سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

راهکار ما، و فرجام رژیم - بهنام چنگائی


اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۷ خرداد ۱٣۹۶ -  ۲٨ می ۲۰۱۷


من بارها بروشنی نوشته ام که مصلحت حاکمیت شیعی پایه همگانی بین سرکردگان رژیم دارد. و بیرون از جنگ جناح های ایدئولوژیک، و بری از تحکم مافیاهای مالی سپاهی ـ بسیجی می باشد. البته میان آنها جنگ و ستیز واقعی ست، و برای تصرف بیشتر ثروت و قدرت ادامه دارد و خواهدداشت. دلیل نزاع های شان نیز" روز مبادائی "می باشد؛ تا با مواضع و مرزهای دروغینِ مخالفت خوانی ِامروز که در تاریخ خواهند ماند، برای جان بدربردن از انتقام قربانیان و دادرسی ها بدردشان بخورد. این رسم میان این گرگان، جز تابع قانون صیانت نفس نیست. همچنانکه بقای رژیم، تابع حفظ کانون اصول دینی ازلی و ابدی ست که آن، بیرون از دخالت تأثیرگذار "انسان" می باشد. و تا روز ماندن آن، احکامش توسط "هیچکسی" تخطی و یا بمیل موجود زمینی تحول پذیر نخواهدشد. به تبع آن، این دستگاه جدا از مردم و به اصظلاح " الهی" محل تجمع مشترک گردانندگان کوچک و بزرگ ملاها و موکلاهاست که جز این تیره ی مفتخوران کلاش را در درون خود جای نداده، و مجموعه ی آن نیز، تنها یک کاست و باند بی هویت طبقاتی ست که تاکنون توانسته با اراده ی "مطلق سیاسی، اقتصادی و فرهنگی" بر مردمان رنگین فرهنگ و مذهب کشورمان خودکامگی کند. بنا بر این چالش قدرت سیاسی پیگیر آنها خصوصا در"انتخابات" بیش از همه متوجه ثبات و مشروعیت بخشیدن به این بساط فرقه ای ست؛ و مهمتر از آن حفظ چنبره ی تاکنونی بر چاه های نفت، فروش آن و غارت سود نجومی از این دکان آسمانی می باشد.

امریکه اجازه نمی دهد خواست رئیسی ها و روحانی ها و احمدی نژادهای امامزمانی از آن "بت" خود را بسازد و منافع حاکمیت ولائی ـ خدائی را دود و تباه کند. و البته آشکار است که خواست همه ی آنها هرگز نمی تواند معطوف به منافع کارگران و توده ها باشد. و یا یکی از آنها بخواهد مبارزه ی توده ای ـ طبقاتی را پشتوانه اهداف خود سازد. همانگونه در گذشته نبوده، اینک نیست و در آینده هم نخواهدشد. زیرا: حفظ حکومت مذهبی خواست فردی و گروهی و جناحی را در ذات خود نه می شناسد و نه به دلایل فراوان برمی تابد. مگر پذیرش تکی و گروهی آنها در درون "کلان خود" و الزاما در خدمت به تقویت و تحکیم نظام. چراکه تداوم سروری همه ی دست اندرکاران و جانشینان نسبی و سببی امروز و آتی آنها هم می باید به اصل نگهداشت "کیان اسلام"پایبند ایدئولوژیک باشد و بهمین دلیل ساده نیز رژیم، می خواهد توسط شورای نگهبان گزینش ها دقیق و در دست خود داشته باشد؛ تا از دادن دستآویز بخواست این یا آن فرد رژیم آسیب نبیند. چرا؟ بریدن هر مهره ی زنجیر، بسان حکم مرگ شان است، و همزمان پایانی ست بر کاسبی پرسود که دارند. ثروت و قدرت هنگفتی که در هیچ گاه زمان آتی دوباره آغوش بروی شان نخواهدگشود و همگی آنها این حقیقت را خوب می فهمند.

بیرون از هزینه ی ماجراجوئی های سنی شیعی، دخالت در جنگ های بربریتی، و پشتیبانی از دسیسه های فرسایش مذهبی در منطقه، و ندید گرفتن اشکال فسادها و بی حد و حسابی غارت های کلان سران دستگاه که ضرورت سرنگونی عاجل رژیم را در دستور مبارزه منطقی و توده ای برای نان و کار می گذارد؛ اینجا تنها از موافقان شرکت در انتخابات پرسیدنی ست: که با تکرار دورهِ صدرات روحانی که هیچکاره است، آنها می خواستند، کدامیک از تضادها و تناقض ها و نیازهای بیشمار زندگی جاری مردم با این رژیم ماجراجو را حل کنند و یا برایش پاسخ یابند؟ ناسازگاریهائی که عمری بدرازای حاکمیت دارد، و بویژه با آمدن ترامپ، و تشکیل مثلث تبهکاران آمپریالیسم آمریکا، صهیونیسم راسیست و منجمدان سعودی، روزبرروز می رود بر دامنه ی آنها افزوده شود، و بیش از پیش تاب بردباری کارگران، گرسنگان، بیکاران، زنان و جوانان ها را ببرد! چرا این طیف رفرمیست و سازشکار به کنه مشکل که پیوند دین و دولتِ فاجعه بار می باشد نمی خواهد پی برند؟ هموندی نادرستی که مادر همه ناخوانائی ها و ناهنجاری های تاریخی بوده و مسبب اینهمه ویرانی ها و تباهی هاست که پیوسته بیرون از نظارت و بازخواست مردمی مانده و می باشد. چرا این طیف بفکر راهکار حل درست و پایه ای آن نیستند؟ اگر آنها اندکی مستقل و متعهد بودند می دانستند که شروع کار می باید از همین مبدأ جدائی دین از دولت آغازشود و نه با شرکت در مسخره بازی انتخاب ها! شگفتا که بخشی از نیروهای چپِ رفرمیست بر طبل شرکت فعال بارها کوبیدند.

پس راه و چاره ی فروشندگان کار، زحمتکشان، زمیگیران، جوانان ناامید، زنان و ملت های ستمکش و نبعیضزده ی ما چیست؟ آنهم در شرایطی که نیروی آگاه و روشنگر آنان همه جا و توسط نیروهای مختلف امنیتی لباس شخصی شناسائی شده و بی وقفه و سیستماتیک سرکوب و روشنگری شان خفه می شود! در حکومتی که حق مسلم آزادی بیان، اعتراض، تشکل، تحزب و تحصن بدون هزینه ی سنگین برای کارگران و مخالفان نظام دینی هرگز وجودنداشته، و اصولا اپوزیسیون واقعی برابر حکام در داخل کشور وجودندارد! و رژیم کوچکترین خواسته های صنفی، سندیکائی، حقوقی، شهروندی، مذهبی، فرهنگی، جنسی و جنسیتی را نه که نمی پذیرد، بل در صورت مقاومت جز با زندان و شلاق و کشتار پاسخ نداده و نمی دهد. آخر کدام عقل سلیم، مستقل و مردمدوست می تواند باورکند که با انتخابات الکی می توان این رژیم را متحول کرد! و او را وادار بخواست نیروهای کارمزد و توده های بی پناه ساخت؟ چنین ادعاهائی بی اساسی هیچگاه نمی تواند جز محصول پوپولیسم و مردمفریبی باشد. خامنه ای و روحانی و باندهای شان نیز باید بدانند که ما، کار برای بیکاران، نان برای گرسنگان، سرپوشی برای بی سرپناهان و گورخوابان می خواهیم؛ حقوق انسانی و دستمزد کافی و متناسب با سطح تورم و گرانی می خواهیم؛ پرداخت هرچه زودتر ماه ها حقوق های داده نشده را می خواهیم، بالابردن کمیت و کیفیت سبد غذائی تنگدستان، پوشش درمانی، بهداشتی برای همگان می خواهیم؛ برابری حق تکوین و آموزش و پرورش می خواهیم؛ ریشه کنی جاسوسی توسط عناصر دخالتگر خانه ی کار رژیم، در امور مستقل کار و کارگران را می خواهیم؛ آزادی زندانیان سیاسی ـ عقیدتی و دادرسی سریع به خواست اعتصاب کنندگان غذا را تا قربانی لجاجت نظام نشده اند را می خواهیم؛ ما خواستار از بیخ و بن درآوردن انواع رشوه، پارتی بازی، رانتخواری، فسادهای اداری و دولتی، اختلاس ها، قاجاق بازار سیاه سپاه و بسیج را می خواهیم؛ ما با انتقال سرمایه ملی جهت تقویت مواضع مسلکی شیعی علیه سنی در هرگوشه ی منطقه و جهان بشدت مخالفیم و تداوم این جنگ بی معنی ۱۴۰۰ ساله را به مصلحت کشور و مردمی خود نمی بینیم. ما با صدای بلند و سازش ناپذیر از حمایت رژیم از گروه های تروریست، که خود رژیم نیز بخشی از آن می باشند مخالفیم. ما مخالف هرگونه دخالت بیرون مرزی از یمن، سوریه و عراق و...هستیم. ما به زندگی مسالمت آمیز با همسایگانمان نیازداریم و نه به ماجراجوئی ها و موشک پرانی های بالستیک.
بهتر است این درندگان آدم نما و چپاولگران مذهبی با وجدان به بحران بیکاری و گرسنگی و فرار جوانان فکرکنند؛ نرخ بیکاری را پائین آورند؛ پلورالیسم و قطب بندی طبقاتی را جدی بگیرند. رسانه ها را از اراده و انحصار رژیمی ها رها سازند. فساد ژرف و انحرافات اخلاقی گسترده ی در درون و برون سیستم و اجتماع را بازکرده و برای شان چاره جوئی مردمی کنند. آرزوهای سرخورده ی نیروهای جوان و بیکار را با اشکال افیون منحرف و نابودنسازند. جلوی فروش کودکان را با ٣۰۰ تا ۵۰۰ هرارتوامان و فحشای زیر ۱۴ سال را بگیرند. جنگ مذهبی برای این مردم مظلوم ایران نان و آب و آزادی نمی شود. کاسبکار حرفه ای همچون ترامپ که برای پول تن به هر جنایت و پلیدی داده و می دهد، او می تواند برای یافتن پشتیبانی لابی های یهودی میلیاردر، به یاری نتانیاهوی صهیونیست رفته و در شراکت با خانواده ی انگل سعودی، و همه با هم، و نچندان دور برای ایران دام هولناکی بگذارد؛ که بی گمان طرح اش گذاشته است. و البته اگر خود ترامپ بتواند از مهلکه ها و تله های مخالفانش بدررود.

اپوزیسیون سرنگونی چهارچشمی مراقب همه ی آنهاست و پیش از همه کارگران، زحمتکشان، زنان، جوانان را به دعوت به بیداری و هوشیاری کامل می کند که گول دام مذهبی و جنگ فرقه ای این ناکسان ضدبشری را نخورند. ما دست دوستی و رفاقت بسوی همه همسایگان مسلمان و دیگر ادیان و مذاهب دراز کرده و آنها را همدردان طبقاتی خود می دانیم و در مصیبت و ناگواری زندگی شان با آنان همدردیم. مصلحت رژیم برابر اهداف هولناک مثلث، بی گمان می تواند مقابل به مثل کند و همچون گذشته ی تاریخ حفظ مواضع و تأکید بر برتری ۱۴۰۰ شیعیگری را در برابر آنها بگذارد و ای بسا بسادگی با هستی ما و کشورمان قمار صحرای کربلائی کند. بساده ترین بیان، ما ناچاریم تا دیر نشده است، راه و راهکار خود را که جز گذر از کلیت این بساط ضدبشری و بی آبرو باشد، برگزینیم؛ و ناگزیر فرجام رژیم نیز سرنگونی ست که می بایست توسط یک جبهه مستقل و مشترک و با همکاری اراده ی دمکراتیک سازماندهی شود، و آنهم متصور نیست مگر با ایجاد یک قطب مستقل و مقتدر طبقاتی توده ای و کارگری در درون آن تا بتواند سالم بماند و نتیجه بخش شود. و تنها در چنین حالتی ست ن تشکل کلان سرنگونی می تواند بسود اراده ی اجتماعی دگرگون گشته و متحول شود.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست