سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

"استراتژی جدید" آمریکا در افغانستان، کدام اهداف را دنبال می کند؟! - داریوش ارجمندی


اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۵ شهريور ۱٣۹۶ -  ۲۷ اوت ۲۰۱۷


روز دوشنبه ترامپ همراه با نواختن مارش ریاست جمهوری، در برابر سربازان و شخصیت های بلندپایه کشوری و لشکری حاضر شد و برخلاف معمول، با روخوانی از متن تهیه شده ، راهبرد جدید آمریکا برای افغانستان و جنوب آسیا را ارائه داد. سخنرانی ترامپ اما آب سردی بر سر همه آنهایی بود که با هیجان و اشتیاق برای شنیدن یک "استراتژی جدید"، لحظه شماری کرده بودند. تا آنجا که به افغانستان مربوط می شد، تقریباً هیچ چیز جدیدی در این استراتژی جدید وجود نداشت که روسای جمهور قبلی یعنی جرج دبلیو بوش و باراک اوباما پیش از آن و تقریباً کلمه به کلمه اعلام نکرده باشند. معلوم شد که هدف از بر روی صحنه بردن این شوی تلوزیونی، بیش از همه انحراف افکار عمومی از افتضاحی بود که ترامپ هفته قبل و در جریان موضع گیری خود در قبال تظاهرات نئونازیست ها در شارلوتزویل ببار آورده بود.
همچنانکه گفته شد، سخنرانی ترامپ، به جز یکی دو مورد، بیشتر تکرار مکررات بود: "خروج زودهنگام از افغانستان به معنای قدرت گیری دشمن خواهد بود"، "باید تا انجام قطعی مأموریت در افغانستان باقی بمانیم"، "زمان قطعی و مشخصی برای پایان این مأموریت نمی توان ارائه داد"، "مسئولیت و بار اصلی جنگ بر دوش مردم افغانستان خواهد بود"، "متحدین آمریکا باید سهم بیشتری در این جنگ برعهده بگیرند"، "آمریکا برای شکست دشمن ناچار است نیروهای نظامی بیشتری را به افغانستان اعزام کند" و الی آخر.

تداوم جنگ بی پایان!

این عبارات را به همراه ستایش همیشگی از قهرمانی و فداکاری و جانبازی های نظامیان آمریکا و نام بردن از خدا و پیغمبر حافظ این قهرمانان، پیش از این نیز از زبان اوباما و بوش شنیده بودیم. اوباما با همین مقدمه چینی ها بود که شمار نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان را به یکصد هزار نفر افزایش داده بود. حال سوالی که همه کارشناسان تلوزیونی، چه موافق و چه منتقد ترامپ، بدرستی مطرح می کنند این است که اگر ١٥٠ هزار نظامی (آمریکا و ناتو روی هم) نتوانستند "معضل طالبان و افغانستان" را حل کنند، افزایش نیروهای آمریکایی از هشت هزار نفر به دوازده هزار نفر چگونه می تواند به شکست طالبان که اکنون نیمی از خاک کشور را در اشغال خود دارند، کمک کند؟!
در پاسخ به این پرسش باید به نقاط اختلاف راهبرد ترامپ با طرح های روسای جمهور قبلی اشاره کرد. اولاً راهبرد ترامپ همانگونه که مفسرین شبکه سی ان ان پس از کشیدن آهی از سر آسودگی خیال، بیان کردند، طرح پنتاگون می باشد و نه ترامپ. به قول یکی از این مفسرین، صدای ژنرال متیس وزیر دفاع، ژنرال مک مستر مشاور امور امنیتی و ژنرال کلی رئیس دفتر ترامپ را می شد از پس سخنان رئیس جمهور آمریکا شنید. طرح ژنرال های کابینه از یک نظر با طرح های تاکنونی متفاوت است. استراتژی جدید نظامی پنتاگون بر بهره گیری و درس آموزی از تجربیات جنگ های یمن، عراق و سوریه، استوار می باشد. در این طرح، همانطور که ترامپ نیز خاطرنشان ساخت، همچون موصل و رقه، نقش پیاده نظام و گوشت دم توپ را نیروهای محلی غیرآمریکایی برعهده خواهند داشت. آمریکایی ها با پشتوانه توپخانه و نیروی هوائی، در مقام کارشناسان، مشاوران و هدایت کنندگان جنگ، ، ایفای نقش می کنند. در این استراتژی، نخست همه شهرها و روستاهای تحت کنترل طالبان در افغانستان با آتش توپخانه و بمباران هوائی، به همراه همه نیروهای موجود طالبان، سکنه غیرنظامی، بعلاوه ساختارهای صنعتی، بهداشتی و غیره، با خاک یکسان خواهند شد و سپس نیروهای نظامی محلی پس از دادن تلفات لازم، این مناطق را به تصرف آمریکا درخواهند آورد. در این طرح نو، خطر مرگ سربازان آمریکایی و نارضایتی های احتمالی ناشی از آن هم به حداقل کاهش می یابد.
ترامپ در سخنان خود تأکید کرد که اولاً مقامات ارتش آمریکا وظیفه طراحی نظامی و تصمیم گیری در مورد جنگ در افغانستان را برعهده خواهد داشت، و دوماً هدف او (ترامپ) کشتن تروریست ها و نابودی کامل طالبان است. در ارتباط با نکته اول باید اشاره کرد که ترامپ یک ماه پیش در نشست شورای امنیت کشور اصرار داشت که ژنرال جان نیکولسون فرمانده کل نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان باید به دلیل اینکه در جنگ پیروز نمی شود، اخراج شود. او در این جلسه با تکرار این جمله که (He is not wining) از وزیر دفاع خواست که او را اخراج کند، خواستی که با مخالفت شدید متیس و مک مستر و تیلرسون روبرو شد.( ۱) اکنون از سخنان ترامپ میتوان چنین استنباط کرد که او ناچار به پذیرش این شده که زمام امور جنگی را به نیکولسون و سایر ژنرال ها بسپارد. در مورد نکته دوم هم باید گفت که به نظر می رسد که شعارهای ترامپ در زمینه تروریست کشی و نابودسازی طالبان، چندان با نقشه های طراحان سیاسی و نظامی آمریکا خوانائی ندارد. در روزهای پس از سخنرانی ترامپ، افراد مختلف از تیلرسون وزیر امورخارجه گرفته تا متیس وزیر دفاع و ژنرال نیکولسون، هر یک به شکلی اعلام کردند که هدف از عملیات و حملات نظامی پیش رو، وادار کردن طالبان به آمدن به پای میز مذاکره است.
این طرح که سال ها پیش ازسوی هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه اوباما نیز دنبال شد، راه حل نهایی سیاسی را تشکیل نوعی دولت آشتی ملی با شرکت طالبان و سایر جنگ سالاران أفغنستان می داند. درحقیقت در ادامه همین طرح بود که دولت کنونی این کشور به رهبری اشرف غنی که عنوان دولت وحدت ملی را یدک می کشد، اقدام به دعوت از جنایتکاران جنگی همچون ژنرال دوستم و گلبدین حکمتیار برای بازگشت به کشور نمود.( ۲) تنها تفاوت طرح ژنرال نیکولسون با کلینتون که به نتیجه نرسید در این است که به باور نیکولسون، بدنبال یک سلسله عملیات نظامی از نوعی که در بالا بدان اشاره شد، طالبان در موقعیت تضعیف شده قرار گرفته، چاره ای جز مذاکره و شراکت قدرت نخواهند داشت.
روز پنج شنبه ژنرال نیکولسون درجریان یک کنفرانس مطبوعاتی به همراه هوگو لورنس سرپرست سفارت آمریکا در کابل (آمریکا فاقد سفیر در این کشور است!)، به توضیح این استراتژی پرداخت: "هدف ما این است که طالبان را قانع سازیم که در صحنه نظامی پیروز نخواهند شد و ازاینرو به صلاح آنهاست که به پروسه صلح بپیوندند." (۳) او همچنین وعده داد که حمله های هوائی آمریکا علیه طالبان و جریان موسوم به خراسان (شاخه داعش در افغانستان) افزایش خواهند یافت. لازم به یادآوریست که اخیراً آمریکا برای اولین بار بزرگترین بمب غیراتمی جهان بنام مادر همه بمب ها(نزدیک به نُه تُن) را به بهانه مقابله با نیروهای وابسته به گروه خراسان در افغانستان بکار گرفت. گفته می شود استفاده از این بمب به سفارش شخص نیکولسون صورت گرفته بود.
بنابراین بدون هیچ شک و شبهه ای میتوان انتظار داشت که در آینده شاهد اوج گیری بمباران های سنگین شهرها و روستاهای افغانستان و بکارگیری سلاح های کشتار جمعی (ازجمله بمب های خوشه ای و فسفر سفید) در آن کشور باشیم. درست مانند یمن، عراق و سوریه، در افغانستان نیز با ادعا و زیر پوشش مبارزه با تروریسم، شهرها و روستاها به همراه ساکنان غیرنظامی آنها با خاک یکسان، و تجربه یمن، موصل و رقه اینبار در افغانستان تکرار خواهد شد. (۴)

تشنج زائی در منطقه، رکن دیگر استراتژی آمریکا!

یک نقطه اختلاف دیگر میان ترامپ و روسای جمهور پیش از او، تهدید آشکار پاکستان از سوی ترامپ بود. وی در جریان سخنرانی خود گفت: "پاکستان باید تعهد خود را به تمدن، نظم و صلح نشان دهد". وی در ادامه تهدید کرد که چنانچه پاکستان به پناه دادن به تروریست ها و دشمنان آمریکا ادامه دهد، جلوی کمک های نظامی به این کشور را خواهد گرفت. ترامپ این تهدیدات را با به میان کشیدن پای هندوستان دشمن منطقه ای پاکستان ادامه داد. او با صراحت از هندوستان خواست که به مداخله در امور افغانستان بپردازد.
در رابطه با این موضع گیری تشنج آفرین و خطرناک ترامپ، ذکر چند نکته ضروریست. نخست آنکه لزوم وارد کردن فشار بیشتر بر دولت پاکستان به مثابه یکی از حامیان اصلی طالبان، از سوی آمریکا نکته جدیدی نیست. از همان ابتدای اشغال افغانستان نیز شاهد بودیم که جرج بوش تلاش زیادی را برای همراه کردن ژنرال مشرف رهبر وقت پاکستان بخرج داد. اوباما نیز که سردرد پاکستان را به ارث برده بود، در نهایت تصمیم گرفت با زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی و بدون اطلاع مقامات پاکستانی، به خاک این کشور وارد شده و بن لادن را به قتل برساند. لیسا کورتیس (۵) معاون وزارت خارجه در امور آسیای مرکزی و جنوبی، مدتها پیش از این در نوشته ها و توصیه هایش تأکید کرده بود که باید با قاطعیت بیشتری با پاکستان برخورد کرد و از روش های گوناگون برای رام کردن این کشور بهره گرفت. عملیات نظامی پهبادهای آمریکا، و یا ترور رهبر طالبان ملا منصور خان و قتل بن لادن در داخل خاک پاکستان را میتوان نمونه هایی از سیاست های توصیه شده از سوی لیسا کورتیس قلمداد کرد. اما عملیاتی در این سطح، با تهدیداتی که اکنون ازسوی ترامپ اعلام می شود، قابل مقایسه نیستند و در حقیقت باید گفت که موضوع حضور طالبان در خاک افغانستان بیشتر یک بهانه است و آمریکا اهداف به مراتب بزرگتری را از این بازی خطرناک دنبال می کند. (پائین تر به این نکته خواهیم پرداخت). وارد کردن هندوستان به این دعوا، برای پاکستان قابل قبول نیست. بویژه به این دلیل که به نظر میرسد که نزدیکی آمریکا به هند و تهدید پاکستان از این طریق، از مدتی پیش در دستور کار وزارت امور خارجه آمریکا بوده است. بعنوان مثال آمریکا برای امتیاز دادن به هند، روز شانزدهم ماه جاری نام جریان موسوم به حزب المجاهدین را به فهرست سازمانهای تروریست افزود(۶) این جریان بنیادگرای اسلامی که در کشمیر فعال می باشد از سوی پاکستان ایجاد و تأمین نظامی لجستیکی می شود.
برای مقابله با تهدیدات آمریکا ، دولت پاکستان بلافاصله یک جبهه دیپلماتیک را به منظور تقویت موضع خود گشود. وزیر امور خارجه، محمد آصف قرار است به آمریکا سفر کند، معاون او تهمینه جانجوا سریعاً به چین رفت، و نخست وزیر شهید خاقان عباسی، به عربستان یعنی شریک اصلی این کشور در عرصه تروریست پروری سفر کرد. همزمان یک هیئت مشترک سیاسی نظامی خود را به روسیه فرستاد. در بیانیه وزارت امور خارجه پاکستان در توصیف دیدار نخست وزیر پاکستان با شاهزاده بن سلمان ولیعهد عربستان آمده است که این رهبران دو کشور موقعیت و مسائلی در حال شکل گیری در منطقه و جهان را مورد بحث قرار داده، همزمان در مورد سایر منافع مشترک خود نیز گفتگو خواهند کرد. در کنار تلاش برای جلب حمایت های بین المللی، دولت پاکستان از پشتیبانی وسیع جریانات داخلی نیز برخوردار شد. در داخل پاکستان نیز به نظر میرسد که لحن تحقیرآمیز و تهدیدهای رئیس جمهور آمریکا موجب برانگیختن احساسات ناسیونالیستی و ضدآمریکایی شده باشد. بعنوان نمونه عمران خان رهبر حزب میانه روی «حرکت انصاف» پاکستان اعلام کرد که آمریکا در سیاست خود در افغانستان شکست خورده و اکنون اجازه ندارد که بهای این شکست را از مردم پاکستان طلب کند. علاوه بر احزاب لیبرال پاکستان، جریانات بنیادگرای اسلامی نیز به دفاع از پاکستان و تهدید آمریکا برخاستند. مولانا سمیع الحق معروف به پدر معنوی طالبان روز پنج شنبه در یک کنفرانس مطبوعاتی، سخنان ترامپ را تهدید و اعلان جنگ آشکار علیه منافع و تمامیت ارضی پاکستان نامید و گفت که دولت پاکستان بجای موضع گیری صلح آمیز در برابر آمریکا، باید بابت این توهین ها، پاسخ دندان شکنی به این کشور بدهد.( ۷) در همین کنفرانس، رهبر جریان موسوم به حرکت المجاهدین نیز که بتازگی ازسوی آمریکا به عنوان یک جریان تروریستی شناخته شده است نیز شرکت داشت. فضل الرحمان خلیل بنیانگزار حرکت المجاهدین الاسلامی در یک حرکت نمایشی ازسوی دولت پاکستان و بدون هیچ ممانعتی، بطور علنی در کنفرانس یادشده شرکت نموده و اظهار داشت که "نباید مأیوس شد، اگر آمریکا در طول شانزده سال قادر به سرکوب طالبان در افغانستان نشد، پس به تنهایی در برابر ما چه کاری از عهده آنها برمی آید؟"( ۸)

تقویت صف بندی و جبهه گیری ها در منطقه!

ازمیان گفته ها و تهدیدات ترامب و سایر مقامات سیاسی نظامی آمریکا میتوان بروشنی دریافت که هدف اصلی از استراتژی جدید در آسیای جنوبی و مرکزی، پیش از همه تنگ کردن حلقه محاصره بر چین می باشد. چین هم اکنون بزرگترین شریک تجاری پاکستان محسوب می شود. پاکستان درعین حال یکی از بزرگترین خریداران سلاح و تولیدات جنگی همچون جنگنده و زیردریایی از چین می باشد. علاوه براین، دو کشور همکاری های گسترده ای در زمینه تولید تسلیحات و جنگنده های هوائی، صنعت هسته ای ازجمله ساختمان نیروگاه های چشمه و خوشاب در پاکستان بوسیله چین، صنعت فضائی و صنایع زیرساخت نظیر راه سازی، بنادر، سدسازی و امثالهم دارند. تنها در بندر گوادر در بلوچستان پاکستان در حاشیه تنگ هرمز، چین نزدیک به ۵۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری نموده است. گفته می شود که این بندر قرار است به عنوان پایگاه دریایی مورد بهره برداری قرار گیرد. علاوه براین چینی ها قصد دارند با براه انداختن طرح موسوم به "جاده ابریشم" که پاکستان نقشی محوری در آن را برعهده دارد، مسیر جدیدی را برای دستیابی به بازارهای اروپای ایجاد کنند. اگر به این نکات، رقابت های اقتصادی و تنش های میان چین و هند را نیز بیافزائیم، حساسیت و پیچیدگی اوضاع در این منطقه قابل فهم تر می شود. بدین ترتیب میتوان ادعا کرد که موضوع حضور نیروهای جهادی در خاک پاکستان و حمایت این کشور از آنها (که البته حقیقت دارد) بیش از هر چیز بهانه ای برای وارد کردن فشار بر متحد چین است، چرا که امروزه بر کسی پوشیده نیست که بزرگترین پشتیبان جریانات تروریستی در جهان، عربستان سعودی، یعنی متحد بزرگ آمریکا در خاورمیانه می باشد. اگر آمریکا واقعاً هدف مبارزه با تروریسم را دنبال می کرد، بقول جو بایدن معاون اوباما، قبل از همه باید به سراغ عربستان می رفت.
دولت چین نیز بخوبی از سیاست آمریکا در این زمینه مطلع است. بیهوده نبود که چین نخستین کشوری بود که تقریباً بلافاصله نسبت به سخنان ترامپ واکنش نشان داد و پشتیبانی قاطع خود از پاکستان را اعلام داشت. وزیر امور خارجه چین در سخنانی ضمن اعلام حمایت از پاکستان، مدعی شد که این کشور در صف مقدم مبارزه با تروریسم جهانی بوده است. پس از وزیر امور خارجه چین، نوبت همنای روسی او، لاورف بود که به انتقاد از سیاست میلیتاریستی ایالات متحده بپردازد. در پی اعلام این پشتیبانی های داخلی و خارجی، شخصیت های دولتی پاکستان نظیر احسن اقبال وزیر کشور با اعتماد به نفس بالایی به موضع گیری در برابر آمریکا برخاستند. احسن اقبال ضمن رد ادعای آمریکا مبنی بر حمایت پاکستان از تروریست ها و طالبان گفت "ما تلاش می کنیم که طالبان را برای گفتگو آماده کنیم" و اضافه کرد که همه کشورهای منطقه باید برای پایان دادن به تروریسم با هم گفتگو کنند. او ضمن تکرار سخنان سخنگوی وزارت امور خارجه چین مدعی شد که کشورش بیشترین موفقیت و سهم را در مبارزه با تروریسم داشته است.

به عبارت دیگر، روشن است که پاکستان با توپ پر وارد دعوا شده و بعید به نظر میرسد که براحتی حاضر به عقب نشینی در برابر آمریکا شود. روزنامه واشنگتن پست در تحلیلی در این رابطه، هشدار می دهد که سخنان ترامپ و تهدید به تحریم پاکستان ازسوی تیلرسون می تواند به نزدیکی بیش از پیش این کشور به بلوک چین، روسیه و ایران بیانجامد. واشنگتن پست همزمان بر روی این حقیقت تأکید می کند که پاکستان از حضور جریانات تروریستی در خاک خود منافع متعددی را دنبال می کند که ازجمله به نزاع این کشور با هند و نقش این جریانات در تقویت موضع پاکستان مربوط می شود. بدین ترتیب، تنها نتیجه گیری مسلم از راهبرد جدید آمریکا در مورد افغانستان، تشدید اوضاع شکننده و حساس این منطقه می باشد. منطقه ای که منافع چهار قدرت اتمی جهان در تضاد و تقابل با یکدیگر قرار گرفته و به بشکه باروتی می ماند که هر آن ممکن است منفجر شود.

اشغال افغانستان در زمان جرج بوش اگرچه بیش از هر چیز با انگیزه زمینه سازی برای اشغال عراق صورت گرفت، اما امروز با گذشت شانزده سال، استراتژیست های آمریکا به گونه دیگری به افغانستان می نگرند. تئوری پردازان پنتاگون و وزارت خارجه آمریکا با پی بردن به اهمیت سوق الجیشی و موقعیت استراتژیک جغرافایی این کشور در محاصره چین و روسیه (و متحد آنهاایران)، به دنبال جای پای محکمی در افغانستان هستند و به هیچ وجه حاضر به ترک این کشور نخواهند شد. با طالبان و یا بدون آنها در حکومت این کشور، دولت آمریکا حضور خود در افغانستان را دائمی خواهد کرد. در این مسیر، باید انتظار یک آینده خونین را برای مردم این کشور و چه بسا مردمان کشورهای همسایه را داشت. تنش زائی های آمریکا در منطقه درعین حال سودهای نجومی را برای شرکت های تسلیحاتی آمریکایی فراهم خواهد کرد. کمپانی هایی نظیر بوئینگ، ری تیان و لاکهید مارتین قادر خواهند بود که ازطریق فروش تولیدات خود به بزرگترین مشتری خود یعنی ارتش آمریکا و کشورهای منطقه مانند هند، بیش از پیش به ثروت های افسانه ای سهامداران خود بیافزایند. امید طراحان این استراتژی این است که همزمان بتوانند با تحمیل یک مسابقه تسلیحاتی به چین و روسیه، حداقل بخشی از قدرت رقابت این کشورها بویژه چین به مثابه بزرگترین رقیب اقتصادی خود را محدود سازند.
درعین حال، استعمارگران آمریکایی همانطور که ترامپ نیز در سخنان خود خاطرنشان ساخت، چشم بر ثروت های ملی افغانستان دوخته اند. گفته می شود که این کشور علاوه بر منابع عظیم گاز، غنی ترین منابع معدنی جهان را داراست و برای امپریالیسم آمریکا، غارت این منابع ثروت امری بدیهی و یک حق طبیعی محسوب می شود. ترامپ براین باور است که ثروت کشورهای مغلوب، به فاتحین جنگ تعلق دارد. او پیش از این بارها با صراحت و "صداقت" تحسین برانگیزی این باور را هم در مورد لیبی و هم در مورد عراق اعلام داشته است. اکنون نیز اعتراف می کند که با رئیس جمهور اشرف غنی در مورد بهره برداری از ثروت های افغانستان به توافق رسیده است. با توجه به عمق فساد حاکم بر دستگاه دولتی افغانستان، شکی نیست که در این میان خیری به توده ستم دیده این کشور نخواهد رسید. در یک کلام، استراتژی جدید ایالات متحده آمریکا تهدیدی جدی برای مردم این منطقه و صلح جهانی را به همراه خواهد داشت.
شنبه ۴ شهریور ۱۳۹۶ برابر با ۲۶ اگوست ۲۰۱۷

پانویس ها:

١-شبکه (NBC News) در گزارش خود در این رابطه، از کدورت میان ترامپ و وزیر دفاع خبر میدهد و اضافه میکند که ژنرال های کابینه و بطور کلی وزارت دفاع، و همچنین تیلرسون وزیر امور خارجه به همراه معاون رئیس جمهور یعنی مایک پنس، با پیشنهاد اخراج نیکولسون موافق نیستند. همزمان ژنرال مک مستر، که در پی اخراج حقارت آمیز ژنرال فلین، به عنوان مشاور امنیتی به ترامپ تحمیل شد، و همین طور سناتور لینزی گراهام عضو کمیسیون امنیت ملی سنا، هر یک در مصاحبه های جداگانه با (ام اس ان بی سی)، به دفاع از ژنرال نیکولسون پرداخته، وی را فردی اصلح برای فرماندهی قوای آمریکا در افغانستان نامیدند. سناتور گراهام در این رابطه هشدار داد:"چنانچه پرزیدنت ترامپ به حرف ژنرال هایی همچون نیکولسون و مک مستر گوش نکند و راه اوباما را درپیش بگیرد، افغانستان ازهم خواهد پاشید." حال به نظر می رسد که ترامپ به توصیه لینزی گراهام عمل کرده و زمام امور را به ژنرال هایش سپرده است. رجوع شود به مقاله زیر در تاریخ دوم آگوست:
Trump Says U.S. ‘Losing’ Afghan War in Tense Meeting With Generals.

٢-پاتریسیا گاسمن (Patricia Gossman) کارشناس ارشد سازمان دیده بان حقوق بشر در امور افغانستان در مطلبی که در سایت این سازمان (hrw.org) بزبان دری و تحت عنوان "برگشت باشکوه ولی آفت بار جنگسالار افغان"، چنین می نویسد: "ازحکمتیار مانند یک قهرمان استقبال گردید نه به عنوان یک جنگسالار تبعید شده ومتهم به جرایم جنگی که دنبال احیای قدرت گذشته خویش می باشد....برگشت وی یادآور این واقعیت تلخ است که چگونه رهبران گروه های ملیشه افغانستان به دنبال قدرت بیشتر هستند و درحالیکه مانع تامین عدالت برای متضررین و قربانیان شان میشوند. دولت اشرف غنی نه تنها جنایتکاران جنگی همچون ژنرال دوستوم و حکمتیار را بدلیل گذشته خونبارشان تحت پیگرد قانونی قرار نمی دهد، بلکه تحت عنوان آشتی ملی و صلح زیر پای آنها فرش سرخ پهن می کند. در طرح آمریکایی صلح و آشتی ملی در افغانستان، جایی برای عدالت و پاسخگویی به جنایات جنگی وجود ندارد.

٣-رجوع شود به سایت تلوزیون طلوع نیوز در یوتوب به زبان دری (tolonews.com) کنفرانس مطبوعاتی ژنرال جان نیکولسون و هوگو لورنس.

٤-گزارش سازمان عفو بین الملل تحت عنوان:
SYRIA - "I WON'T FORGET THIS CARNAGE". CIVILIANS TRAPPED IN BATTLE FOR RAQQA
گزارش این سازمان در رابطه با عملیات نظامی آمریکا و نیروهای موتلف آن در نبرد رقه در سوریه، تصویر دردناکی از آینده ای که در انتظار مردم افغانستان است، به نمایش می گذارد.
دوناتلا روورا (Donatella Rovera) تنظیم کننده این گزارش، آمریکا را ازجمله به استفاده از بمب های خوشه ای و فسفر سفید متهم می کند. وی می گوید "مدتها پیش این واقعیت برای همگان روشن شده بود که داعش از غیرنظامیان بعنوان سپر انسانی استفاده می کند و با مین گذاری و قتل شهروندانی که قصد فرار دارند، جلوی خروج آنها از منطقه جنگی را می گیرد. با این حال آمریکا با بهره گیری از سلاح های نه چندان دقیق مانند آتش توپخانه و بمباران هوائی، تعداد زیادی از غیرنظامیان را که گروگان داعش هستند، بدون آنکه بین آنها و نیروهای داعش تبعیضی قائل شود، به قتل می رساند...ژنرال تاونسند فرمانده قوای ائتلافی آمریکا در رقه، صریحاً اعلام کرده که هر قایقی را که قصد خروج از شهر را داشته باشد نابود خواهد کرد، یعنی حتی مردمی که سعی می کنند با قایق از طریق رودخانه از شهر خارج شوند، با آتش توپخانه به قتل می رسند" در همین رابطه باید اشاره کرد که به اعتراف نیروهای ائتلاف، تنها در فاصله چهارم تا ششم ماه ژوئن امسال، در جریان ٣٥ حمله این نیروها، ٦٨ قایق پناهندگان نابود شده و ٢١ نفر از غیرنظامیانی که قصد فرار از شهر رقه را داشته اند به قتل رسیده اند. همین سیاست را در جریان "آزادسازی" موصل نیز شاهد بودیم. استفاده از سلاح های کشتارجمعه، از نوع قانونی و غیرقانونی آن، بمباران های بی وقفه و بدون تبعیض تروریست ها و ساکنان غیرنظامی، محاصره طولانی شهرها و نابودی ساختارهای مدنی و اقتصادی، بمباران و نابودی بیمارستان ها تحمیل قحطی و مرگ مردم غیرنظامی بخاطر گرسنگی و نبود إمکانات اولیه پزشکی و آذوقه و غیره، نتایج استراتژی نظامی آمریکا برای نابودی داعش در عراق و سوریه بوده است. این استراتژی که همزمان ازسوی متحد آمریکا یعنی عربستان سعودی در یمن نیز بمار گرفته شده و امروزه یمن را به گفته سازمان ملل به بزرگترین فاجعه انسانی معاصر تبدیل کرده، قرار است در افغانستان بکار گرفته شود. این همان راهبرد نبوغ آمیز رئیس جمهور آمریکا و یا به قول سی ان ان، ژنرالهای ترامپ، برای افغانستان.

٥-لیسا کورتیس علاوه بر مقامش در وزارت امور خارجه آمریکا، یکی از تئوریسین های اتاق فکری بنیاد هریتیج نیز میباشد:
Lisa Curtis focuses on U.S. national security interests and regional geopolitics as senior research fellow on South Asia in The Heritage Foundation’s Asian Studies Center.

او ازجمله سال گذشته در یکی از نوشته
های خود توصیه می کند که آمریکا موضوع حمله تروریستی در کشمیر هندوستان را به عنوان بهانه ای برای اعمال فشار به پاکستان مورد بهره برداری قرار دهد. کورتیس در این نوشته به نقش پاکستان در حمایت از جریانات تروریستی همچون لشکر طیبه و لشکر محمد اشاره می کند:
After Attack on Indian Army, U.S. Response to Crisis Must Focus on Pakistani Support of Terror. Sep/۲۰۱۶

٦-گزارش بنیاد دفاع از دمکراسی ها:
Foundation for defense of democracies/longwarjournal.org: The US Department of State added Hizbul Mujahideen (HM) to its list of Foreign Terrorist Organizations

٧-طلوع نیوز (tolonews.com)

٨-واشنگتن پست تاریخ ٢٢ آگوست:
Analysts say Trump's warning to Pakistan could backfire


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست