قرار بگیرد.

رابطه سیاست و هنر و اقتصاد و همه پدیده های دیگر اجتماعی با رختحواب، باعث شده است که، امور پائین تنه، هر از چند گاه، دامن سیاستمدار و هنرپیشه، و تاجر و همه دارندگان مشاغل محتلف را، در «مهد دمکراسی» بگیرد.
مسئله هم فقط به بیل کلینتون و مونیکا لوینسکی (هووی هیلاری) ختم نمی شود. ترامپ هم از این همه شکایت زنان و « قهرمانان پورنوگرافی» کلافه شده است. هر چه هی رشوه می دهد و وادار به سگوت می کند، باز هم «ضغیفه» دیگری دعوی تجاوز ترامپ به خودش می شود، و ترامپ بیچاره هم هی باید سر کیسه را شل کند، و از پولی که باغرق جبین بدست آورده است، به این «پتیاره ها» بپردازد و ساکتشان کند. حسین شریتمداری، نماینده تام الاختیار آخوند خامنه ای در روزی نامه کیهان، علاوه بر شغل «شریف» بازجوئی و سرکوب از اول انقلاب تا همین امروز، در تماسی مخفیانه با همسر ترامپ، ملانیا ترامپ، کشف کرده است که ملانیا منتظر پایان ریاست جمهوری ترامپ است تا طلاق بگیرد. می بینیم که مسایل رختخوابی، در اسلام و شیطان بزرگ، نقاط مشترک فراوانی دارند. پیش بینی میکنم که، مذاکرات بین حکومت اسلامی و دولت آمریکا هم در مورد همین مسائل باشد.
بنده، در آشپزخانه خودم، یک گروه تحقیقاتی در مورد امور پائین تنه تشکیل دادم. پس از مطالعات فراوان، گروه به این نتیجه رسید که، ترامپ دیگر آهی در بساط ندارد که، به این همه «پتیاره های» مدعی تجاوز بپردازد. بهمین دلیل، گرایش جنسی خودش را تغییر داده، و زبانم لال و بلانسبت همه شما « همو سکسوال» (همجنسگرا) شده است. علت و دلیل این تغییر گرایش را هم، باید در سنگاپور جستجو گرد. جائی که دونالد ترامپ و کیم جونگ اون با هم ملاقات و مذاکره کردند.
بمحضی که چشم ترامپ به چشم کیم جونگ اون افتاد، یک دل نه، بلکه هزار دل عاشق «اون» شد. عشقی آتشین که، شعله های آن به همه جهان «روشنی» می تابد.
عشق پیری گر بجنبد، سر به رسوائی کشد. «اون» هم جوانی تپل و خوش بر و رو، و تو دل برو است. این ترامپ ناقولا هم بد سلیقه ای نداره ها. بادا بادا مبارک بادا، ایشالا مبارک بادا!

رابط دیالکتیکی اضداد، در همه امور مربوط به تار یخ و طبیعت و جامعه و انسان و زندگی، و در قلمرو بی ابتدا و بی انتهای زمان و مکان، جاریست.خندیدن، و یا گریه کردن ما هم، واکنش انسانی ما، به تضادمندی همین واقعیت است.

خنده تلخ من، از گریه غم انگیز تر است
کارم از گریه گذشت ست، بدان می خندم.

تندرستی و شادی همگان آرزوست
٨۶۷٣۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹۷