سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

کدام چپ؟ - رضا جاسکی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : فرّخ جعفری

عنوان : "توسعهٔ پایدار" فقط یک خیال باطل است۰
دوست عزیز
گرچه که با کّل نوشتهٔ شما راجع به اتحاد برابری خواهی وآزادی خواهی وبه ویژه همچون نوشتهٔ شما: " اینکه چپ امروز چپ رادیکال و « تحول‌طلب» اگر واقعاً بخواهد پرچم دو نسل گذشته خود را بالا نگه دارد و میراث‌دار انان شود، اگر خواهان رسیدن به «حریت، مساوات و عدالت» باشد، اگر بخواهد به مساوات نه در حرف بلکه در عمل و از راه ازادی‌ برسد آنگاه باید هدف خود را دفاع از سوسیالیسم، فمینیسم و محیط‌زیست اعلام کند. این سه مولفه لازم و ملزوم یکدیگرند. این سه هدف به ویژه در ایران بیش از هر کجای دنیا ضرورت دارد." و همچنین نظر شما تحت عنوان "لزوم تدقیق" ۱۰۰٪ موافقم ولی به ضرورت تدقیق لازم می دانم عنوان کنم که "توسعهٔ پایدار" چیزی جز ترفند جدید سیستم سرمایه داری برای ادامهٔ انباشت سرمایه از طریق رشد به هر وجه وبه هر عنوان نیست۰ "توسعهٔ پایدار" فقط یک خیال باطل است۰«حریت، مساوات و عدالت» تنها از طریق مهار برنامه ریزه شدهٔ رشد اقتصادی (با تعریف کنونی آن) با کاهش مصرف انرژی، مواد خام و ساعات کار شدنی است۰
۹۰۶۹٣ - تاریخ انتشار : ۶ مرداد ۱٣۹٨       

    از : برزین

عنوان : طرفداری از حقوق دگرباشان جنسی و مبارزه با هر قلم نژاد پرستی را فراموش نکنید
بدیهی استکه چپ بودن امروز مستلزم این استکه گروه های چپ گرا و انسان های چپ گرا هم زمان سوسیالیست، فمینیست و طرفدار محیط زیست باشند. ولی این هم نباید فراموش شود که فرد چپ گرا و بالطبع گروه های چپ باید، علاوه بر این سه مورد، طرفدار همه جانبهٔ حقوق دگرباشان جنسی و همچنین مخالف بی تعلل همهٔ اشکال نژادپرستی نیز باشند. ذکر این دو مورد در مقاله تعریف چپ قرن بیست و یکم را میتوانست کاملاً تکمیل کند.
۹۰۶٨۶ - تاریخ انتشار : ۵ مرداد ۱٣۹٨       

    از : رضا جاسکی

عنوان : لزوم تدقیق
سلام آقای کریمی عزیز
ممنونم به خاطر کامنت و متاسفم اگر مایه رنج شده‌ام ):
من متوجه منظور شما هستم. قصد من در این مقاله فقط تشریح دگردیسی چپ در طی ۲۳۰ ساله گذشته است. این که ستاره قطبی چپ در همه زمانها برابری بوده و چگونه همین برابری تغییر نموده است. ابتدا برابری همه در برابر قانون و سپس تلاش برای برابری اقتصادی. کوشش برای دمکراسی لیبرال و سپس سوسیالیستی. در نهایت تاکید بر تغییر شرایط در چند دهه اخیر و شکل‌گیری جنبش‌های جدیدی که متفاوت از جنبش کارگری هستند. جنبش سبز در بسیاری از کشورها خود را در فرای دوگانه راست-چپ می‌داند، چیزی که در نهایت به انشعاب در این جنبش خواهد انجامید. شیوه مبارزه فمینیست‌های لیبرال متفاوت از فمینیست‌های سوسیالیست است. در هر حال تاکید من بر وابستگی میان طرفداران فمینیسم ضدسرمایه‌داری و طرفداران محیط زیست ضدسرمایه‌داری با طرفداران سوسیالیسم است. به عبارتی حل نهایی نابرابری جنسیتی و یا مشکلات محیط زیست در نظام سرمایه‌داری ممکن نیست چرا که در سرمایه‌داری از آنجا که امکان برنامه ‌ریزی در عرصه ملی وجود ندارد، امکان غلبه نهایی بر مشکلات محیط زیست نیز موجود نیست. حل مسئله محیط زیست در نهایت منوط به کنترل مصرف و استفاده عقلانی از منابع طبیعی موجود است. چیزی که با ذات سرمایه‌داری جور در نمی‌آید.
همه اینها به معنی آن نیست که ما نمی‌توانیم در نظام موجود سرمایه‌داری به پیشرفت‌هایی نائل نشویم. تمام تلاش ما باید در جهت عقب‌نشاندن سرمایه‌داری در عرصه‌های مختلف است. جنبش فمینیستی در کشورهای دمکراتیک تاکنون موفقیت‌های فراوانی کسب کرده است با این وجود ما بایستی بتوانیم درک کنیم که همه زنان، بویژه زنان طبقات فرودست امکان «چانه‌زنی» به صورت انفرادی برای ترفیع را ندارند. عده‌ای از زنان توانسته‌اند در محیط کار به موفقیت‌های معینی برسند اما چنین چیزی معمولا به قیمت آن بوده که زن دیگری در خانه کارهای مراقبت از کودکان و کهنسالان را به عهده گرفته است.
در هر حال قصد من در این مقاله به هیچ‌وجه بازکردن زوایای مختلف مطلب نبوده است. هدف من تاکید بر وجود سه جریان متفاوت، که همه بر آن توافق دارند، و در عین حال وابسته به هم است (چیزی که در مورد آن توافق وجود ندارد). هم در جنبش فمینیستی، هم محیط زیست و نیز سوسیالیستی این گرایش وجود دارد که این جنبش‌‌ها مستقل از یکدیگرند. و یا در بهترین حالت یکی زیرمجموعه‌ای از دیگریست، چیزی که واقعیت ندارد.
در ایران هم نیروهای چپ رادیکال و هم لیبرال در مبارزه برای کسب حقوق برابر زنان و یا دفاع از محیط‌زیست می‌توانند و باید با هم همکاری داشته باشند اما این همکاری همیشگی نخواهد بود، در حالی که جنبش ضدسرمایه‌داری زنان ، ضدسرمایه‌داری دفاع از محیط زیست و سوسیالیستی جدایی‌ناپذیرند.
من در مقالات دیگری برخی از جوانب این موضوع را باز کرده‌ام اما اینها موضوعات بزرگی هستند که فقط از طریق مشارکت همه جنبش‌های یادشده در بحث می‌توان به نتایج معین عملی رسید. و از دست کسانی چون این قلم کار زیادی بر نمی‌آید.
در زیر لینک برخی از مقالات مرتبط با بحث آمده است


https://bepish.org/node/۲۲۰۳
https://bepish.org/node/۲۲۱۶
https://bepish.org/node/۲۲۴۵
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۹۰۵۳۰
http://daricheha.com/weblog/?p=۱۰۸۹
۹۰۶٨۴ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣۹٨       

    از : جمشید طاهری پور

عنوان : اهمیت بررسی نقادانه موارد مشخص دگردیسی در چپ ایران
دوست ارجمند، آقای رضا جاسکی! لزومی به تکرار نیست که من از نوشتارهای شما بهره می گیرم و صمیمانه سپاسگزارم. در پاسخ به پرسش کدام چپ؟ نگاهی بر دگردیسی چپ، به نظر می رسد بررسی نقادانه موارد و نمونه های مشخص آن در چپ ایران نیازی است عاجل که جای خالی آن بیش از پیش احساس می شود. من در نوشتار های پراکنده -ای مورد خود را بخشن بازنگری کرده و آگاهی ها و روشنگری هائی بدست داده -ام. متاسفانه توان لازم برای بدست دادن یک بررسی و تحلیل سیستماتیک و نظامند در بساط و بضاعت من نبوده و از اینرو کمبود و فقدان آن جای یادآوری دارد. اطمینان دارم که توانائی و پشتکار شما - در صورتی که آنرا بعنوان یک پروژه و پژوهش میدانی نظامند - مورد عنایت قرار دهید خدمت ماندگاری به چپ ایران و نوزایش آن خواهد بود . دستتان را به گرمی رفاقت همیشگی می فشارم؛ جمشید
۹۰۶٨۱ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣۹٨       

    از : فریدون بی بیان

عنوان : مرتجع ، محاافظه کار و انقلابی
در یکی از شماره های نشریه آدینه که معمولا مقالات سنگین و مناسب روزگار در آن دیده می شد . مطلیی از استاد امیر حسین اریان پور خواندم که به جدولی مزیّن بود که در آن بطور خلاصه نشان داد شده بود که اشخاص مرتجع ، محافظه کار و رادیکال « انقلابی » در یک جامعه چگونه در برابر موارد مختلف از ناهنجاریها ، تضاد ها ، مشکلات ، کمبودها ، نیازها و...... عمل می کنند.
مثلا در مورد فقر ، بیکاری ، بی مسکنی ، مرتجعین به بهانه های مختلف مثل توجیهات سنتی و مذهبی قضا و قدر را عامل بدیختی می دانند و نمی خواهند تغییری در منایبات کار و زندگی مردم ایجاد شود.
محافظه کاران اعم از سکولار و سنتی تغییرات محدودی را در جامعه برای بهیود زندگی قبول می کنند.
آنسانهای رادیکال و انقلابی خواهان تغییرات اساسی در مناسبات اجتماعی می باشند.
البته دکتر آریان پور با مثل های بسیار ملموس و روشن روحیه این ۳ طیف را در چدول خود نشان داده بود که متاسفانه نه دسترسی به مجلات ادینه داریم و نه حافظه ای که بتواند آن نوشته ی جالب را بیادم بیاورد. امیدوارم جناب فرج سرکوهی عزیز این نوشته را بخواند و اگر می تواند در این مورد کمک نماید.
۹۰۶۷۹ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣۹٨       

    از : مجتبی کریمی

عنوان : لطفاً بر رنج ما نیفزائید
آقای جاسکی، آنچه جامعه-ی روشنفکری و اگر بتوان جرأت نمود، جامعه-ی سیاسی ما را به منجنیق عذاب اندر نموده است، عدم تعریف و توافق بر مفهوم مولفه هایی است، که از آن میان، شما سه تای آنرا لازم و ملزوم پهنه-ی جغرافیای ایران دانسته اید. مولفه هایی که هر یک دارای مفاهیمی سیال است. سیالیتی که در جوامعی چون ایران دارای یک تاریخ مصرف مشخص می باشد.
برای هیچیک از مولفه هایی که شما بر شمرده اید نمی توان یک معنی جامع الشرایط گفت و اعلام نمود این مفهوم برای همیشه ثابت خواهد ماند.
هر یک از مولفه های مد نظر شما، خود به تنهایی دارای تعداد کثیری زیر مجموعه است. که کلی گوئیهای تاکنونی جامعه روشنفکری و همپای آن، جامعه سیاسی ایران را دچار سردرگمی عظیمی نموده است. این سردرگمی، عارضه-ی مبتلابه همه، از راست راست تا چپ چپ است.
اگر می خواهید در این پهنه، نقطه-ی اثری باشید، بیائید واضح و مشخص بفرمائید؛ منظور شما از این مولفه ها کدام است. و تاکید نمائید آنچه می گویم از فهم امروزین من در پایان دهه-ی اول قرن بیست و یکم برخاسته است. تا بدین ترتیب مردم عادی چون من، از سوسیالیسم و فمینیسم و محیط زیست برج دست نایافتنی بابل نسازند.
۹۰۶۷٨ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣۹٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست