بی‌راهه - راه


میرزاآقا عسگری (مانی)


• این راه مرا به کجا می‌برد؟
این راه را من به کجا می‌برم؟
من این راه را می‌پیمایم؟
یا این راه مرا می‌پیماید؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۲ تير ۱٣٨۶ -  ۱٣ ژوئيه ۲۰۰۷


این راه از کجا آغازیده؟
تا به کجا خواهد رفت؟
چرا می‌رود؟
      کِی را می‌برد؟
                چرا بازنمی‌گردد؟
این راه، از کّی براه افتاده؟
      تا کی براه خواهد بود؟
    کی را گمراه خواهد کرد؟
    کی را به نیک‌سرانجامی خواهد رساند؟

آن باریک‌راهِ خفته در آن ژرفا،
زیر برف یا تاریکی یا خواب تاریخ
                با خود به چه می‌اندیشد؟
این راه چرا سرمی‌پیچد؟
از کِی سرمی‌پیچد؟!
این راه که سر در پایانه‌ی فلسفه گم می‌کند،
آن راه که پیامبران را به سوی ما آورد و بازنگرداند،
آن راه که کودکانه پا گرفت
             و در پیرانه‌سر از پای افتاد،
این راه که از بوسه شکفت و در بیزاری پژمرد،
آن راه که از گهواره آغازید و به گور انجامید،
این راه‌- بیراهه‌ها را کِی آفرید؟
برای چه آفرید؟

این راه‌- بیراهه‌ها
چه کسانی را به شادکامی خواهند رساند؟
در پیچاخم این راه، خمیده و پیچیده شدیم،
در راستای آن را به کجراهه رفتیم،
در راهبندانِ آن شاهراه، به دامچاله فرورفتیم،
در پایانه‌ی این کوره‌راه پیر شدیم
در نیمه‌ی آن بزرگ‌راه از رفتن بازماندیم،
در کمینِ آن تاریک‌راه، شکار کردیم - شکار شدیم،
در سربالائی این گمراهه،
             همچون فلسفه
                      زانو خماندیم ودر خود فروکاستیم،
در سرازیری آن راه
همچون زندگی، شتابان رفتیم
و در آن دره‌ی پائیزی پخش شدیم.
در خم این کژراهه، راست شدیم
در سر آن مالرو
               چشم براه بازگشت مردگان ازلی پوسیدیم.
این بیراهه‌ها، راه‌ها را چرا آفریدیم؟
چرا ویران کردیم؟
چرا ویران نکردیم؟


این راه مرا به کجا می‌برد؟
این راه را من به کجا می‌برم؟
من این راه را می‌پیمایم؟
یا این راه مرا می‌پیماید؟
اکنون به من بگو
آهسته و به پچپچه:
این راه را تا به کجا خواهی رفت؟
و چرا؟

هشتم فروردین ۱٣٨۶

www.nevisa.de