سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

گفتگو با بهزاد کریمی - احمد هاشمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : بهزاد کریمی

عنوان : به احمد هاشمی گرامی
با سلام به احمد هاشمی گرامی. در شرایطی نیستم که پیرامون نکته معترضه ات در اندازه لازم بنویسم، گرچه فکر هم می نکنم نیازی به آن باشد. نوشته ام را بار دیگر مرور کردم و بر آن شدم که حدود و ثغور سخن در آن نوشته به اندازه کافی روشن است. ۱) من می گویم که جمع متشکل از متشکل های دارای پلاتفرم مشترک، پایدارتر از تجمع افرادند و هم از اینرو مستعد تولید اتوریته، ۲) نه تنها به منفردها کم بها نمی دهم و آنها را زبانم لال کوچک نمی شمرم، بلکه تاکید دارم که بسی بسیارند و تجلی پتانسیلی از اندیشه و تجربه ایران امروز. ثروتی بزرگ برای جنبش دمکراسی خواهی اند که متاسفانه در حال حاضر پراکنده هستند و لازم است هر چه زودتر در کادر تجمعاتی گرد هم آیند که این هم به سود خودشان و هم جنبش،۳) نه دچار توهم نسبت به وزن و جایگاه چند تشکل خارج کشوری هستم و نه که بهیچوجه جمع تشکل ها را به متحد شدن چند جمع خارج کشوری تقلیل می دهم بلکه امر گرد هم آمدن چند تشکل را امری درونمرزی و برونمرزی می فهمم و آشکارا از "مجمع الجزایر" سخن می رانم که برای تو نکته سنج معنایش منطقاً روشن است، و ۴) نه تنها تشکل های سیاسی بلکه صریح حتی از ورود نهادهای مدنی در آن جمع بزرگ متشکل حرف می زنم و فراتر از اینها، از حضور و وجود ضرور و ارزشمند شخصیت های منفرد در اتحاد وسیع ملی می گویم.
پس روشن است که نه فقط خود را به متشکل شدن چند تشکل سیاسی محدود و دلخوش نمی کنم، بلکه همش در پی آن وسیع ترین اتحاد دمکراتیک هستم که بتواند همه را دربرگیرد. تاکید و تصریح و اصرارم بر اینست که پایداری اتحاد ملی گسترده، به تشکل یابی آنست و قوام و دوام تشکل نیز، منوط به بهم پیوستن مولوکول ها. از اتم های آزاد، پیوستگی و چسبندگی نتوان انتظار داشت. تجربه و ادراک نظری و متدیک چنین می گوید. امیدوارم که دیگر ناروشنی در میان نمانده باشد. دستت را به گرمی فشارم و پر توانی قلم برایت آرزو دارم.
٨٨٨۰٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۷       

    از : peerooz

عنوان : "بیماری رنجوری"
با تشکر از جناب هاشمی که کوشیده اند پاراگرافی از نوشته جناب بهزاد کریمی را برای امثال بنده ترجمه نمایند, هنوز معنی "بیماری رنجوری" برای من نامفهوم است.

رنجوری اصولا به معنی بیماری و دردمندی ست. حتی اگر معنی آنرا ضعف و ناتوانی بدانیم باز رنجوری یکی از نشانه های بیماری ست و خود نمی تواند نوعی بیماری باشد. میشود گفت روان رنجوری و روان پریشی ولی نمیشود گفت بیماری رنجوری. پس این چه نوع بیماری ست که دموکرات های منفرد به آن مبتلایند و آیا این بیماری مسری ست یا خیر؟
٨٨۷۹۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست