سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

بحثی در مساله رهبری در جنبش انقلابی ایران

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : آرسن نظریان

عنوان : پاسخ به دوستان نظردهنده
آقای کیای عزیز، هر شکلی از مبارزه، اعم از، به گفته شما، "مبارزه افقی" یا هرمی یا غیر آن نیازمند مدیریت است، حالا اسمش را هرچه می خواهید بگذارید: رهبر یا مدیر یا مسئول یا همآهنگ کننده یا غیر آن. زیرا طبیعت جوامع و تشکلهای انسانی چنین است که از رهبر یا مدیر بی نیاز نیست. در رهبری دسته جمعی هم باز گروهی که شایستگی خود را به اثبات رسانده اند، امر رهبری را به عهده می گیرند و معمولا کسی را به عنوان مدیر یا مسئول یا سخنگو، که همان "رهبر" باشد، انتخاب می کنند. تفاوت یک سازمان افقی با یک تشکل هرمی فقط در اینست که در اولی سطوح مدیریت به مراتب کمتر است و در دومی سلسه مراتب عریض و طویلی وجود دارد و البته بحثی نیست که نوع اول سازماندهی دموکرات تر است و برای شرایط عصر ما مناسبتر.

آقای رهگذر گرامی،
سپاس از اظهارنظر ارزشمند شما. همان طور که اشاره کردید نگرانی عمده در مورد خانم ستوده مساله سلامتی ایشان است. ایشان تا هفته گذشته در زندان در حال اعتصاب غذا به سر می بردند که خوشبختانه به درخواست ۳۴۰ نفر از کنشگران مدنی به اعتصاب خود پایان دادند. امید ببندیم و دعا کنیم که رفتار بغض آلود مراجع جمهوری اسلامی با این شیرزن سلامتی و تندرستی ایشان را به خطر نیاندازد و ایشان سالم و تندرست از بند رهایی یابند که وجودشان برای تقویت جنبش مردمی مغتنم است.
٨۶٨۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱٣۹۷       

    از : سیامک رهگذر- از آلمان

عنوان : باز برگشتیم به تز ضرورت چوپان برای هدایت گله...!
با تشکر از زحمات جناب آرسن نظریان که از هموطنان ارمنی ما باید باشند اگر اشتباه نکنم از روی اسمشان! جمع آوری خوبی کردید و نتیجه گیری خوبی هم در پایان که به نظر من هم یکی از مهمترین چهره های مبارز در داخل ایران که میتواند بعنوان رهبر جنبش مردم مد نظر باشد و شایستگی اش را دارد خانم نسرین ستوده است ( علاوه بر اینکه همشهری بزرگوار خود من هم است و به او خیلی هم افتخار میکنیم!) چونکه علاوه بر زن بودن با انتخاب ایشان به نقش زنان که بیش از نیمی از جمعیت بی حقوق ایران را تشکیل میدهند اهمیت بیشتری داده میشود و یقیناً با کمک و شراکت زنان در جنبش براندازی رژیم فاسد آخوندی برای رسیدن به حقوق واقعی برابری زنان با مردان سرعت بیشتری داده میشود و امید زیاد است که اینبار زنان آزادیخواه اهرام قدرت سیاسی ایران را در دست خودشان بگیرند و نشان دهند که آنطور که حکومت اسلامی ارتجاعی در این چهل سال سعی کرده آنها را سرکوب و حقوق زنان را پایمال کند با رهبری خانم نسرین ستوده اینبار شانس واقعی دارند که در قدرت سیاسی آینده ایران واقعا سهیم باشند نه تماشاچی مثل آلان! دیگر بعد از گذشت چهل سال حتی آن زن روستائی ایرانی هم باید فهمیده باشد که با یک حکومت استبداد دینی بهیچوجه زنان به حقوق برابر با مردان نخواهند رسید و با راهبری خانم ستوده امیدی تازه به جان جنبش زنان دمیده خواهد شد! البته یک خانم شجاع و خوش سخن مبارز فمینیست مثل خانم مسیح علینژاد هم باید در کنارش بگذارند که خودش به تنهائی یک ارتش است لامذهب و دهانش توپخانه مُلا شکن! البته بشرطی که خانم ستوده بار سنگین مسئولیت رهبری جنبش اعتراضی مردم را بتواند و بخواهد بر عهده بگیرید چونکه بیچاره به اندازه کافی زندان و شکنجه و زجر کشیده از دست این رژیم جنایتکار آخوندی و شاید سلامتی اش و توان جسمی اش اجازه ندهد؟ ولی بهرحال بایستی بعنوان بهترین آلترناتیو رهبری برای گذار از ج.ا. به ایرانی سکولار دموکراسی در رسانه های ایرانیها چه داخلی و چه خارجی مطرح باشد و بدون شک بهترین گزینه روی میز است!
کسانی که با مجاهدین خلق به رهبری خانم مریم رجوی سعی میکنند اینبار حکومت اسلامی بدون عمامه تحویل مردم ایران بدهند مثل فرانسویهای بی همه چیز که خمینی را هم جلوی انقلاب ۵۷ انداختند تا آنرا بدزدد کاملا در اشتباهند و فقط دارند انرژی تلف میکنند! آلترناتیو دیگر که از آن در این نوشته هم سخن رفت مثل رضا پهلوی دوم ولیعهد سابق هم فقط اتلاف وقت و سرمایه دزدیده شده اش است. اگرچه با ثروت میلیاردها دلاری به جیب زده از ثروت مردم ایران توسط پدر دزدش میتواند نفوذ گذاری عظیمی در رسانه ها داشته باشد و یکسری را خوب بخرد تا بنفع او تبلیغ کنند ولی از قدیم گفتند آزموده را آزمودن خطاست! چونکه به محض روی کار آمدن سلطنت دوباره در ایران بله قربان گویان نوکر صفت درباری صف میکشند و به مجیز گوئی و دستبوسی شاه خواهند پرداخت و حرف از سلطنت مشروطه زدن فریبکاری موقتی بیش نیست و باز ملت ایران بایستی آش دیکتاتوری شاه را بخورند که دست در دست ملایان نه تنها با حضور اسلام در ایران مبارزه نخواهد کرد بلکه به توسعه اسلام مثل پدرش محمد رضا شاه هم کمک خواهد کرد. شاهی که آنقدر ابله بود و نمیدانست وقتیکه با اسلام عربها به تختخواب میرود بچه ای حرامزاده مثل خمینی بعدا متولد میشود! بهرحال هرکسی که میخواهد رهبری آینده را برعهد بگیرد ( چونکه همان تز قدیمی که آقا مردم بدلیل نداشتن بلوغ سیاسی گله... اند و برای هدایت شدن احتیاج به رهبر یا چوپان دارند!) ابتدا بایستی در برنامه اش خواستار حکومت سکولار دمکراسی و ممنوعیت فعالیت اسلام سیاسی و دخالتش در سیاست کشور باشد و پاکسازی قانون اساسی و تمامی ارکان قدرت از دین پلید و زشت عقب مانده اسلام باشد. وگرنه با تغییر چند مُهره سیاسی بدون تغییرات ساختاری حکومتی و سیاسی ایران امیدی به بهبودی اوضاع اسفناک و دردناک ایران نیست! قبل از این نوشته در جاهای دیگر من هم پیشاپیش شخصیت مبارز خستگی ناپذیر خانم نسرین ستوده را بعنوان بهترین کاندید شایسته برای رهبری جنبش براندازی رژیم آخوندی مطرح کردم و اگر آخوندها هنوز کمی عقل در سر داشته باشند مرحله گذار صلح آمیز و انتقال قدرت به چنین شخصیتی مبارز و دلسوز وطن را ممکن میسازند تا شاید حداقل عفو عمومی برای حیات ننگ این ملاها ممکن شد هرچند که همگی لایق تیرباران شدن هستند با این همه جنایاتی که کردند! به نظر این حقیر خانم نسرین ستوده بهترین کاندیدای رهبری گذار از ج.ا. میتواند باشد خصوصا با زن بودن ایشان میشود جنبش زنان ایرانی حق پایمال شده را هم به حرکت در آورد تا به جان جامعه مردسالار راحت طلب ایرانی بیافتند که با یک حکومت اسلامی از مردسالاری بیشترین سود را میبرند! نیروی عظیم نیمی از جمعیت ایران که زنان باشند به برده گی و بندگی خود در اسلام نه بگویند و شاید با به قدرت رسیدن زنان در ایران به مردان زورگوی ایرانی درس عبرتی داده شود و زنان بتوانند و میتوانند جامعه ای انسانی که زندگی در رفاه و آزادی و آرامش را به ارمغان بیاورد بسازند البته به شرطی که زنان اعتماد بنفس بزرگ داشته باشند و دیگر اینکه جامعه مردسالار ایرانی حاضر باشد رهبری شدن توسط یک زن را بپذیرد و چوب لای چرخ پیشرفت ایران توسط یک رهبر زن نیاندازند چونکه مردهای ایرانی بزرگترین ناتوانها بودند در طول تاریخ سیاست ایران و شاید با حکومت زنان اوضاع بهتر شد و به جامعه ای مدرن غیر مذهب زده بدور از ارتجاع اسلامی رسیدیم؟
٨۶٨۴٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : آیا بدون رهبری شخصی قوی، امکان موفقیت نداریم!؟
مسلما با یک رهبری قوی به هدف سریعتر و مطمئن تر خواهیم رسید،آیا برای این به هر رهبری ای میبایست اکتفا کرد و اگر نشود ،چه میتوان کرد؟
دوران جدید تمایل به مبارزه افقی دارد ،دوران هرمی و رهبری در قله آن ظاهرا به آخر رسیده است.
در اروپا احزاب قوی طرفدارانشان را از دست میدهند و تعداد احزاب افزایش یافته است ولی در دمکراسی ،احزاب به همکاری بیشتر با هم کشور را هدایت می کنند.
این واقعه در بقیه کشور ها هم به سرعت گسترش یافته است.
در مورد ایران ما شاید به این رهبری قوی فردی نخواهیم رسید ولی رهبری جمعی از احزاب را میتوانیم هدف بگیریم و امکان پذیر است.
٨۶٨۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست