سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

به عقب برنگشتیم!

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : محمد از ایران

عنوان : ایکاش مقاله از نمودار شکاف در آمدی شروع میشد
نمیدانم مشکل دوستان چپ ما چیست که پیش از هر مطلب درستی که میخ اهند بیان کنند ، اول باید نقدی کشدار و بیمورد را برکسی بنویسند تل بعد حرف درست خودشان را بزنند. دوست عزیز اصل مطلب قابل مطالعه و واقعا ارزشمند شما از توضیح نمودار شکاف درآمدی ببعد است و پس از این نمودار است که شما به کنه موضوع پرداخته اید که البته دستمریزاد دارد. با توجه به اینکه مطلب آقای دار الشفا را نیز خوانده ام ، هیچ تضادی بین شما و ایشان بر سرنوع نگاه تان عمده نیست و براحتی میشود فهمید که هردوی شما عزیزان دغدغه واحدی را در نوشتارتان نمایش دادید منتهی یکی عنب گفته است و دیگری انگور یا بالعکس. ایکاش مطلب شما آگاانه دامن زدن به اختلاف نظرهای سطحی ، به بهانه نقد نباشد
٨۹٣۱۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱٣۹٨       

    از : امیر ایرانی

عنوان : جری و تطبیق
ظاهراً نوشتار طولانی آقای رضا اسدآبادی در پی اینست که بگوید چپ ها و تفکر چپ در ایران نتوانسته اند و نمی توانند راه راست چپ رَوی را راست بروند و با توجه به رسوبات زیست محیطی و فرهنگی جامعه ، چپ رویشان(ایرانیان) کج و کوله روی است.( وقتی یک متن طولانی که نگارنده آن همه چیز گویی را پیشه می کند را می خوانیم وقتی به پایانش می رسیم می گوییم آخیییییییش تمام شد اما نفهیدیم چی به چی ) بگذریم.

ایشان موضوعی به نام جر و تطبیق را پیش می کشند و به نهی و نفی آن می پردازد که در این مورد می توان گفت:
تجربه تاریخی می گوید هر آئین و هر مسلکی و هر تئوری اجتماعی وقتی از حوزه اندیشگی خارج می شود و وارد مرحله و فاز مدلسازی و یا محقق کردن و یا مصداق سازی و یا مصداق یابی برای مسائل اجتماعی می شوند، دچار راهکارسازی و مدلسازی و مصداق سازی های متفاوت می شوند که این اختلافات یا ناشی از ضعف تئوری است و یا ناشی از کارکرد محدودیتی مکانی و زمانی تئوری است که تعمیم آن و کلیت بخشی آن برای تمام دوران مشکل ساز می شود؛که این مسائل باعث می شود که وفاداران ویا کاسبان تئوری برای رهائی از بن بست ها راهکارهای مختلفی را از یک تئوری ارائه بدهند و... بگذریم.
ایشان موضوع "جر و تطبیق" را پیش می آورند و این را ابزاری برای برخورد با دیگران می سازد اما وقتی خودش در پی پیرایش و یا آرایش ایده مبارزاتی خاص خودش می رود متوجه نیست که از تئوری خاصی استفاده می کند که جر و تطبیقی را باید داشته باشد و گرنه تداوم تئوریش بی معنی است. چگونه؟
اما نکته ای در مورد جر و تطبیق
هرآئینی و مسلکی و... برای بودنش در کل تاریخ، مجبور به پذیرش موضوع جر و تطبیق و استفاده از آن است( البته این پذیرش و استفاده از آن، برای بشریت، مشکل ساز بوده و می شود) اگر بی توجه به جر و تطبیق باشد، آن آئین مربوط به همان دوره مطرح شدنش است و دیگر جریان یابیش به دوره های بعدی بی معنی است و مصداق های تطبیقی را نمی تواند بسازد و نمی می تواند بیابد. مارکسیسم هم از جر و تطبیق مبرا نیست!
رهایی از جر و تطبیق روش دیگری را می طلبد:
پذیرش آزادی و دمکراسی و عدالت اجتماعی در حوزه اندیشه و حوزه اجتماعی بگونه ای رهایی از جر و تطبیق است و....
آنگونه ای که در مورد جر و تطبیق گفته اند:
هر ایده و یا تئوری و یا کتاب آسمانی نامیده شده، که خود را همیشگی و همگانی بپندارد باید چنین متصور شود:
" در غایب مانند حاضر جاری است و به آینده و گذشته مانند حال منطبق می شود."
پس مارکسیسم هم اگر خودش را همیشگی و همگانی بپندارد،
در غایب مانند حاضر جاری است و به آینده و گذشته مانند حال منطبق می شود.
پس مارکسیسم مانند قرآن و انجیل و ... جری و تطبیق را با خودش دارد و گرنه مرگ خودش را اعلام کرده است و...
٨۹۲۹۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣۹٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست