سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تحریم های اخیر و احتمال ایرانگیتی دیگر - مازیار شکوری گیل چالان


اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱٨ مرداد ۱٣۹۶ -  ۹ اوت ۲۰۱۷


"دونالد ترامپ" جای خالی "محمود احمدی نژاد" را برای رسانه ها به خوبی پر کرده است. اگر چه این پدیده کمیاب پس از یک خلل چند ساله پس از احمدی نژاد ظهور نموده است. ترامپ نه فقط برای رسانه ها از جایگاه با اهمیتی برخوردار است که سوژه خبر و تحلیل آنان قرار می گیرد بلکه، نزد ما ایرانیان نیز از جایگاه قابل توجهی برخوردار است. چرا که سخنان ، اعمال و رفتار او لحظه به لحظه در سیاست ایران نقش می آفریند. هم رهبر رژیم حاکم بر ایران از پیروزی او بهره برده اند و هم بخشی از اپوزوسیون ورشکسته خارج نشین که از عقبه مردمی داخل ایران برخوردار نبوده اند به بقعه او دخیل بسته و طلب شفا دارند. اکنون او و دیگر ترامپیست ها در کنگره، سنا و کاخ سفید تحریم های جدیدی را علیه سپاه پاسداران و چند نهاد و شخصیت به بهانه مبارزه با تروریسم تصویب نموده و "سپاه پاسداران" را در لیست تروریستی قرار داده اند. تحلیل و بررسی این اقدام ترامپیست ها از زاویه ای دیگر میتواند درخور تأمل باشد.
اول: رژیم حاکم بر ایران همیشه روابط پشت پرده خود با دولت های امریکایی بالاخص جمهوری خواهان را پاس داشته و به تداوم آن جامه عمل پوشانده است. "اکتبر سورپرایز" و "ایران گیت" نمونه هایی بارز از این روابط بوده اند. اما رژیم ایران از شعار مرگ بر آمریکا و عدم رابطه با امریکا جهت سرکوب منتقدان و مخالفان خود در داخل بهره جسته است. ترس و واهمه علی خامنه ای طی مذاکرات هسته ای موسوم به برجام از همین زاویه ناشی می شد. او همواره ترس از آن داشت که به ناگهان مذاکرات علنی پیرامون برجام به مذاکرات علنی دیگر با آمریکا و در نهایت رابطه عادی و علنی مبدل نشود. چرا که در این صورت سرکوب منتقدان و مخالفان به بهانه پیاده نظام های امریکا بلا توجیه می نماید. او به کرات به حامیان مذاکره با امریکا حمله نموده است. او در پانزدهم مهرماه سال نود و چهار گفته بود:
«مذاکره با آمریکا ممنوع است به خاطر ضررهای بیشماری که دارد . . . بر همین اساس بیشترین تلاش و برنامه ریزی قدرتهای استکباری، برای دشمنی با نظام اسلامی ایران است و ادعای آمریکا برای مذاکره با ایران نیز در همین چارچوب و برای نفوذ، است . . . در کنار این افراد سهل اندیش، بی خیالان جامعه و افرادی هم هستند که به مصالح و منافع ملی کشور هیچ اهمیت و توجهی ندارند»
همچنین او در سی شهریورماه نود و پنج گفت بود:
«اگر ما امروز راه را برای مذاکره با آمریکایی­ها و وسوسه­‌های آن­ها در بخش­های مختلف، باز کنیم، نه فقط زمینه ساز نفوذ آشکار و پنهان آن­ها شده­‌ایم بلکه پیشرفت مورد نظر کشور هیچ­گاه محقق نخواهد شد و عقب‌ماندگی قطعی خواهد بود»
او همچنین در شانزدهم بهمن ماه هفتاد و شش متذکر شده بود:
« مذاکره با سلطه گری مانند آمریکا از رابطه بدتر است؛ ضرر رابطه سیاسی در مجموع به اندازه ضرر مذاکره نیست، و اگر در رابطه اندک فایده ای نیز وجود داشته باشد، به قدر مذاکره نیست؛ اما مضار رابطه در مذاکره هست. مذاکره سیاسی با آمریکا برای سیاست، فرهنگ، روحیه مردم و عمق استراتژیک نظام در خارج از کشور مضر است و برای تداوم این راه ضرر دارد؛ بنابر این ما مذاکره را از آغاز نفی کرده و اکنون نیز آنرا نفی می کنیم»
اما اکنون با اقدام اخیر ترامپیست ها مبنی بر ثبت نام سپاه پاسداران در لیست تروریستی دلنگرانی های رهبر رژیم حاکم بر ایران که همچون کابوسی برای او بود به یکباره حل شد. چرا که اکنون او به خوبی میداند که ترامپیست ها با چنین حرکت نمادینی تا سال ها مانعی عریض و طویل در برابر از سر گرفتن رابطه علنی با امریکا ایجاد نموده اند. پس هموراره روابط غیر عادی پشت پرده میباید کما فی اسابق ادامه یابد تا منافع طرفین محفوظ داشته شود.
دوم: برابر قانون اساسی جمهوری اسلامی "سپاه پاسداران" به عنوان نهادی نظامی جزئی از کل سیستم سیاسی حاکم بر ایران میباشد. بر این اساس نمیتوان سپاه پاسداران را در لیست تروریستی قرار داد اما مابقی این کل را تروریستی ندانست. اگر واقعا سپاه پاسداران تروریست شناخته شده است میباید تبعات آن در ابعاد دیپلماتیک گریبان کلیت رژیم را بگیرد. فی المثل از حضور حسن روحانی در اجلاس سالانه سازمان ملل جلوگیری به عمل آید، در غیر این صورت روابط دیپلماتیک و . . . با دیگر ارکان رژیم بیش از پیش این گمانه را تقویت مینماید که در پشت تحریم های اخیر و افزودن سپاه پاسداران در لیست تروریستی واقعیتی دیگر از همراهی پنهانی طرفین نهفته است.
سوم: برخی از فعالان اپوزوسیون ایرانی خارج از کشور از روز ابتدا به ضریح نا مقدس ترامپ دخیل بسته اند. این اپوزوسیون که در گفتار مدعی ارزش های حقوق بشر است آیا گفتارها و رفتار های ترامپ و ترامپیست ها را ناشی از ارزش های حقوق بشر می دانند یا ناشی از منافع اقتصادی ترامپیست ها؟؟؟ به نظر نمی رسد بزینسمنی همچون ترامپ و ترامپیست ها که همه چیز را با منافع اقتصادی می سنجند دغدغه حقوق بشر داشته باشند. "تیلرسون" وزیر خارجه ترامپ علنا میگوید منافع بر ارزش ها ارجحیت دارند او گفته است:
«از دید من، برای این‌که شعار اول آمریکا را در قالب سیاست‌خارجی‌مان اجرا کنیم، یعنی امنیت ملی و شکوفایی اقتصادی را در اولویت بگذاریم. اگر تلاش‌هایمان برای امنیت ملی را مشروط کنیم به این‌که کسی ارزش‌های ما را فرا بگیرد، احتمالا نمی‌توانیم به اهدافمان برای امنیت ملی برسیم. ما توازن را از دست داده‌ایم. و این روابط و ائتلاف‌ها خیلی برایمان مهم اند و باید آنها را به توازن برگردانیم»
ترامپ علنا از اعمال شکنجه در امریکا حمایت کرده بود و مضاف بر آن سعی داشته و دارد تا از کمک هایی که امریکا در خصوص حقوق بشر و مسائل زیست محیطی به سازمان های بین المللی میکرده کاسته یا آنها را کاملا قطع نماید. بنا بر این این دسته از اپوزوسیون مدعی حقوق بشر میباید چشم از ترامپ برداشته به فکر ضریح دیگری باشند.
چهارم: مخالفت ترامپ و ترامپیست ها با برجام را میباید بر مبنای منافع اقتصادی ترامپیست ها مورد تحلیل قرار داد. ترامپ بارها از عدم منفعت برجام برای امریکا سخن گفته است. البته از آنجا که ترامپیست ها همه چیز را دلار میبینند بی شک منظورشان از منفعت منفعت اقتصادی ست. ترامپ به مناسبت پایان صد روز اول فعالیتش به عنوان رئیس جمهور در شهر پنسیلوانیا گفته بود:
«برجام تاثیر منفی بر اقتصاد آمریکا دارد. هر آنچه که بتوانیم برای لغو هر توافقنامه ای که به منافع ما ضرر برساند انجام می دهیم»
حال اینکه در رقابت اقتصادی اروپا و امریکا بازار اقتصاد ایران در اختیار اروپا قرار گرفته است و سر امریکایی ها بی کلاه مانده است.
پنجم: اقتصاد ایران از دو بخش سفید و سیاه برخوردار است. بخش سفید دولت است و بخش سیاه سپاه و دیگر زیرمجموعه های رهبر رژیم. پس از برجام بازارهای ایران اعم از بخش سیاه و سفید وارد روابط اقتصادی با اروپایی ها شده اند و به علت ضعف اقتصاد ایران، اقتصاد ایران به حیاط خلوت اروپایی ها مبدل شده است. عکس العمل ها و اعتراضات دولت های غربی به تحریم های اخیر و گنجاندن سپاه در لیست گروه های تروریستی گویای این مهم است. وزارت امور خارجه فرانسه طی بیانیه ای در چهارم مرداد تحریم های اخیر را به علت تبعات فرامرزی آن مغایر قوانین بین المللی خواند و گفت:
«به دلیل تاثیرات احتمالی این تحریم‌ها بر شهروندان و شرکت‌های اروپایی، مذاکراتی در سطح اتحادیه اروپا ضروری است»
همچنین سخنگوی وزارت خارجه فرانسه اعلام کرده بود:
«درباره موضوعات مربوط به امنیت و سیاست صنعتی اروپا، فرانسه خواهان رعایت هماهنگی‌های لازم از سوی آمریکا در چهارچوب موازین توافق شده در کشورهای "گروه هفت" است . . . فرانسه از چندین سال پیش درباره بروز مشکلاتی که برخی از قوانین آمریکا به سبب داشتن ماهیت برون مرزی ایجاد می کنند، به آمریکا هشدار داده است»
همچنین "ژان کلود یونکر" رئیس اتحادیه اروپا گفته است:
«اگر تضمین‌های لازم درباره تاثیر احتمالی تحریم‌های جدید بر روی منافع اروپا داده نشود، این اتحادیه ظرف چند روز پاسخ مناسبی به این اقدام خواهد داد»
همچنین آلمان و اتریش هم مواضعی مشابه داشته و از ضررهای اقتصادی شرکت های اروپایی انتقاد کرده اند. این همه نشان می دهد که اروپایی ها با بخش سیاه اقتصاد ایران پس از برجام ارتباطات اقتصادی داشته اند و اکنون ترامپیست ها که چیزی جز منفعت مالی برای نه امریکا بلکه شرکت های خود در نظر ندارند سعی کرده اند تا دست اروپایی ها از بخش اقتصاد سیاه ایران را کوتاه نمایند.
ششم: ترامپیست ها در پی منافع اقتصادی از دست رفته پس از برجام در بازار ایران میباشند اما آیا تحریم های جدید که دست شرکت های ثالث اروپایی را از بخش اقتصاد سیاه ایران کوتاه میکند منافع ترامپیست ها را تضمین مینماید؟؟؟ به یقین این فقط گام اول و قسمت سلبی داستان است و میباید منتظر گام دوم و ایجابی قضیه توسط ترامپیست ها و بخش اقتصاد سیاه ایران بود. اکنون بیزینسمن های ترامپیست خود آماده تدارک جهت معاهدات اقتصادی با بخش سیاه اقتصاد ایران بویژه سپاه پاسداران میباشند. روابط اقتصادی پشت پرده و پنهانی میان سپاه و شرکت های ترامپیست امریکا که میتواند در بازار سیاه منافع اقتصادی ترامپیست ها را تأمین و تضمین نماید. معامله با بخش سیاه اقتصاد ایران که مورد تحریم قرار گرفته است برای ترامپیست ها بسیار ساده و راحت است. چرا که برای آنها ارزش ها از معنا و مفهوم تهی هستند. ترامپ به راحتی میتواند به سپاه پاسداران هم بگوید پشت پرده مسئله به گونه ای دوستانه خواهد بود نه خصمانه. همانگونه که در مکالمه تلفنی با رئیس جمهور مکزیک در مورد هزینه دیوار مرزی گفته بود:
«نمی شود که تو دائما به رسانه ها بگویی مکزیک هزینه دیوار را پرداخت نمی کند. اگر تو بخواهی بگویی که مکزیک پول دیوار را نمی‌دهد، آن وقت من دیگر تمایلی به دیدار با شما ندارم چون من نمی‌توانم با این قضیه کنار بیاییم. هزینه دیوار را ما تأمین میکنیم»
حال باید در انتظار بود تا دید شنود مکالمات تلفنی او با علی خامنه ای در مورد تحریم های اخیر از سوی مطبوعات افشا خواهد شد.
احتمالا "ایرانگیتی" دیگر در راه است و سر اپوزوسیون دخیل بسته به ترامپ مانده بی کلاه.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست