سه نشست و قمار قدرت بر سر استقلال ایران
ج. پاکنژاد
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱۶ تير ۱٣٨۶ -
۷ ژوئيه ۲۰۰۷
در هفته های اخیر سه نشست در اروپا و آمریکا برگزار شد که در هر سه آنها، این، استقلال ایران است که انکار می شود :
نشستی در پاریس تحت عنوان «همایش پاریس» از سوی جمعی ایرانی امریکا ستا و منتظر به قدرت رسیدن توسط این قدرت، بر گزار شد. واقعیت گویای ﺁن، سخنرانی بیست و پنج دقیقه ای کنت تیمرمن از نیوکانهای درجه سه ومعین کردن خط و ربط از سوی او بود. این عمل چنان گستاخانه بود که یکی دو تن از حاضرین را به واکنش بر انگیخت .
در این جمع، از به اصطلاح جمهوری خواه، سابقا چپ و پاسدار و انصار حزب الله متحول شده از جمهوری اسلامی برگشته گرفته تا طرفداران خاندان پهلوی و... بودند. حال سئوال این است که چه چیز میتوانست این افراد را که به ظاهر لایتچسبک هستند، گرد هم ﺁورد؟ همانطور که از نام نشست پیداست ظاهر قضیه، همایش همبستگی طرفداران دموکراسی و حقوق بشر بود. اما هدف، در واقع ساختن ﺁلترناتیو تحت امر سلطه گر بود. زمانی جمعی از این حضرات به بهانه رفراندوم، آلت دست مایکل لودین و نیوکانها شدند و امروز، تیمرمن این مامور دون پایه آمریکایی است که برای همه آنها خط و ربط تعیین میکند. امروز سیاست سلطه گران، کوچک کردن کشورهایی است که از نظر آنها خطر محسوب میشوند تا بدین ترتیب با مشغول کردن آنها به درگیری های قومی و منطقه ای خیال خود را آسوده نمایند و هستی آنها را به تاراج ببرند. ایران از جمله کشورهایی است که اگر نظامی مردم سالار داشته باشد از توان بالای سرمایه انسانی و طبیعی بر خوردار است تا راه رشد و ترقی را پیش گیرد. از آنجا که ایران همواره قلب طپنده حوزه وسیعی از خاور میانه است، با استقرار حق حاکمیت ایرانیان و یادآوری این حقوق به دیگران، میتواند رژیمهای وابسته منطقه و بالطبع منافع سلطه گران و، در راس آنها، آمریکا را به خطر بیاندازد. آقای تیمرمن و امثالهم اگر دل نگران حقوق مردم ایرانند، بهتر است از بدیل سازی دست بردارند و شما شرکت کنندگان در چنین جلساتی اگر به ایران به عنوان وطن و حقوق مردم ایران می اندیشیدید و نه به کسب قدرت، از سرنوشت امثال چلپی و علاوی و کرزای و آنچه بر افغانستان و عراق رفت درس میگرفتید و از همنشینی با بیگانگان دشمن استقلال ایران و بازماندگان رژیم دست نشانده پهلوی و غسل تعمید دادن پهلویها دست میکشیدید و از آنچه تاکنون کرده اید (دعوت و تشویق صدام به حمله به ایران و اخیرا دعوت به تحریم و حمله از سوی آمریکا)، ابراز پشیمانی می کردید .
اما نشست بعدی، اجتماعی بود که سازمان مجاهدین خلق در اطراف پاریس ترتیب داد. در ﺁن، از "ایرانی" و افغانی و عراقی و... شرکت داده شدند. در این اجتماع نیز، آنچه برای سازمان مجاهدین و رهبران آن مهم بود جلب حمایت اعضای کنگره و پیام های آنان بود که قرائت شد! بر سران سازمان مجاهدین خلق حرجی نیست که خود به پای بوسی بیگانه ای، (صدام و اعوان وانصارش) رفتند که خود آلت سلطه گران در دشمنی و جنگ با ایران بود. پس از سقوط صدام و انتشار اسناد سازمانهای اطلاعاتی او، امروز انکار نوکری و سر سپردگی آنان به دیکتاتور جنایتکار بعثی غیر ممکن است. گرچه آقایان رجوی و ابریشم چی، چندی قبل منکر این ارتباط و وابستگی شدند. اما شماهایی که خود را ایرانی میدانید و احتمالا در چنین گرد همایی هایی شرکت میکنید، با دیدن فیلم آقای رجوی که بر سر مقدار نفتی که سالانه از صدام دریافت میکند تا بفروشد و خرج ارتش به اصطلاح رهایی بخش خود کند، از شرکت خود در میهمانی نوکران دیکتاتور احساس تحقیر نمی کنید؟ از دیدن آقایان داوری و ابریشمچی در حال گزارش به ماموران صدام، از مشاهده آقای رجوی در حالی که همه اعضای سازمان را فرزندان صدام میخواند و از دیدن...، بر نمی ﺁشوبید؟
و نشست سوم در امریکا و از سوی سلطه گران زورگو بود که بنا بر خبر خبرگزاری ها یکی از موضوعات اصلی آن مسئله هسته ای ایران و سپر دفاعی آمریکا در اروپا بود که این دومی نیز با ایران ربط مستقیم دارد. آقای پوتین از صدقه خشک سری و نادانی سران جمهوری اسلامی و ولایت نادانان بر کشور بیچاره ما، حقوق ملی مردم و استقلال وطن ما را وجه المعامله با رقیب خود گردانده و بده بستان میکند.
اما قضیه غم انگیز این است: امروز در ایران نالایق ترین افراد بر سر کارند که نه دغدغه کشور را دارند و نه دغدغه مردم را. حفظ قدرت برای آنها از همه چیز مهم تر است. بنا براین از دیدن خطراتی که کشور را تهدید میکند ناتوانند. نگاهی به تاریخ، به ما میگوید هر گاه ایرانیان به سرنوشت خویش بی تفاوت شدند و نادانان بر آنها حاکمیت یافتند، خطر تجزیه افزایش می یابد و تجربه هم ثابت کرده که تا از درون نوکرصفتانی نباشند و به آستان بوسی قدرتهای بیگانه نروند، بیگانگان بر مداخله در کشور ما توانا نمیشوند. کودتای بیست و هشت مرداد با مراجعه شاه به بیگانگان و تن دادن به دست نشاندگی او، با همدستی تنی چند در کسوت روحانی با سیا و غفلت مردم از توان و نقش خویش امکان پذیر شد. حمله صدام به ایران برای ضربه زدن به دموکراسی نوپا با تشویق ایرانیان وطن فروش قدرت طلب و اعلام وفاداری به قدرت سلطه گر امکان پذیر شد. کودتای خرداد شصت و ادامه جنگ هشت ساله و ویرانگری اقتصاد ایران در راستای منافع سلطه گران با زد و بند آقای خمینی و اعوان و انصارش از قبیل بهشتی و رفسنجانی و خامنه ای و کروبی و... با دستگاه ریگان و بوش پدر (اکتبر سورپرایز) و بی تفاوتی مردم نسبت به سرنوشت خویش علیرغم تمامی هشداری که به آنها داده شد امکان پذیرشد. وگرنه چطور ممکن بود آقای خمینی به خود جرات بدهد در مقابل ملتی بایستد؟ خوشبختانه امروز به یمن استقامت نیروهای وطن دوست مردمسالار که احقاق حقوق ملی مردم ایران، استقلال وطن وآزادی ساکنان آن، هم و غمشان است، امکان ساختن نیروی جانشین وابسته از سوی بیگانگان بسیار ضعیف شده است. اما از این خطر نباید غافل شد. جانبداران استقلال و آزادی از هر طیف و گروهی که باشند نیازمند عرفان جامعه به این مهمند که بی تفاوتی به سرنوشت خویش آفت استقلال و آزادی است و خالی گذاشتن میدان به هر بهانه باز گذاشتن دست مستبد در داخل به گسترش اختناق و به داو قمار قدرت گذاشتن استقلال وطن از سوی حاکمیت بی وطن و وجه المعامله شدن تمامیت ارضی ایران از جانب سلطه گران و مسابقه گذاشتن در نوکری بیگانگان ازسوی اپوزیسیون قلابی است تا چه کسی سهم بیشتری از ۷۵ میلیون دلاری را که برای به اصطلاح مبارزه با رژیم ولایت مطلقه اختصاص یافته به جیب بزند. اگر دستگاه بوش راست میگوید وحقوق بشر، از جمله حقوق ایرانیان و استقرار مردمسالاری در ایران را محترم میشمارد از چه رو آقای بوش سندی را امضا کرده است که مانع انتشار اسناد مربوط به اکتبر سورپرایز و زد و بند آقای خمینی و دارو دسته حزب جمهوری اسلامی و معامله آنها بر سر حقوق مردم بیچاره ایران میشود؟ چرا اجازه نمیدهند تا مردم ایران و دنیا بدانند ماجرای به گروگان گرفتن اعضای سفارت آمریکا در ایران چگونه آغاز شد و چگونه و به چه قیمتی خاتمه یافت؟ میلیاردها ثروت ملی ما را غارت کردند و بردند و حالا با منت میگویند بودجه در اختیار "ایرانیان مبارز" میگذارند تا در راه دفاع از حقوق بشر و استقرار مردمسالاری خرج کنند؟ آیا فاسدپروری از موارد حقوق بشر است؟ وابسته پروری از موارد حقوق بشر است؟ و ای شماها که چشم به این دلارهای خونین دوخته اید شرم ندارید که خود را آزادیخواه و حقوقمند بنامید؟ این رفتاری که شما آقایان حاکمین و شما وابستگان به بیگانه و مزدوران با ایران و ایرانی میکنید با هیچ یتیمی متصور است؟ امروز امید آن میرود که مردم با حمایت همه جانبه از جانبداران استقلال وآزادی، بازی قماربازان قدرت در داخل کشور و خارج نشینان وابسته بر سر استقلال ایران رابر هم بزنند. غفلت از سرنوشت وطن عواقب وخیمی دارد که مسولیت آن بر عهده تمامی ایرانیان است. از غفلت بدر آییم و وطن را دوست بداریم و بر حفظش بکوشیم.
jmpaknejad@yahoo.fr
|