سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

به بهانه ی کنفرانس ورشو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : peerooz

عنوان : تویتر
ادامه,
این را هم عرض کنم که کامنت ها نباید تنها یک پاراگراف ۱۲ - ۱۰ خطی باشد, بلکه باید آنرا به سه و یا چهار پاراگراف دو خطی مجزا تقسیم کرد که جمعا ۶ و یا ۸ خط شده و به بهترین وجه منظور را بیان میکند. تویتر نمونه کامت نویسی ست.
٨٨۶۶۶ - تاریخ انتشار : ۴ اسفند ۱٣۹۷       

    از : peerooz

عنوان : ایجاز
جناب حسن نکو نام,
من نمیدانم "نوشته از ۱۲۰ کلمه بیشتر نشود." از کجا آمده است. چند سال پیش که من در این سایت فعال و از روده درازی ها آزرده بودم , مرتب به کامنت نویسان یاد آور می شدم که Brevity is the soul of wit که به ترجمه ناقص من یعنی ایجاز نشانه درک مطلب است. شما اگر به کامنت های این مقاله نگاه کنید - من نگاه نکرده ام ولی - مطمئنم که دراز ترین آنها را میتوان در سه چهار پاراگراف کوتاه خلاصه کرد و منظور را بیان نمود, به هرچه دراز تر از آن مقاله می گویند نه کامنت. پایدار باشید.
٨٨۶۶۵ - تاریخ انتشار : ۴ اسفند ۱٣۹۷       

    از : حسن نکونام

عنوان : به دوستان سایت اخبار روز
با درود! دو بار است که متنی می نویسم تا بفرستم. هر بار که به اول یا آخر متن میروم، تا دوباره آنرا بخوانم، و اشتباهات نگارشی را اصلاح کنم، یا اول نوشته حذف میشه و یا آخرش. از انچا که ایمیل من با مشکل روبرو شده، ناچار شدم اینجا به اطلاع شما برسانم. در صفحه سایت نوشته شده که ، نوشته از ۱۲۰ کلمه بیشتر نشود. من واقعن نمی دانم این محدودیت تعداد کلمات، بخاطر چیست. مگر در روز چند کامنت بشما می رسد که، این محدودیت را قائل شده اید. من که سایت را مرتب دنبال می کنم، نمی بینم که بار سنگینی را بر شما تحمیل کند. آدم وقتی در باره موضوعی می نویسد، باید مستدل و مستند و منظقی بنویسد، و این کار هم متن را بیش از ۱۲۰ کلمه می کند. فکر می کنم باید در این محدودیت کلمات تجدید نظر کنید. طرح موضوعات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و .....نیاز به شفافیت و رسائی در بیان موضوع دارد.
دوستان! می گوئید حرف بزن، اما به اندازه ۱۲۰ کلمه. تعداد کلمات را «نوع موضوع» تعیین می کند. یکی از دلایلی که من کامنت می نویسم، اینه که میدونم خوانندگان به این کامنت ها در سایت اهمیت می دهند و بدقت می خوانند. من، همه موضوعات این سایت را می خوانم، و مطالب آنرا به بسیاری از جاها و کسان می فرستم. این تجربه را از سایت هم با شما در میان بذارم که : خیلی از خوانندگان اول نگاه می کنند ببینند مطلبی کامنت دارد یا نه، اگر کامنت نداشته باشه، اصل مطلب را نمی خوانند. حالا نگاهی به تعداد کلمات دوستانی که کامنت گذاشتند بیندازیم.
جعفر رستمی بوکانی، در نوشته اول، بیش از ۳۰۰ کلمه
هم ایشان در نوشته دوم، بیش از ۴۵۰ کلمه
فرهاد عاصمی، بیش از ۳۰۰ کلمه
امیر ایرانی، بیش از ۳۰۰ کلمه.
دوستان! کامنت هائی هستند که در یک یا دوجمله، ادعائی می کنند و میروند. هیچ خبر و اطلاع و آگاهی ئی در این یکی دو خط نیست. تبادل فکر و تجربه ای، و گفتگوئی صورت نمی گیرد. امتیاز این سایت همینه که بر خلاف خیلی از سایت ها، راه را برای تبادل فکر و اندیشه باز میذاره، و این باعث رشد همگان میشه. ما نیاز به گفتگو داریم.
دوستان! فکری برای این مشکل بکنید. اگر به همین «خست کلامی» می خواهید ادامه دهید، پس یک «مکانیسم کلمه شمار» زیر نوشته ها بگذارید تا تعداد کلمات را مشخض کند، و ما را مجبور به رعایت «قانون ۱۲۰» کند. اگر چاره ای برای این مشکل نکنید، ناچار میشوم بیانیه «تظاهرات بر علیه قانون ۱۲۰» را بزودی برایتان بفرستم، و در سایت امضا جمع کنیم برای لغو این «قانون»
سپاس از خواندن نوشته ام. تندرست و شاد باشید!
٨٨۶۶۲ - تاریخ انتشار : ٣ اسفند ۱٣۹۷       

    از : جعفر رستمی بوکانی

عنوان : ناسیونالیسم ایرانی و جپ خواب زده
آقای عاصمی در ارتباط با خود یادداشت سیاسی بویژه نقایص آن نکات جالبی را برشمرده بودند. بخاطر اطاله کلام از تکرار آنها پرهیز میکنم. اما در رابطه با بیانات جناب کلاغ خود را ملزم به ذکر چند نکته می بینم.

خانم یا آقای کلاغ، باسلام. متاسفم که بشما و امثال شما یادآور شوم که دارید " سرنا را از سر گشادش میزنید ". شما از ترس مار غاشیه به اژدها پناه برده اید و بر باورهای غلط خود پای میفشارید.

ثانیا کجای نوشته من طرفداری از ترامپ و رژیمهای مرتجع منطقه، امثال سعودیها و ناتانیاهو را القا کرده است؟ در ضمن تا یادم نرفته، از کجا اینقدر مطمن هستید که ترامپ در پی برانداختن حاکمیت داعشی شیعه در ایران است؟

اگر سری در سیاست داری و بقول خودت دیگران را سطحی، غیرچپ و آن کاره!!! می نامی، لطفا نگاهی به دور و بر خودت بینداز و ببین که ترامپ برای خاورمیانه چه برنامه هایی دارد. ترامپ و همپالکی هایش نه تنها بفکر برانداختن داعش سنی و شیعه نیستند، برعکس دارند آنها را در دولت های موجود در منطقه جا میندازند.

نمونه روشن آن تحولات منفی اخیر در سوریه و تلاش های روزافزون آنها برای برگرداندن

طالبان به قدرت در افغانستان است.

ثالثا رژیم های هار و مرتجع نظیرحاکمان سعودی در عربستان و داعشیان شیعه در ایران

بهترین گارانتی برای تحصیل سودهای کلان و سرازیرشدن دلارهای نفتی به بنگاههای امپریالیستی هستند.

نگاهی به داده های موجود در ارتباط با فروش سلاحهای مرگبارامریکایی و اروپایی به حکام منطقه در چند سال اخیر و سرازیرشدن میلیاردها دلار به جیب چشم آبی ها گواه

روشنی بر این مدعا است. کوتاه سخن تا زمانیکه عناصر تهدید آمیزی نظیر حاکمیت ولایی در تهران و داعش در منطقه وجود دارند، این کاسبی پرمنفعت برای امپریالیستها بیمه شده است. تاکنون از خود پرسیده اید که چرا دولت هایی مثل آلمان، فرانسه و انگلستان از حاکمان تهران دفاع میکنند و به انواع حیل میکوشند آنها را سرپا و در قدرت نگه دارند؟ یا حساب آنها از امپریالیسم امریکا جداست؟ هیچ میدانید که ما در عصر حاکمیت " سرمایه گلوبال " بسر می بریم؟ یا برسم معمول و مرسوم سازمانتان میخواهید دنیای امپریالیسم را هم به جناحهای خوب و بد و یا جناح های دوست یا دشمن خلقها تقسیم بندی کنید؟!!!!

شما که دیگران را چپ سطحی و آن کاره و خود را عمیقا چپ میدانید، نباید چشمان خود را بر این واقعیت های عینی و موجود ببندید. شاید هم از آن چپ های مذهب زده و خط امامی هستیدو هنوز از " جنازه های سیاسی " نظیر ( سید خندان ) و ( میر حسین ) انتظار معجزه دارید.

اما مردم بجان آمده در اعتراضات اخیر با شعارهای رسایشان از آنها گذر کردند.
درد بزرگ چپ ایران عدم اتحاد و نبود یک پلاتفرم روشن و انقلابی است. چپ باید خود را از علایق مذهبی و ناسیونالیستی دور نگه دارد و مرز بندی روشنی با حاکمان ولایی ایران داشته باشد و به آرمانهای راستین خویش برگردد.

شما را به شاعر بزرگ زمانه حوالت میدهم که چه زیبا سرود :

امید هیچ معجزی ز مرده نیست، زنده باش.

پیروز باشید.
٨٨۶۵۰ - تاریخ انتشار : ۲ اسفند ۱٣۹۷       

    از : امیر ایرانی

عنوان : چپ های وسوسه شده
جمهوری اسلامی از روزی که خود را در کشور ایران تعریف کرد بنا بر ماهیتش
کارکرد اولیه اش اپوزیسیون سازی شد؛ آنهم از انواع مختلف آن، حتی رهبرش هم گاهی اپوزیسیون می شود.
در این گروه های اپوزیسیونی ،چه از نوع برانداز و یا غیر برانداز، گروهایی از آن ها در مقاطع خاصی به شکل خاصی یک فعالیت خاصی را از خود بروز می دهند که در فعالیت آنان یک طنز تلخی دیده می شود. اگر بخواهیم از این گروه ها که رفتار طنز آمیزی از خود به نمایش می گذارند نام ببریم می توان از گروهی به نام مجاهدین خلق و گروهی به نام سلطنت طلب نام برد که اخیراً گروه هایی از قوم خواهان، چه از نوع مشکوکشان و چه از نوع غیر مشکوکشان، به آنان اضافه شدند.
این سه گروه در مقاطع مختلف تلاش دارند به روش های مختلف به دیگران بگویند که برانداز اصلی و جانشین حکومت فعلی حاکم بر ایران ما هستیم و اگر می خواهید پولی برای برانداز خرج کنید، بدهید به ما و ما چه که نخواهیم کرد و...
اگر از رفتار طنز گونه این تیپ گروه ها بگذریم
و بخواهیم در مورد گروه های که چپ تعریف می شوند نکاتی را بیاوریم می توان گفت:
از رفتار آنان تاکنون می توان پی برد که
این گروه ها به دلایل مختلف وارد بازی هایی مانند بازی های سه گروه قبلی نشده اند؛
چون بازی آن سه گروه قبلی را در خدمت بازیِ بازیگران منطقه و جهانی دانسته و می دانند. و هر اقدام تحولخواهی را در درون کشور جستجو می کنند؛ آنهم با توجه به فعالیت های مربوط به طبقه متوسط، که این طبقه را در برگیرنده اقشار مختلف جامعه می دانند. و در بر خورد با خارج کشور از شعار ضد امپریالیستی هم دروی می کنند و حرکات مبارزاتی خود را بر اساس منافع ملی -که این منافع در خدمت تمام شهروندان کشور است- به پیش می برند.
اما گروه کوچکی از این چپ اندیشان هراز چند گاهی وسوسه می شوند که ما هم مثل آن سه گروه باید عمل کنیم. اگر قرار است پولی پخش کنند و یا چیز دیگری می خواهند تقسیم کنند چرا چیزی هم گیر ما نیاید؟ عجب!
٨٨۶۴۹ - تاریخ انتشار : ۲ اسفند ۱٣۹۷       

    از : کامیار مفید

عنوان : وحدت مبارزه ی ضد دیکتاتوری و ضد امپریالیستی؟
جناب فرهاد عاصمی نوشتید"وحدت مبارزه ی ضد دیکتاتوری و ضد امپریالیستی" ولی از قدیم گفتند با یک دست نمیشود دو تا هندوانه بلند کرد. یا اصطلاح آلمانیست که میگوید همزمان نمیشود در دو تا عروسی رقصید! چپهای امثال شما سعی کنند ابتدا فقط با دیکتاتوری ملاتاریا در ایران مبارزه کنند و رژیم ملائی را سرنگون کنند تا جاده برای حکومت طبقه کارگرانی که سنگش را به سینه میزنید شاید باز شود و نخواستیم که همزمان پوز امپریالیسم را هم به خاک بمالید! شعار اصلی رژیم هم مبارزه با امپریالیسم آمریکاست و آنرا در صدر برنامه اش دارد و با چپهای ستنی ایرانی هم یکنظر و یکصداست یا غیر از اینست؟ حالا مردم درمانده ایران چرا بایستی بدنبال چنین چپ جنگ طلب با امپریالیسم آمریکا باشند برایم یک معما باقی میماند؟ چونکه میشود تداوم همان سیاست غلط ج.ا.!
٨٨۶۴۷ - تاریخ انتشار : ۲ اسفند ۱٣۹۷       

    از : فرهاد عاصمی

عنوان : نبرد ضد دیکتاتوری و ضد امپریالیستی- ملی
در یک ابرازنظر کوتاه نمی توان تمام جوانبِ ٬٬یاداشت سیاسی٬٬ را مورد توجه قرار داد. باید به آن به طور مجزا پرداخت.
٬٬یاداشت سیاسی٬٬ به درستی نشان می دهد که امپریالیسم دشمن اصلی مردم میهن ما و حق حاکمیت ملی آن و تمکامیت ارضی ایران، سرزمین تاریخی خلق های متفاوت آن است.
٬٬یاداشت سیاسی٬٬ نشان می دهد که مبارزه ی ضد امپریالیستی برای نیروی چپ میهن ما، در اولویت تام قرار دارد، زیرا این نبرد مضمون نبرد رهایی بخش مردم میهن ما را علیه تعمیق وابستگی نواستعماری ایران به اقتصاد امپریالیستی تشکیل می دهد.
٬٬یاداشت سیاسی٬٬ که سویه نبرد برای حفظ حق حاکمیت ملی ایران را با شفافیت برجسته می سازد، سویه ی مبارزه علیه حاکمیت نظام سرمایه داری کنونی را با ضرورت و شفافیت لازم برجسته نمی سازد. حاکمیتی که با ابزار دیکتاتوری عتیقه ای و ارتجاعی ولایی در شکل اسلام ارتجاعی داعش وار، مجری برنامه ی اقتصادی نئولیبرال دیکته شده توسط سازمان های مالی امپریالیستی است. آن را اقتصاد اسلامی می نامد که وابستگی نواستعماری ایران را به اقتصاد جهانی شده ی امپریالیستی تعمیق بخشیده است. پیامد این سیاست ضد مردمی و ضد ملی، تشدید بحران روزافزون اقتصادی- سیاسی- فرهنگی- مدنیتی- محیط زیستی و و و در ایران است. و قربانیان آن، طبقه ی کارگر و دیگر زحمتکشان یدی و فکری هستند.
ضعف ٬٬یاداشت سیاسی٬٬ کمبود آن در نشان دادن ابعاد ضد مردمی و ضد ملی سیاست اقتصادی رژیم حاکم است کنونی است. از این رو وحدت مبارزه علیه رژیم دیکتاتوری و نظام وابسته ی اقتصادی با نبرد ضد امپریالیستی و رهایی بخش مردم در یاداشت به سطحی فرانمی روید که ضروری و شایسته است.
این کمبود مورد سواستفاده ی چپ سرگردان و به ویژه نیروهای ضد کمونیست در برخی از ابرازنظرها شده است.
نیروهای چپ و آزادیخواه و میهن دوست تنها آن زمان به وظیفه ی تاریخی خود عمل خواهند نمود که وحدت مبارزه ی ضد دیکتاتوری و ضد امپریالیستی- ملی را بازشناخته و نیروهای خود را علیه دشمن طبقاتی در ایران و در جهان متمرکز سازند.
٨٨۶۴٣ - تاریخ انتشار : ۲ اسفند ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : جناب کلاغ
از چپ انتظار زیادی داریم.
چپ احتیاج به فضای رشد دارد،تازمانیکه فعالیت علنی احزاب حتی ناپایدار در ایران تضمین نشود چپ دمکرات در این وضع می ماند در نتیجه مبارزه طولانی است .
٨٨۶۴۲ - تاریخ انتشار : ۲ اسفند ۱٣۹۷       

    از : کلاغ

عنوان : با عرض احترام
ساده عرض کنم. شما اول ببینید که آن وقت ها، حامیان رژیم آپارتاید و یا ژنرال کودتاگر پینوشه، چه دولت هایی بودند و سپس چشم‌های عقل خود را باز کنید و ببینید دولت های سرنگونی طلب مخالف دولت ایران امروز چه کسانی هستند. مسلما، آلنده و ماندلا، اگر امروز می بودند، در مقابل تهاجم و تحریم راست ترین دولت های امپریالیستی/ صهیونیستی ی تاریخ به جمهوری اسلامی ایران، به آن دولت ها نمی پیوستند. بنا بر این، شما از هیچ چب غیر ایرانی توقع ذره ای مماشعت با ترامپ، نتانایاهو و بن سلمان نداشته باشید. شما از هیچ نیروی ی ترقی خواه و سکولاریست در خاور میانه ذره ای انتظار نداشته باشید که مثل شما، حزب الله لبنان را نیرویی بنیاد گرای ی تروریست بداند. شما در سطح و کلام چپ نما هستید ولی در اعماق وجود، عمیقا آن دیگر کاره هستید. این است دلیل جا نگرفتن شما بعنوان نیرویی چپ، در خانواده ی بشدت تضعیف شده ی چپ جهانی. شما از سر کینه با درخت، چشم بر جنگل بسته اید.
٨٨۶۴۰ - تاریخ انتشار : ۱ اسفند ۱٣۹۷       

    از : جعفر رستمی بوکانی

عنوان : ناسیونالیسم ایرانی و جپ خواب زده
زمانی در یکی از پانوشت هایم در رابطه با یک یادداشت سیاسی در همین سایت ، جپ ایران را " اصحاب کهف " نام نهاده بودم و اینکه فجایع این چهل سال گذشته هنوز هم نتوانسته است آنها را از این خواب چهل ساله بیدار کند.

همانجا تصریح وبا تاکید اضافه نموده بودم که این " چپ " یک عذرخواهی بزرگ نه تنها به ملیت های ساکن ایران، که به تمام ملل ساکن فلات قاره بدهکار است.

چرا که همین چپ با تز وارداتی " راه رشد غیر سرمایه داری " تو بخوان ( سیاست شکوفایی جمهوری اسلامی ) و توهم پراکنی در رابطه با ضدامپریالیست بودن امام راحل
نهایتا به تثبیت، تحکیم و استمرار این رژیم ددمنش قرون وسطایی کمک نموده و این بلای خانمانسوز رانه تنها بر ایران، که بر کل منطقه حاکم گردانید.

اینک وقت آن نرسیده که از این خواب سنگین چهل ساله بدر آمده، به دور و بر خود نظری افکنده و مطالبات برحق همان زحمتکشانی که در گذشته ای نه چندان دور سنگ آنها را به سینه میزدید، با گوش جان بشنوید؟

امیدوارم که این چندسطر تلنگری برای چپ ایران باشد، از خواب بیدار شده، از غار کهف بدر آمده و با امواج خروشان مردمی همراه و همگام شده و نقش خویش را بعنوان پیشاهنگ مردم عهده دار شود.
و چه خوش سرود شاعر بزرگ زمانه ما، که : بسان رود کز نشیب دره
سر به سنگ میزند
رونده باش.
و اما در جواب یادداشت سیاسی امروز و یادداشت های مشابه بویژه " بیانیه چهار سازمان چپ و سوسیالیست و جمهوری خواه " که چندی پیش و در همین سایت نشر بیرونی یافته بود، تنها باید نوشت که آرزوهای من برای یک تغییر اساسی در سمت وسو
در میان سازمانهای سیاسی چپ ایران یک آرزوی بیهوده و عبث بوده و باقی خواهد ماند.
٨٨۶٣۲ - تاریخ انتشار : ٣۰ بهمن ۱٣۹۷       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست