سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نگاهی نو به کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مخاطب

عنوان : حروفچینی و صفحه‌بندی
جساراتاً باید عرض کنم که حروفچینی و صفحه‌بندی نامناسب وبگاهتان ضربه‌ی قابل‌ توجهی به متونی که حتماً برایش زحمت کشیده شده وارد می‌کنه.
٨۹۶۱۹ - تاریخ انتشار : ۵ ارديبهشت ۱٣۹٨       

    از : آ بزرگمهر

عنوان : نادر نادری می داند که «عجله کار شیطان ست !»
تاریخ دروغ نمی گوید.
ولی صد سال بعداز پایان جنگ جهانی اول با تمام اسناد و شواهد موجود هرکس روایت خود را از تاریخ آن زمان تیلیغ می کند.
آ ـ در باره ی حسن تقی زاده و روشنفکران حلقه ی برلین و مجله ی کاوه در زمان جنگ جهانی اول بسیار باز نویسی کردند و از مبازرات ضد اسعماری او علیه انگلیس و روسیه داد سخن دادند . که مبلغ ایران باستان بودند و از متحدین آلمان ، عثمانی ، اطریش و... حمایت میکردند. دریغ که یکی اشاره ای به ماهیت ارتجاعی آن جنگ نفرت انگیز و انگیزه های ائتلاف المان و خلافت مرتجع عثمانی کرده باشد. آن روشنفکران که بعضی از مشاهیر زمان خود بودند از فرط نفرت ضد انگلیسی و روسی خود نه تنها توجهی به آلمان نداشتند حتی خلیفه ی عثمانی را نیز «تجلیل» کردند. مثل اینکه خلافت عثمانی از روحانیون شیعه ایران که روشنفکران حلقه ی برلین را «ملحد» می نامیدند «دموکرات» تر بودند. البته قضیه همان فرمول شکست خورده ی «دشمن دشمن من دوست من می باشد » است. در حالیکه در همان برهه اقوام عرب تحت ستم امپراتوری عثمانی در درون مرزهای عثمانی، ناسیونالیسم عرب را تقویت و با حمایت انگلیس «لورنس عربستان » از شر ارتجاع عثمانی رها شدند. جنگ کثیف آلمان و عثمانی علیه استعمار انگلیس و فرانسه برای سهم بیشتر در غارت جهان حد اقل برای اعراب منطقه رهائی بخش محسوب می شد.در ضمن حزب سوسیال دموکرات آلمان بخاطر حمایت از ائتلاف آلمان و عثمانها دچار انشعاب و عذاب وجدان تاریخی گردید. بهر صورت حسن تقی زاده بعداز شکست آلمان و انحلال عثمانی به حمایت از کودتای ۱۲۹۹ برآمدند و مجله کاوه با مضمون دیگر ی ادامه داد تا در جنگ جهانی دوم بخشی از آن مداح نازیسم و فاشیسم گردید. در این نوشته تمام اینها سهوا یا عمدا مسکوت مانده است.
ب ـ در قسمت ۹ این نوشته «ظهور "ملی گرایی باستانی" بر پایه فرهنگ باستانی ایرانیان » می خوانیم :
کودتای ۱۲۹۹ برای اولین بار گفتمان "ملی گرایی باستانی" را در ایران بطور جدی مطرح نمود. این نوع ملی گرایی بر عناصر باستانی فرهنگ ایرانی تکیه میکند (قبل از اسلام) مرزهای روشن با اشغالگران خارجی اعم از مفول/عرب/ و استعمارگران روس و انگلیس تعریف میکند.
متاسفانه چنین نبوده و حداقل حلقه برلین از سال ۱۹۱۵ با انتشار کاوه رسما به این نوع تبلیغات پرداخت. آقای اکبری حداقل در این مورد تحقیق بیشتری خواهند کرد که نقش روشنفکران بعد از مشروطه بخصوص حسن تقی زاده و حلقه ی برلین را که با انتشار کاوه در تمام سالهای جنگ تبلیغ نمودند را مرعی نماید.
ج ـ کتاب ایران بین دو انقلاب نوشته ی یرواند آوانسیان که بفارسی هم ترجمه شده است نباید نادیده گرفته شود. حتی اگر حامیان و صاحبان انقلاب اسلامی آنرا قبول نداشته باشند.
د ـ بنظر میرسد اراده ای وجود دارد که میخواهد تاریخ خاصی را از نوع بنویسد و به تلاش دیگران بدون دلیل اثباتی اعهمیت ندهد. در نبود دسترسی به امکانات مستند تاریخی در دوحکومت شاهی و شیخی دلیلی ندارد که فرض را بر این بگذاریم که منابع دیگر وجود ندارد.
٨٨٨۱۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۷       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : اینهمه به به و چه چه از برای چیست؟
نوشته شده است «کودتای ۱۲۹۹ را میتوان در نارضایتی و خشم "طبقه متوسط" ایران علیه "اشراف و زمین داران و تجار وسرمایه داران وابسته (روس-انگلیس) دانست» . و بعد در ادامه آن «کودتا بصورت مسالمت آمیز و بدون خونریزی انجام گرفت   . کودتای بود که در "بالا" و از "بالا" شکل گرفت و با "قیام های توده ای" از "پایین" همراه نبود و به کشتار و خونریزی منجر نگردید .» همین تناقض در آغاز نشاندهنده آنست که عده ای روشنفکرمآب آنرا «پژوهش تاریخی» و بر پایه «علمی» ببینند. صرفنظر از اینکه نمیدانند که بازیکنان اصلی کودتا نتنها ماموران مواجب بگیر سفارت انگلیس و روس بودند بلکه ترسیم نقشه و پشتیبانی مستقیم جاسوسهای انگلیسی را هم انکار نمایند. این نوع تاریخ نویسی و تجزیه وتحلیل گذشته، حاکمیت رژیم آخوندیسم در ایران پایدار مینماید زیرا نسل جوان را از دانستن واقعیات تاریخی محروم و کور میسازد و به بیراهه میبرد. در دوران حکمفرمایی پادشاهان قاجار سعی در آن شد که کسی از تاریخ دوران زندیان اطلاعی نداشته باشد، در دوران کوتاه خانواده پهلوی (پدر و پسر) کسی از دوران خفت آمیز قاجار اطلاع نداشت. رژیم جمهوری اسلامی هر آنچه از نظر تاریخی مربوط بایران و هویت ایرانی ماست وارونه در اختیار نسل جوان میگذارد تا حافظه تاریخی ملتی کهن را بنفع حکومت دینی عربی مخدوش نماید. متاسفانه انتشار چنین «پژوهشها» برای وارونه جلوه دادن وقایع تاریخی آسیب های گاه جبران ناپذیر بجامعه وارد میکند. اگر حافظه تاریخی ما یاری می کرد و نیز آموخته بودیم که چگونه از تاریخ درس بگیریم، انقلاب ۱۳۵۷ بدست عقب مانده ترین قشر جتماعی نمی افتاد.
حافظه تاریخ
٨٨٨۰۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۷       

    از : نادر نادری

عنوان : دو گام به پیش !
باعث خوشحالی است که اخبار روز این نوشته ی پژوهشی بی طرفانه و غیرایدئولوژیک را منتشر کرده است. این نوشته ی آقای اکبری نشان می دهد که احکام ایدئولوژیک فرقه ی کمونیست ایران و تاریخ نگاری حزب توده که بخش بزرگی از تبیین و تفسیرهای تاریخ معاصر ما را سمت و سو داده است، تا چه حد گمراه کننده بودند. احکام آن ها با با شواهد بسیار و با حوصله ای که اقای اکبری فراهم کرده زیر سوال می رود. دست مریزاد آقای آکبری . ما به چنین پژوهش های تاریخی نیاز داریم.
٨٨٨۰۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۷       

    از : مزدک بامدادان

عنوان : دست مریزاد
و سپاس و شادباشی هم برای سایت اخبار روز که با چاپ چنین نوشته هایی راه را بر گوناگونی نگاه ها می گشاید.
خسته نباشد
٨٨۷٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۷       

    از : مزدک بامدادان

عنوان : دست مریزاد
آقای اکبری گرامی،
جستاری بسیار خوبی فراهم کرده اید که نگاهی خردورزانه و غیر ایدئولوژیک را در سرتاسر آن می توان دید و دنبال کرد. بررسی رخدادهای تاریخی بدور از نگاه دائی جان ناپلئونی و فروکاستن آنها به خواست این یا آن کشور و سیاستمدار، از مرده ریگهای تاریخ نگاری اسلامی است که ما باید گریبان خود را از چنگال آن رها کنیم. این نوشته شما گامی بلند در این راستا است که کودتا را در بستر تاریخی و ژئواستراتژیک آن می بیند.
دست مریزاد
٨٨۷٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۷       

    از : امیر ایرانی

عنوان : کودتا خواهان جدید
حافظه تاریخی بسیار مهم است؛ اما نکته ای که در نوشتار آقای رحیم اکبری یک برجستگی خاصی دارد اینست:
قوای نظامی نظم را برقرار می کند و می تواند عامل نظم دهی باشد اما اگر این قوا در خدمت قوای سیاسی کشور نباشد در دراز مدت خودش عامل بی نظمی و ویرانگری هایی می شود.
همین کاری که سپاهیان جمهوری اسلامی می خواهند انجام دهند آنهم خود را نظم دهنده نشان دهند( البته حرکات آنان بصورت طنزی است خودش عامل بی نظمی شده اما می خواهد نظم دهنده شود) این سپاهیان خوب می دانند روش آنان هواداری را برنمی انگیزاند به همین دلیل نیاز به یک محلل دارند.
بهترین محلل چه نیروی می تواند باشد؟ فعلاً بهترین گزینه رضا پهلوی است که در مرحله بعدی ایشان هم از دور خارج می شود و...
اما اشکال کار محاسبات سپاهیان و سلطنت خواهان خاص در اینست؛ تکرار روش قبلی سوختگی هدف فعلی را تسریع می کند. که کرده است.
٨٨۷٨۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۷       

    از : باران اذرمینا

عنوان : تاریخ نگاری علمی
درود بر اقای اکبری
پژوهش شما بی طرفانه واقع بینانه و مستند است بدور از برداشتهای و داوری های سطخی و دایی جان ناپلئوتی
روش درست وعلمی شما پرتویی بر صفحه مهمی از تاریخ ایران افکنده است ما برای تاریخ نگاری درست و علمی به این گونه پژوهش ها نیاز مندیم
پرکار و پاینده باشید
٨٨۷۷۷ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۷       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : کودتای رضاخان ـ سید ضیاء تنها با سرمایه گذاری و نقشه دشمنان استقلال ایران بوجود آمد.
در اواخر حکومت دودمان قاجار «کمیته آهن» یک سازمان سری (شبیه فراماسیون) که متشکل از رجال مختلف ایرانی و انگلیسی تشکیل و فعال بود رابط جلسات سری با وزیر مختار انگلیس و دیگر جاسوسان اطلاعاتی انگلیس قرار داشت. ارتباط سید ضیاء با وثوق الدوله توجه انگلیسی ها را برای جلب وی باین کمیته آهن آغاز دوستی دیرینه سید ضیاء با انگلیسی ها بود. یکی از آن رجال ایرانی بنام اردشیر ریپورتر زرتشتی ایرانی تباری بود که نه تنها جاسوس زبردست و باهوشی برای انگلیستان بود بلکه استاد زبر دستی در شناسائی افراد مورد اعتماد هم بود. او در وصیت نامه اش مینویسد؛ «... در اکتبر سال ۱۹۱۷ بود که حوادث روزگار مرا با رضاخان آشنا کرد و نخستین دیدار ما فرسنگ‌ها دور از پایتخت و در آبادی کوچکی در کنار جاده “پیربازار ” بین رشت و طالش صورت گرفت. رضاخان در یکی از اسکادریل‌های قزاق خدمت می‌کرد...از مدت‌ها قبل من جزییات مربوط به کلیه صاحب‌منصبان ایرانی واحدهای قزاق را بررسی کرده و تعدادی از آن‌ها را ملاقات نموده بودم... رضاخان سواد و تحصیلات آکادمیک نداشت ولی کشورش را می‌شناخت... ملاقات‌های بعدی من با رضاخان در نقاط مختلف و پس از متجاوز از یک‌سال بیش‌تر در قزوین و طهران صورت می‌گرفت. پس از مدتی که چندان دراز نبود حس اعتماد و دوستی دوجانبه‌ای بین ما برقرار شد. او ترکی و روسی را تا حدی تکلم می‌کرد و به هر دو زبان به روانی دشنام می‌داد..آنچه ژنرال آیرون ساید از اردشیرریپورتر در چهار ماه آموخته است نشان می دهد که اردشیر نه تنها جاسوس زبردست و باهوشی برای انگلستان بوده بلکه استاد و آموزگار زبردستی هم بوده است. او توانست در کم تر از چهار سال یک قزاق بی سواد را برای پادشاهی آماده کند و در چند ماه آموزش های لازم را درباره ایران و شرایط اجتماعی و سیاسی ایران به ژنرال آیرون ساید بدهد. با فراهم شدن شرایط، بریتانیا با انتخاب سید ضیاء به عنوان چهره سیاسی و رضا خان به عنوان چهره نظامی، کودتای خود در ایران را عملی ساخت.بدین صورت که با عزل فرمانده روسی قزاق‌ها توسط احمد شاه، مشیرالدوله استعفا کرد و ریاست قزاق‌ها را انگلیسی‌ها بر عهده گرفته و فرماندهی آن را بر عهده رضاخان گذاردند.
سید ضیاء در کتاب«سید ضیاء ـ صدرالدین الهی» بصراحت میگوید که سفارت انگلیس ماهی بیست و پنج هزار تومان به عنوان موراتوریوم بابت حقوق قزاق و ژاندرم میداده است زیرا وی در پی آن بوده وقتی که قشون ایران کلا به مستشاران انگلیسی واگذار میشد پس داده شود. وی در همان کتاب ادامه میدهد در شب کودتا « من قبل از همه به رضا خان که سخت متزلزل بود و با وجود آن که شب پیش دوهزار تومان از بیست هزار تومان مساعده را برای دلگرمی تقدیمش کرده بودم، هنوز می ترسید! گفتم که اول باید در مقابل کسانیکه میآیند سفت و محکوم بایستد. خیلی در گوشش خواندم. من برای اجرای کودتا ادمهای زیادی را خریدم. « آقا، انسان نامرد است، انسان بنده ی پول مست. من آنها را قبل از حرکت (تهران) خریده بودم. امیر انتظام وزیر جنگ و یکی دو نفر از اعضای دیگر کابینه، نفری پانصد لیره طلا ( اهدائی انگلیس) خدمتشان فرستادم و پیغام دادم که در موقع ورود قزاقها بتهران مقاومت نکنند». طبق برنامه قبلی با همکاری رضاخان و سید ضیاء، نیروهای قزاق از قزوین به تهران آمده و کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ شکل می‌گیرد. در ستاد مشترک «ضیاء ـ رضا» حکم دستگیری ۶۰ نفر از افراد با گرایش‌های مختلف؛ از جمله سید حسن مدرس تا صارم الدوله صادر می‌شود. روز چهارم کودتا، رضاخان با لقب سردار سپه، ریاست قزاق و سید ضیاء نیز حکم نخست‌وزیری خود را از احمدشاه قاجار دریافت می‌کنند.
در جواب سوال اینکه همه میگویند که سید ضیاء انگلیسی است وی میگوید« این به دلیل ترس است. تاریخ سیصد ساله اخیر نشان داده و ثابت کرده که انسان در دوستی با انگلیستان ضرر می کند…اما دشمنی با انگلیستان موجب محو آدمی میشود و از آنجائیکه بشر اسیر تجربیات خویش است… من بعنوان یک آدم عاقل در تمام مدت زندگی ام، ضرر این دوستی را کشیده ام اما حاضر نشدم محو شوم».
٨٨۷۵۹ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۷       

    از : امیر ایرانی

عنوان : کاری مفید
درود برآقای رحیم اکبری گرامی وسپاس از ایشان، بخاطر کار آموزنده اش
همانطور که خود ایشان فرموده اند این نوع نوشتارها مقدمه ای باشند برای توجه و بررسی بیشتر رخ داد های تاریخی کشورمان؛
که چگونه بتوانیم از آن وقایع برای تحقق آزادی و دمکراسی درس بگیریم.
٨٨۷۵۰ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست