سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

۲۰۰۰ کشته در سال به دلیل حوادث ناشی از کار، همسانسازی و اعتراض بازنشستگان - نسان نودینیان


اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲٣ بهمن ۱٣۹۷ -  ۱۲ فوريه ۲۰۱۹


دو هزار کشته در سال به دلیل حوادث ناشی از کار، بخشی از صحبتهای اکبر شوکت (عضو هیئت امنای سازمان تأمین اجتماعی) است که در ارتباط با بحران صندوق اجتماعی و افزایش سن بازنشستگی از ٣٠ سال به ٣٥ سال گفته بود. اکبر شوکت میگوید: «همین الان در کشور ١٨ هزار حادثه رانندگی داریم؛ حداقل ٥ هزار نفر جزو کسانی هستند که با مرگ فرد تحت پوشش تامین اجتماعی قرار می‌گیرند، ٢ هزار کشته در سال به دلیل حوادث ناشی از کار در کشور وجود دارد که این‌ها را به حال خود رها کرده و فکری برای کاهش آن نکرده‌ایم؛ جان نیروی انسانی برای ما اهمیتی ندارد؛ بعد به فکر اصلاحات پارامتریک برای کاهش بحران صندوق تامین اجتماعی می‌افتیم».
«طرح اصلاحات پراسنج (پارامتریک) قانون تامین اجتماعی» که در مجلس اسلامی پیش کشیده شده است، چندین ماده از قانون تامین اجتماعی از جمله تبصره ماده (٧٧)، تبصره (١)‌ ماده (٢٨)‌ و مواد (٧٥) و بند (٣) ماده (٨٠)، ماده (٧٦)، قانون معافیت از پرداخت حق بیمه سهم کارفرمایی تا میزان (٥) نفر کارگر، قانون بازنشستگی در مشاغل سخت و زیان‌آور و قانون بیمه کارگران ساختمانی را دستخوش تغییراتِ اساسی می‌کند. این طرح اگر که برای کاهش بحران بیمه های اجتماعی رونمایی شده، اما با توجه به مشکلات عمیقتر و پایدارتری که کل حکومت اسلامی سرمایه درآن قرار دار، با چالشهای درونی و با اعتراضات وسیع، «بیرون از دایره محافل خودی» توسط کارگران و بازنشستگان، روبرو شده.
بحران صندوقهای مالی حکومت اسلامی تازه نیست. این بحران و کسر بودجه و نرسیدن به مشکلات کارگرانی که در حوادث کار معلول و از کار افتاده شده اند یا خانواده های کارگران و کارمندانی که در اثر حوادث ناشی از کار جان خود را از دست میدهند، پیشینه ای بیش از دو دهه دارد. در دزدیهای میلیاردی از صندوق های بیمه اجتماعی و برداشتن هزینه های کلان توسط دولت از منابع بیمه های اجتماعی، پولهایی که کارگران و کارمندان به بیمه های اجتماعی پرداخت کرده اند، منشا اصلی بحران بیمه های اجتماعی است. طبق صحبتهای خودی های این نظام، دولت ١٨٠ هزار میلیارد تومان به سازمان تامین اجتماعی بدهکار است، و به گفته خودشان؛ «اگر همین بدهکاری پرداخت شود، سازمان تامین اجتماعی مشکلی نخواهد داشت». درد کارگران و چند میلیون نفر از بازنشسته ها که بجای رفاه و آسایش و بهره مندی از دوره بازنشستگی، بجای تفریح و ورزش و بالابردن توان سلامتی و قدرت بدنی در خیابانهای تهران و شهرها هر روز در سرما و گرما در مقابل مجلس اسلامی و نهادهای دولتی به تظاهرات و راه پیمایی مشغولند تا حقوق های ناچیرشان را بموقع پرداخت کنند، روشن است.
دو هزار کشته در سال به دلیل حوادث ناشی از کار، یکی از عمیقترین مشکلات کارگران در حکومت اسلامی سرمایه است. دو هزار کشته در سال به دلیل حوادث ناشی از کار، امری ساده نیست. این بیانگر کیفرخواست طبقه کارگر علیه حکومت اسلامی سرمایه در کارخانه ها و مراکر تولیدی است که علیه فساد و دزدی های نجومی و برای امنیت و رفاه و تامین شرایط شغلی و معیشتی پرچم اعتراض را بدست گرفته است. ٢ هزار کشته در سال به دلیل حوادث ناشی از کار یعنی تبدیل محل کار کارگران به قتلگاهی که دولت و سرمایه داران در ایران برای کارگران ایجاد کرده اند.
شرایط سخت و نا امن کار هر روز جان عده ای از کارگران را مورد مخاطره قرار میدهد. هر روز موارد متعددی از آسیب دیدن و یا کشته شدن کارگران بر اثر عدم وجود امکانات ایمنی در گوشه و کنار این جامعه مصیبت زده اتفاق میافتد که تنها تعداد کمی از آنها ثبت و یا منتشر میشود.
دو هزار کشته در سال به دلیل حوادث ناشی از کار، و رها کردن خانواده های کارگران بدون تامین اجتماعی مکفی و بالای خط فقر فاجعه انسانی است که در نظام های دزد و فاسد سرمایه داری عصر حاضر از جمله در حاکمیت حکومت اسلامی سرمایه دیده میشود.*


همسانسازی و اعتراض بازنشستگان
بازنشستگان می‌گویند: مدت ٢ سال از اجرای همسان‌سازی و افزایش پلکانی حقوق‌ها می‌گذرد و هنوز هیچ اتفاق خاصی در معیشت بازنشستگان نیفتاده است. واقع‌نگر باشید! افزایش پلکانی حقوق نمی‌تواند مشکلات بازنشستگانی که بعد از سی سال تلاش و خدمت، دو میلیون تومان هم دریافتی ندارند، حل کند!
پیام اعتراض بازنشستگان روشن و شفاف است: زندگی زیر خط فقر را نمیپذیریم، به شرایط حقوقی و معیشتی مان اعتراض داریم. در یک دهه گذشته اعتراضات بازنشستگان علیه دولتهای حکومت اسلامی هر روز ادامه داشته. بازنشستگان با پیگیری و در اشکال اعتراضاتی رادیکال علیه وضعیت معیشتی و حقوق های پایین تر از خط فقر دست به اعتراض زده اند. بازنشستگان به اصلاح تبصره   ماده (٧٧) اعتراض دارند. نکته مورد انتقاد این است که فرض کنید اگر شما ٢٠ سال پیش از بازنشستگی حقوقی یک دهم حقوق فعلی خود می‌گرفتید، آن حقوق هم در میانگین حقوق‌های شما لحاظ خواهد شد. مثلا اگر همین امروز حد نهایی این اصلاحیه اجرا شود و شما امروز ٢ میلیون تومان حقوق می‌گیرید، از حقوق ٢٠ سال پیش شما که مثلا ٦٠ هزار تومان بوده است تا به امروز در میانگین حقوق محاسبه خواهد شد و این موضوع طبیعتا رقم مستمری بازنشستگی را کاهش خواهد داد. به این اعتبار کاهش حقوق های بازنشستگان خطر جدی اجرایی کردن طرح مجلس اسلامی است. دولت روحانی بجای پرداخت ١٨٠ هزار میلیارد تومان بدهی هایش به سازمان تامین اجتماعی آشکارا همراه با مجلس اسلامی میخواهند طرح ریاضت کشی اقتصادی و پایین آوردن حقوق ها را برای تقویت بنیه مالی و پایداری منابع صندوق‌های بازنشستگی اجرایی کند.
بازنشستگان در حداقل دو سال اخیر بارها در تجمعات اعتراضی خود اجرای فوری وغیرپلکانی همسان سازی حقوق شان را خواستار شده اند. ربیعی گفته: « ٣٥هزار میلیارد تومان بار مالی ناشی از کاهش قدرت بازنشستگان بوده که امسال توانستیم ٢٢٠٠ میلیارد تومان آن را جبران کنیم و هنوز راه درازی در پیش داریم». معنای این آمار آن است که همسان سازی حدود ١٦ سال طول می کشد و«پلکان ها» چنان نفس گیر است که جانی برای بازنشسته ای نمی گذارد. می خواهند یک نسل کامل از بازنشستگان را با تیغ آخته فقر و گرسنگی رهسپار گورستان کنند تا با قطره چکانی حق بالا کشیده شده آنها را به آنها بازپس بدهند.
در تجمعات اعتراضی بازنشسته ها میگویند «منزلت و معیشت مناسب حق مسلم ماست». این خواست بیان امیال و آرزوهای چند میلیون بازنشسته است. بازنشسته ها باید با منزلت و معیشت مناسب و مکفی زندگی دوران سالمندی را سپری کنند. چگونگی برخورد و یا تعامل با دوران سالمندی مهم است. ایجاد امید به زندگی در میان سالمندان، بالا بردن کیفیت و شرایط اقتصادی و اجتماعی، ملاک رابطه نظام حاکم با سالمندان و بازنشسته ها است. در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی اغلب سالمندان به دلیل شرایط نامطلوب اقتصادی ناچار به حضور در بازار کار می شوند. با وجود اینکه انتظار می رود بازنشستگی با دوران استراحت و خروج افراد از فعالیت‌های اقتصادی همراه باشد، اما دغدغه های آزارد دهنده مالی و نداشتن درآمد کافی در دوران کهولت و بازنشستگی دوچندان میشود. افزون بر این، عدم پرداخت حقوق ها برای مدتهای طولانی، ناتوانی از تامین معیشت، رفاه و تفریح سبب فشارهای روحی و جسمی خواهد شد.
فراهم آوردن شرایطی که بتواند وضعیت مالی بازنشسته ها را بهبود بخشد، ایجاد شرایطی که بازنشسته ها بتوانند اوقات خود را به نحو موثر و مثبت پر کنند و نیز ایجاد محیطی آرام که بتواند فرد را از دغدغه های مادی و روحی دور سازد، مهمترین نیازهای سالمندان و بازنشستگان هستند. جمهوری اسلامی بجای ایجاد این شرایط، با پرداخت نکردن حقوق و مستمری بازنشستگان، و با ایجاد پائین ترین خدمات پزشکی و درمانی عملا دشمنی و ستیز عمیقی با سالمندان و بازنشسته ها را در کارنامه سیاه خود دارد. این نظام ضد بازنشسته ها و سالمندان است.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست