«هم میهنی» ها، زیاد نگران نباشند!


الف. ع. خ


• تیتر امیدوارانه ای که برای روزنامه نگاران "هم میهن" انتخاب نموده ام به این دلیل است که تا می توانند صبر پیشه کنند! چون "معرکه انتخابات" پیش رو (اسفند ۸۶) حتما به بلندگوهایی چون "هم میهن" که "آحاد مرجع" جامعه را به میدان بکشد به شدت برای سهامداران شرکت مذکور [حکومت] مورد نیاز است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱٣ تير ۱٣٨۶ -  ۴ ژوئيه ۲۰۰۷


قبل از آغاز سخن بهتر است یادآور شوم:
"توقیف" هر روزنامه ای در هر کجای عالم به معنای توقیف افکار و اندیشه های عده ای است که بنابه هر دلایلی، ضرورت انتشار آن اندیشه ها را تشخیص می دهند و آن را حق خود می دانند. از این نظر خبر توقیف هر روزنامه ای برای آنانکه به "آزادی انتشار اندیشه ها" باور دارند، خبر خوشایندی نیست.
این نکته نیز قابل کتمان نیست که انتشار روزنامه ها در ایران بنابه خواست و سلیقه صاحبان "قدرت" و برای انتشار اخبار و اندیشه های آنان، مجوز انتشار می یابند! اما عده ای با قبول تمام ضوابط و معیارهای دست و پا گیر صاحبان قدرت! علاوه بر انتشار اخبار و دیدگاههای آنان! در لابلای آن دیدگاهها و خبرها اقدام به انتشار دیدگاههای خود نیز می کنند.
تصور این دسته "ساده لوح" آن است که اگر روزنامه هایشان توقیف می شوند به خاطر آن است که از "خط قرمزها" عبور می کنند، حال آنکه اگر کمی حافظه خود را به کار اندازند و به گذشته نگاه کنند و رفتارهای مکرر خارج از "خطوط قرمز" ادعایی حاکمان را به خاطر آورند، (نشان دادن زن برهنه کنفرانس برلین از سیما و یا صدها مورد دیگر) دریافت خواهند نمود که "خط قرمزی" در کار نیست! بلکه آنچه در این میان برای حاکمان قابل اهمیت است آن است که دست اندرکاران روزنامه هایی شبیه "هم میهن"، از "کارت سبز" خود بیش از حد معمول استفاده نموده اند. به عبارت ساده بیش از کوپن خود به مسائل وارد شده اند.
نویسندگان "هم میهن" نمی دانند که اگر بنویسند "هاشمی دشمن خونی احمدی نژاد یا حتی خامنه ای است" از هیچ خط قرمزی عبور نکرده اند، بلکه با چنین "دوقطبی سازی" های کاذب، جامعه را برای شرکت در معرکه ای دیگر تهییج نموده اند! اما اگر بخواهند اتاق بازرگانی را "باستانشناسی" کنند، و یا اگر بخواهند شیوه علی دایی را برای وداع از بازی فوتبال به "پدرخوانده" گوشزد کنند تا از "سیاست" دست بردارد! اینجاست که بیش از حد از کارت سبز و کوپن خود استفاده نموده اند و قطعا مستوجب توقیف هستند.
قبل از شروع این یادداشت قصد داشتم عنوان این یادداشت را "هم میهن- نان! نگران نباشید!" بگذارم، اما منصفانه ندیدم که کلیه دست اندکاران روزنامه "هم میهن" را، صرفاً تلاشگران عرصه "نان" بدانم، چرا که بسیارانی هستند که صادقانه می کوشند تا در این محیط بسته و خفقانی، از هر فرصت ممکن! راهی را برای گشایش عرصه های مختلف زندگی بگشایند، اما غافل از آن هستند که آن "شرکت خصوصی" را که "دولت" می نامند،هرگز اجازه نخواهد داد که آنان چنان که خود می خواهند بنویسند!
روزنامه نگارانی که در "هم میهن" فعالیت می کردند، اغلب با مشی شبه لیبرالیستی* که داشتند از "هاشمی رفسنجانی" به عنوان یک اصلاح طلب تمام عیار! در مقابل احمدی نژاد دفاع می کردند. اما غافل از آن بوده و هستند، آنچه که احمدی نژاد می خواند و ادعا می کند! همه انشای همان پدر خوانده هایی است که حکومت در ایران را به مثابه شرکتی خصوصی درآورده و هر بار برای گرم کردن تنور انتخابات روزی نامه هایی را برای گرم کردن این تنور به راه می اندازند!
سوالم از روزنامه نگاران "هم میهن" که از "هاشمی رفسنجانی" به عنوان فردی اصلاح طلب حمایت می کنند این است که جز پیرامون مسائل خارجی! (آنهم پیرامون مسائل فلسطین، لبنان و...) کدام موضعگیری شفافی را از ایشان سراغ دارند که تاکنون در مقابل این همه "تضییع حقوق مردم" از خود نشان داده است؟ آن فیلم بغض آلودی که بعد از اعلام نتایج "بازی" سوم تیر٨۴ از هاشمی رفسنجانی شاهد بودیم، ادعای این ژست بزرگ بود که همه مملکت در دستان من نیست! بلکه این شرکت! سهامداران دیگری نیز دارد! و گرنه دریغ از یک موضع گیری شفاف نامبرده، در جهت منافع ملی و آزادی مردمان این آب و خاک!
تیتر امیدوارانه ای که برای روزنامه نگاران "هم میهن" انتخاب نموده ام به این دلیل است که تا می توانند صبر پیشه کنند! چون "معرکه انتخابات" پیش رو (اسفند ٨۶) حتما به بلندگوهایی چون "هم میهن" که "آحاد مرجع" جامعه را به میدان بکشد به شدت برای سهامداران شرکت مذکور مورد نیاز است.

------------------------
* کمدی مضحکی که برخی مدعیان لیبرالیسم پیرامون سهمیه بندی بنزین نوشتند موضوع مطلب بعدی من خواهد بود.