تا کوچه های سنگی آفتاب
کسی ترا به حسی عاشقانه می خواند


محمود معتقدی


• چندان از چیدن شب و ستاره
بر می گردیم
همچون
پرواز نتی روشن
میان فاصله های اندوهت ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۹ مرداد ۱٣٨۶ -  ۱۰ اوت ۲۰۰۷


برای آنکه از چیدن شب و ستاره باز می آید: استاد حسین علیزاده


۱

سبز می شود
وطن شادی ها و
شکوفه های سرخ اش
که
بر این ظلمات
جز به سایه سازت
کس به جهان
پرده ای
بر نمی خواند
توفان های تابستانی
که هنوز
به آهنگ سر انگشتان تو
باز می آیند
همهمه حضوری دلپذیر و
به یاد زخمه چنگی
در همسایگی باران و
آینه
دریای واژه های آبی و
سرخ
چگونه از غیاب تو
بر می خیزند و
گام های آسمان
دو باره
بر پا می شود


۲

چندان از چیدن شب و ستاره
بر می گردیم
همچون
پرواز نتی روشن
میان فاصله های اندوهت
ره بر خیالی نازک و
پای پرچمی چنین
بر شانه های باد
آمیزه سپیده ای سوزان و
بانگ پرنده ای واژگون
تا کوچه های سنگی آفتاب
کسی ترا
به حسی عاشقانه
می خواند
بر سازی شکسته و
رنگین کمان نامی تلخ
اینک
از تو
مایه دستی و
از ما
خاطره سخنی به آزادی و
لبخندی


مرداد ٨۶