سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

«شاهزاده» و خواب های تعبیرنشده ی او - علی مختاری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : فریبرز ستاری

عنوان : رضا پهلوی به قدرت می اندیشد نه حل مشکلات مردم ایران
آقای مختاری! دربست برآورد و ارزیابی شما را تائید می کنم و از آن دفاع می کنم. پشت صحنه و مهندسی مصاحبه را دقیق بررسی فرموده که قابل تحسین است. مصاحبه گر ساواکی زاده با رضا پهلوی در برابر دوربینی قرار گرفتند که تحت تیول عربستان بودنش را گاردین افشا کرد. من نیز برنامه را دنبال کردم غیرقابل تحمل بود. اداهای مصاحبه شونده کپی از اطوارهای پدرش بود که در شوهای به اصطلاح مصاحبه اش دیده بودیم. فضای مصاحبه دلالت براین داشت که ۴۰ سال در حسرت تاج از نظر روانی احتیاج به مطرح شدن دارد. بنظر من بیشتر باید اتفاقا افرادی چون نیما راشدان باید بیایند و إظهار فضل بکنند در کجا در تلویزیونی که مدیرش معاون وزیر ارشاد دولت محمد خاتمی بوده است. بنابراین در مصاحبه ثابت شد که طرفداران سلطنت و این شازده بی تاج و تخت چه کسانی و از چه قماشی هستند
ضمنا رضا پهلوی نیت‌ش را که شیفته تخت و تاج است را پنهان می کند اما نمی تواند دم خروس را برای همیشه از دید ملت پنهان کند. با این وجود رضا پهلوی خودش میداند که باز گشت مردم به سلطنت امکان ندارد. چون در هیج یک ازکشور در دنیا که سلطنت سرنگون شد ؛ بازگشتی وجود نداشت. به ضرس قاطع می نویسم که هرگونه تصور مبنی بر بازگشت به سلطنت پهلوی از محالات است. زیرا گفتمان سلطنت و ارکان قدرتش زیر بهمن ۵۷ فررفت. ایشان بیهوده سر بر آستان نئوکان های آمریکایی یا لابی اسرائیل و عربستان می ساید . اگر قرار بر بازگشت بار دوم سلطنت در ایران بود محمدرضا را به پاناما و مصر نمی فرستاد ولی هیچگاه مجری منویات غرب را به آمریکا راه نداد. بنابراین اگر در برابر کرنش رضا پهلوی دستی برای او تکان می دهند از سر تمایل به بازگرداندن رضا پهلوی به قدرت نیست از باب غیض از جمهوری اسلامی است بنابراین از سلطنت طلبان و نماد از کارافتاده اش بعنوان کارت بازی استفاده می کند.
آقای مختاری فرموده اید : در بیش از یک ساعت مصاحبه، نه از طرف پرسشگران و مجریان دستچین شده سوالی در باره وضع معیشتی مردم مطرح می شود و نه خود شاهزاده ضرورت طرح آن را حس می کند." ایشان آنقدر که دل در گرو بسیج و سپاه دارد با وضعیت معیشتی مردم کاری ندارد. این چشم بستن بر مشکلات مردم به خاطر آن است مردم ایران عامل فروپاشی سلطنت پهلوی بودند و طبیعی است که شاهزاده بی تاج و تخت واکنش ضد مردم ایران را در دستور کار قرار دهد.
٨۷۱۰۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱٣۹۷       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : خرده به خود گیر, نه بر آندگران...
هم میهنان, در ویرانه ای که حکومت تبهکار اسلامی پدید آورده, رهایی و امید به تغییر بسوی "بهتر شدن شرایط" تنها چیزی ست که فکر مردمان را بخود واداشته ست. از سوی دیگر, همین ویرانه جایگاه مسابقه میان نیروهای گوناگون است. هر نیرو, بسته به سرشت, صداقت و امکانات خود میکوشد بر دیگران پیشی بگیرد و کار را به آنجا بکشد که خود میخواهد. درین میان, چپ, در بیراهه ی پراکنش و سرگردانی گیر افتاده و بگفته هم میهن گرامی, آقای علی مختاری, "اپوزسیون دمکرات و لائیک کشور (بخوان چپ, در) انفعال بی خردانه" درجا میزند!
اکنون دیگر "اصلاح طلبی در چهارچوب حکومت اسلامی" به سبب سیاهکاری خود از یکسو و رخشش جنبش دیماه ۹۶ از سوی دیگر از اعتبار دروغین افتاده است. آیا شایسته ست که چپ اینبار نیز منفعلانه چشم-در-راه زمین خوردن پادشاهی خواهان بماند؟ آیا از چپ پذیرفتنی ست که پس از چند سال گفتگوی وحدت بگوید که "ما روی اشتراکات وحدت نمیکنیم, روی حل اختلافات وحدت میکنیم(!؟)" آنهم اختلافاتی که همواره وجود خواهند داشت! آیا بخشودنی ست که در برهه ی سرنوشت ساز کنونی, چپ بجای اتحاد عمل روی چند اصل کلیدی و مبرم این مرحله سرگرم بحث روی این باشد که "دمکراسی" را باید همراه سوسیالیسم در شعارها آورد یا اینکه سوسیالیسم بخودی خود در بر گیرنده دمکراسی ست و اینکار لزومی ندارد؟ آیا خردمندانه ست که نیروهای چپ, بجای تلاش برای اتحاد عمل فوری, همچنان دور سر خود بچرخند و اسیر بیماری دیرین خود بمانند؟
واژه ی "سرنوشت" یکی از واهیات و بیهوده بافی های مذهبی ست. انسان با کاری که میکند و راهی که میرود, اسارت و یا توانمندی خود را ببار می آورد. باید برخیزیم "که بشکفند گلهای امید"! بر ماست که از بیراهه به ره شویم تا "سرنوشت" خود از سر بنویسیم! این ره, "راه ما, راه حق, راه بهروزی ست؛ اتحاد, اتحاد, رمز پیروزی ست..."
٨۷۰۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۷       

    از : دیلمان

عنوان : تکرار تاریخ
من نمیدانم اقای مبشری در کجای دنیا زندگی میکند اما در ایران فلاکت زده ما وقتی یاد صندلی جلوی کارخانه های جاده مخصوص که عابرین را بکار دعوت میکردند و بیکاری تحصیل کرده معنایی نداشت بهای ارز ثابت بود و قیمت ها ثباتی داشت و ایران در منطقه ارج وقربی داشت و زندگی قابل پیش بینی در یاد ها زنده میشود بگیر وببند بود اما بیشتر برای کسانی که ارمان خواه بودند وره صدساله را یکشبه میخواستند ساده لوحانه برابری و عدالت را در اردوگاه سوسیالیستی می جستند وبراندازانه در مقابل رژیم میخنگیدند و خود بگسترش سرکوب کمک کرده وسپس از زندان وسرکوب مینالیدند اری همه همه در ناخود اگاه این مردم نفوذ کرده ویاد دوران گذشته علیرغم مشکلات اندوره شیرین میایدکه اکنون در فقر وتباهی فساد گرفتار شده اندو هیچ التر ناتیوی واقعی در مقابل خود نمی بینند تجارب فراوان را از سر گذراندند اول بچپ ومجاهد وبعد اصلاح طلب که همه بیراهه وتاریخ گذشته بود والان تنها تجربه شاهزاده مقابل اتهاست که حداقل دوره شاه را تداعی میکند ودیگر امکان تجربه هایی که ساواک بخاطر یک جزوه افراد را بصلابه می بست وجودندارد جون حالا انواع این کتاب ها علنی در کتاب فروشی ها خاک میخورد ودیگر اندیشه چپ و شریعتی که بهشت گمشده را تصویر میکردند جذابیت ندارد که زندان ها را پرکند اما ممکنست در اینده حکومت شاهزاده همراه با رشد سرمایه داری کار گر های اعتصابی همانند سایر کشور های سرمایه داری برای تحقق امال صنفی و سیاسی مبارزه کنند و در زندان ها باشند نه بخاطر تعطیلی کارخانه ویا دستمزدهای نپرداحته بلکه برای افزایش حقوق وتسهیلات که این قانون نظام سرمایه داری است اری بشاهزاده ایراد نگیرید بلکه بروزگاری ایراد کنید که این بار بوربون هایی که درس گرفته وگذشته را فراموش کرده احضار نموده است
٨۷۰۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹۷       

    از : سیامک

عنوان : چه عجب
چه عجب! کجا رفته اند آن جمهوری خواهان؟ همه واداده اند؟ کجایید زندانیان سیاسی زمان شاه؟ رفته اید با شکنجه گرانت فالوده بخرید؟ ننگ بر همه شما، ننگ بر ما که شازده دیگر دیسکورس دوران نکبت را تعیین می کند.
٨۷۰۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹۷       

    از : سیامک رهگذر- از آلمان

عنوان : از دلیل انتخاب رنگ کراوات شازده شروع شد تا بقیه...
من هم دیروز این مصاحبه طولانی حدودا یک ساعت و نیمش را با لاس زدنهای خانم مجری بی مایه دیدم و کف زدنهای سفارشی که مدام سخنرانی نیمچه پهلوی را قطع میکردند. طبق معمول با یکسری سوالات از پیش تعیین شده تا شازده خودش را پیشاپیش آماده جواب بکند و بعدا در میدان نمایش نشان دهد که چقدر مسلط است به جوابگوئی و برای هر سوالی فورا جواب حاضر و آماده دارد مثل همان کنفرانسهای خبری نمایشی ولادمیر پوتین دیکتاتور روسیه که لیست خبرنگاران منتخب خودش را هم خودش قبلا انتخاب میکند تا کمتر سوال انتقادی اجازه مطرح شدن داشته باشند. این شازده و مادرش که هنوز چپها و کمونیستها را برای سرنگونی شاه دیکتاتور مقصر اصلی میدانند حالا برای خر کردن عوام هم شده با قطار وعده های دموکراسی می آید ولی بعد که به مقصد رسید خیلی راحت از قطار دموکراسی پیاده میشود و مثل پدرش میگوید دمکراسی به درد مردم ایران نمیخورد و راه استبداد شاهنشاهی درست است. ایرانیها چه خوب میگویند: گرگ زاده عاقبت گرگ شود! وقتیکه مصاحبه ایشان را خوب توجه کنید جز یکسری شعار و وعده های توخالی و حرفهای پوپولیستی و دلخوشکنک چیزی تازه ای نمیگوید ولی هستند مردمانی ساده لوح که گویا به حرفهایش باور دارند و میبینیم که متاسفانه تعدادشان رشد هم میکند چونکه پول تبلیغ و رسانه ای شدن دارند. در ضمن این کانال ایران اینترنشنال که جدیدا دکانش را باز کرده سند هست که عربستان حمایت مالی اش را برعهده دارد! بعد این شازده میگوید اینبار میخواهیم خود ما ایرانیها بدون حمایت قدرت خارجی بیگانه حکومت آینده ایران را تعیین کنیم؟ اگر راست میگوید چهارتا چپی را در این برنامه دورهمی دعوت میکرد تا ما دوتا سوال غیر خودی از شازده میکردیم مثلا آیا مثل بابای خرافاتی اش با اسلام دوباره به تختخواب نمیرود تا بعدا بچه حرامزاده ای مثل خمینی دیگر متولد شود؟ خیلی سوالات جالبی میشد از ایشان کرد تا ماهیت واقعی اش برای همگان آشکار شود ولی چون جمع خودی و خودیها بود غیر از خودیها طبق معمول جایشان در بیرون بوده و میباشد تا مزاحم شازده نشوند! معرکه مسخره سلطلنت طلبها که امید واهی برگشت سلطنت به ایران را دارند و بایستی به آنها گفت: شتر در خواب بیند پنبه دانه....
٨۷۰۶۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : "شاهزاده" را اینهمه مهم نکنید ، هوادارانش را جذب کنید!
رضا پهلوی هوادار هایی دارد ولی. آنقدر نیستند که بتوانند حکومت را پس بگیرند .
عقل سالم دنبال ایجاد اختلاف نمی افتد به چند دلیل.
۱.حکومت اسلامی اگر هم سقوط کند ، مشکل می سازد و آنهم سالیان سال.
داعش خراسان را تشکیل داده اند و انتظار انواع داعشی های دیگر را هم باید داشته باشیم.
۲.دمکراسی به معنی این هم است که حتی رضا پهلوی المجاهدین و مذهبیون نسبتا سالم و طرفدارانش حق نظر و عمل دارند.
۳.چهره چپ را خراب نکنید با پرداختن به مجاهدین و سلطنت طلبان، به آنها شانس بدهید و جبهه چپ را فشرده ومحکم کنید تا نتوانند حاکمیت را بدست بگیرند.
٨۷۰۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست