از : احمد صلاحی
عنوان : به بهانهی نوشتهی «آرمان شیرازی»
سال پیش گفتگوی آقایان تورج اتابکی و ناصر مهاجر با رادیو زمانه شنیدم که ار انتشار کتاب راهی دیگر در ۱۹ بهمن ۱۲۹۶ خبر دادند .بعدا نوشته آنها در باره ی کتاب را در اخبار روز خواندم که برایم بیشتر جنبه ی اطلاع رسانی داشتند. هنوز هم کتاب ها را تهیه نکرده ام.
تا اینکه نوشته ی «مفصل» خانم شیدا نبوی با عنوان »راهی دیگر»، به کجا؟ را در بخش
دیدگاه اخبار روز در ۱۷ آذر ۱۳۹۷ (۸ دسامبر ۲۰۱۸) خواندم.
خوشبختانه چون پیش از این بارها نوشته هائی در باب «معرفی کتاب » و «نقد کتاب / نقد ادبی » book review and book or literary criticism را در همین اخبار روز و سایر منابع ایرانی و خارجی خوانده بودم این نوشته را به حساب هیچ کدام از اینها نگذاشتم.
برای این ارزیابی خود چندین دلیل داشتیم که مهمترین آن "پیش در آمد» نوشته خانم شیدا نبوی می باشد که با ردیف کردن و در کنار هم قرار دادن غیر مسئولانه و غیر منطقی نهاد های امنیتی و انتشاراتی حکومت دگر اندیش کُش و تلاش دگراندیشان مختلف که قربانیان حکومت بوده و هستند همه را به یک چوب زده است. از این زاویه بر خورد ایشان بسیار ما متعارف و غیر منطقی می باشد.
بهمین دلیل نگارنده در هر جای نوشته که ایشان از چارچوب معرفی ، نقد و بررسی فرم و محتوی دو کتاب مورد نظر خارج شده و مسائل دیگری که ربطی به گردآورندگان این دو کتاب ندارد را غیر منطقی میداند.
بهمین دلایل تعجب می کنم که «آرمان شیرازی» بر اساس کدام متدولوزی برخورد خانم نبوی را «روش علمی در سنجش کار » ارزیابی می کند؟
«پیداست که هدف من, بر خلاف دو نویسنده گرامی (آقایان تورج اتابکی و ناصر مهاجر), ستایش روش "ارزیابی سنجشگرایانهی" خانم شیدا نبوی بود چرا که برخورد او همخوان با روش علمی در سنجش کار ارائه شده در کتاب "راهی دیگر" بود.»
ولی نگارنده درک می کند که دونویسنده گرامی بشدت از «نادان دوست» آزرده شده اند.
٨٨۲۹۶ - تاریخ انتشار : ۹ بهمن ۱٣۹۷
|
از : آرمان شیرازی
عنوان : ارسال برای بار دوم - پیدا نیست چرا این پانوشت بار نخست چاپ نشد!
هر چیز را بجای خویش نکو باید داشت!
نیاز امروزی مردم و میهن ما, بیش از هر چیز, پردازش کنشگران به یابش همراهی ها و روش های موثر در گردهم آوری بیشینه نیروهای میهندوست است تا هرچه زودتر پایانی بر استیلای حکومت تبهکار اسلامی بگذارند و راه بهروزی همگان را بگشایند. پرداختن به موضوعات دیگر, درین برهه, سرشتی ثانوی دارد. اما براستی چه میتوان کرد؟
نگارنده, نوشتار خانم شیدا نبوی با نام ("راهی دیگر" به کجا؟) را در اخبار روز (۱) خوانده و پانوشت کوتاهی, آنگونه که در زیر آمده است, بر آن نوشته بودم:
[انتقاد سازنده افزار پیشرفت است:
هم میهن گرامی, خانم شیدا نبوی, درود بر شما! نوشتارتان در باره ی کتاب "راهی دیگر" بسیار نوآورانه, ارزشمند و آموزنده بود. بامید آنکه بررسی هایی چنین همه-سو-نگر, الگویی برای هم میهنان دیگرمان در پهنه های فرهنگی, اجتماعی و سیاسی باشد.]
پیداست که هدف من, بر خلاف دو نویسنده گرامی (آقایان تورج اتابکی و ناصر مهاجر), ستایش روش "ارزیابی سنجشگرایانهی" خانم شیدا نبوی بود چرا که برخورد او همخوان با روش علمی در سنجش کار ارائه شده در کتاب "راهی دیگر" بود.
شوربختانه, آقایان اتابکی و مهاجر بجای برشماری درستی ها و نادرستی های نوشتار خانم نبوی, پیشاپیش داوری خود را روا میدارند... که کار او "شبه نقد است... قابل اعتناء نیست چون هدف اصلی (او) بیارزش کردن یک کتاب، بیاعتبار کردن بیشتر روایتها و راویان آن و تحقیر و تمسخر ویراستاران است..." حال آنکه پیداست خانم نبوی کتاب را با دقت, بگونه ای واقع گرایانه و عینی بررسی کرده است.
آنجا نیز که این دوستان از "در خور بررسی" بودن کار خانم نبوی میگویند, نه از پذیرش درستی هایش, که از تعلق آن به "نگاهیست... (که) از سدهای بالندگی جنبش چپ در میهن ما بوده است." آیا بالندگی جنبش چپ در میهن ما (یا هر کشور دیگر) در اصل به میزان آگاهی, صداقت, تجربه, کاردانی, دورنگری و توان سنجش آن بر نمی میگردد؟ آیا شایسته است که عوامل اصلی بالندگی را کنار بگذاریم و چگونگی "نگاهی نسبت به روایت و تاریخ" چپ را بالای فهرست بررسی خود بگذاریم؟
جای شگفتی ست که نویسندگان, هیچ چیز مثبتی در نقد خانم نبوی نمی بینند و نکات مشخصی را که برشمرده در نگر نمی گیرند! این چنین برخورد بیشتر نشان از آن دارد که برهان آوری و سنجش شکیبانه نزد این دوستان, هنگام نوشتن, در بند رنجش از نوشتار خانم نبوی گرفتار بوده است.
۱ - http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۹۰۳۴۷
٨٨۲۷۰ - تاریخ انتشار : ٨ بهمن ۱٣۹۷
|