سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

وداع با «امپریالیسم» - مرتضی ملک محمدی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مرتضی ملک محمدی

عنوان : دوست عزیز رضا
رضا یزدی عزیز, شما دو انتقاد به نوشته من کرده اید یکی پوپولیسم , و دیگری خود زنی. من در نوشته خود هر چه گشتم رد پایی از پوپولیسم نیافتم , شما نیز آدرسی برای یافتن آن نداده اید. درمورد خود زنی , ظاهرا شما از انتقاد های من به چپ رنجیده اید , و از این پیش فرض حرکت کرده اید که در چپ یک خودیتی وجود دارد . یک حس مشترک , چیزی شاید شبیه همبستگی قبیله ای , نوعی این همانی . من چنین حسی به چپ ندارم , من شکاف ها و اختلافاتی در چپ می بینم به مراتب ژرف تر از رابطه چپ با طیف های همسایه , مثلا جمهوری خواهان , یا دموکراتها . حزب توده خود را چپ میدانست , حق هم داشت , چپ بودن کسی را نمی توان از آن گرفت یا به کسی داد , ولی من هیچگاه به این حزب هیچ احساس مشترک چپی نداشتم . و حضور آن را در جنبش سیاسی ایران مضر دیده ام. در این مورد بیشتر مکث نمیکنم ,فقط یاد آوری می کنم که سوی انتقاد من به چپ و یحث کردن در این چهارچوب بدلیل تعلق خاطر من به چپ و تلاش برای داشتن سهمی در باز سازی و نوسازی آن است. مفهوم خود زنی کار نقد را به حوزه عاطفی می کشاند و بی ثمر می سازد. اما بحث اصلی نوشته چیز دیگری است . نوشته می گوید , دوران افشاگری و حمله به امپریالیسم و آمریکا گذشته است . برای مردم ایران بخصوص این نوع مبارزه از مرحله اشباع هم گذشته است. ۴۰ سال افشا کردن جنایت های آمریکا و اسرائیل , از قرن ۱۸ و قتل عام سرخ پوستان , تا بردگی سیاه پوستان و بیشمار جنایت های آنها تا ترامپ روح و روان ایرانی را فلج و خسته کرده است. افشای آمریکا دیگر هیچی بر آگاهی و شعور سیاسی و قدرت اراده مردم به آنها نمی دهد . امروز باید از سازندگی , از دوران جدید باز سازی ملی , اعتماد به نفس برای برعهده گرفتن مسئولیت بین المللی , برای سربلندی کشور , برای اصلاح سیمای ایرانی صلح دوست و مسئول تلاش کرد. ما باید مبشر صلح و همزیستی باشیم , باید صدای یک پلاتفرم نو , پلاتفرمی برای تغییر مناسبات سیاسی دوستی و همکاری باشیم . شما چنین صدایی از ناحیه چپ می شنوید ؟ من می گویم در شرایط کنونی که کشور در خطر است باید اگر شده حتا با دادن امتیاز رفت پای مذاکره . من این استدلال را که در شرایط کنونی با وجود ترامپ نباید مذاکره کرد , یک توجیه و یک استدلال بی معنا می دانم . نتیجه این امتناع و غرور بیجا ضرر بیشتر در آینده است . یک رهبری و یک سیاست شجاعانه همان است که لنین در جنگ اول جهانی کرد , او به تروتسکی گفت حتا شده دامن بپوشی باید با آلمانها مذاکره کنی , او همین اکراین را که امروز محل جدال قدرتها ست به المانها تسلیم کرد تا روسیه را نجات دهد . و بعد در شرایط مناسب باز پس گیرد. حالا ما مشغول چی هستیم ؟ مشغول شمردن کناهان طرفین , اندازه گیری شدت جنایت ظرفین . حرف من این است.
٨۷٣۵۷ - تاریخ انتشار : ٣ آذر ۱٣۹۷       

    از : پیروز پیروز

عنوان : سپاس
وقتی رژیم ملایان بر ایران مسلط شد و همراه با اعدامهای دیگرگروه گروه بهائیان رانیز اعدام می کرد روزنامه مردم ارگان حزب توده در مطلبی به جای محکوم کردن این اعدامها
نوشته بود:
که بهائیان حتما با محافل امپریالیستی سر و سری دارند(نقل به مضمون)
متاسفانه بعد از انحلال حزب توده خود اقای کیانوری و همسرشان مریم فیروز هم به زندان
افتادند و این رژیم ناجوانمرد انها را شکنجه کرد و به پاهایشان شلاق زد.
میخواهم بگویم گه چپ ها با این همه بلائی که این رژیم بر سر انها آورد بی حساب از این رژیم تبهکار حمایت کردند و هنوز هم در دام هیستریک ضد امریکائی و ضد اسرائیلی اش
گرفتارند. تا چنین است من به خود حق می دهم که انها را چپهای شیعه دوازده امامی
ذوب شده در ولایت بنامم
خوشحالم که جناب ملک محمدی با نوشتن این مقاله مستدل ازاین همنوائی ضد امریکائی
زیانبار ایران ویران کن جریان چپ با رژیم به درستی انتقاد کرده اند
٨۷٣۵۶ - تاریخ انتشار : ٣ آذر ۱٣۹۷       

    از : سیامک رهگذر- از آلمان

عنوان : جواب به سوال جناب رضا فانی یزدی
میپرسید:"چه کسی جز ترامپ به تشویق اسرائل و عربستان موجب وضیعت جدید است؟" به نظرم شما متن را خوب و با دقت نخواندید چونکه خود جناب ملک محمدی در این نوشته اش خوب توضیح داد و میدهد و حتی جواب این سئوالتان را هم داده وقتیکه میگوید:"داستان تخریب بار دیگر از سوی حاکمیت تکرار شد. نتیجه نهایی گسترش بی اعتمادی کامل به نظام. این بی اعتمادی تنها دستاورد نظام است که نمی خواهد این رابطه عادی و مسالمت آمیز بشود. و تداوم این تنش آن چیزی است که نظام برای ادامه حیات خود به آن نیاز دارد. تفکر ضدآمریکایی ضدامپریالیستی از فهم این واقعیت ها ناتوان است. زیرا در کنه این تفکر نگرشی مطلق به امپریالیسم وجود دارد؛ نوعی ذات گرایی به ماهیت شرارت آمیز آمپریالیسم که همواره و در همه جا سلطه و منافع خود را از راه جنگ و تحریم پیش می برد." یا در ادامه جناب ملک محمدی گفت: "جمهوری اسلامی نمی خواهد حتا به قیمت فروپاشی کشور از این هیستری ضدآمریکایی و ضداسرائیلی خود دست بردارد." جناب فانی یزدی پس میبیند خیلی واضح جواب این سوالتان را خیلی خوب میتوانستید پیدا بکنید که چه کسی جز ترامپ و اسرائیل عربستان موجب این وضعیت جدید است؟ طبق همه شواهد و اسناد و مدارک و تجارب چهل ساله گذشته از عمر ننگین ج.ا. خود دکترین احمقانه این رژیم ملایان است که باعث و عامل این وضعیت جدید( شاید منظورتان از سرگیری دوباره تحریمها باشند؟) میباشد و جواب ترامپ با تحریم دوباره بعنوان عکس العمل یا بعبارتی معلول است نه علت این تحریمها و وضعیت جدید! همین دو روز پیش توجه به سخنرانی رئیس جمهور نظام اسلامی در شهر خوی بکنید که چه گفته: دماغ آمریکا را به خاک میمالیم". خب به نظر شما این جنگ طلبی رژیم ملائی را نشان نمیدهد؟ بعد فردا که آمریکا به ایران حمله نظامی کرد امثال شما میایند و باز شعار میدهند که همه تقصیرها به گردن آمریکای امپریالیست جهانخوار است که رژیم مظلوم اسلامی را میخواهد سرنگون بکند! جای تعجب است که امثال شما جناب فانی چرا به چنین سیاست جنگ افروزی و جنگ طلبی و بی احترامی رژیم ملاها اعتراضی نمیکنید و همیشه طرف مقابل رژیم ملاها را نشانه میگیرید؟ البته جواب این سوال مرا هم اندیشمند چپ مدرن جناب ملک محمدی هم خوب داده که چپ سنتی هم در همسوئی با این سیاست رژیم ارتجاعی ضد ایرانی ملاها کم نمیآورد و هنوز دنباله رو است! در حالیکه با چنین دیدگاه ضد آمریکائی یا ضد امپریالیستی توسط چپها هم فقط به منافع ملت ایران ضربه میزنید و شانس سهم خواهی چپها در قدرت سیاسی را در فردای بعد از براندازی رژیم اسلامی کم میکنید وقتیکه میبینید روی مجاهدین خلق یا سلطنت طلبها بعنوان آلترناتیو جای رژیم ملاها برنامه ریزی میشود و کسی روی چپها حساب باز نمیکند و با چنین شعار ضد آمریکائی و ضد امپریالیستی چپها در این مرحله گذار از ج.ا. فرصت و شانس خود چپها خراب یا کم میشود و تا کی میخواهید بنشینید و شاهد دست بدست شدن حکومت در ایران باشید و خود نقشی نداشته باشید چپهای سنتی محترم؟ تغییر رژیم ملایان بدون کمک آمریکا غیر ممکن است! البته جناب ملک محمدی خودش زبان دارد و بهتر میتواند جواب به انتقادهای به خودش شده را بدهد و گرنه نشان ضعف ایشان میباشد اگر بی اعتنا و بدون پاسخ بگذرد! در ضمن جناب فانی خود مردم عادی ایران هم به این درجه از سواد و آگاهی رسیدند و جواب سوالتان را با شعارشان هر روز میدهند:""دشمن ما همین جاست دروغ می گند آمریکاست"! ترامپ بارها از مردم ایران و اعتراضاتشان حمایت کرده و میکند و خواهد کرد! چه بلندگوی بهتری از بلندگوی ترامپ که نشود بر علیه ج.ا. اپوزیسیون ایرانی صدای خودش را به گوش جهانیان و مردم ایران برساند؟ چپهای سنتی بایستی از این فرصت استفاده بکنند بجای منزوی کردن خودشان با شعارهای دیروزی کهنه و ناکارآمد!
٨۷٣۴۲ - تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱٣۹۷       

    از : فریبا علیخانی

عنوان : باهم
جناب فانی یزدی با احترام تمام باید جسارت کنم و بگویم: عزیز موضوع نوشته را نگرفته ای. علیرغم تجربه هنوز نتوانسته ای خود را از اسارت "نگاه کیانوری" به جهان برهانی. خواهشمندم مطلب را دوباره بخوان، بدون پیشداوری بخوان و بحث مرغ و تخم مرغ را بگذار برای جدلهایی که یکی می خواهد پیروز میدان باشد. بیا با هم در راستای منافع ملی ایرانیان به صحنه بنگریم و ببینیم چه ممکن و کدام به نفع است.
٨۷٣٣۹ - تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱٣۹۷       

    از : چی بگم ولله

عنوان : بدون پارتی نمیشه
خوشحالم که پارتی رضا فانی گرامی آنقدر گران بود که شامل سانسور نشد و خیلی صریح و درست بگمان من مخرج مشترکی از نظرات مخالف نویسنده مقاله را ارائه داد. ممنون از ایشان. امیدواریم هم در ایران و هم در سایتهایی چون این سایت شاهد رفع تبعیض و کنار نهادن پارتی بازی و فامیل بازی و رفیق بازی باشیم
٨۷٣٣۷ - تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱٣۹۷       

    از : رضا فانی یزدی

عنوان : پوپولیسم
مرتضی عزیز، به نظرم در نوشته شما نوعی پوپولیسم از همان جنس گذشته دیده می شود. اینکه امروز چهار نفر در خیابان چه شعاری می دهند که نمی تواند پایه تحلیل شما باشد. امپریالیسم یک مفهوم ساخته و پرداخته چپ و انهم چپ ایران نبوده که شما چنین چپ ایران را زیر ضرب گرفته اید. نقد به امریالیسم هم فقط منحصر به چپ نبوده، گرچه چپ ها در این مورد خیلی انحصار طلبانه خود را تنها منتقد سرمایه داری و امپریالیسم می نامند و لنین را مبتکر و کاشف امپریالیسم خطاب می کنند. این هم که چون نظام اسلامی در ایران به امریکا چنگ و دندان نشان می دهد، پس هر نقد و مخالفتی با سیاست های امریکا یا اسرائیل باید منکوب شده و به نوعی به همراهی با نظام اسلامی نسبت داده شود یک مغلطه سیاسی ناشیانه است که از شما دوست عزیز بدور است که چنین حرفی را بزنید. نمی دانم چرا این همه فریاد بر سر چپ می کشید و چرا این همه خود زنی می کنید. چپ کم اشتباه نکرده ولی انصاف هم خوب است. باز در مقایسه با همه بازیگران سیاسی در دوران معاصر چپ از همه یک سر و گردن بالا تر بوده. شما چپ را با کدام جریان سیاسی دیگر مقایسه می کنید که بهتر از چپ عمل کرده؟ بدون مقایسه هم نمی توان هیچ نتیجه ای گرفت. متوجهم که بیشتر نوشته ات متوجه گفتگوی امروز در رابطه با تحریم هاست، سعی کرده ای جمهوری اسلامی را مسوول آن معرفی کنی و به شکلی ترامپ را از زیر ضرب خارج کنی، چرا این را می گویم، چون خود تو و دوستان دیگر به طرف مقابل که ترامپ را زیر ضرب می برد همین اتهام را می زنید که دارند جمهوری اسلامی را از زیر ضرب خارج می کنند. امیدوارم که در مخالفت بنیادی من با نظام اسلامی شک ندشته باشی، ولی در این مورد خاص گرچه به لحاظ تاریخی رهبری نظام دینی نقش بسیار منفی و تنش آمیزی در منطقه ایفا کرده ولی مشکل امروز را نمی توان به گذشته تاریخی این روابط گره زد. شما تصور می کنید اگر اوباما هنوز سر کار بود و یا هلری می آمد باز هم شاهد همین تنش بودیم. مطمنم که چنین نمی بود. جمهوری اسلامی برای اولین بار زیر فشآر تحریم ها در دوران اوباما حاضر به همکاری شد و این یک قدم مثبت بو د که می باید ادامه پیدا می کرد، چه کسی جز ترامپ به تشویق اسرائل و عربستان موجب وضیعت جدید است؟ اگر نقدی به سیاست ترامپ است این را به نگاه ضد امپریالیستی گذشته و تاریخی چپ نسبت دادن به نظرم یک مغلطه سیاسی است و بیشتر پوپولیستی است تا یک تحلیل منصفانه از وضعیت موجود.
با دوستی همیشگی ، رضا فانی یزدی
٨۷٣٣۴ - تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱٣۹۷       

    از : امیر ایرانی

عنوان : مبارزه ملی
هموطن ارجمند آقای ملک محمدی در تلاشی مسئولانه و هوشمندانه بحث های مفید را مطرح و پی می گیرند در این نوشتار جدیدش، ایشان، طیفی از مبارزین ایرانی را که خاستگاه خودش هم در این طیف تعریف می شده مورد توجه قرار داده و در پی این رفته است که نشان دهد علت کُند شدن روند تحولخواهی در کشور چه بوده و عملکرد طیف مورد نظر چرا پرسش برانگیز شده.
اقدام مسئولانه ایشان سپاسگزاری را بدنبال خواهد داشت درود برایشان بادا!
باید گفت مجموعه آورده های ایشان یک پرسش اساسی را می آفریند:
چرا مبارزین ایرانی در روند مبارزاتیشان دچار خطا می شوند و خطاهای آنان نیز بگونه ایست که نسل بعدی یا نسل های بعدی عملکرد آنان را به پرسش می گیرند و حتی عملکرد آنان را هرزبرندگی توان و انرژی مبارزاتی قلمداد کرده و می کنند؟
بیگمان برای یافتن پاسخ به سراغ سیر منطقی یک مبارزه ملی و حلقه های مفقوده و نادیده گرفته شده در آن -چه در قسمت اصول اولیه وکارپایه ها چه در قسمت هدف- بایدرفت.
تجربه تاریخی چه در بُِعد جهانی و چه در بعد ملی کشوری به ما می گوید:
کارپایه مفقودی ی روند تحولخواهی ما ریشه در بی توجه ای و یا درک نکردن مفهوم ملی کشوری است.
باید گفت
وقتی ما می پذریم که کشوری به نام ایران داریم و این واحد جغرافیایی به نام ایران باید در جهان کنونی به یک کشور پیشرفته و پیشرو در تمام ابعاد( چه انسانمدارانه و چه تکنولوژیکی) شود، این بدین معنی خواهد بود که باید منافع ملی اولویت اول باشد که برای رسیدن بهدف پیشرویی در زمینه های مختلف و پیشرفت، دست دوستی به سمت همه آنهایی که دارای توانایی های خاص هستند دراز خواهد شد؛ آنهم با هیچ پیش فرض هایی که سد کننده پیشرفت می شوند.
در پذیرش کارپایه ملی کشوری و هدفِ ساختن کشور، هر مبارزی دیگر یک سربازی برای ساختن تعریف می شود؛ در این نوع مبارزه گری مبارز می فهمد که در هر موقعیتی که قرار می گیرد او در ساختار کشور یک سازنده است که در ایجاد رفاء و بهره بردن از آن او نسل های بعدیش هم سهیم هستند و همه سهیم خواهند بود و همه با یک روح جمعی حافظ دست آورده ها خواهند بود.
که باید گفت در این پذیرش کارپایه و هدف، چپ و راست و میانه مطرح شدنشان در ساختار اجتماعی، دیگر در خدمت پیشرفت کشور است نه چیز دیگری .
٨۷٣۲۰ - تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱٣۹۷       

    از : جمشید طاهری پور

عنوان : نگاه گشوده به زندگی
مرتضای عزیز! از صمیم قلب ممنونم که این ها را نوشتی. این فکرها که تو می نویسی پنجره های گشوده به روی زندگی است. امیدوارم توان آن را بیابد که زندان مرگ باوری ها - مان را ویران و در و پنجره -ی بسته -ی چپ ایران به روی زندگی را بگشاید. سیاست را باید در همین گشودگی به روی زندگی فهم کرد. چه اندازه سعادتمندم که بیان شفاف و اندیشیده -ی این فهم را در نوشته هایت می خوانم.
٨۷٣۰٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣۹۷       

    از : پیروزی

عنوان : بحث مفید، فاکت های نادرست
آقای ملک محمدی بحث خوبی را آغاز کردند، اما در تائید نظر خود برخی فاکتها را نادرست بیان کرده و بعضی از وقایع را برعکس شرح دادند. در دوران همان سیاست گفتگوی فرهنگ های خاتمی بود که جرج بوش ایران را محور شرارت اعلام کرد و در وصف استقبالی که ایشان میگویند از برجام شد همین بس که ایران بگزارش آژانس بدان وفادار ماند اما این آمریکا بود که از آن خارج شد. بحث لازمی هست، اما از آنطرف بام نیز نباید افتاد.
٨۷٣۰۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣۹۷       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : آنجا که مذهب و خرافه سیهکارند, چرا چپ ها بدهکارند؟
هم میهن گرامی, آقای مرتضی ملک محمدی, درود بر شما! از شما, برای این نوشتار و ادامه ی گفتگوی سازنده, سپاسگزارم و چند نکته را از جایگاه دوستانه در میان می گذارم:

یکم - بهتر می بود که "الگوهای سازنده و معرف فرهنگی والاتر مبارزه با امپریالیسم" را, هر چند کوتاه و نکته وار, با آوردن چند نمونه بر می شمردید تا برانگیزان اندیشه و گفتگو باشند.

دوم - با بخشی از گفته های شما میتوان و باید همراه بود. اما به نگر می آید که شما گهگاه جای "مردم آمریکا" و "زورگویی و تجاوزات همواره-جوشان دولت برآمده از شرکت های چند ملیتی آمریکا" را در هم می ریزید و در بسته ای بنام "امپریالیسم آمریکا" می پیچید. آیا از درهم آمیزی ایندو مفهوم نیست که مبارزه ضد امپریالیستی را نخست به نیروهای قرن پنجمی نسبت می دهید و سپس آنرا در جایگاه یک "اخلالگر" محاکمه می کنید؟
آیا پس ماندگی تاریخی بیشینه مردم ما نبود که آنان را به کژراه برد؟ آیا ضدیت کور شاه با نیروهای چپ از یکسو و همراهی و آزادگذاری نیروهای مذهبی از سوی دیگر در زمان او نبود که به پیدایش سپاه صد هزار نفره ی ملایان و هزاران مسجد, بگفته دیگر, ستادهای آماده برای تصرف قدرت بدست آنان انجامید؟ آیا دخالت و هدایت امپریالیست ها (انگلیس, فرانسه و آمریکا) در پشت صحنه نبود که کثیف ترین و نادان ترین اقشار را به قدرت رساند؟ آیا خیره سری جنایتکارانه سرکردگان حکومت اسلامی نبود که نیروهای چپ را سرکوب و "ریشه کن" کرد؟ . اگر پاسخ این پرسشها آری ست, دیگر چگونه میتوان گفت "تفکر ضد آمپریالیستی... یک بار در استانه انقلاب... آزادی و همراه با آن آینده و اعتبار چپ را قربانی کرد و حالا بار دیگر... درمسیر مبارزه با نظام (اسلامی) دارد اخلال می کند"؟
واقعیت اینست که شعار "مرگ بر آمریکا" از سوی نیروهای چپ, جدا از میزان دقت آن, به ماهیت تجاوزگر دولت آمریکا بر می گشت و با شعاری که خمینی و پیروانش از چپ ها ربوده, با "سجل اسلامی" آن را "مبارزه با استکبار" نامیده و بر زبان سینه زنان پر شمار و بی مایه از یکسو و تصویر-در-ماه-باوران نادان از سوی دیگر جاری کردند, از بن متفاوت بود. فراموش نکنیم که اگر بگفته شما "کودتای بیست و هشت مرداد هم برای توجیه این نفرت قانع کننده نیست", لازمست که سیاست دولت آمریکا در به انحراف کشانیدن انقلاب ۵۷ و تغییر مسیر تاریخ کشورمان برای بار دوم, که شما آنرا "دست سرنوشت" می خوانید, نیز به محاسبات خود بیفزاییم چرا که, در غفلت ما از مبارزه ضد امپریالیستی, بار سومی نیز در چینش است! بر چنین زمینه ای, اگر نه نفرت, اما سوگرفتن مبارزات در برابر امپریالیسم پذیرفتنی خواهد بود؟
شما پای "سرنوشت" را به میان می کشید. آیا باور ندارید که واژه ی "سرنوشت" یکی از واهیات و بیهوده بافی های مذهبی ست؟ آیا باور ندارید که انسان با کاری که میکند و راهی که میرود, در چنبره ی نیروهای کور, پنهان و برون از کنترل (و از آن میان, امپریالیسم), اسارت و یا توانمندی خود را ببار می آورد؟

سوم - راست اینست که "رویاهای مردمی که خواهان پایان تنش با جهان و آمریکا هستند" اگر با شناخت و تفاوت گذاری میان "مردم" و "دولت" آمریکا همراه نشوند, اگر در مخالفت با دخالت های بهره کشانه دولت های امپریالیستی پرورده نشوند, واهی و کژبنیاد خواهند بود. درین صورت, رفتن "به درون (اینگونه) رویاها" چیزی جز افتادن در دام بهره کشی امپریالیستی نخواهد بود. مگر "آشتی" ملت های دیگر (ویتنام, اندونزی, گرانادا..., عراق, افغانستان, یوگوسلاوی تکه تکه شده و برزیل) با آمریکا چیزی جز گردن نهادن به "آقایی" و راهبرد اقتصادی-سیاسی آمریکا بوده است؟ آیا شما مشوق "ببخشید و فراموش کنید" تجاوزات بی پایان آمریکا هستید؟

چهارم - بهتر است که ما از شاخه شاخه کردن صفوف خود به چپ سنتی, چپ فناتیک, چپ نوین, چپ دمکرات, چپ رهایی خواه, چپ این و چپ آن خود داری کنیم. اما در راه اتحاد چپ و نیز دیگر نیروهای دمکرات و میهن دوست کوشش کنیم, وگرنه, فردایی برای ما که "سرنوشت" خود را از سر بنویسیم, در میان نخواهد بود...
٨۷٣۰۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣۹۷       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست