عنوان : کینه ورزی
وه که چقدر دوستان همرزم نسبت به همدیگر کینه می ورزند، دوستان در صفحه ی نظریات، نظریات خود را دوباره خوانی کنید و زبان تیز و توهین های خود را با دیده ی باز نیز ببینید. برای دوست عزیزی که نوشته مهاجر و شریکِی که نامش را بخاطر نمی آورد و حوصله ندارد که اسمش را برود و پیدا کند، پیامی دارم. ایشان آقای تورج اتابکی هستند که به عنوان یک ایران شناس آکادمیک بسیار معتبر در کشورهای غربی شناخته شده اند، دکتر اتابکی اگر اشتباه نکنم، رئیس دپارتمان ایران شناسی هلند هستند و آقای مهاجر نیز تا جاییکه من از نوشته هایشان می شناسم، محققی پیگیر است و هر دو مبارزینی دیرینه و همچنان ایراندوست و مردم دوست. ولی چرا کمی زیاده روی شده در پاسخ به منتقد عزیز خانم نبوی، آن جای خود دارد و باید به آن ایراد گرفت اگر ایرادی دارید، نه اینکه توهین و تحقیر و ناسپاسی از تلاشها و اعتبارشان، کمی دوست باشیم که دشمن قوی است.
٨۹٣۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣۹٨       

عنوان : ای دوست, در پهنه ی "چهل سال دوستی" با دوست سخن بگو!
بر من آشکار نیست که چرا هم میهن گرامی, آقای ناصر مهاجر, ویراستار کتاب "راهی دیگر" در پاسخ به "یک" نقد بر کتابش لازم بداند "دوبار" پاسخ دهد آنهم پاسخ هایی آکنده از پیشداوری, انگ زنی و ناسزاگویی نسبت به آن یک منتقد [نگاه کنید به "تخریب و تخطئه تا کجا؟ در حاشیه‌ی شبه نقدی بر کتاب راهی دیگر"(۱) و نیز به نوشتار بلند دوبخشی "چون دوست دشمن است، شکایت کجا برم؟" (۲ و ۳)]. از چهار نوشتار دیگری که همسو با پاسخ های بالا از سوی هم میهنان دیگرمان در "اخبار روز" چاپ شد میگذریم...
همچنین, نمیدانم که هم میهن گرامی, آقای ناصر مهاجر, در کدام دانشگاه رشته تاریخ خوانده است. اما, میدانم که میتوان در باره موضوعی پژوهش تاریخی کرد بدون آنکه تاریخدان یا تاریخ نویس بود.
شگفت آور اینست که, در دوزخ پراکنش نیروهای چپ, چرا عناصر چپ بجای تلاش برای همگرایی, توان خود را براه پراکنش بیشتر بکار میگیرند! یک لحظه بیانگارید که اگر آقای ناصر مهاجر, بجای نوشتن مقاله بلند دو بخشی بالا, توان خود را به یافتن راهکاری شدنی برای همگرایی نیروهای چپ بکار میگرفت, چه کار ارزشمندی میتوانست پدید آورد؟!
اصولی, انسانی و منصفانه می بود اگر آقای ناصر مهاجر بدون انگ زدن و بدون پیشداوری, اما حقیقهت یابانه, مسئولانه و "باندازه چهل سال دوستانه", درستی ها و نادرستی های نقد خانم نبوی را به بحث می گذاشت...

۱ - http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۹۱۱۶۵
۲ - http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۹۲۳۶۶
۳ - http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۹۲۳۹۹
٨۹٣۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹٨       

عنوان : تاریخ دروغ نمی گوید
زنده یاد مصطفی رحیمی کتابهای زیادی ترجمه کرد ولی نامه ی تاریخی او به خمینی در ۴۰ سال پیش بار ها بازخوانی شده است.نوشته های رهبران سچفخا نیز موجود است و مطالبی که در له و علیه آنها نوشته شده است نیز .
اساسا چیزی که ماندگار و تاریخی است را هیچ باطلی نمی تواند محو کند. این جّر و بحث ها نیز در طول زمان و موازی با اصل موضوع که در دهه پنجاه قرن چهاردهم شمسی رخ داده عیار خوذرا نشان خواهد داد. باید شکیبا بود.
٨۹۲۷٣ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹٨       

عنوان : نقد شیدا نبوی
شاید یکی از بهترین نقدهای که خوانده ام نقد شید نبوی به این کتاب باشد. سعی کردم نوشته های ناصر مهاجر را بخوانم اما حوصله ام از این همه ننه من غریبم بازی های او رفت و موردی که نقد شیدا نبوی را غیر قابل قبول کند نیافتم. واقعا باعث تاسف است این سطح از به اصطلاح تاریخ نگاری و برخورد کینه توزانه به منتقدین. با تشکر از شیدا نبوی. بعد از خواندن نقد او من به دنبال نوشته های بیشتری از او بوده و هستم.
٨۹۲۶۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ فروردين ۱٣۹٨       

عنوان : محصور در توهم دنیای ذهن غیرتاریخی
عباس هاشمی عزیز
من قبل از متن فحشنامه قبلی آقایان محترم !مهاجر و شریک نوشتاری مشهورشان که الان اسمشان یادم نیست(واقعا یادم نیست و حوصله بیرون رفتن از این صفحه و جستجوی دوباره متن را هم ندارم) نه این آقا و نه رفیق شریف شیدا نبوی را نمی‌شناختم، شریک مشهور اما قبلاً با تاریخ نگاری شفاهی چپ البته خودی نموده بودند و البته چنین پلمیک سخیف و به شدت جهت دار ایدئولوژیکی البته از آن شریک مشهور برای من غیر ممکن نمی نمود هر چند واقعا بواسطه سطح نازل و عدم درک فضا واقعا غیر منتظره بود. متن سخیف قبلی این دو فاضل تاریخ نگار!من را به جستجوی متن نقد شیدا نبوی کشید و مبهوت از طرز بیان و رفتار این دو مدعی وادار به درج کامنت در زیر آن نوشته شدم.
نه حوصله نوشتن متنی در پاسخ به اینهمه (چه بگویم که قابل انتشار باشد) را دارم که واقعا شاید ضرورت نباشد بس که واقعا عقب مانده از سیر تحول تاریخ مشخص میهن ماست.
صرفا میخواهم از شما تشکر کنم که انسانی رفتار کردید در نوشتن این متن و به این واسطه به شیدا نبوی ، رفیق عزیزی که بواسطه همه اینهمه! با نام و آثارشان آشنا شدم درود بفرستم .عنوان چریک فدایی خلق بودن لایق هر کسی نبوده و نیست اما بیگمان لایق رفیق شیدا نبوی هست.
٨۹۲۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱٣۹٨       

عنوان : همان بهتر که از در وارد شدید
خیلی ها عادت ندارند بخش نظرات خواننده ها را بخوانند و به همین دلیل نویسندگان از زیر جواب دادن به پرسش ها و یا تذکر های بجا و مفیدی که می آید شانه خالی می‌کنند .
شاید لازم بود یکبار چنین تذکری از طرف عباس هاشمی به این تاریخ نویس خود ساخته داده می‌شد تا نگاهی به کار هایی که کرده« مثل کتاب جنگ زندگینامه بیژن جزنی » و همواره مملو از اشتباه هات واضح بوده بیاندازد و دریابد که نمیشود با شاخ و شانه کشیدن قلمی همه را مرعوب کرد.
با سپاس فراوان از عباس هاشمی نازنین.
٨۹۲۵۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱٣۹٨