اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ٣۰ تير ۱٣٨۶ -  ۲۱ ژوئيه ۲۰۰۷

بازخوانی گزارشی از خیزش ملت ایران برای استقرار حاکمیت ملی، در راستای تبیین دو هدف بنیادین به قصد سه نتیجه گیری از آن در خدمت اوضاع کنونی و یک هشدار

گزارش: روز هفتم خرداد ۱٣٣۱ دکتر محمد مصدق به همراهی هیاتی عازم لاهه گردید تا ضمن رد صلاحیت دیوان لاهه در رسیدگی به شکایت انگلستان، از حق ملت ایران در ملی کردن صنعت نفت دفاع کرده و از توطئه های استعماری دولت انگلیس و شرکت سابق نفت پرده بردارد. یک روز قبل از آن دولت انگلیس برای اعمال فشار اقتصادی بر ایران کشتی روزماری را که حامل نفت ایران به ایتالیا بود در عدن توقیف نمود تا شرایط کار را برای دولت مصدق ناممکن سازد. دکتر محمد مصدق زمانی که هنوز در هلند بود طبق سنت پارلمانی در روز چهاردهم تیر ماه استعفای خود را تقدیم مجلس شورای ملی نمود . بار دیگر از سوی مجلس شورای ملی به نخست وزیری انتخاب شد. لیکن مجلس سنا در تائید این انتخاب تعلل می ورزید. شاه در روز هجدهم تیر حکم نخست وزیری مصدق را تحت فشار مردم امضا کرد. در روز بیست و دوم تیر دکتر مصدق پس از سه ساعت مذاکرات بی نتیجه با شاه بر سر انتخاب اعضای کابینه به ویژه تصدی پست وزارت دفاع از دربار خارج شد و در بیست وپنجم تیر از سمت نخست وزیری استعفا داد. پس از استعفای دکتر مصدق قوام السلطنه زمام امور را به دست گرفت و کشتیبانی به قصد واژگونی کشتی احقاق حقوق حقه ملت و تعلیق فرایند غنی سازی دموکراسی و حق حاکمیت ملت زمام امور را به کف گرفت.
خبر استعفای دکتر مصدق موجب ایجاد موجی وسیعی از اعتراض و اعتصاب در سراسر ایران شد. در گیری بین نیروهای انتظامی و مردم در تهران کشته و زخمی بسیاری به جا گذاشت. دامنهء این زد و خورد ها به شهرستانها هم کشیده شد. پالایشگاه آبادان تعطیل شد و اعتصاب عمومی همهء شهر را فراگرفت. در کرمانشاه و همدان عده ای کفن پوشیده عازم تهران شدند. نیروهای نظامی جلوی حرکت کفن پوشان را در کاروانسرا سنگی گرفتند. در گیری شدیدی پیش آمد و جمعی مجروح شدند. در سی تیر مردم دسته دسته با شعارهائی چون: "از جان خود گذشتیم با خون خود نوشتیم یا مرگ یا مصدق" و "مصدق پیروز است، مرگ بر قوام " به سوی خیابانهای مرکز شهر روان شدند. مردم در زیر آتش نظامیان و در حین زد و خورد با آنان به مقابل خانه مصدق رسیدند و در شامگاه سی تیر خبر پیروزی ایران در دیوان عالی لاهه و استعفای قوام السلطنه از نخست وزیری تواما اعلام شد. مردم در دو جبهه مبارزه با استعمار و استبداد پیروز شدند.      
ذکر حوداث سپری شدهء تاریخی بایسته است که به کار درس آموزی برای آینده آید. از این رو است که تبیین اهداف این خیزش مردمی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
تبیین دو هدف بنیادین: نهضت ملی ایران به پرچمداری جبهه ملی ایران و رهبری خردمندانه دکتر محمد مصدق برای رسیدن به ایرانی آباد و آزاد و مستقل و شکوفان و ایرانیانی سرفراز، با نان و شادی بر سر سفره و گل سرخ بر طاقچه، دو هدف اساسی را پیگیری می کرد. نخست کوتاه کردن دست بیگانه از منابع ملی و به کار گیری آن در راه ساختار دولتی پاسخگو به ملت. و دودیگر دگرگونی در ساختار حاکمیت وابسته و مجری اوامر بیگانه به نفع استقرار حاکمیت ملت.
در پرتو این دو هدف بنیادین، دکتر محمد مصدق برای قطع سلطه بیگانه، اصل "ملی کردن صنعت نفت در سراسر کشور" و پس از برداشتن گامهای متین و حساب شده در این راستا، برای تغییر در ساختار حاکمیت و استقرار حاکمیت ملت، خواهان تفویض مقام فرماندهی ارتش و اختیار تعیین وزیر وزارت دفاع ملی از شاه به دولت شد.
دکتر محمد مصدق با درایت کامل دریافته بود که ارتش کلیدی ترین اهرم اعمال قدرت ارتجاع داخلی و مجری اوامر بیگانه است. هم ارتجاع داخلی و هم استعمار با تکیه بر سر نیزه ارتش خواست ملت را پایمال می کنند. و بدون کنترل ارتش، به کف گرفتن زمام امور و غنی سازی دموکراسی و ساختمان دولتی پاسخگو به ملت امکان پذیر نیست. از این رو با تکیه بر اصلی از اصول قانون اساسی که شاه را مبرا از هر مسئولیتی می دانست خواستار تفویض مقام فرماندهی ارتش و اختیار تعیین وزیر وزارت دفاع ملی از شاه به دولت شد. ارتجاع داخلی به سرکردگی شاه و حامیان خارجی اش از این اقدام اساسی که به تدریج دست آنان را از دخالت در امور دولت و شکل دادن به ترکیب مجلس برای کارشکنی در کار دولت در جهت حفظ منافعشان کوتاه می کرد به شدت هراسان شدند و به این خواست دولت ملی دکتر محمد مصدق تن در ندادند.
اما ملت از دستاوردهای خویش سر سختانه به پاسداری برخاسته و در سی تیر اراده ملت بر سر نیزه فائق آمد و دکتر محمد مصدق دوباره سمت نخست وزیری را به عهده گرفت.   
نتیجه نخست این که اگر آن روزها دکتر محمد مصدق در مبارزه با استعمار کوشید در ضمن پاسداری از منافع و مصالح ملی غرور و شخصیت ملی را در میان ایرانیان ارتقا بخشد. آنان را صاحبخانه دانسته و خود را نوکر ملت بداند. منتقدین خود را آزاد گذارده و با منش، کردار و رویکرد آزادمنشانه به ارتقای سنت های انقلاب مشروطه و غنی سازی دموکراسی برخیرد، این روزها رژیم جمهوری اسلامی می کوشد از یکسو با دشمن تراشی و تحریک ابرقدرت ها پای آنان را به ایران زمین بگشاید. و از دگرسو با تکیه به خطر اشغال نظامی بیگانه حاکمیت دیکتاتوری دینی خود را بر اراده ملت تحمیل کند و مخالفین خود را قلع و قمع نماید. و شهروندان ایران زمین را با تقلیل حقوق آنان بر اساس ارزشهای دینی، جنسی، قومی، سنی و ... خار شمرد.
نتیجه دوم این که قیام سی تیر نشان داد که اگر ملت اراده کند و به نیروی لایزال خویش ایمان داشته باشد می تواند ارتجاع را عقب نشانده و حاکمیت خود را اعمال کند. و این درسی بزرگی برای کسانی است که می کوشند بهر بهانه ای مردم را نادیده گرفته نقش آنان را تقلیل داده با تکیه به نیروی خارجی به جای تکیه به نیروی خود عامل دگرگونی در جامعه شوند.
نتیجه سوم این که قیام سی تیر نشان داد که خیزش مردمی به رهبری با کفایتی احتیاج دارد که بتواند صمیمانه به حقوق مردم، حتی مخالفین خود احترام بگذارد و با متحد کردن آنان منافع و مصالح ملی را مد نظر داشته باشد.
با توجه به این نتیجه گیری ها و اوضاع آشفته کنونی ایران، که هر روز از بد به بتر تنزل می کند، سالروز سی تیر به ما هشدار می دهد که ایران زمین بیش از هر روزگاری دیگر به یاری فرزندانش در ایران و سراسر گیتی نیاز دارد. نابسامانی های داخلی و ایجاد تشنج در جامعه هر روز به شکلی روی می نماید. یک روز مضحکه غم انگیز بد حجابی حقوق زنان را در انتخاب پوشش پایمال می کند و این قشر را به حاشیه سوق می دهد. روز دیگر دانشجویان دانشگاهها روانه زندان می شوند و سازندگان ایران فردا به زنجیر کشیده می شوند تا شکوفائی و حق دخالت در سرنوشت خود و میهن از آنان گرفته شود. استادان دانشگاهها که باید آزادانه نظرات آزمایشی ارائه دهند تا در قیل وقال دانشگاه صیقل یابد و شاید به دردی از کار و بار این مرز و بوم آید از حق هرگونه اظهار نظر محروم و در صورت "تخلف" به گوشه زندان گسیل می شوند و یا در تلویزیون دولتی باید اقرار کنند که "خورشید به دور زمین می چرخد". مطبوعات -رکن چهارم آزادی - بکلی تعطیل و به جایش اهانت نامه به منطق مردم منتشر می شود . ستونهایش مملو از تملق و تحسین ندانمکاری و بی لیافتی های دست اندر کاران جمهوری اسلامی است. روزی جنگ را نعمت می داند و به دست هر ایرانی کوپن می دهد تا پس از ساعتها انتظار با کوپن و دست خالی به خانه باز گردد و در انتظار خبر شومی از میدان جنگ تحمیلی به گوش بنشیند. روزی صفحات روزنامه ها با خبر از سردار سازندگی و برنامه هایش برای امحای فقر پر می شود. دگر روز از سواری که می آید و درآمد نفت را بر سفرهء هر ایرانی می گذارد داد سخن می دهد ولی روز به روز گرانی بیداد می کند. فقر چهره کریه خود را به هزاران صورت اینجا و آنجا می نماید. بیکاری، اعتیاد، فحشا بیداد می کند. وضع نابسامان اقتصادی دست در دست با تحریم های اقتصادی بیگانه شرایط نامساعدی را برای مردم میهن ما رقم می زند و روز به روز حاکمیت مردم تقلیل می یابد. و آنان خار شمرده می شوند.
هشدار: تقلیل حاکمیت شهروندان ایران زمین با خار شمردن حقوق آنان بر اساس ارزشهای دینی، جنسی، قومی، سنی و ...
وضع نابسامان اقتصادی تحریک داخلی و تحریم خارجی، آشوب و تشدید تشنج در سرتاسر ایران زمین، میهن را بر لب پرتگاه تجزیه قرار داده است. اگر در سی تیر دکتر مصدق یا متحد کردن مردم، شکوفا کردن شخصیت ملی ایرانی می کوشید با تکیه بر نیروی خودی در برابر بیگانه به ایستد و از تمامیت ارضی ایران حراست کند، امروزه جمهوری اسلامی با به حاشیه راندن مردم و تحریک بیگانه جاده صاف کن تجاوز نظامی خارجی است. تیشه بر ربشه یک ملت تاریخی می زند.
مردم دلیر ایران زمین، نیروهای وطن پرست مخالفان جمهوری اسلامی بیائید در راه رسیدن به ایرانی آباد و آزاد و مستقل و شکوفان و ایرانیانی سرفراز، با نان و شادی بر سر سفره و گل سرخ بر طاقچه یکی شویم. اینان هراسشان ز یگانگی ماست. یکی شویم، یکی شویم. وطن در خطر است برای نجات میهن، ما دست تک تک شمار را می فشاریم. و به یاری و همراهی و همرائی شما در تمام سطوح نیاز داریم.

در راه استقرار حاکمیت ملی، دمکراسی، عدالت اجتماعی
و حراست و حفاظت منافع و مصالح ملی ایران زمین