سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آلزهایمر سیاسی - کامران امین آوه

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ایران ایلخانی.

عنوان : به ک پرهام،اگر مهرانگیز کار و شیرین عبادی صلح طلب و وطن پرستند،من نیستم.
یادداشت شتابزده و بی تعمق شما حاکی از آن است که ره به معنی نبرده ای و در قاب صورت مانده ای؛چرا که نیت خوانی و قیاس مع‌الفارق کردی و کنایه زدی و توصیه ای نموده اید که مسئله من نیست،من که خوش و ناخوش، زده و نزده، می زنم و می رقصم؛شما چرا کم کاری می کنید و بجای دست زدن،قلوه سنگ می زنید؟!
حق با شماست؛ناکس را با «سین» باید نوشت،نه با «ث»؛ولی ناگفته نماند که تفاوت معنایی ناکس و ناکث از زمین تا آسمان است،ناکس به کسی گویند که «فرومایه» است و ناکث کسی است که برای حفظ نام و نان خویش،عهد و پیمان خود را به ثمن بخس بفروشد.
از ایران ایلخانی گفتن بود که گفت:هر کجا که هستید،برای نجات خود و اطرافیانتان،پا سفت کنید و کسان و ناکثان را با مهمیز سوال و نقد و نظر و انتقاد،به چالش بکشید و پاسخی درخور بطلبید.
سایه سار وجودتان مستدام .
٨۹۵٣۶ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹٨       

    از : مجید مرادی

عنوان : شاید جنگی اتفاق نیفتد
نمی شود همه چیز را در سیاست پیش بینی کرد اما می‌شود برخی اصول را در نظر داشت. یکی از آن اصول بازیچهٔ بازی دیگران نشدن است. بازیچهٔ انتخابات آمریکا، بازیچهٔ جنگ جنگ کردن‌های سپاه، بازیچهٔ چون درحالت جنگیم پس همه خفه شوید، بازیچهٔ آی مردم آمریکا، اگر قتل قاشقی را زیر سبیلی رد کردیم، ایران را در محاصره گرفته ایم، بازیچهٔ قانونی کردن بمب پراکنی های اسرائیل، وانواع بازی های دیگر که هیچکدام سر سوزنی سود به حال نه تنها ایران که مردم دنیا ندارد، اینرا بالاخره باید فهمید که هر حملهٔ نظامی به قصد اشغال، تجزیه ویا تغییر رژیم، حتی به عربستان یا اسرائیل یا هر کشور دیگری که یک حکومتی منفور دارد، صورت گیرد، باید محکوم شود. کسی که این را نداند، چیزی جز بازیگر بی مقدار و حقیر ی نیست که در نهایت، به خواری، هم خود وهم مردم را در آسیاب سود جویان قدر جهانی خواهد ریخت.
متاسفم که خانم ایران ایلخانی(چه اسم با مسمایی)، خودشان را با خانم های ستوده و محمدی مقایسه کرده اند. فقط باید گفت که این رادزنان، در زندان سیاه استبداد، با تن وجان و زبانی آزاده، روی پای خود برای رفع استبداد ایستاده اند، اما دیگران روی دست و پای ترامپ افتاده اند تا روی مبل خانه شان ثابت کنند از نسرین و نرگس داناترومبارزترند.
٨۹۵۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱٣۹٨       

    از : ک پرهام

عنوان : چرا سانسور می کنید؟
آقا چرا سانسور می کنید؟ خانمی که دست و زبانش آزاد است بلند شده خودش را بادو انسان که اسیر چنگ یک دستگاه استبدادیست، یک مقایسهٔ توهین آمیز کرده است و شما آنرا از لام تا کاف منتشر کرده اید، واکنون که این دو انسان دست و زبانشان بسته است اگر کسی به جای ایشان دو کلمه بنویسد، آنرا حذف می کنید. اگر خبر ندارید، بدانید که این یک جرم و تخلف از قوانین مطبوعات است که متاسفانه گویا شما خود را تابع هیچ قانون و ارزشی نمی دانید.
٨۹۵۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱٣۹٨       

    از : ک پرهام

عنوان : چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا؟
خانم ایلخانی، چرا اینقدر جوش می‌زنید؟ صابون به شکم زده اید که شما را با آن دو نفر مقایسه کنند. خیر، خاطرتون جمع باشه ممکن است شما با را باکسان دیگری مقایسه کنند، اما با این دو نفر عمرٱ نه. چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا؟ شما کار خودتان را بکنید آنها هم کار خودشان. دست شما البته باز تر است. در ضمن بد نیست فارسی را کمی بهتر بنویسید. تا خواننده بفهمد منظورتان چیست مثلا ناکس با سین است نه ث. به امید روزهای بهتر.
٨۹۵۰٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣۹٨       

    از : ایران ایلخانی.

عنوان : کامران امین آوه،اگر نرگس محمدی و نسرین ستوده صلح طلب و وطن پرستند،من نیستم.
بحث آلزایمر سیاسی نیست،بحث شکم و زیر شکم و تیپ و دکور و ویترینی است که خرج دارد.

واقعیت اینکه اعوان و انصار نظام ثابت کردند،میتوان یک گروه نابکار را به نام دین،برجامعه مسلط کرد و با استفاده از انواع و اقسام فریبکاری،با پنهانکاری و مماشات،با قتل و غارت و بزه کاری آشکار،با سیاست انقلابی،تمام راههای پیدا و ناپیدای حیات آدمیان را مسدود کرد و سرخوشانه به حیات انگلی خود ادامه داد.

واقعیت اینکه اعوان و انصار نظام ثابت کردند،میتوان با چماق حزب فقط حزب اله،با شعار جنگ جنگ تاپیروزی،با مرگ برامریکا و اسرائیل،باگروگان گیری،باپذیرش قطعنامه،با سرکوب و دستگیری و شکنجه و اعدام،با قتل عام مخالفان برون مرزی،با قتلهای زنجیره ای نویسندگان،با دادن رشوه های کلان،با بذل و بخشش های بی حساب،با نرمش قهرمانه و توافق برجام،با تولید و صادرات پرستوهای مدنی و کلاغهای مدعی دمکراسی، به ریش و ریشه حقوق بشر خندید و از مکافات عمل معاف بود و آزاد.

واقعیت اینکه اعوان و انصار نظام ثابت کردند،میتوان سراسر دهه ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ و ۹۰ را روزها در کوچه و خیابان به ضرب چوب و چماق و میلگرد و زنجیر و تیغ موکت بری و کارد و باتوم و شوک الکتریکی بزنی و دستگیر کنی و به ضرب گلوله بکشی و شب ها در کمیته و پادگان و پاسگاه و اوین و قزلحصار و کهریزک و فشافویه شکنجه و تجاور کنی و سحرگاهان اسیران را به جوخه اعدام و حلقه های دار بسپاری و بسان گربه ای نمک به حرام بر کثافت خویش خاک بپاشی و در اطریش و فرانسه و آلمان هزار جرم و جنایت و غارت بکنی و آزادانه به اقضاء نقاط جهان تروریست کراواتی صادر نمایی و در امریکا و اروپا برگزار کننده کنفرانس و میزگرد حقوق بشری و بدیل اپوزیسیون بشوی.

واقعیت اینکه اعوان و انصار نظام ثابت کردند،میتوان نسلی را پرورش داد که غوره نشده مویز و عرق نخورده مست و لایعقل بشوند و کار نکرده ثروتمند و درس نخوانده،همه استاد و کارشناس و مهندس و معمار و نظریه پرداز و تحلیلگر و فعال خواری طلب و سبز تعاملی و بنفش تساهلی و قهوه ای تحول خواه و فیروزه ای اعتدالی و نرمالیست جمهوریخواه و رفراندومیست قراردادی و مهمان سفارشی سوئیت هتل اوین و ماله کش فضای مجازی بشوند.

واقعیت اینکه اعوان و انصار نظام ثابت کردند،میتوان نسل بی پرنسیبی پرورش داد که با خمینی دَرنده و با هاشمی چاپنده و با خاتمی خورنده و با خامنه ای دَهنی و با موسوی قلمی و با مموتی بغلی و با روحانی ماله بشکند بر نسل کشی دهه شصت و دهان باز گلستان خاوران و تن مثله شده سامی و فروهر و پروانه اسکندری،ترور میکونوس و بختیار و فرخزاد و قتلهای زنجیره ای و کشتار کوی دانشگاه و جنایات کهریزک و کشتار معترضین دیماه ۹۶ و درویشان گنابادی را فراموش بکنند و بشکن زنان با پورشه و بوگارتی و پاجرو در خیابانهای شهر بی طپش ویراژ بدهند و خوش رقصی و لوندی کنند و هذیان بگویند:نگاه نکن ظریفِ،چند نفر و حریفِ...

از ایران ایلخانی گفتن بود که گفت:من گارد آوانگارد مشتری پسند نمی گیرم و فاش و صریح ثبت و سند می زنم که هراسی از انگ جنگ طلبی کسان و یاوه گویی ناکثان ندارم،چرا که من جنگزده دهه ۶۰ و زلزله زده دهه ۷۰ و غارت زده دهه ۸۰ و سیلزده دهه ۹۰ هستم،بنابراین من آن نی ام که از انگ وطن فروشی و جنگ طلبی اعوان و انصار اشغالگران ملی و مذهبی بهراسم و هر آنکه بعد از ۴ دهه قتل و غارت و تجاوز سیتماتیک،از انگ وطن فروشی و جنگ طلبی اشغالگران بهراسد یا معنی وطن را نمی داند یا فاحشه سیاسی و فرهنگی است که کسب و کارش غارت و نابودی وطن است.
برقرار باشید و خوش.
٨۹۵۰۲ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣۹٨       

    از : امیر ایرانی

عنوان : فراموشکاران حرفه ای
فراموشی خوب است اگر فراموشی نباشد انسان منفجر می شود. آلزایمری هم که مرضی است و مریض از خودش اختیاری ندارد. اما فراموشکاری حرفه ای بسیار خطرناک است.
آقای امین آوه در یک اقدام آلزایمر شناسی ( مریض دیگر شناسایی دارد که بخواهیم آنرا بشناسیم و محاکمه اش کنیم!) افشاگری ی محاکمه کنندگی ی خود قاضی بودن را انجام داد. اگر از درست بودن و یا نادرست بودن روشش بگذریم.
اگر موضوع ای یادآوری شود آنگاه پرسش مطرح خواهد شد: آیا آقای امین آوه در کدام دسته از فراموشی ها یا آلزایمری ها قرار خواهد گرفت؟
مطرح است: فرهنگِ ارتشِ خاص خواهی، در دوران جدید مبارزاتی، ریشه در چه نوع ادبیات مبارزاتی داشته است؟
تجربه تاریخی می گوید ارتش خاص خواهی: چه ازنوع خلقی آن، چه از نوع میلیشایی، چه ازنوع پیشمرگه، چه از نوع گریلایی، چه از نوع پاسداری و بسیجی و چه از نوع های دیگر،
ریشه در ادبیات مبارزاتی چپ داشته و دارد. اگر کاری به درست یا غلط بودن ادبیات مبارزاتی نداشته باشیم
اما می توان گفت هر ارتش و یا نیروی نظامی که ریشه در ایده لوژی و تفکر خاصی داشته باشد، هم در کوتاه مدت و هم در دراز مدت، اعمال ضد انسانی و حتی پلیدانه ای را در مورد سایر رقبایش بکار می برد وبکار خواهد برد و...
اینکه باید چگونه عمل کرد بحث دیگری است بگذریم.
این مسائل، در مورد آقای امین آوه این پرسش را می آفریند:
ایشان با توجه به وفادار بودن به ادبیات چپ
دچار فراموشکاری حرفه ای شده است یا دچار آلزایمر است؟
٨۹۴۹۰ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣۹٨       

    از : طبیب

عنوان : بعضی آلزهایمر دارند و برخی از بی شمه بودن در رنجند
درخت میبینند و با زهم درخت، بدون آنکه متوجه باشند در جنگلند.
تفوت نیروهای سیاسی مسئول و ملی با نیروهایی که در صف کباب کاخ سفید در نوبت ایستاده اند این است که دسته اول با عنایت به سوابق تاریک و سرکوبگرانه سپاه خواهان تعیین تکلیف این نیرو بدست مردم ایران بدون دخالت خارجی است.
جنگ و تحریم اتفاقا سودش به جیب همین نیرو میرود.
٨۹۴٨۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣۹٨       

    از : م مسرور

عنوان : امان از آلزآیمرهای سیاسی
دیده ایم و بسیار دیده ایم که انسان‌ها از عقایدشان برگشته اند،چه بسیار مردمانی که از دین خود برتافته اند، با خدا بی خدا شده است  و کافر روی به دین آورده. چپ راست شده است و راست چپ، برخی حتی چون بازیکن های فوتبال بنا به اوضاع، هر سال در یک تیم و باشگاه و حزب سیاسی توپ زده اند.کلا این تغییرات گاهی زیر شکنجه های طاقت فرسا و گاه براثر مطالعات درست یا غلط و نوعی اقناع فکری صورت می گیرد که روی سخن با این دو دسته نیست. حرف روی همین ثوپ زنهای سیاسی است. اینان برای تحصیل و پناهندگی در اسرائیل و آمریکا، یهودی می‌شوند،  و یابرای کسب امتیاز در اروپا ناگهان همجنسگرا و یا مدافع ازلی حقوق زن . البته سلف اینان برای استفاده از مزایای تحصیل در شوروی توده ای می‌شد، برای اینان مهم نیست یهود چه می گوید، همجنسگرا  چه دردی می کشد و  یا حزب توده چه میخواست، مهم برای اینان جهت وزش باد است. این باد ممکن است پناهندگی یا تحصیل باشد، ممکن است نام آوری و شهرت باشد، ممکن‌است راهیابی به این یا آن باشگاه مد روز باشد. در هر حال بادبان های خود را در جهت آن باد تنظیم می کنند. کما اینکه اکثریت قاطع اینان به محض چرخش باد، از هرآنچه گفته اند و نموده اند، با چاشنی چند فحش آبدار یا خواندن صیغهٔ تئوریک طلاق،گریبان خود را از مخمصهٔ سینه چاک کردن‌های قبلی خود، رها می کنند. اینان ناگهان همه چیز را فراموش می کنند، مثلا وقایع بزرگ تاریخی چون هیروشیما، جنگ ویتنام، کودتاهای خونین نظامی، فاجعهٔ افغانستان، کشتارهای یوگسلاوی، ویرانسازی لیبی، نقش شرکت هاو پیمانکاران جنگی درحمله به این یا آن کشور، همهٔ اینها در یک چشم بهم زدن از صحنهٔ حافظه محو می شوند. حتی ضمن تکرار طوطی وار حقوق بشر، قوانین جاری سازمان ملل و میثاق های معتبر جهانی را بخاطر نمی آورند. به یاد نمی آورند که در همین چند دههٔ اخیر حتی یک نمونهٔ موفق از دخالت‌های خارجی در امور کشورهای دیگر، موجود نیست، بخاطر نمی آورند که جز خون و ویرانی و نکبت حتی یک نمونه از لشکرکشی های حقوق بشری برای واقعا حقوق بشر نبوده است . چه کسی نمی داند که دستان سپاه تا مرفق به خون و ترور آلوده است؟اما سپاه نیروی نظامی کشوریست که عضو به رسمیت شناخته شدهٔ سازمان ملل است. پرسش اینجاست نیروی نظامی کدام کشور دامنش به خون آلوده نیست؟ آمریکا؟ فرانسه؟ عربستان؟ اسرائیل؟ انگلیس؟..... اینجا دیگر حرف بر سر این نیست که کی کمتر یا بیشتر جنایت کرده است.می توان به همهٔ اینها روز و شب ایراد گرفت و آنان را قاتل و تروریست نامید، اما کار را به دخالت رسمی و افروختن جنگ کشاندن، خود هارترین تروریسم است.تروریسمی که چون سیلابی کور جز جان مردم و قحطی و ویرانی، چیزی با خود نمی آورد. باید واقعا به آلزایمر بسیار بد خیم و علاج ناپذیری گرفتار بود که عربده های حقوق بشری برای حمله به لیبی و دیگر کشورها و آنهمه خون و کثافت را که هنوز از جراحت این جنگها می‌ریزد فراموش کرد. یا چه می دانم شاید برای بعضی ها دوباره باد بوی کباب آورده است.
٨۹۴۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹٨       

    از : مبهوت

عنوان : مدافعان حرم به ایران سرازیر شدند
پاسداران ولایت به همراه مزدوران جهان وطن خود، تحت پوشش نام مدافعان حرم، به سوریه لشکر کشیدند با این ادعا که نگذارند داعش جنگ را به درون مرزهای ایران بکشاند.
طنز تلخ ماجرا این جاست که امروز همین حکومت دروازه های کشور را گشوده تا گروه های تروریست و مزدوران دیگری مانند حشدالشعبی به خوزستان سرازیر شوند و کنترل منطقه را در دست بگیرند.
چهل سال پیش کشور ایران به اشغال یک فرقه میهن ستیز و طن فروش در آمد و حالا به تدریج این اشغال سیاسی دارد به یک اشغال نظامی با تقویت مزدوران خارجی (فعلا عراقی) هم تبدیل می شود. به نیروهایی با ماهیت داعشی و از نوع شیعه اش اعتبار و قدرت می دهند.
از "اپوریسیونی" که به هر بهانه و توجیهی به مخالفت با محکومیت سپاه به عنوان یک نیروی تروریست برخاسته اند و خود را مخالف دخالت خارجی و جنگ معرفی کرده اند انتظار می رود همین تجاوز آشکار و حی و حاضز مزدوران عراقی سپاه که با پرچم عراق گوشه ای از خاک میهن را اشغال کرده اند را هر چه زودتر و با قاطعیت محکوم کنند و در این میان معمار و حامی و آمر اصلی این نیروهای تروریست، یعنی سپاه (بخصوص قدس) را هم فراموش نکنند. دلسوزی واقعی و دغدغه استقلال و تمامیت ارضی در این موضع گیری های مشخص و ملموس معلوم می شود نه در بیانیه های مبتنی بر شرایط فرضی که می تواند در آینده ای نامعلوم تحقق پیدا کند یا نکند.
٨۹۴۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱٣۹٨       

    از : مبهوت

عنوان : مدافعان حرم به ایران سرازیر شدند
پاسداران ولایت به همراه مزدوران جهان وطن خود، تحت پوشش نام مدافعان حرم، به سوریه لشکر کشیدند با این ادعا که نگذارند داعش جنگ را به درون مرزهای ایران بکشاند.
طنز تلخ ماجرا این جاست که امروز همین حکومت دروازه های کشور را گشوده تا گروه های تروریست و مزدوران دیگری مانند حشدالشعبی به خوزستان سرازیر شوند و کنترل منطقه را در دست بگیرند.
چهل سال پیش کشور ایران به اشغال یک فرقه میهن ستیز و طن فروش در آمد و حالا به تدریج این اشغال سیاسی دارد به یک اشغال نظامی با تقویت مزدوران خارجی (فعلا عراقی) هم تبدیل می شود. به نیروهایی با ماهیت داعشی و از نوع شیعه اش اعتبار و قدرت می دهند.
از "اپوریسیونی" که به هر بهانه و توجیهی به مخالفت با محکومیت سپاه به عنوان یک نیروی تروریست برخاسته اند و خود را مخالف دخالت خارجی و جنگ معرفی کرده اند انتظار می رود همین تجاوز آشکار و حی و حاضز مزدوران عراقی سپاه که با پرچم عراق گوشه ای از خاک میهن را اشغال کرده اند را هر چه زودتر و با قاطعیت محکوم کنند و در این میان معمار و حامی و آمر اصلی این نیروهای تروریست، یعنی سپاه (بخصوص قدس) را هم فراموش نکنند. دلسوزی واقعی و دغدغه استقلال و تمامیت ارضی در این موضع گیری های مشخص و ملموس معلوم می شود نه در بیانیه های مبتنی بر شرایط فرضی که می تواند در آینده ای نامعلوم تحقق پیدا کند یا نکند.
٨۹٣۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱٣۹٨       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست