سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آرامش در شبه جزیره کره و پیامدهای جهانی آن! - نجف (کاوه) مهدی پور


اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۹ ارديبهشت ۱٣۹۷ -  ۲۹ آوريل ۲۰۱٨


کشور کره شمالی با مرکزیت پیونگ یانگ در بخش شمالی جنوب شرق آسیا واقع شده است، از جنوب به کره جنوبی، از شمال و شمال غربی به چین و در شمال شرق با روسیه و از شرق به دریای ژاپن محصور می شود، همسایگی با شوروی سابق و فدراسیون روسیه و نزدیکی به چین از امتیازات این سرزمین برای رقبایی همچون آمریکا است! تا قبل از سال ۱۹۰۵ ، شبه جزیره کره تحت نام امپراتوری کره شناخته می شد؛ لیکن در سال ۱۹۰۵ این سرزمین به تصرف ژاپن درآمد و حدود ۵سال بعد بخشی از سرزمین ژاپن معرفی شد! شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم منجر به جدایی مجدد این سرزمین گردید؛ بخش شمال آن به تصرف اتحاد سوسیالیستی شوروی و بخش جنوبی آن در تصرف ایالات متحده آمریکا در آمد ولی هرکدام از حکومتها مدعی حاکمیت بر کل سرزمین شدند ، این موضوع باعث شد تا در سال ۱۹۵۰جنگ سختی بین دوکره صورت پذیرد و به تبع آن کشورهای چین و آمریکا مستقیما وارد جنگ شدند؛ چین از پیونگ یانگ و آمریکا از سءول حمایت به عمل آوردند ، بیش از یک ملیون نفر در این جنگ کشته شدند که سهم آمریکایی ها بسیار زیاد بود ، زیرساخت ها و تاسیسات شبه جزیره کره به کلی نابود گردید و در نهایت این جنگ در سال ۱۹۵٣ به پایان رسید و با وساطت سازمان ملل و طی کنفرانسهای یالتا و پوتسدام ، کره به دوکشور شمالی و جنوبی تقسیم و مدار ٣٨ درجه شمالی به عنوان مرز بین دوکره معین گردید؛با اعلام آتش بس و خاتمه جنگ ، هرگز بین دو طرف قرارداد صلح نوشته نشد و تا کنون شرایط جنگ بر دو کشور حاکم بود، کیم ایل سونگ (ت ۱۹۱۲) که از سال ۱۹۴٨ به عنوان رهبر کره شمال شناخته شد تا سال ۱۹۹۴رهبری کره شمالی را بر عهده داشت و کره شمالی طی این دوران به کشوری منزوی تبدیل شده بود که با فروپاشی شوروی ، این انزوا شدت بیشتری یافت ؛ در این دوران با نزدیکی به شوروی و چین و تکیه بر ایدءولوژی جوچه ( خود اکتفایی) شرایط سختی را سپری نمود ، این کشور که به صورت تک حزبی اداره می شود هنوز نشان داس و چکش در کنار قلموی معروف کره را بر محصولات نظامی و نماد حزب خود دارد هرچند که طی اصلاحاتی خود را از مکاتب سوسیالیستی به دور نمود و از طرفی از نظر سیاسی و اجتماعی مردم به سه طبقه تقسیم شده اند و معیار این تقسیمات دوری و نزدیکی به حکومت و حزب و رهبر این کشور است؛ بعد از مرگ رهبر کبیر کره شمالی در سال ۱۹۹۴ ، پسرش کیم جونگ ایل به رهبری انتخاب شد ، با مرگ کیم جونگ ایل در سال ۱۹۱۲ ، پسر کوچکتر او یعنی کیم جونگ اون به رهبری کره شمالی انتخاب گردید. اون که میراث دار پدرش بود راه وی را ادامه داد و با روی کار آمدن رهبر جوان کره شمالی تنش در شبه جزیره کره افزایش یافت، شرایط جنگی و رقابت و تنش در این بخش از جهان به سبب دخالتهای قدرتهای بزرگ موجب میلیتاریزه شدن پیونگ یانگ شده است، علیرغم تحریمهای سخت اقتصادی از سوی آمریکا و سازمان ملل بر این کشور و شرایط بسیار بد اقتصادی، این کشور حیات خود را در توانمند سازی نظامی دنبال نموده است ؛ وجود معادن غنی سنگ اورانیوم و تهدیدات مستمر آمریکا و بهره گیری از تکنولوژی چین و روسیه به عنوان رقبای قدرتمند غرب، موجب روی آوری پیونگ یانگ به صنعت هسته ای و به تبع آن تکنولوژی نظامی اتمی گردید ، روی آوری به ساخت موشک به منظور دفاع و تهاجم به دشمنان با کلاهک هسته ای از نیازمندی های حیاتی پیونگ یانگ بود که این استراتژی در سال ۲۰۰۶ و در زمان کیم جونگ ایل عملیاتی شد؛ در سال ۲۰۰۹ ، ایل دومین آزمایش اتمی خود را انجام داد و علاوه بر ایجاد تنش و هراس در منطقه موجب تشدید تحریمها بر پیونگ یانگ شد ؛ یک سال بعد از روی کار آمدن کیم جونگ اون و در سال ۲۰۱٣ ، این کشور سومین آزمایش اتمی خود را انجام داد و رهبر جوان کره شمالی با این کار جدیت و اقتدار خویش را در منطقه به رخ آمریکا، کره جنوبی و ژاپن کشانید! چهارمین آزمایش اتمی کره شمالی در سال ۲۰۱۶ و بالاخره پنجمین آزمایش اتمی پیونگ یانگ در سال ۲۰۱۷ صورت پذیرفت که با پرتاب موشک بالستیک قاره پیما ، علاوه بر سءول و توکیو ، واشینگتن دچار شوک و نگرانی شدید گردید و این در حالی بود که کره شمالی اعلام کرد که تمام نقاط آمریکا در تیر رس موشکهای اتمی پیونگ یانگ است ! مدارای روسای جمهوری آمریکا از جمله باراک اوباما با کره شمالی، اعتماد به نفس قابل قبولی به مقامات پیونگ یانگ از جمله رهبر این کشور داده بود؛ آزمایش اتمی و موشکی اخیر کره شمالی که مقارن با سال اول ریاست جمهور دونالد ترامپ بود بیش از هر زمان دیگر ، دنیا را به کابوس جنگ هسته ای نزدیکتر ساخت تا جایی که ترامپ و اون به تهدید همدیگر پرداختند و آن هم با منطقی به نام بمب اتم که جهان را به شدت نگران ساخت ! به این ترتیب امنیت جهانی با مخاطره روبرو شد ، اقتصاد جهانی متاثر از این تنشها دچار تزلزل گردید؛ از یکسو کیم جونگ اون به عنوان رهبری کم تجربه و جوان و از سویی دیگر دونالد ترامپ مسن ترین رءیس جمهور تاریخ آمریکا اما فاقد تجربه ی شخصی و به عنوان مردی غیر قابل پیش بینی ، بیش از هر زمانی دیگر، دنیا را به لبه ی پرتگاه جنگ اتمی کشانده بودند، فضای ترسناک موجود، ضمن به آماده باش درآوردن قدرتهای بزرگ ازجمله روسیه ، چین و اروپا، باعث شد تا آنان به منظور جلوگیری از جتگ ،خواستار خویشتن داری دو طرف شوند ، ژاپن و کره جنوبی بیش از هر کشور دیگری دچار ترس و وحشت گردیدند و به این شرایط واکنش نشان دادند و مواضع خویش را آشکار نمودند ، انگلیس فارغ از اتحادیه اروپا لفظا به اعلام حمایت از آمریکا وارد موضوع شد! این در حالی بود که غرب در منطقه خاورمیانه و در سوریه مشغول رویارویی با محور روسیه ، ایران و تا حدودی چین بود که اهمیت این رویارویی غیرمستقیم بعد از بحران اوکراین و شبه جزیره کریمه در مرتبه بسیار بالایی قرارداشته و دارد ! هرچند که در ظاهر، جهان در شرایط اضطرار نشان داده نشد لیکن این فضای پر تنش و پر التهاب تجربه ای است که بعد از جنگ جهانی دوم کمتر دیده شده است ، تنها جنگ دو کره در سال ۱۹۵۰ ،و بحران کوبا در سال ۱۹۶٣ یادآور این وضعیت می باشد ! علاوه بر موضوع سوریه ، بحث ناتمام برجام و خروج احتمالی یکجانبه آمریکا از این برنامه جامع اقدام مشترک ، بر پیچیدگی شرایط حاکم بر روابط بین الملل افزوده بود، لذا برای برون رفت از این شرایط حاد بین المللی ، همه ی قدرتهای جهان در یک تعامل اجباری بر آن شدند تا به بحران پیش آمده (موضوع کره شمالی )خاتمه دهند؛ تشدید تحریمهای پیونگ یانگ ، نگرانی شدید رهبر کره شمالی از تهدیدات اتمی ترامپ،نگرانی آمریکا از پیش دستی اتمی کره