Welcome to Palestine
رابرت فیسک
- مترجم: محمدعلی اصفهانی
•
مسلمان های خاورمیانه، چه قدر مزاحم و دردسر آفریینند! اوّل، ما از فلسطینی ها می خواهیم که دموکراسی را در آغوش بگیرند. و بعد، آن ها به یک حزب قلّابی ـ حماس ـ رأی می دهند. و حماس هم در یک جنگ کوچک داخلی پیروز می شود و بر سراسر غزّه تسلّط می یابد. آن وقت، ما غربی ها باز می خواهیم که با رییس جمهوری بی اعتبار فلسطین ـ محمود عبّاس ـ مذاکره کنیم
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۹ خرداد ۱٣٨۶ -
۱۹ ژوئن ۲۰۰۷
آنچه می خوانید، فارسی شده و جمع و جور شده ی خلاصه ی مقاله ی رابرت فیسک در شماره ی ۱۶ ژوئن روزنامه ی انگلیسیIndependent است.
به نظر می رسد که این، باید نیاز گریز از دهشت آنچه امروز بر فلسطین و لبنان می گذرد باشد که این گزارشگر سرشناس و پرتجربه و سرد و گرم های بسیار چشیده ی انگلیسی امور خاورمیانه را هم به سوی طنزی چنین تلخ سوق داده است.
۲۹ خرداد ۱۳۸۶
۱۹ ژوئن ۲۰۰۷
محمد علی اصفهانی
www.ghoghnoos.org
مسلمان های خاورمیانه، چه قدر مزاحم و دردسر آفریینند! اوّل، ما از فلسطینی ها می خواهیم که دموکراسی را در آغوش بگیرند. و بعد، آن ها به یک حزب قلّابی ـ حماس ـ رأی می دهند. و حماس هم در یک جنگ کوچک داخلی پیروز می شود و بر سراسر غزّه تسلّط می یابد.
آن وقت، ما غربی ها باز می خواهیم که با رییس جمهوری بی اعتبار فلسطین ـ محمود عبّاس ـ مذاکره کنیم.
امروز «فلسطین» ـ اجازه بدهید که این گیومه ها را به دور کلمه ی فلسطین نگاه بداریم ـ دو تا نخست وزیر دارد... به خاورمیانه خوش آمدید!
ما با چه کسی می توانیم مذاکره کنیم؟ با چه کسی باید حرف بزنیم؟ ما می بایست طبعاً از ماه ها پیش با حماس مذاکره می کردیم و حرف می زدیم. امّا ما حکومتی را که مردم فلسطین، در یک انتخابات دموکراتیک، برگزیدند دوست نداشتیم.
ما خیال می کردیم که مردم فلسطین به «الفتح» و رهبران فاسد آن رأی می دهند. امّا آن ها به حماس رأی دادند٭ که از به رسمیّت شناختن اسراییل اجتناب می کند؛ و به قرارداد کاملاً بی اعتبار شده و رنگ و رو باخته ی اُسلو ملتزم نیست.
هیچکس در میان ما غربی ها نپرسیده است که از حماس انتظار دارد که کدام اسراییل را به رسمیّت بشناسد. اسراییل سال ۱۹۴۸ را؟ اسراییل بعداز سال ۱۹۶۷ را؟ اسراییلی را که کولونی های پهناور، برای یهودیان، و فقط برای یهودیان، در سرزمین اعراب ساخته است و خواهد ساخت؟ با بالا کشیدن بیشتر از ۲۲ درصد «فلسطین»؟
و حالا ما امروز مایلیم که با آژان وفادار خودمان، آقای محمود عباّس «مُدِره» مذاکره کنیم. «مدره» به روایت بی بی سی، سی ان ان، و فاکس نیوز.
با مردی که یک کتاب ۶۰۰ صفحه یی در باره ی قرارداد اُسلو نوشته است بدون آن که حتّی یکبار هم کلمه ی «اشغالگری» را به کار برده باشد...
یک «رهبر» که ما می توانیم به او اعتماد کنیم. چرا که او کراوات به گردن می بندد و به کاخ سفید می رود و همه اش چیزهای خوبْ خوب می گوید.
فلسطینی ها به حماس به خاطر این رأی نداده اند که یک «جمهوری اسلامی» بخواهند... آن ها برای این به حماس رأی داده اند که از فساد سازمان الفتح ِ آقای محمود عبّاس ، و پوسیدگی و تباهی روزافزون «دولت فلسطین» خسته شده بودند.
(...)
در همه جای خاورمیانه، قصّه، همین قصّه است:
ما حمید کرزای را در افغانستان حمایت می کنیم؛ در حالی که او جنگسالاران و سلاطین مواد مخدّر را در کابینه ی خود نگاه می دارد. (و از طرف دیگر، ما واقعاً متأسّفیم از این که این همه شهروندان عادّی و بی گناه افغانی را در «جنگ علیه تروریسم» سلّاخی می کنیم. در سرزمین های متروکه...)
ما عاشق حسنی مبارکِ مصری هستیم که هنوز شکنجه های او در حقّ اعضای «اخوان المسلمین» که اخیراً در خارج از قاهره دستگیر شده اند تمام نشده است و او همچنان در حال شکنجه ی آن هاست. و مقام ریاست جمهوریش از حمایت های گرم خانم ـ بله: خانم ـ خانم جرج دبلیو بوش برخوردار است. و تقریباً با اطمینان می شود گفت که جانشینش هم پسر خودش ـ جمال ـ خواهد بود...
(...)
ما، به شاه عبد الله، پادشاه سلطنت مطلقه ی اردن، و به همه ی پرنس ها و امیران خلیج فارس عشق می ورزیم. مخصوصاً به آن هاییشان که کمپانی های اسلحه سازی ما تا به آن حد به آن ها رشوه پرداخته اند که حتّی «اسکاتلندیارد» هم ناچار شده است که تحقیقات مربوط به این امر را متوقّف کند. به فرمان نخست وزیر ما.
بله. من می توانم بفهمم که جرا نخست وزیر ما گزارش های مستقل را در باره ی آنچه او با غرابتی ظریف، «خاورمیانه»اش می خواند دوست ندارد.
چه قدر کنترل خاورمیانه، راحت تر می بود اگر عرب ها ـ و ایرانی ها ـ از سلاطین و «شاه» ها و پرنس های مورد علاقه ی ما حمایت می کردند! از کسانی که پسران و دخترانشان در آکسفورد و هاروارد تحصیل کرده اند.
(...)
ولی حالا امروز، غزّه به حماس تعلّق دارد. دولتمردان ما، در اینجا، چه خواهند کرد؟
ـ آیا بزرگان قوم، در اتّحادیّه ی اروپا، در سازمان ملل متّحد، در واشنگتن، و در مسکو، حالا باید با مردم فلکزده ی نمک به حرام ناسپاسی که به حماس رأی داده اند، مذاکره کنند؟ (نترسید! آن ها قادر نخواهند بود که با یکدیگر دست بدهند.)
ـ و یا بزرگان قوم، ناچار خواهند بود که از فلسطین فقط کرانه ی رود اردن را به رسمیّت بشناسند؟ و محمود عبّاس، تکدست قابل اعتماد از یک جفت دست را؟ در حالی که حماس، هم پیروز انتخابات تمام فلسطین است؛ و هم پیروز نظامی غزّه.
البتّه، هر دو طرف را یکسان لعنت کردن، آسان است. و این، کاری است که ما، در مورد تمام خاورمیانه انجام می دهیم.
آخ اگر رییس جمهوری سوریه، بشار اسد نمی بود! (و خدا می داند که در آن صورت چه آلترناتیوی جای او را پر می کرد.)
آخ اگر محمود احمدی نژاد دیوانه کنترل ایران را به دست نمی داشت! (اگر چه او واقعاً سر یک موشک اتمی را از ته آن تشخیص نمی دهد.)
آخ اگر لبنان، یک حیاط خلوت دموکراسی، از جنس باغ های درپشتی ما، مثلاً بلژیک یا لوکزامبورگ می بود!
امّا نه. این خاورمیانه یی های مردم آزار، به آدم های قلّابی رأی می دهند؛ از آدم های قلّابی حمایت می کنند؛ عاشق آدم های قلّابی هستند؛ و مثل ما مردم متمدّن غربی رفتار نمی کنند.
بنابر این، چه باید بکنیم؟
ـ حمایت از اشغال مجدّد غزّه شاید.
مطمئنّاً، ما از اسراییل انتقاد نخواهیم کرد. و نیز همچنان همیشه، مهر و محبّت خود را نثار پادشاهان و پرنس ها و رییس جمهوری های نامحبوب خاورمیانه خواهیم ساخت. تا زمانی که سرانجام، همه چیز مثل بادکنک، توی صورتمان بترکد.
و آن وقت، ما ـ همانطور که قبلاً در مورد عراقی ها هم گفته ایم ـ خواهیم گفت:
ـ این مردم، لایق فداکاری و عشق ما نیستند.
ما، با کوتای یک دولت منتخب مردم چه می توانیم بکنیم؟
-----------------------------------------------------------------
٭ در مورد حماس و چگونگی انتخاب آن توسّط مردم فلسطین ـ از جمله ـ می توانید به گفتگویی مراجعه کنید که روزنامه ی لوموند، در ۱۲ فوریه ی ۲۰۰۶ با محمود درویش انجام داده بود؛ و در همان ایّام ترجمه یی از آن را در چند سایت، از جمله خود سایت ققنوس منتشر کردم. و این سخن او که:
«من از نا آگاهی عمومی غرب بر مقوله ی اسلامیسم، هراسانم. انواع مختلف اسلامیسم وجود دارد... اگر بخواهیم یک مثال برنیم، سَلَفی ها و حماس، بسیار با هم تفاوت دارند... حماس، در درجه ی اوّل، یک حرکت ناسیونالیستی است. یک حرکت ناسیونالیستی با یک نگاه مذهبی. امّا غرب، به اسلامیسم، به عنوان یک مجموعه ی همگون، و به عنوان یک "بلوک"، نگاه می کند...»
ماجرای کاریکاتور ها، و انتخابات فلسطین
گفتگوی لوموند با محمود درویش:
www.ghoghnoos.org
|