سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

علل عدم پیروزی نامزد حزب کمونیست روسیه در انتخابات ریاست جمهوری-اردشیر قلندری


اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲٨ اسفند ۱٣۹۶ -  ۱۹ مارس ۲۰۱٨


 انتخابات ریاست جمهوری در روسیه به مورخه 19.03.2019 با شمارش بخش عمده ارا به نفع پوتین رئیس جمهور فعلی به پایان رسید. من در مقاله؛ کارزار انتخابات ریاست جمهوری در روسیه! بصراحت نوشتم که پوتین به پیروزی خواهد رسید.
اما چرا مردم روسیه، در بیست و اندی سال گذشته، با کاستن از نیروی چپ به وزن نیروهای راست افزوده اند. آیا در دوران حکومت سوسیالیستی شوروی، اندیشه سوسیالیستی مورد تنفر عموم قرار داشت؟. آیا واقعا مردم شوروی از سوسیالیسم واقعا موجود گریز پا بودند؟. نتایج رفراندوم 17 مارس 1991 که 77.85% مردم رای مثبت به ساختار اقتصادی- اجتماعی نظام موجود در ان بازه از زمان دادند، بنظر پاسخی است کافی، جامع، بدون هرگونه اما و اگر.
استفاد از تکنولوژی دستکاری شعور اجتماعی، یکی از عمده علل در این امر ویژه است. در این حالت تمام ابزار های دولت، با استفاده نابرابر از امکانات، به سود یکی از رقبا، فعال می گردد، سیستم با فونکسیون توانمند خود، با فرافکنی، افتراء، نمایش فیلم ها و برنامه های هدفدار، کشیدن کلیسا به بحثها، خریدن شخصیت های سلبریتی، توان اندیشیدن رای دهنده، تعمق و انتخاب میان منافع و نفع اجتماع (در واقع خود) را بشدت سلب نموده، طوری که در فرایند زمان انتخاب او تحت تاثیر بمباران اطلاعات سمت دهنده توان تشخیص سره از ناسره را از دست میدهد. در چنین حالتی زرق و برق اخبار با صحنه ارایی های حرفه ای، شخص در حالتی بسان استاز فرو می افتد، نسبت به حوادث اطراف و مقابل خود منفعل میشود، زمانی که به سمت صندوق رای میرود، سیستم انتخاب خود را به او تلقین نموده است. ترامپ، روحانی.... برایند انتخاب چنین فونکسیونی میباشند.
در نخستین دور انتخابات ریاست جمهوری یلتسین، پس از فروریزی اتحاد شوروی، ریگان یکی دیگر از دشمنان سوگند خورده اتحاد شوروی، نامزد هارترین بخش الیگارشی امریکا، پیروز انتخابات ریاست جمهوری در امریکا، هیاتی از مجرب ترین کارشناسان دستکاری شعور واجدین شرایط را به روسیه وقت فرستاد. همزمان، معرف ترین هنرمندان اتحاد شوروی، نویسندگان، اهنگ سازان... دست به کار شدند. سطح تبلیغات چنان بالا گرفت، که تمامی دستاوردهای شوروی، در این بازه از زمان به دشمن ناسیونالیسم روس تبدیل، بلشویسم و ایدهای ان به صف دشمنان روس بزرگ پیوست، در طرد "اثرات بلشویسم" کوچک و بزرگ فعال شدند. انتخابات تمام شد، یلسین پیروز، روسیه جولانگاه امپریالیسم امریکا و غرب شد.
شکل تبلیغات از ان بازه تا به امروز بر همین مبنا می چرخد. دولت حاکم، با برنامه ای مشخص، بسیج انواع سازمانهای نظرسنجی، پول و فشار میدان را یکجانبه تسخیر خود در میاورد. بیهوده نیست که صدر حزب کمونیست روسیه، گنادی زیوگانوف در خطاب به مردم روسیه میگوید: "هیچ اشاره ای به برابری شرایط انتخابات وجود ندارد. جنگی واقعی علیه پاول گرودی نین به راه افتاده است. 90 % برنامه های تلویزیونی در مورد وی دارای خصلتی تحریک کننده و کثیف میباشد. اشکارا حتی بمراتب بدتر از سالهای سیاه 90 فرافکنی و توطئه می کنند. حزب کمونیست تا به این لحظه حدود 70 شکایت و نامه به کمیته انتخابات ارسال کرده است. هیچیک از انها بررسی نشده است". البته تعداد شکایات پس از انتخابات دال بر تخلف تا به این لحظه از 1500 نسخه گذشته است.
مشهورترین روزنامه نگاران، مجریان تلویزیون، بخش عمده برنامه ها را به نمایش "کارها"، رفت و امدهای پوتین و سخنرانی های عمومی وی اختصاص دادند. برنامه ها طوری تنظیم شدند، که به بیننده، تصور زندگی در بهشت، با رودهای شیر و عسل... متجلی می شد، از بدهی بابت مسکن، از بیکاری، فحشا، اعتیاد .... خبری نبود. فراموش شد که بقول صدر حزب کمونیست "اینک بیش از بیست سال مارا با داستان روسیه "نوین" فریب داده اند. بلشویک ها در چنین فرصتی موفق به ایجاد شوروی، ریشه کن سازی بیسوادی، ایجاد صنایع و علم قدرتمند، پیروزی بر فاشیسم شدند. دولت امروز با چه دستاوردی به انتخابات میاید؟ تقریبا نصف مردم روسیه زیر خط فقر قراردارند، تخریب اقتصاد ملی، اشفتگی در روح و جان مردم گذاشته است. کار نیست. در بیمارستانها و مدارس جا نیست. ناتو در استانه خانه ماست. در عوض رکوردار میلیاردهای دلاری، معتادها و جنایتکاران هستیم. انشقاق جامعه شکلی خطرناک بخود گرفته است".
در چند سطر گفته زیوگانوف فاجعه واقعیت زندگی در روسیه نهفته است. سردمدار این فاجعه رژیم حاکم روسیه در قامت الیگارشی حاکم میباشد. همین ساختار فکری در خاورمیانه نیز عمل می کند، بمب باران، تخریب، ویرانی، مرگ مردم عادی (از کودک تا بزرگ سال) سوریه. حزب کمونیست در برابر چنین فجایایی قد راست کرده، برای راه پیشرفت، سازندگی، سوسیالیسم روزامده شده پیکار میکند. اما، طبق رول جوامع سرمایه داری، اندیشه های مخالف سرمایه داری، در اشکال گوناگون سرکوب میگردند، حزب کمونیست روسیه نیز از ان مستثنی نیست.
من همچنین "طرح بیست ماده ای حزب کمونیست روسیه برای انتخابات" را ترجمه کردم. در طرح فوق، واقعیات انکار ناپذیر دیگری ترسیم شده است، که روسیه امروزی با ان گریبان گیر است. با دقیق شدن به طرح فوق، الیگارشی حاکم کشور را بفروشنده مواد اولیه تبدیل نموده، که منبع سوداوری برای مشتی محدود شده است. برپایه طرح فوق، اگر مساله موجود در روسیه در آینده نزدیک برطرف نگردد، الیگارشی حاکم در زیاده خواهی های خود از جامعه، در پی تحریمات ضد انسانی امپریالیستهای غرب و سایر فشارهای جهانی، این کشور را به باد فنا خواهد سپرد.
پرسش چرا نماینده حزب کمونیست با طرح فوق پیروز انتخابات نشد؟. اولا؛ حزب حامی پوتین "حزب روسیه واحد"، مدت هاست که مُبلغ ترویج اندیشه های خالص روس، برتری این نژاد، بمثابه افرینندگان پیشاتمدن... هست، که گویا در دوران حکومت اتحاد شوروی، در راستای ترویج برادری و برابر ملل، انترناسیونالیسم پرولتری، جایگاه و توان هدایت جهان توسط روس بزرگ را سرکوب کرده است، برگشت به ان سیستم فکری شکستن کمر روس بزرگ میباشد. دومآ؛ وانمود سازی مبارزه بی امان با آمریکای جهانخوار، که تنفر از ساختار اقتصادی – اجتماعی ان در مردم تا حدی میتوان گفت، نهادینه شده است. سوما؛ الحاق کریمه به روسیه، تقویت توهم توانمندی روس بزرگ. چهارم؛ دخالت در سوریه، تبلیغ سودمندی این سیاست برای خلق بزرگ روس. پنجم؛ تبلیغ تقسیم روسیه، به کشورهای کوچکتر که خودبخود با درپیش گرفت گسترش ناتو، به نزدیکی مرزهای روسیه سیاستی کاملا محتمل از سوی امپریالیسم امریکااست، عمده دلایلی است که بخوبی از انها بهره سیاسی حاصل میشود.
همه اینها با انضمام برخی موارد بزرگ و کوچک تبلیغاتی محض، بهمراه دستکاری شعور اجتماعی، تحت تاثیر شوهای پرهزینه، موجب شد، که رای دهنده انچه را که حقیقتا می توانست، اوضاع و احوال اقتصادی- اجتماعی کشور را بطور بنیادی متحول کند، نادیده گرفت، به پای صندوقهای رای شتافت، به نماینده الیگارشی روسیه رای داد. امری که در شش سال آینده، زندگی فلاکت باری برای مردم روس بهمراه خواهد داشت.
پرواضع است، که سیاست دخالت در امور کشورهای خاورمیانه، ایران... برهمین مبنا ادامه خواهد داشت، رقابت بر فروش سلاحهای تسلیحاتی افزایش یافته، زمین و زندگی همه موجودات در خطرنابودی بیشتری قرار خواهد گرفت. در آینده نزدیک فشارهای بیشتری بر کشور از سوی امپریالیسم غرب اعمال خواهد شد، سطح زندگی در کشور تنزول بیشتری خواهد کرد. سطح بیکاری، کاهش نرخ دستمزد، فشار به طبقه کارگر و زحمتکشان بیشتر خواهد شد. برپایه تحریکات کشورهای ارتجاعی منطقه، امکان اغتشاش در شهرهای بزرگ روسیه بسیار محتمل خواهد بود. روابط خانمان برانداز روسیه با ایران همچنان بنفع الیگارشی دو کشور ادامه خواهد یافت.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست