سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

رفتگری با دکترای عمران در شهری که شهردار ندارد!

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : کیا

عنوان : مشکل مکتبی ها هستند!
حکومت اسلامی از همان اول آشکارا به مکتبی ها شانس داد و مسلما با ثروت باد آورده کشور توانست بیسوادان خودی را با مدارک ساختگی بر مردم بر گمارد ،اکنون کفگیر به ته دیگ رسیده است و هنوز با اسرار بر آن است که ۵۰ سال دیگر هم حکومت کند تا به در وازه تمدن بزرگ شاه "به عقب تا صدر اسلام" برسد ،بی توجه به اینکه کشور را بیابان کرده است و مردم دیگر شانس به آنها نمی دهند.
بیکاری و زجر کشیدن افراد متخصص ۴۰ سال است که ادامه دارد واز باور به یک واقعیت تلخ تبدیل شده است.
٨۶٨۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۷       

    از : کرماشانی

عنوان : باور میکنم!
من یک کرماشانی هستم، سالیان زیادی از عمرم را در آن شهر عجیب گذرانده ام، خودم با مدرک کارشناسی ارشد در هیچ جا استخدام نشده ام، در کارخانه پای کوره کار کرده ام، سالیان زیادی را در جستجوی کار آواره شهرهای شمال و مرکز و جنوب ایران بوده ام، در شهر کرماشان به تعمیر توالت های مردم پرداخته ام، سر ساختمان آجر بالا انداخته ام، کنار خیابان سی دی فروخته ام، بلال فروخته ام و به ده ها کار دیگر دست زده ام، و به همین خاطر هم این ادعا را باور میکنم. نانوای سر کوچه ما معلم پاکسازی شده‍ی فیزیک بود و یک مارکسیست، شاگرد قهوه خانه همینطور، و آنقدر در آن جهنم، در کرماشان، ارواح سرگردان دیده ام که اصلاً از چنین چیزی تعجب نمیکنم. نخستین بار لنین را یک کارگر نان روغنی فروشی در کرماشان به من معرفی کرد، فیلم های پازولینی را از یک کارگر ساختمانی میگرفتم و میدیدم، مدتی برای یادگیری تنبور نزد یک باغبان آموزش میدیدم، کرماشان قبرستان استعدادهایی است که هرگز شکوفا نمیشوند. باور میکنم، باور میکنم.
٨۶٨۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱٣۹۷       

    از : متعجب

عنوان : باورش یه خورده سخته
چاپ حتی یک مقاله ISI کار بسیار سختی هست اون هم در رشته ای مثل مهندسی عمران که یک رشته قدیمی هست و بسیاری از مسائل موجود حل شده. به چاپ رسوندن مقالات ISI نیاز به صرف زمان و انرژی و زحمت فراوانی داره. اگه ایشون رفتگر هستن، بنابراین احتمالا امکان کار آزمایشگاهی ندارن و باید بیشتر مدلسازی و کارهای عددی انجام بدن که اون هم کار زمان بریه. کسی که میتونه مقاله ISI به چاپ برسونه، حداقلش اینه که به زبان انگلیسی کاملا مسلطه، چندین نرم افزار بلده و دیگه حداقلش باید بتونه به عنوان مترجم یا اپراتور کامپیوتر کار بکنه. نمی دونم، وضع مملکت اون قدر افتضاحه که آدم دلش میخواد هر چیزی رو باور بکنه ولی کسی که ۳۵ مقاله ISI به چاپ برسونه یک نخبه به تمام معناست و من شکی ندارم که با صرف کمی زمان میتونه حداقل ویزای کار از یک کشور بگیره. اینه که یک مقدار باورش برام دشواره.
٨۶٨٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست