مسئول این فجایع کیست؟


سهراب صارمی


• ما داخله نشینها چه کاری برای رهایی براداران و خواهران تحت شکنجه خود از این همه مشقت و زجر انجام داده ایم؟ آیا اپوزسیون برون مرزی ما که آزادی و امکانات زیادی در دست دارد و در اصول و در عمل میبایست یار و یاور هموطنان ستمدیده درون مرزی خویش باشد مسئولیت پذیر است؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۶ مرداد ۱٣٨۶ -  ۲٨ ژوئيه ۲۰۰۷


خبرنامه امیرکبیر جزئیات دهشتناکی از شکنجه دانشجویان دستگیر شده این دانشگاه را فاش کرده است خبرنامه امیرکبیر گزارش میدهد:
" دانشجویان بازداشت شده مورد انواع و اقسام آزارهای جنسی قرار گرفته اند. بازجوهای وزارت اطلاعات در طول مدت بازجویی، دانشجویان را به شیوه های مختلف مورد اذیت و آزارهای جنسی قرار می دادند. به عنوان نمونه دانشجویان را به پشت روی زمین می خواباندند و لباس هایشان را از تنشان خارج کرده و به شیوه های مختلف مانند بطری نوشابه، تخم مرغ داغ و... آن ها را مورد تهدید قرار می دادند. شدت ضرب و شتم و شکنجه های روحی روانی دانشجویان به حدی بوده که صدای گریه و ناله های ایشان از اتاق های بازجویی و سلول های انفرادی به گوش دوستانشان که در اتاق های بازجویی یا سلول های مجاور قرار داشتند می رسیده است. در اثر آزار و اذیت دانشجویان توسط تیم بازجویی و برخی از نگهبان های بند ۲۰۹ زندان اوین چند نفر دانشجویان در طول مدت بازداشت دست به خودکشی زده اند که آثار این عمل هنوز روی بدن آن ها قرار دارد آگاهی از این فجایع عرق شرم بر پیشانی هر انسان شرافتمند و آزاده ای می نشاند

جمهوری اسلامی با حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم قدرتهای بیگانه به نقض مستمر و سیستماتیک حقوق بشر پرداخته و در این میانه از سه ابزار اساسی سود میبرد
نخست استفاده از نیروی سرکوب خشونت آمیز توسط نیروهای منظم و غیر منظم مسلح خود و پی گیری شعار النصربالرعب ،
دوم بهره گیری از ماشین عظیم تبلیغاتی و تحمیق توده ها توسط صدای منحوس و سیمای کریه و مطبوعات تحت سانسور و سایر بلندگوهای سنتی،
سوم سودبردن از حامیان مالی و معنوی خارجی که هر آیینه در امداد رسانی غیبی به این دستگاه فاسد حاضر و آماده هستند مانند اتحادیه اروپا و جناحهایی از آمریکا و کارتلهای نفتی در اینجا باید تاکید کرد برخلاف نظر آنهایی که ساده لوحانه رژیم ولایت فقیه حاکم بر ایران را مستقل و ضدامپریالیست میدانند این رژیم یک رژِیم دیکتاتوری دست نشانده مذهبی و جیره خوار امپریالیسم بوده و هست که شرح آن مجال دیگری را میطلبد.
اگر بخواهیم یک منظره کلی از شرایط حاکم بر جامعه را ترسیم کنیم کافیست نگاهی به روزنامه ها ی خود حکومت داشته باشیم تا به عمق فاجعه پی بریم. سرکوب زنان به بهانه بدحجابی اعدامهای دستجمعی، اعتیاد گسترده و پایین آمدن سن فحشا، قتل و سرقت، گسترش روزافزون فقر و گرانی و بخصوص جیره بندی بنزین زندگی روزمره انسان ایرانی را فلج کرده است. اختلاف طبقاتی بحدی است که تعداد محدودی از غارتگران و نزدیکان رژیم در سیاره ای ماورای این زمین خاکی در اوج رفاه و آسایش روزگار را سپری میکنند ودر مقابل اکثریت قریب به اتفاق مردم رنجدیده ایران درقعر جهنم و حضیض فقر و بیچارگی روز مشقت بار خود را به شب و شام تیره خود را به صبح میرسانند ودر حالی که ماشین تبلیغاتی ارتجاع با نقل روایات و قصه های پندآمیز از زندگانی ائمه اطهار و اولییای دین مردم را به قناعت و صبر و ساده زیستی دعوت کرده و بهشت و حورالعین و نهر شیر و عسل را به منتظران و صابرین وعده میدهند خطر جنگ امپریالیستی بر ضد مردم ما و نه بر ضد حاکمان مزدور و جنایت پیشه و سازندگان سلاح هسته ای هرروز بیشتر و بیشتر میشود.
جوان ایرانی که با هزار امید و آرزو سد کنکور را پشت سر گذاشته و وارد دانشگاه شده است با سد سکندر بسیج دانشجویی، کمیته انظباطی و امثالهم روبرو گشته و فقط و فقط به جرم دگراندیشی مورد شکنجه های قرون وسطایی قرار میگیرد بنحوی که اقدام به خودکشی می نماید همانگونه که در گزارش خبرنامه امیرکبیر ذکر شده است بازجوها دانشجویان را مجبور به انجام کارهای طاقت فرسا مانند خم شدن و گرفتن مچ پاها می کردند، چند نفری روی کمر دانشجو سوار می شدند. همچنین در مواردی که دانشجویان در اثر ایستادن های طولانی مدت کنترل خود را از دست داده و به روی زمین سقوط می کردند، بازجوها با گرفتن موها و بلند کردن ایشان، آن ها را مجبور می کردند دوباره سر پا بایستند. از جمله آزارهای روحی روانی دانشجویان این بوده که در مواردی ایشان را به بند اعضای گروه تروریستی القاعده منتقل نموده اند.
مردم از خود میپرسند مسئول این فجایع کیست ؟ اگر بخواهیم پاسخی به این پرسش بیابیم در مرحله نخست میبایست مسئولیت پذیری خود را مورد بررسی قرار دهیم آیا ما مردم ایران چه درون مرز و چه برون مرز خودمان را مسئولیت پذیر میدانیم ؟
ما داخله نشینها چه کاری برای رهایی براداران و خواهران تحت شکنجه خود از این همه مشقت و زجر انجام داده ایم؟
آیا اپوزسیون برون مرزی ما که آزادی و امکانات زیادی در دست دارد و در اصول و در عمل میبایست یار و یاور هموطنان ستمدیده درون مرزی خویش باشد مسئولیت پذیر است؟ اپوزسیونی که از پراکندگی و تشتت زایدالوصفی رنج برده و تحت تاثیر بحثهای بی انتهای تئوریک و اینکه بابک خرمدین ترک بوده یا فارس عملا به شیر بی یال ودم اشکم مبدل گردیده ودر کهکشانها سیر میکند چگونه میتواند گامی درحمایت از مبارزات مردم بردارد؟ اپوزسیونی که هنوز نمیداند و یا به نفعش نیست که بداند جامعه جوان ایران دچار دگرگونی بنیادین گشته و با قواعد کهنه و قدیمی دیگر نمیتوان آن را توضیح داد چگونه میتواند باری از دوش دانشجویان تحت شکنجه بردارد؟
زمانی میتوانیم رژیم جنایتکار ولایت فقیه را مسئول این همه قتل و جنایت و شکنجه بنامیم که خود بار مسئولیت را بدوش گرفته و در حد توانایی و امکان خود قدم پیش گذاشته و اگر قهرمان نیستیم لااقل انسان باشیم .

پنجم مرداد ٨۶