سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

جنبش اعتصابی موفق و سراسری یکماهه (گامهای بعدی در همین دوره) - رحمان حسین زاده


اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۷ مهر ۱٣۹۷ -  ۱۹ اکتبر ۲۰۱٨


روز یکشنبه ٢٢ مهر ماه، رانندگان کامیون و کامیونداران با تحمیل بخشی از مطالبات خود به دولت و صاحبان کار پایان اعتصاب سراسری و قدرتمند خود را اعلام کردند. همانروز اعتصاب سراسری معلمان در سراسر کشور آغاز و به مدت دو روز با خواسته های برحق وصدای رسا، گسترده و محکم ادامه پیدا کرد. یادمان باشد، قبل از این دو اعتصاب، در بیست و یکم شهریور، اعتصاب عمومی مردم کردستان با موفقیت به کار خود پایان داد. در پایان اعتصاب معلمان، فورا بازنشستگان سراسر کشور، حرکت اعتراضی خود را در تهران سازمان دادند. به این ترتیب در فاصله ٢١ شهریور روز اعتصاب عمومی مردم کردستان، تا روز ٢٢ مهر روز پایان اعتصاب رانندگان کامیون و آغاز اعتصاب معلمان، سه اعتصاب بزرگ و قدرتمند وبا خصلت سراسری، و دهها اعتصاب و تحرک اعتراضی دیگر را در مراکز کارگری، دانشگاهها و دیگر محیط های اعتراضی تجربه کردیم. درست در یک ماه شاهد جنبش اعتصابی بزرگی در فضای مبارزاتی سراسر کشور بودیم. این تجربه و دستاورد مهمی است. نقطه عزیمت این جنبش اعتصابی سراسری اساسا شوریدن اردوی کار ایران علیه وضع موجود، حاکمیت موجود با برجسته کردن دو رکن اساسی خواسته ها و مطالبات فراگیر دهها میلیونی شهروندان جان به لب رسیده جامعه ایران است. اعتصابات و جهش اعتراضی علیه اولا فقر و فلاکت و تعرض معیشتی سرمایه داری حاکم و جمهوری اسلامی و ثانیا ، علیه استبداد و سرکوب و نبودن آزادیهای سیاسی و نبودن حرمت و کرامت انسانی میلیونها میلیون شهروندان جامعه است. این دو محوراساسی خواسته های نیروهای اعماق جامعه و بخشهای وسیع مردم ناراضی، پیوند دهنده اعتراض و مبارزه و اعتصاب اکثریت عظیم دهها میلیونی شهروندان جامعه است. این موج اعتراض توده ای از دی ماه ٩٦ شروع شد و تا به امروز، هفته به هفته و ماه به ماه گسترش و تعمیق و رادیکالیزه تر شده است. معنای نقطه عطف نامیدن خیزش دی ماه سال گذشته و شروع تغییر تناسب قوای مبارزاتی از جمله در همین اعتصابات قدرتمند و سراسری یک ماهه اخیر خود را نشان داده است. البته این هنوز آغاز کار است و اعتصابات شکوهمند و سراسری یک ماهه اخیر جلوه های بزرگ خیزشی دگرگون کننده در آغاز انقلابی دگرگون کننده و سرنوشت ساز قابل انتظار در مسیر تعیین تکلیف قطعی با نظم جهنمی سرمایه و جمهوری اسلامی است.
دستاوردهای تاکنون:
اگر سرعت تحولات اجازه دهد، جمع بندی همه جانبه تری از اعتصابات بزرگ و بی نظیر تاکنونی لازم است. اما تا همین جا عجالتا بر این جنبه های درخشان جنبش اعتصابی و سراسری یک ماهه اخیر میتوان تاکید کرد: نه فقط اعتصاب موردی و محلی، بلکه جنبش اعتصاب در کل کشور و سراسری، دست از کار کشیدن هماهنگ صدها شهری و چند میلیونی، به عنوان عمل مستقیم توده ای و اراده واحد جنبش برخاسته از اعماق جامعه، به حرکت جاری و جا افتاده در جدال طبقاتی و مبارزاتی صحنه جامعه تبدیل شده است. سراسری شدن اعتراض و اتحاد و اعتصاب و یکی شدن اراده میلیونی از پیشرویهای مهم این دوره است. چنین جهش مبارزاتی، در شرایط ممنوعیت تشکلهای مستقل کارگری و توده ای و یا تحمیل محدودیتهای فراوان به اندک تشکلهای حق طلب کنونی، بدون پاپیش گذاشتن رهبران و فعالین رادیکال و جسور در محل امکانپذیر نبوده و نیست. در نتیجه جلو آمدن صدها رهبر و فعال محلی مبتکر و مبلغ و سازمانده و به هم پیوسته در شبکه مبارزاتی رهبران و فعالین مبارزات جاری، دستاورد مهم دیگر جنبش اعتصابی، اعتراضی این دوره است. اینها سرمایه های بزرگ تداوم جدال طبقاتی مبارزاتی جاری گاه نهان و اکنون عمدتا آشکار جامعه و لوکوموتیو به جلو سوق دادن قطار جنبش انقلابی به حرکت در آمده در مسیر پرپیچ و خم قابل انتظارآینده هستند. ابتکارات این نسل از رهبران و فعالین اعتصابات و اعتراضات کنونی ما را به دستاورد مهم دیگراین دوره، یعنی سازماندهی بالای موجود در بطن این مبارزه سراسری میرساند. بدون ارتباطات ایجاد شده و سازماندهی موثر، بدون استفاده موثر از امکانات نوین ارتباطی و بهره مندی موثر از شبکه های اجتماعی، اعتصاب و اعتراض سراسری صدها شهری و چندین و چند روزه ممکن نیست. ارزش این مساله زمانی برجسته تر میشود که فشار و سرکوب و بازداشت فعالین این اعتصابات و مبارزات به طور مستمر درجریان بوده و تنها در یک مورد بالاتر از ٢٥٠ راننده اعتصابی، هنوز در زندانند و حتی با تهدید به اعدام جلادان اسلامی به اصطلاح "قوه قضاییه" روبرو بوده و اما این زورگوییها مانع از ابتکارات و سازماندهی این جنبش و اعتصابات سراسری نشده است. دستاورد غیر قابل انکار دیگر جنبش اعتراضی، اعتصابی یکساله و یکماهه اخیر رادیکالیسم ریشه گرفته از توقعات اردوی کار ایران، برگرفته از نیازهای فوری کارگران، محرومان، زنان و مردان کارکن حقوق پایمال شده و نسل جوان پرتوقع جامعه است. خیزشی که از دی ماه سال گذشته به میدان آمد، با نفرت و انزجار و خشم علیه فقر و فلاکت و بیکاری و تبعیض و نابرابری زبان گشود. علیه بانیان و جانیان تحمیل کننده این وضع ناهنجار، یعنی حاکمان نظم سرمایه و کلیت جمهوری اسلامی شوریدند. با شفافیت اعلام شد، "اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا" و به این ترتیب نشان داده شد، این جنبش و تحرک امید بسته به کش و قوس درون نظام و نیمه کاره و نیمه راهه ای نیست که گوشه چشمی به "استحاله چیها، اصلاح طلب و اعتدالگراها و از جنس جنبش سبز و بنفش و سیاه" وصل شده به آکروبات بازی درون نظام و حتی این جناح و آن جناح بورژوازی امید بسته به لطف قدرتهای بزرگ و دسته راستیهایی امثال ترامپ و متحدانش باشد. این جنبشی چپ گرا و متکی به نیروی اردوی کار و عجین شده با خواست و آرزوهای رادیکال نیروی اجتماعی اعماق جامعه است و بر بنیاد دیگری شروع شده و تاکنون هم رادیکال و رادیکالتر شده است. کاراکتر رادیکال و چپ گرایانه خیزش این بار بر تارک این حرکت نصب شده است.
چنین کاراکتر رادیکال، حق طلبانه و آزادیخواهانه موجب توجهات و حمایتهای وسیع در داخل و خارج و در سطح بین المللی شده است. این جنبه نیز از دیگر دستاوردهای این دوره جنبش آزادیخواهانه و برابری طلبانه کارگران و مردم ایران است. هر چند کل ظرفیتها و امکانات حمایتی و همبستگی عملی هنوز بکار نیفتاده و باید برای بکار انداختن آن آستینها بالا زده شود.
گامهای بعدی در همین دوره:
چشم انداز امید بخشی وجود دارد. اما نیروی فعاله و مبتکر میطلبد در مسیر تحقق این چشم انداز بیدریغ تلاش کند. این رسالت و وظیفه رهبران و فعالین رادیکال و کمونیست در محل، در مراکز کار و مبارزه ودر اعتصابات و در جنبش اعتراضی اعتصابی جاری و وظیفه نیروهای چپ و کمونیست متعهد و مسئول و دخیل در قبال جنبش و مبارزه اردوی کار ایران است. در این راستا و در همین دوره گامهای زیر را باید برداشت.
الف: جنبش اعتصابی جاری را میتوان و باید گسترش داد. اعتصاب میرود به قالب مهم ابراز وجود کارگری و توده ای تبدیل شود. خصلت سراسری سه اعتصاب بزرگ یکماهه اخیر به ما میگوید، ظرفیت سراسری کردن این حرکت در سراسر کشوردر جنبشها و مراکز و رشته های مختلف کار و مبارزه موجود است. به ویژه میتوان تصور کرد، اگر جنبش کارگری گام بلند خود را بردارد و اعتصاب سراسری کارگری شامل همه مراکز کار و به ویژه مراکز کلیدی کارگری به صحنه بیاید، به طور واقعی دوره فلج شدن کارکرد سرمایه و جمهوری اسلامی فرا میرسد. مثالی دیگر از جمله در صورت وقوع اعتصاب سراسری دانشجویان و دانشگاهیان و مراکز آموزشی در برگیرنده نسل جوان پرشور، عرصه به طور جدی بر جمهوری اسلامی تنگ خواهد شد. طبیعی است در کنار تلاش برای گسترش اعتصابات سراسری، تظاهراتها و انواع ابتکارات مبارزاتی با محوریت مبارزه علیه فقر و بیکاری و تبعیض و نابرابری و آپارتاید جنسی و علیه استبداد و اختناق و سرکوب و با خواست آزادی زندانیان سیاسی در ابعاد سراسری بیش از پیش موضوعیت جدی دارد. برای گسترش اعتصابات و اعتراضات در قالب سراسری باید بکوشیم.
ب- تشکل توده ای و شوراها را باید ایجاد کرد: بر بستر تپش مبارزاتی گسترده کنونی، باید اتحاد و همبستگی محکم و پایدار را در قالب ایجاد تشکلهای کارگری و توده ای نهادینه کرد. در هر مرکز کار و رشته کارگری، در عرصه بیکاری، در جنبش معلمان، بازنشستگان، پرستاران، در دانشگاه و مراکز آموزشی در هر محله و شهر و مکان اجتماع مبارزاتی بخشهای مختلف اردوی کار ایران دوره پایه گذاشتن تشکل توده ای و به طور مشخص ایجاد شوراها است. قدم پیش گذاشتن کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز برای ایجاد شورا گام تعیین کننده ایست که میتواند در کل جنبش کارگری و در مبارزات اردوی کار ایران تکثیر شود. ایجاد شوراها به عنوان ابزار اعمال اراده مستقیم و ابزار مبارزه کنونی و فردابه عنوان ارگان اعمال قدرت و به دست گرفتن اداره امورجامعه از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این راستا گامهای محکمی باید برداریم.
ج- رهبری سراسری و رادیکال سوسیالیستی را باید تامین کرد: تضمین پیشروی جنبش اعتراضی و انقلابی کنونی، سراسری کردن اعتراضات و اعتصابات جاری در گرو تامین رهبری سراسری رادیکال و سوسیالیستی است. این حرکتی است که نبردکنان و در متن این مبارزه پر پیچ و خم به دست داده میشود.به نظرم تلفیقی از عروج رهبران رادیکال و سوسیالیست در جنبش کارگری و جنبشهای اجتماعی رادیکال در داخل و ایفای نقش نیروهای سوسیالیست و کمونیست متحزب و متشکل پاسخگوی نیازهای گرهی جدال طبقاتی در جریان، میتواند منجر به تامین رهبری سراسری رادیکال و سوسیالیستی در ابعاد اجتماعی شود. برافراشتن پرچم سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و ارائه آلترناتیو سوسیالیستی شفاف، میتواند محور همکاری و همگامی رهبران و فعالین کارگری و توده ای و نیروهای چپ و کمونیست به منظور تامین چنین رهبری سراسری باشد. برگزاری کنفرانس استکهلم به ابتکار بخشی از نیروهای چپ و کمونیست و از جمله حزب ما، حزب   حکمتیست و بیانیه آن و پیام روشن آن به طبقه کارگر ایران برای ایفای نقش تاریخی اش در این دوران سرنوشت ساز گام اولیه و مهمی است که همه رهبران و فعالین کارگری و اجتماعی رادیکال و سوسیالیست و جریانات چپ و کمونیست میتوانند حول آن همگام شوند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست