سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

رایش چهارم، این کشتی بی لنگر - بهمن پارسا


اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۰ بهمن ۱٣۹۵ -  ٨ فوريه ۲۰۱۷


همانطور که پیش از این نوشتم ، رایش چهارم از روز ۲۰ ژانویه ی ۲۰۱۷ عهده دار گردانیدن چرخهای حکومت آمریکا در داخل و عرصه ی جهان گردیده است. سکّان این کشتی ِ بی لنگر در دستهای نا کار آمد وخود شیفته یی است که در آبهای اقیانوس سیاسی جهان از همان لحظه ی آغاز، کَژ و مَژ رفتن پیشه کرده ودر کار آن است تا "بی نظمی نوینی" را بر نظام جهانی، از آنگونه که حافظ منافع وی و مدافعین او میباشند تحمیل نماید. در همین چند روز مردم جهان شاهدند که تک تک حرکات این سکّاندار عوامفریب فارغ از هر نوع قانونمداری است. چه به لحاظ قوانین موضوعه ی آمریکا و چه بر مدار میثاقهای پذیرفته شده بین المللی. آنچه از ظواهر امر بر میاید این است که نیروی موّلد حرکت ِ این کشتی ی بی لنگر اساس کار را بر بی اعتنایی نسبت به هنجار ها قرار داده و ناهنجاری را بهترین روش برای پیشبرد اهدافش برگزیده.
زمانی که جان کری وزیر خارجه ی پیشین و سناتور اسبق آمریکایی در سال ۲۰۰۴ برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا وارد کارزار تبلیغاتی شد، مخالفین وی دست به انتشار مدرکی زدند دالّ بر اینکه وی یک موقعی اظهار داشته بوده است که "ما در ویتنام آدمکشی کردیم"-نقل به مضمون- همین سخن وی ، که البتّه ایشان انکار نکرد، ضمن اینکه در رسانه ها ، به خصوص رسانه های راست و راست افراطی ، باعث غوغا وجنجالی علیه وی شد واورا تا حد یک فرد ِ ضدّ آمریکایی فرود آورد، باعث گردید که در نهایت بازی رابه جُرج بوش ببازد.
روز یکشنبه گذشته -۵فوریه- ترامپ علنا و در یکی از پربیننده ترین کانالهای تلویزیونی ، پیش از مهمترین رویداد ورزشی آمریکا - SUPER BOWL- اعتراف واعلام کرد که آمریکا منزّه نیست ومرتکب قتل وکشتار بسیار گردیده، و از عراق نیز نام برد. به هیچ روی قابل تصّور وپذیرش نیست که چنین سخنی را از هرکس دیگر در این سرزمین بپذیرند و یا پذیرفته باشند و حتّی گوینده اش را به سادگی ندید بگیرند بی آنکه تاوان ِ سنگینی در حدّ رفتن به محاق فراموشی نپردازد. سخن در این نیست که وی در این اعتراف حقیقتی را بیان داشته ،چرا که از همان ابتدای ورود در انتخابات وی غیر از بیان آنچه به ذهنش میرسیده بی آنکه نسبت به صحّت وسقم آن آگاه باشد اجتناب نورزیده. بحث در این است که کدام وضعیت خاص موجباتی را فراهم آورده است که وی میتواند هرگاه و به هرگونه که خواسته باشد از تریبون های عمومی برای پراکندن بذر های نژادپرستی و عوامفریبی استفاده کند بی آنکه مسئول پی آمد آنها باشد؟!
اینگونه به نظر میرسد که بادهای عوامفریبی و نژادگرایی وباور بر برتری های نژادی در راستای امتیازات سفید پوستان درجهان غرب درکار وزش است ومیتوان وباید نگران آغاز توفان بود، از آن نوع که اروپا و جهان در دوران ظهور رایش سوم آنرا تجربه کرد، واین بار در شکل وشمایلی دیگرگونه و بر بستر باورهایی ظاهرا متفاوت، میگویم ظاهرا، زیرا اگر نیک بررسی شود چنین جنبش ها و افکاری در همه ی زمانها از یک آبشخور عقیدتی سیراب میشوند که همان "فاشیسم" است.
با نگاهی به اروپا و آنچه ظرف چند ماه آینده بر سرراه سیاست های اروپایی قرار دارد وانتخابات چند کشور عمده ی اروپایی میتوان نسبت به آینده از این منظر ودر حال کنونی نگران و مشوّش بود. آلمان، فرانسه،هلند در حالی بطرف مهمترین انتخابات خود میروند که انگلستان با خیمه شب بازی "برگزیت" سرنخ را به نیرو های راست افراطی و طرفداران به شدّت ناسیونالیست افراطی تر آنها داده وبه نظر میرسد که همگان در کار تهّیه ی مقدّمات خروج از اتحادیه اروپا وبر پایی حکومتهای مبتنی بر عقاید برتری سفیدپوستان آریایی و یا شبیه به آن هستند. مارین لُپن در فرانسه بی پروا چنین باوری ابراز ،تبلیغ و پشتیبانی میکند.سیاستهای خطرناکی از این گونه نمیتواند فقط در اروپا محدود گردد و اثر ِ جهانی نداشته باشد، اینک در شرق جهان نیروی عظیمی ،چه به لحاظ نظامی و چه از نظر اقتصادی سر برافراشته که نادیده گرفتن آن امکان پذیر نیست. چین آن نیروی عظیم است که بدون در نظر گرفتن آن هر محاسبه یی در غرب جهان مبتنی بر ساده اندیشی و خوش باوری است. ممکن است کسانی با تکیه بر فرار سرمایه ها از چین و مشکلات مالی صنایع چینی اساس را بر این قرار دهند که در حال حاضر این کشور در محاسبات جهانی عددی نیست، و بعید هم نیست که مشاوران ترامپ چنین باوری را به وی تلقین نمایند ،امّا واقع امر این است که سرمایه های چینی در اقصی نقاط جهان در کار فعّالیت است و میشود باور داشت که این کشور در پهنه جهانی نقش رهبردی دارد وآمریکا واروپا برای هرگونه برنامه ریزی در کار تسلّط بر دنیا باید که آنرا در نظر بگیرند. آمریکا برای آمریکا، ویا "اوّل امریکا" شعاری است که فقط ساده اندیشانی چون ترامپ میتوانند با آن به دور دستی در یکمتری خود بنگرند.
روسیه همواره نشان داده برای رسیدن به اهداف خود در هرمقطعی میتواند گردشهای بسیار دورانتظار و باور را بکار گیرد و دراین زمینه به هیچ نظم ومیثاقی احترام نگذارد، ودر این زمینه سالهای بعد از ۱۹۹۰ تا کنون بهترین سند این ادعا است . حذف YURI SHCHEKOCHIKHIN در سال ۲۰۰٣، و ALEXANDER LITVINENKO در سال ۲۰۰۶و SERGEI MAGNITSKY در سال ۲۰۰۹ و در همین دوسال قبل -۲۰۱۵- BORIS NEMTSOVفقط به دلیل عدم تایید سیاستهای مورد نظر پوتین نشان میدهد که روسیه هیچ مخالفتی را از ناحیه ی هرکه باشد تحمّل نخواهد کرد.
تمامی اوضاعی از این قبیل حاکی از آن است که اگر قرار باشد کشتی بی لنگر و کَژ و مَژ رونده ی سیاست های جهانی از آبهای متلاطم این اقیانوس به سلامت بگذرد و بشریت را دستخوش تلفات و صدمات غیر قابل ِ تصوّر و جبران ننماید ، لازم است که سکاندار یا سکانداران آن خردمند باشند و مصلح، و تا همین امروز همه ی حرکات ترامپ نشان میدهد وی چنین کسی نیست و با حضور افرادی از قبیل بَنُن و پرایبس در کنار او باید که نگران آینده جهان در همین نزدیکی بود. مگر اینکه نیروی های عاقل و متحد ِ مردمی در آمریکا و سراسر جهان علیه این افراد و این سیاستها دست به بسیجی همگانی بزنند و چرخ های محرّک موتور تخریب وانهدام دست آوردهای انسان را از حرکت باز دارند. این سنگین ترین مسئولیّت انسان امروز است.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست