فاصله‌ی «چپ» با امپریالیسم آمریکا


هادی پاکزاد


• آیا استفاده از بلندگوی آمریکا برای اهداف ضد استثماری و ضد استعماری «چپ» سودمند است؟ آیا با این کار به توده‌هایی از مردم که ناآگاهانه و به دلیل فشارهای نا به حقی که بر آن‌ها تحمیل می‌شود و در انتظار معجزه‌ی آمریکایی از نوع عراق و افغانستان به‌سر می‌برند... چراغ چشمک‌زن نشان داده نمی‌شود؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۹ تير ۱٣٨۶ -  ٣۰ ژوئن ۲۰۰۷


زمانه‌ی ما چه نقش‌ها و تصاویر گوناگون و ناهماهنگی‌ را از همه چیز و همه کس نشان می‌دهد که گاهی اوقات طاقت را طاق می‌کند و چاره‌ای باقی نمی‌گذارد که آدمی حرفش را بزند!!
نمی‌دانم برای این‌که حرف زده شود؛ لازم است از آمدن اورتگا، چاوز، کاسترو... به ایران و آن همه حرف‌ها و سخن‌ها، مثال آورد و یا این‌که حرف را بدون اشاره به هر موضوع دیگری، رک و آشکار ابراز کرد و قضاوت را از دوستان خواست؟
بهتر است به‌جای گشتن به دنبال پیدا کردن تناقض‌ها در رفتار و عمل‌ها، به همان اصل قضیه پرداخته شود که مهم درک و حل معانی است و نه یافتن آتو برای له کردن یک‌دیگر... که این کار را تشنه‌لبانی انتظار می‌کشند که مایلند بدون پرداختن کم‌ترین هزینه‌ها؛ چپ را با مشغول‌سازی به خود، خرد و خمیر سازند!!
و اما اصل حرف: «حضور چپ در صدای آمریکا، برای چپ چه پیامی را ارایه می‌دهد؟ و برای آمریکا چه قدر و قیمتی دارد؟»
بر کسی شک و تردید نیست که آمریکا بر اساس منافع ویژه‌ی خود، از برجستگان چپ برای مصاحبه و گفتگو دعوت به عمل می‌آورد تا چند دقیقه‌ای هم که شده، آن برنامه‌های بیش از بیست و چهار ساعته‌اش را، به‌هرحال، با مطرح‌های چپ امروز ایران پر کند تا با هنرمندی تمام با یک تیر ده‌ها نشان را هدف‌گیری کرده باشد! و جالب این‌جاست که همین چپ‌ها می‌دانند که آمریکا دشمن شماره‌ی یک بشریت است و می‌دانند که این انحصارات غول‌آسا هستند که در جای جای این کره‌ی زمین حضور اختاپوسی خود را اعمال می‌کنند تا نکبت جنگ و کشتار، فقر و بیماری و گرسنگی و انواع و اقسام تضادهای ملی وعقب‌ماندگی‌های فرهنگی و خلاصه هرچه زشت و کثیف است را به‌وجود آورند. آنان می‌دانند که همه‌ی این‌ها ارمغان همین انحصاراتی است که بی‌وقفه دارند جهان را مطابق دلخواه خود می‌سازند.
چپ می‌داند که همین انحصارات، برای نابودسازی جهان هزینه می‌کند و برای براندازی کشورها با ابزارهای مکانیکی و مصنوعی، مانند تزریق میلیون‌ها دلار و اگر مثل عراق و افغانستان لازم باشد با تزریق میلیاردها دلار... می‌کوشند تا دموکراسی خودشان را به‌خورد ملت‌ها بدهند... پس چگونه است که «چپ» به پاسخ‌گویی مجری صدای آمریکا می‌نشیند و از فاصله‌ی دور هم که شده... با شتاب و عجله حرف‌هایش را که در این مقطع زمانی با امیال آن انحصارات هماهنگی پیدا می‌کند، بر زبان می‌آورد؟!!
اگر استدلال چنین باشد که شرایط اختناق و خفقان موجود اجازه نمی‌دهد که «چپ» دیدگاه‌هایش را ابراز کند و او ناگزیر است تا از هر وسیله‌ای برای ابراز وجود کمک بگیرد؛ بسیار غم‌انگیز‌تر و غیر مستدل‌تر و سئوال‌برانگیزتر می‌شود! زیرا در هیچ یک از آموزه‌های «چپ» نیامده‌است که استفاده از هر وسیله‌ای برای رسیدن به هدف مجاز است. چنین اندیشه‌ای، ویژه‌ی ماکیاولیست‌هاست که رسیدن به مقاصد غارت‌گرانه را به هر شیوه و طریقی جایز می‌دانند.
دوستان چپ باید توجه داشته باشند که آمریکا، نه دوست آن‌ها است و نه دوست ملت ایران و نه دوست هیچ ملت دیگری... آمریکای (امپریالیسم) حقیقتا دشمن شماره‌ی یک تمام خلق‌های جهان است. تا زمانی که کمونیست‌ها و مارکسیست‌ها متوجه نباشند که آمریکا بیش از هر چیزی که به تصور آید زالو است... تا زمانی که درک نشود که آمریکا می‌تواند یلتسین‌ها را در قلب یک کشوری که قبلا سوسیالیستی می‌نامیدندش، پرورش دهد، این امکان را بدهند که آمریکا، در ذاتش نیست که از روی لطف و مهر با کسی گفتگو و مصاحبه کند!! این امپریالیسم که می‌تواند به سادگی بن‌لادن‌ها را پر و بال دهد و ده‌ها صدام حسین را بیافریند و به خاک سپارد... حتما و بی‌شک در نزدیکی به هر کسی دامی گسترده پهن کرده است و به‌ویژه و به‌طور تاریخی کینه‌ای ماندگار از چپ دارد که در هر زمان که توانسته بیش‌ترین زهرش را نسبت به «چپ» ریخته است که این تورش برای «چپ» بسیار ریز بافته شده است که اگر کسی در آن اسیر شود، دیگر امکان رهایی و نجات برایش امکان‌پذیر نخواهد بود! و شما عزیزان بهتر می‌دانید که کمونیست‌کشان، در ایران، شیلی، اندونزی، عراق و در هر گوشه‌ای از این جهان پر از درد و مرگ برای طبقات ستم دیده، توسط امپریالیسم جهانی و به ویژه امپریالیسم آمریکا صورت گرفته که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم عمل کرده است.
چپ اگر بخواهد «چپ» باشد... قبل از هر کاری باید نکبت حقیقی و واقعی امپریالیسم را درک کند و هرگز نخواهد، حتا زمانی که در چنگال رژیم و به ناحق گرفتار می‌شود، حقوق بشر امپریالیسم به نجاتش بشتابد!! – توجه کنیم که شورای حقوق بشر سازمان ملل با حقوق بشر امپریالیسم آمریکا تفاوت ماهوی دارد.
آیا استفاده از بلندگوی آمریکا برای اهداف ضد استثماری و ضد استعماری «چپ» سودمند است؟ آیا با این کار به توده‌هایی از مردم که ناآگاهانه و به دلیل فشارهای نا به حقی که بر آن‌ها تحمیل می‌شود و در انتظار معجزه‌ی آمریکایی از نوع عراق و افغانستان به‌سر می‌برند... چراغ چشمک‌زن نشان داده نمی‌شود؟
معقول به‌نظر می‌رسد که در شرایط موجود باید هم از تنگناها و فشارها و شیوه‌های غیر دموکراتیک داخلی گفت و فریاد برآورد که روز به روز توده‌های مردم را چه از نظر اقتصادی و معیشتی در فشار قرار داده و چه از نظر حقوق اجتماعی در حوزه‌ها‌ی آزادی‌های مربوط به حقوق انسانی تمام مردم و به‌ویژه زنان، کودکان ، بازنشستگان و... هم از فشار بی‌وقفه‌ی امپریالیسم پرده برداشت که بر اثر منافع جهانی‌اش تشنه‌ی جنگ است و می‌خواهد که کشور ما را به سرنوشت دیگر کشورهای هدف دچار سازد. در این باره نیز باید مردم و حاکمان را هشیار کرد که با عملکردهای خود موجب پربارتر کردن جیب کلان امپریالیست‌های صاحبان اسلحه سازی را فراهم نکنند و هشیار باشند که چرا فروش تسلیحات در منطقه به بیش از دو سه برابر افزایش پیدا کرده است و نفع آن به چه کسانی رسیده است؟
«چپ» اگر بتواند همان‌طور که تاریخ حضور و وجودش گواهی می‌دهد، بر سر حقوق خلق‌ها و توده‌های زحمتکش پای فشارد؛ چاره‌ای ندارد تا امپریالیسم را مرتبا افشا کند و عوامل خودآگاه و ناخودآگاه داخلی را که در مسیر فریب او گام برمی‌دارند هشیار نماید.
در پایان، با این استدلال که هرکس نظری دارد، اعتقاد چنین است که با هیچ بهانه‌ای گفتگو و مصاحبه با صدای آمریکا نمی‌تواند به نفع توده‌های مردم ما باشد. گفتگویی که می‌بایست پاسخ‌گوی سئوال کننده بود... و پاسخ دهنده نتواند ازآن رسانه‌ی به اصطلاح آزاد که آزادانه بودجه‌ای هفتاد و پنج میلیون دلاری را در خدمت دارد!؛ آزادانه حرف‌های خودش را که در جهت نفی آن رسانه است بزند.