شمالی در حمله به ایالات متحده، ترس آمریکا و اروپا از گسل فعال سوریه به عنوان جبهه دوم در غرب آسیا و نزدیکی اروپا به معرکه، خویشتن داری ژاپن و کره جنوبی به منظور کاهش حساسیت ها، همکاری چین و روسیه در متقاعد کردن رهبر کره شمالی با هدف پایان بحران از طریق مسالمت آمیز، همگی از شاخصه ها و عوامل فروکش کردن بحران در شبه جزیره کره است که این امر منجر به دیدار مایک پامپءو ( وزیر خارجه پیشنهادی ترامپ ) با رهبر کره شمالی و فراهم کردن مقدمات دیدار ترامپ و اون گردید! از طرفی سفر هیاتی بلند پایه با همراهی خواهر رهبر کره شمالی در جریان مسابقات ورزشی المپیک زمستانی به کره جنوبی و دیدار با مون جایه این، موجبات دیدار رهبران دو کشور را فراهم نمود که این امر منجر به دیدار تاریخی صبح جمعه این و اون در منطقه مرزی پان مون جوم گردید! دیداری بسیار دوستانه که بر اساس آن توافقات اولیه ای صورت پذیرفت ؛ طرفین توافق کردند که تا پایان سال ۲۰۱٨ پایان وضعیت جنگ بین دو کشور را اعلام نمایند، همچنین دو طرف بر سر کاهش تسلیحات در شبه جزیره کره به توافق رسیدند و در بخشی از این بیانات آمده است که هدف مشترک پیونگ یانگ و سءول خلع سلاح هسته ای شبه جزیره کره است! و این جدای از موارد مورد توافق احتمالی ترامپ با اون خواهد بود! سازمان ملل متحدو کشورهای مختلف از جمله چین و روسیه از این فضای مثبت استقبال کردند! آمادگی کره شمالی برای متوقف ساختن برنامه های موشکی و هسته ای و از سر گیری مذاکرات موجب امید به بر قراری صلح در شبه جزیره کره و به تبع آن صلح جهانی خواهد شد ، پیش بینی می شود در صورت تداوم مذاکرات و دستیابی به توافق همه جانبه، اولا روابط کره شمالی با همسایگان به روابطی تقریبا دوستانه منجر شود، ثانیا به مرور تحریمهای سخت و نفسگیر از کره شمالی برداشته شود و به دنبال آن گشایش اقتصادی خوبی برای این کشور ایجاد گردد، سوما، برای مدتها خطر جنگ در این بخش منتفی می شود و براین اساس اقتصاد منطقه و اقتصاد جهانی به شرایط بهتری ارتقاء یابد ، ناگفته پیدا است که غول اقتصاد آسیا با پیشقراولی چین با سرعت و اعتماد بیشتری به صعود ادامه خواهد داد و از طرفی بستن پرونده هسته ای پیونگ یانگ موجب خواهد شد تا ترامپ با فراغت بال بیشتری به موضوع برجام و موضوع هسته ای ایران بپردازد ، آرامش در شبه جزیره کره و آسودگی خاطر واشینگتن از تامین امنیت منافع ملی آمریکا و هم پیمانانش در شرق آسیا بیش از پیش موجب نگرانی تهران خواهد بود ! به زبانی دیگر ایران تنها کشوری خواهد بود که از این رویداد متضرر خواهد شد ؛ شاید عده ای خصوصا در داخل ایران بر این باور باشند که مختومه کردن پرونده هسته ای پیونگ یانگ در حکم کلیدی باشد که قفل برنامه اتمی ایران را خواهد بست و بر این اساس نگارنده باور دارد که اولین گام ترامپ ، خروج یکجانبه از برجام در دهه ی پایانی اردیبهشت است و گامهای بعدی آمریکا در اختیار ترامپ خواهد بود و ایران کاری جز مدارا و التماس به اروپا و خواهش از روسیه و چین نخواهد داشت بدیهی است که جنگیدن ترامپ در یک جبهه ( خاورمیانه و غرب آسیا) به مراتب آسانتر ، کم هزینه تر و پیروزمندانه تر تصور شود!

* نجف (کاوه) مهدی پور کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای ، صاحب امتیاز و مدیر مسءول هفته نامه باختر زمین 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست