اسلحه نفت شمشیر دو لبه است!
بازاریاب
•
اخیراً شعارهای قدیمی و آشنا دوباره ورد زبان دولتمردان ما شده و آنها مجدداً کشورهای غربی را تهدید میکنند که هرگونه اقدام علیه ایران، این کشوررا وادار به استفاده از "سلاح نفت" و دولت ایران را به کاهش صادرات نفت و یا حتی قطع آن وادار خواهد کرد. در حقیقت این سلاح بیشتر یک شمشیر دو لبه است تا اسلحه ای سرنوشت ساز
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۶ تير ۱٣٨۶ -
۱۷ ژوئيه ۲۰۰۷
اخیراً شعارهای قدیمی و آشنا دوباره ورد زبان دولتمردان ما شده و آنها مجدداً کشورهای غربی را تهدید میکنند که هرگونه اقدام علیه ایران، این کشوررا وادار به استفاده از "سلاح نفت" و دولت ایران را به کاهش صادرات نفت و یا حتی قطع آن وادار خواهد کرد. در حقیقت این سلاح بیشتر یک شمشیر دو لبه است تا اسلحه ای سرنوشت ساز، زیرا این اقدام قبل از هر چیز به خود ایران لطمه میزند. بنابر این معلوم نیست که کدام یک از این گزینه ها هرسناک تر است: دانستن اینکه چنین تهدیداتی قادر به متوقف ساختن اقدامات کشورهای غرب نیست، یا ترس از اینکه احمدی نژاد در یک آن تحت تأثیر جنون خود بزرگ بینی، تصمیم بگیرد که به این تهدیدات جامه عمل بپوشاند و با این کار سیستم اقتصادی ایران را ً دچار یک فاجعه جبران ناپذیر کند.
استفاده از سلاح نفت در مقابل فشارهای بین المللی تازگی ها بسیار رونق گرفته . اخیراً
(۲۹ خرداد – روزنامه شرق) آقای اردبیلی، نماینده ما در اپک، تهدید کرده که امکان استفاده از " نفت" بعنوان یک سلاح را رد نمیکند، که در واقع این امراز طرفی باعث قطع صدور نفت و نوسانات شدید در بازار جهانی نفت و صعود سرسام آور قیمت های آن میباشد. البته این گونه تهدیدات تازگی ندارند . در آبان ماه ٨۴ در مصاحبه با روزنامه خلیج تایمزاحمدی نژاد تایید کرد که رجوع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت، علاوه بر سایر اقدامات، موجب قطع فروش نفت از طرف ایران خواهد شد. مقامات رسمی دیگری، هم منجمله آقای علی لاریجانی، چندین بار به "سلاح نفت" بعنوان یک اقدام جدی ایران درمقابل تهدیدات بین المللی تاکید کرده اند.
این اظهارات صرفآ برای ایجاد احساس امنیت و خاطر جمعی غیرواقعی مردم و بدون هیچ منطق اقتصادی مطرح شده اند و نه جهت بازداشتن کشورهای غربی ازمقاصد و برنامه هایشان در رابطه با ایران. کاهش شدید و یا توقف میزان صدور نفت قبل از هر چیز صدمه غیر قابل جبران به جمهوری اسلامی است. طبق برآورد متخصصان اقتصادی، چنین اقدامی ایران را چندین دهه، به اوایل انقلاب و دوران رکود اقتصادی، سوق میدهد.
با یک توجیه ساده بی اساس بودن دلایل " تهدید به سلاح نفت" به آسانی قابل اثبات است.
اولا در مورد ادعای توقف صدور نفت باید یادآور شد که جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه نمیتواند صادرات نفت را بدلیل وابستگی مطلق اقتصاد ایران به این بخش قطع کند. ارزهای نفتی حدود هشتاد درصد از صادرات سالیانه و درآمدهای بودجه کشور را تشکیل میدهند. بنابراین، جلوگیری از فروش نفت، بمعنای از کار انداختن اقتصاد کشور است. کمبود ارزهای نفتی، چرخ های اقتصاد ایران را در عرض چند ماه از کار خواهد انداخت. برحسب تحقیقات اقتصادی حتی اگر از ذخایر ارزی، نهایت استفاده را بکنیم، میتوانیم حداکثر تا یک سال، واردات داشته باشیم بعد ازگذشت این دوره کوتاه مدت دولت قادر به تأمین واردات نیست. قطع واردات بطور اجتناب ناپذیر بمعنی بستن کارخانه ها ست که بدنبال آن میزان بیکاری سر به فلک خواهد کشید. پرداخت حقوق به کارمندان دولتی متوقف خواهد شد و متعاقب آن، دیگر فعالیت های کشور یکی بعد از دیگری از کار خواهد افتاد. در این صورت دولت قادر به تأمین مخارج کشور نخواهد بود و چاپ پول تنها چاره خواهد شد که خود تورم مالی سرسام آوری را تضمین میکند.
نکته قابل توجه دیگری در این مقوله وابستگی ایران به واردات بنزین است که در حال حاضر سهمیه بندی بنزین هم مشکل آنرا حل نکرده. جمهوری اسلامی ایران بیش از ۴۰ درصد از مصرف داخلی بنزین را وارد میکند و در نتیجه، افزایش قیمت های نفت در دنیا مستقیمآ بر اقتصاد ایران تأثیرگذار است و پیامدهای توقف صدور نفت دامن خود ما را میگیرد و مفهوم واقعی آن بالا رفتن قیمت های نفت در دنیا وهزینه های سنگین تری برای خود ماست.
در صورتی که جمهوری اسلامی ایران صدور نفت را کاهش دهد و آنرا کاملا ً قطع نکند این اقدام هم به هیچ وجه منطق اقتصادی ندارد. ایران طبق برآورد کارشناسان قادر است صدور روزانه نفت را تا ۶۵۰ هزار بشکه کاهش دهد. کاهش صدور نفت به این میزان ممکن است قیمت جهانی یک بشکه نفت را تا حدود ۲۰ دلار افزایش دهد، اما اقتصاد کشورهای غربی این گرانی را جذب خواهد کرد و این امر باعث تغییر سیاست آنها نسبت به ایران نخواهد شد.
ایران باید صادرات خود را بیش از هشتاد درصد (بالغ بر ۱،۹۵۰،۰۰۰ بشکه در روز) کاهش دهد تا بتواند اقتصاد کشورهای صنعتی را به زانو درآورد. در چنین حالتی قیمت هر بشکه نفت حدودأ پنجاه دلار افزایش خواهد یافت وبمنزله صدمه واقعی به سیستمهای اقتصادی غرب خواهد بود ، ولی صدمه حاصله از این امر برای خود ایران به مراتب بیشترو سنگینتر خواهد بود.
کاهش بیش از ۶۵۰ هزار بشکه در روزمستقیمآ باعث کاهش درآمدهای ایران خواهد شد. کاهش بیشتر از این حد، مثلا ً بیش از یک میلیون و سی صد و پنجاه هزار بشکه در روز از طرفی ایران را دچار کسر بودجه می کند و از طرف دیگر باعث افزایش تورم می شود که پیامدهای آن برای اقشار محروم جامعه برای همگی روشن است.
بنابراین ، تهدیدات مقامات رسمی ایران دررابطه با "سلاح نفت" بی فایده و تهی از منطق اقتصادی است. این اظهارات بدون اساس دولتمردان ما کوچکترین کمکی به وضعیت جمهوری اسلامی در صحنه بین المللی نکرده اند، و فقط حیثیت و اعتبار جمهوری اسلامی ایران را بعنوان صادر کننده نفت در بازار جهانی خدشه دار میکند واین امر کشورهای دنیا را وادار به توسعه منابع جدید انرژی میکنند.
|