از : آرمان شیرازی
عنوان : خرده به خود گیر, نه بر آندگران...
هم میهنان, در ویرانه ای که حکومت تبهکار اسلامی پدید آورده, رهایی و امید به تغییر بسوی "بهتر شدن شرایط" تنها چیزی ست که فکر مردمان را بخود واداشته ست. از سوی دیگر, همین ویرانه جایگاه مسابقه میان نیروهای گوناگون است. هر نیرو, بسته به سرشت, صداقت و امکانات خود میکوشد بر دیگران پیشی بگیرد و کار را به آنجا بکشد که خود میخواهد. درین میان, چپ, در بیراهه ی پراکنش و سرگردانی گیر افتاده و بگفته هم میهن گرامی, آقای علی مختاری, "اپوزسیون دمکرات و لائیک کشور (بخوان چپ, در) انفعال بی خردانه" درجا میزند!
اکنون دیگر "اصلاح طلبی در چهارچوب حکومت اسلامی" به سبب سیاهکاری خود از یکسو و رخشش جنبش دیماه ۹۶ از سوی دیگر از اعتبار دروغین افتاده است. آیا شایسته ست که چپ اینبار نیز منفعلانه چشم-در-راه زمین خوردن پادشاهی خواهان بماند؟ آیا از چپ پذیرفتنی ست که پس از چند سال گفتگوی وحدت بگوید که "ما روی اشتراکات وحدت نمیکنیم, روی حل اختلافات وحدت میکنیم(!؟)" آنهم اختلافاتی که همواره وجود خواهند داشت! آیا بخشودنی ست که در برهه ی سرنوشت ساز کنونی, چپ بجای اتحاد عمل روی چند اصل کلیدی و مبرم این مرحله سرگرم بحث روی این باشد که "دمکراسی" را باید همراه سوسیالیسم در شعارها آورد یا اینکه سوسیالیسم بخودی خود در بر گیرنده دمکراسی ست و اینکار لزومی ندارد؟ آیا خردمندانه ست که نیروهای چپ, بجای تلاش برای اتحاد عمل فوری, همچنان دور سر خود بچرخند و اسیر بیماری دیرین خود بمانند؟
واژه ی "سرنوشت" یکی از واهیات و بیهوده بافی های مذهبی ست. انسان با کاری که میکند و راهی که میرود, اسارت و یا توانمندی خود را ببار می آورد. باید برخیزیم "که بشکفند گلهای امید"! بر ماست که از بیراهه به ره شویم تا "سرنوشت" خود از سر بنویسیم! این ره, "راه ما, راه حق, راه بهروزی ست؛ اتحاد, اتحاد, رمز پیروزی ست..."
٨۷۰۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۷
|