سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

بخشی از یک گفتار بلند به مناسبت چاپ تازه «حماسه سیاهکل» - انوش صالحی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مهدی ذاکری

عنوان : حقیقت ماجرا
خانم یا آقای مینائی! در مورد "یک مثال شبیه مورد عبدی" باید گفت که اتفاقا آنچه که آقای عبدی گفت درست است و ساواک این داستان را ساخت تا خود را پیش شاه مهم جلوه دهد، وگرنه نه گروهی بود با این ابعاد و نه برنامه ترور شاه. نتیجه فقط قربانی شدن دو تن از بهترین فرزندان خلق و زندانی شدن چند تن دیگر بود. برای پی بردن به صحت این امر به خاطرات آقای علامه زاده رجوع کنید
٨٨۴۵۰ - تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱٣۹۷       

    از : ز مینائی

عنوان : قابل توجه احمد تشکریان
در مورد «تاریخ »های داده شده توسط ساواک و حکومت کشتار و وابستگان آن وسواس داشته باشیم فرقی نمی کند عبدی ، یزدی ، بنی صدر ، سازگارا و.و.و.و
یک مثال شبیه مورد عبدی را در نظر بگیرید:
یکی از دام های ساواک در سال ۱۳۵۲ موجب دستگیری عده ای از روشنفکران ، خبرنگاران ، هنرمندان رسانه ای شد . در «دادگاه » علنی معروف به خسرو گلسرخی و کرامت دانشیان بعنوان «گروهی » که قصد ترور خاندان «جلیل » را داشت «محاکمه» شدند که تلویزیون هم آنرا در حکومت شاه پخش کرد ؛ خسرو گلسرخی و کرامت دانشیان فورا اعدام شدند. بنا بر اطلاعات کسانی که در آن «دادگاه» با محکومیت های سنگین زندانی شدند اصلا چنان «گروهی» وجود نداشت و بعضی سال قبل دستگیر شده بودند و فردی بنام «امیر فتانت» که سالها قبل بازداشت شده بود بعداز آزادی از زندان خود را بعنوان اینکه در ارتباط با «چریکها» می باشد به یکی از دستگیر شدگان این دادگاه ـ عباس سماکار ـ معرفی می کند و به او قول تحویل اسحله میدهد که هیچوقت صورت نگرفت. و لی « امیر فتانت » که با ساواک همکاری میکرده این موضوع را به ساواک خبر میدهد و از طریق رد گیری و تعقیب عباس سماکار عده ای از جمله علامه زاده و دیگران را دستگیر می کنند. در دادگاه ۱۲ متهم حضور داشت ولی متهم شماره ۱۳ که «فتانت » بود حضور نداشت. بنا بر نوشته های این زندانیان مدتها نمی دانستند که چگونه ساواک این عده را در یک پرونده سرهم بندی کرد و از کجا به موضوع بحث اسلحه با «امیر فتانت» پی بردند ؟ بهر صورت برای عباس سماکار مسجل شد که جز خود « امیر فتانت » شخص دیگری نمی تواند موضوع را به ساواک خبر داده باشد.
البته ادامه ی این افشاگری ها منجر به اعترافات و نوشته های «امیر فتانت » گردید .
ساواک تلاش کرد تا مامور خود را ناشناخته حفظ کند ولی نشد. در مورد همکاری سیروس نهاوندی ، مسعود بطحائی و......نیز شاید صد ها نفر روایت های مختلف داشته باسند ولی هیچ کدام دقیق مدون نشده و موجب اختشاشات در بحث و گفتگو ها میشود.در مورد پرونده متهمان «دادگاه» کلسرخی ـ دانشیان خوشبختانه زنده اند و موضوع را روشن نمودند ولی در مورد خیلی باید کار کرد که متاسفانه انشعابات بسیار کار را مشکل تر کرده است.
٨٨۴٣۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣۹۷       

    از : احمد تشکریان

عنوان : فعالان حنیش چریکی در پلی تکنیک
گزارش عباس عبدی :
فعالان چریکی در پلی تکنیک بر اساس کتاب "جنبش دانشجویی پلی تکنیک تهران ۱۳۳۸-۱۳۵۷" چاپ نشر نی تهران ۱۳۹۳ )صفحات۳۹-۴۲)


............حسن پور در آذر ماه ۱۳۴۹ بازداشت شد. به دنبال دستگیری چند تن از افراد مرتبط با سازمان از جمله محمود نوابخش (فارغ التحصیل مکانیک ۱۳۴۷) در ۱۶/۰۹/۱۳۴۹ آنان نسبت به غفور حسن پور و مهدی سامع اعتراف می کنند و این دو نفر که در آن زمان افسر وظیفه بودند نیز در ۲۳/۰۹/۱۳۴۹ بازداشت و تحویل ساواک می شوند… وی ] حسن پور[ که همراه سامع در ۲۳/۰۹/۱۳۴۹ د ستگیر شد، عملا گروه سیاهکل را لو دادند. البته ابتدا مهدی سامع گروه را لو می دهد و همین امر موجب افزایش فشار به حسن پور و کسب اعترافات از وی می گردد و علت پیش دستی ساواک در جریان دستگیری اعضای گروه سیاهکل، اعترافات سامع و سپس حسن پور بوده است. موضوعی که چریک های فدایی سعی کردند به دیگر فارغ التحصیل پلی تکنیک یعنی ابراهیم نوشیروان پور منتسب کنند و توجیهی برای ترور او قلمداد نمایند.
…………..مهدی سامع ( فارغ التحصیل شیمی و پتروشیمی ۱۳۴۸) نیز از فعالان پلی تکنیک در سازمان چریک های فدایی است. وی قبل از قضیه سیاهکل به همراه غفور حسن پور دستگیر شده، و به دلیل اعترافات مهدی سامع است که گروه سیاهکل و گروه شهر از طرف ساواک شناسایی می شوند و در ابتدا گروه شهر و سپس گروه سیاهکل دستگیر شدند. وی بر خلاف حسن پور اعدام نشد و تا زمان انقلاب در زندان بود. او در دفاعیات و بازجویی های بعدی خود، اعترافات انجام شده اش را که منجر به دستگیری اعضای گروه نشد، به عنوان نقطه مثبتی در رفتار خود معرفی می کند. اما سازمان چریک های فدایی بعد ها سعی کردند که لو رفتن گروه را به فردی دیگری (نوشیروان پور) ربط دهند.
ابراهیم نوشیروان پور چابکسرایی ( فارغ التحصیل شیمی و پتروشیمی ۱۳۴۸) از دیگر اعضای گروه بود که بعد ها به دست اعضای فداییان خلق ترور شد. وی قبل از وصل شدن به گروه دو بار دستگیر و زندانی شده بود، آخرین بار وی در روز ۱۹ بهمن سال ۱۳۴۹ (یعنی همان روز آغاز حمله به پاسگاه سیاهکل) در شیراز دستگیر و اولین بازجویی وی دو روز بعد در ۲۱/۱۱/۱۳۴۹ بود. بنا بر این وی نمی توانست عامل لو دادن اعضای گروه باشد، زیرا گروه شهر ۱۰ روز قبل از بازجویی از نوشیروان پور دستگیر شده بودند و جریان سیاهکل هم دو روز قبل از بازداشت وی آغاز شده بود. همان طور که گفته شد اسناد ساواک نشان می دهد که لو رفتن اعضا ناشی از اعترافات مهدی سامع بوده است. با این حال سازمان چریک های فدایی در آخرین روز اردیبهشت سال ۱۳۵۴ نوشیروان پور را ترور کردند و عملیات ترور وی را "غفور حسن پور" نام گذاری کردند.
٨٨۴٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست