سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

دهن‌کجی خیابان به جایگاه وی‌آی‌پی سلبریتی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : پرتو نوری علا

عنوان : دست مریزاد
خانم فرانک، از خواندن مقاله پرشور و پر و پیمان و حقیقت گوی شما بسیار آموختم، بسیار لذت بردم. و صدها آه و افسوس برای ما مردم صبور و فراموشکار از دلم برآمد.
تداوم کارتان را با همین تیزبینی، آرزو دارم.
۹۰٣۶٣ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣۹٨       

    از : ایران ایلخانی.

عنوان : به فرانک عبدی،خبرهای زرد کبریتِ سوخته اس،فندک بدم خدمتتون.
تند روی نکن فرانک،مگر نمی بینی که در سه ماهه ابتدایی سال جاری سه هزار و ۸۶۳ نفر را خیابانها به قتل رسانده اند.مگر نشنیدی که نیکفر گفته «بوی خون میاد»،مگر نخواندی که تصادفات رانندگی که نهمین علت مرگ و میر در دنیاست،دومین علت مرگ و میر شهروندان نظام سعید پرور است.،حرف گوش کن فرانک،مگر نمی دانی باکتری زاده ۳ ساله ای بنام محمدطاها_میرمحمدعلی،یکی از متخلفان ساخت و سازهای غیر مجاز لواسان است.مگر نشنیدی که ستوده گفته«صبر و مدارا کنید» تندروی خوب نیست فرانک،مگر نشنیده ای که باکتری زاده ۱۲ساله ای از سه سالگی سهامدار ۹۰ درصدی یکی از بزرگترین شرکت‌های واردکننده مکمل غذایی و دارویی نظام بوده است.مگه نشنیدی که زیبا کلاغ و مخملباف و نامجو گفته اند«لازم باشد اسلحه برمی داریم»تندروی ‌اَخ است فرانک،مگر نشنیدی که رئیس امنیتی دولت سبز و بنفشها گفته«کاری می کنم دختران احساس امنیت کنند؛مگر رئیس انبار غله نظام سعید پرور افشاگری نکرده که از پنج هزار لچر باکتری زاده ای که به خارج صادر کردیم،فقط ۳۰۰ لچر دارند درس می‌خوانند؛مگر پرسشگری نکرده که بقیه دارند کیسه و ماله می کشند و بستنی قیفی لیس می زنند و بستنی چوبی میمیکن و موز و هویج می خورند؛مگر روشنگری نکرده که لچرهای باکتری زاده در بانک های خارجی ۱۴۸ میلیارد دلار پس انداز دارند؛مگر سه لیتری ها از بنز سواری لچرهای باکتری زاده دفاع نکردند؛مگر حمیده استوری پخش نکرده که من زیر خرج و مخارج ۱۰ هزار دلاری بچه م زائیده ام؛ ۸۰ میلیون هم مُردن فدای سردرد بچه م،فرانک چرا حرف گوش نمی کنی،مگر نعمت احمدی وکیل باکتری زاده ها،یه شبه آیت اله قتلعام را فرزند دادگستری نکرد.مگر اون ننگ اهل قلم آیت اله قتلعام را بی شیلهِ پیلهِ نخواند؛این حرفای چالش برانگیز چیه که میزنی فرانک،حرفا پرشور و مشتری پسند و لایک خور بزن،چکار به بغض گلوی اسماعیل بخشی داری،چرا هی خودکشی چهار کارگر یک و دویستی را به رخ باکتری زاده ها می کشی، چکار داری که بیت المال شده ایران مال،به کیک شکلاتی و موهای آبی سپیده فکرکن،مگر اون یارو بعد از ۳دهه سرود سراومد زمستون نخواند و نگفت که من فرهنگی و انقلابی ام و تسلیم این صحنه آرایی های رومانتیک نمی شوم،مگر یارو نگفت که دعوای ما خانوادگی است،فرانک واله خوب نیست،برو کتاب گروگانگیری و وجدان بیدار را بخوان تا فهمت بره بالا،تا متوجه بشی که چرا یارو از ته کوچه اختر درخواست صندوق رای کرده و به لیست امنیتی ها رای داده است،کُندرَوی پیشه کن فرانک، تو که از نیکفر فیلسوف و ستوده وکیل و زیبا کلاغ استاد و مخملباف کارگردان که بیشتر نمی فهمی،میفهمی؟پس خودت ناراحت میکنی،آرام باش،وگرنه مثل سیل مصنوعی نوروز علوی و مصیبت و آواره گی سیلزده ها و حضور نیروهای حشد الشعبی و فاطمیون و زینبیون در مناطق سیلزده و تخلیه پنج شهر اهواز و تحریم و گرانی دلار و فروش نفت و دریافت کالا و مرجان شیخ الخلجی و غیرذوالک...در هیاهوی کاذب خبرهای زرد و شعارهای می زنیم و می بندیم و دوام می آوریم و لنگ ببندید و نان خشک بخورید و خودت بمال و گوشت نخورید و زیاد می خورید...گم خواهی شد و صدات به گوش خودت هم نخواهد رسید؛متوجه میشی چی میگم فرانک؟!

از ایران ایلخانی گفتن بود که گفت:مصیبت من از شنیدن و خواندن خبرهای یکبار مصرف گذشته و تجربه دو دهه کار عملی و نظری فعالین جامعه بدنی به من ثابت کرده است که کار و مصیبت تو امثال تو هم با شعار دادن و تجمع کردن و بیانیه نوشتن و کمپین و هشتگ زدن درست نشده و نخواهد شد؛مگر اینکه با عزم و جزمی درست،طرحی نو دراندازی و در اولین قدم تحلیل فراجناحی از شکست دهه ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ و ۹۰ در اختیار داشته باشی و با تعریفی مشخص و عینی از شرایط و امکانات مادی و معنوی که داری، فارغ از نتیجه عملت،توی زمین خودت بازی کنی و بنا به ضرورت دمادم تغییر گارد بدهی و با توپ پُر نفس بکشی و نفس کش بطلبی و دَم بدهی و دَم بگیری و شرایط و قواعد و مناسبات حاکم در هر فضا را به سخره بگیری و با خشم و خروش و اعتراض،با تخریب و کارشکنی،شیشه سکوت و بی تفاوتی را بشکنی و در میانه کارزار تنهایی،دُم به تله لچرها ندهی و اصل اول حرکت را آویزه گوشت کنی و به درستی مراقب جسم و جانت باشی و یادت نرود که تو تنها نیستی و به تنهایی،تَن های دیروز و امروز و فردایی.
۹۰٣۶۰ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣۹٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست