گزارش روزنامه ی اعتماد از انتخاب برترین های فوتبال ایران



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۱ مرداد ۱٣٨۶ -  ۱۲ اوت ۲۰۰۷


زنگ ها برای نکو به صدا در آمدند

دقایقی مانده به نیمه شب نهم آگوست ۲۰۰۷، درست ۷۰ سال پس از اینکه ارنست همینگوی در گیرودار جنگ خونین منطقه پامپالونای اسپانیا زنگ ها را برای دنیا به صدا در آورد، پسر ایرانی محبوب پامپالونا زنگ ها را برای فوتبال اسپانیا، اروپا و آسیا به صدا در آورد. دومین توپ طلای فوتبال ایران پاداشی بود برای یک سال درخشش نخستین بازیکن ایرانی لالیگا با پیراهن سرخ اوساسونا. نکونام در فاصله نمایش امیدوار کننده اش در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان و حضور مقتدرانه اش در قلب زمین ایران در جام ملت های ۲۰۰۷، یک عملکرد باشگاهی کاملاً موفق در اوساسونا داشت به طوری که در کمتر از هفت ماه از خرید آسیایی درجه دوم تیم چهارم فصل ۲۰۰۶-۲۰۰۵ لالیگا تبدیل به محبوب ترین و موفق ترین بازیکن فصل از نگاه هواداران باسکی - ناوارایی این تیم شد. از روزی که جواد نخستین گل ایرانی لالیگا را وارد دروازه ویارئال کرد و تبدیل به یک بازیکن فیکس در قلب زمین اوساسونا شد، رومن نکروهای پامپالونا از قعر جدول فاصله گرفتند، به رکورد پنج پیروزی پی درپی رسیدند و در نهایت تا نیمه نهایی جام یوفا پیش رفتند. پنجشنبه شب گذشته نکونام با چنین کارنامه یی پا به سالن همایش های هتل المپیک گذاشت و از همان ابتدا حسابش را از سایر ستاره های ایرانی نامزد توپ طلا جدا کرد. او به جای ردیف وسط سالن که محل تجمع بازیکنان بود، ردیف سمت راست را انتخاب کرد.

یعنی همان جناحی از سالن که روزنامه نگاران و صاحبان رسانه ها به عنوان مهمترین گروه برپا کننده و تعیین کننده توپ طلا نشسته بودند. «نکو» آرام و بی سروصدا بین عادل فردوسی پور و خداداد عزیزی نشست و البته به جای این دو فقط با بهنام ابوالقاسم پور دم گرفت به باسکی «نه من اسپانیایی هم به زور حرف می زنم،» عادل و خداداد که هر دو با اکیپی تفریحی به مراسم آمده بودند سعی می کردند او را با مزاح و شوخی به حرف بگیرند اما جواد آرامش حرفه یی اش را از دست نداد و حتی وقتی برای دریافت گوی بلورین بهترین هافبک سال روی صحنه رفت هم تحت تاثیر جو نسبتاً باشکوه مراسم قرار نگرفت. او آرام نشست و نشست تا سرانجام نامش به نکویی ببرند. در آخرین سکانس مراسم محرم نویدکیا با یک پاکت و یک توپ طلا و البته یک جفت کفش سفید بدرنگ روی سن آمد تا به قول معروف توپ طلا از برنده قبلی به برنده فعلی دست به دست شود، اما هنوز پاکت را باز نکرده بود که کارگردان مراسم، کلیپ نهایی را پخش کرد. این تصویر نکونام بود که در پس زمینه قطعه موسیقی باشکوه «Dorime» اثر گروه «Era» زنگ ها را برای فوتبال به صدا درآورد و بعد خود خودش هنگام دریافت توپ طلا لبخندی براق را که برای آن لحظه نگه داشته بود تقدیم فلاش های پی درپی عکاسان کرد.

... چهار سال بعد

با برگزاری مراسم پنجشنبه شب توپ طلا به نظر می رسد که از این پس سنت انتخاب بهترین ها و بهترین بهترین ها در فوتبال ایران جا بیفتد.

با اینکه نیمی از شرکت کنندگان که حوصله شان از طولانی بودن زمان مراسم و تعدد جوایز درجه دو و درجه سه سر رفته بود، مراسم چهار سال پیش را که تقریباً توسط همین گروه فعلی برگزار شده بود، جذاب تر می دانستند اما کافی بود کمی دندان روی جگر بگذاریم تا به جذابیت های بسیار بیشتری نسبت به دوره اول پی ببریم. حضور علی آبادی، پل مونی، پروین، کیومرث هاشمی یا جمعی از قدیمی های فوتبال به خودی خود نمی توانست جذابیت تلقی شود بلکه جذابیت به کارگردانی اتفاقات روی سن بستگی داشت. البته شباهت های مایوس کننده یی هم بین دوره اول با این دوره به چشم می خورد. اینکه میهمان خارجی ویژه هر دو مراسم صرب بودند. چهار سال پیش بورامیلوتینوویچ و این بار «ترومن» سرمربی تیم ملی بسکتبال، قهرمان آسیا.بنابر این عدم حضور این چهره ها به چشم نیامد.

در حاشیه فرش قرمز

حبیب کاشانی اولین میهمانی بود که فرصت خودنمایی پیدا کرد. او به دعوت بهزاد کاویانی مجری مراسم روی سن آمد و بعد با عجله هتل المپیک را به مقصد فرودگاه مهرآباد ترک کرد. طوری که حتی شایع شده مدیر عامل ۴٨ روزه پرسپولیس قرار است افشین قطبی را در بدو ورود با خود به مراسم توپ طلا بیاورد. به هر حال او جایزه طالب لو را به عنوان بهترین سنگربان سال اهدا کرد و در حالی که همه منتظر بودند همان جا روی سن پیشنهاد خرید دروازه بان استقلال را مطرح کند، از این کار منصرف شد.

محمود مشحون دیگر میهمان ویژه مراسم بود. با حضور او بر صحن تالار مقام قهرمانی بسکتبال در آسیا یادآوری شد و اینکه فدراسیون فوتبال شکست خورده است. عدم حضور کیومرث هاشمی سرپرست، صفایی فراهانی رئیس کمیته انتقالی و امیر قلعه نویی سرمربی به خوبی میزان شرم دست اندرکاران فوتبال از حضور در جشن سالانه این رشته را عیان می کرد، اما حضور رئیس فدراسیون بسکتبال بر صحنه «مهدی محمدنبی» تنها دست اندرکار حاضر فوتبال را هم شرمنده ساخت.

بلبل زبانی عرفان اولروم به زبان شیرین پارسی جزء جلوه های اسکاری مراسم توپ طلای ٨۶ بود. این نیجریه یی نخستین سخنرانی مسبوط خود به فارسی طی سه سال حضورش در ایران را انجام داد؛« از اینکه انتخاب شدم، خیلی خیلی خوشحال... این را مدیون برادر خودم خداداد و آقای ناصر شفق در ابومسلم ... این جایزه برای من خیلی خیلی مهم، چون اولین جایزه من در فوتبال...» برنده گوی بلورین بهترین مهاجم سال در پایان از زحمات همسر ایرانی اش هم تشکر ویژه یی داشت.

عادل فردوسی پور با یکی، دو همکار تلویزیونی اش در مراسم حاضر شد و البته امیر فردوسی پور نسخه بدل اصل او نیز در جوارش بود. عادل و برادرش که ۱۰ سال از او جوان تر است مثل توپی هستند که با چاقو از وسط نصف کرده باشند. جدای از شوخی شباهت این دو مورد توجه عکاسان زیادی قرار گرفته بود. اوج حضور فردوسی پور در مراسم زمانی بود که او برای اهدای جایزه بهترین داور روی سن رفت و به عنوان یکی از منتقدان داوران حاضر آنها را چنین مورد تمجید قرار داد؛ «کلهم داوران ما خوب هستند.»

با این جمله سالن از خنده منفجر شد. اما واقعاً چرا؟ جای قلعه نویی واقعاً خالی بود،

جای قلعه نویی واقعاً خالی بود، اما نه به خاطر کنایه عادل. انتخاب دایی به عنوان بهترین مربی سال، انتخاب سپاهان به عنوان بهترین تیم، اهدای گوی بلورین داوری به سعید مظفری به عنوان خصم سیاهپوش او و اهدای جایزه به علی سامره که چشم دیدنش را ندارد، بلکه بدین خاطر که پیش از شروع مراسم قریب به یک ساعت به پخش فیلم مستند داستانی «پیاده روهای واراژدین» به کارگردانی میلاد صدر عاملی اختصاص یافت؛ فیلمی که کارگردان جوانش که در مراسم نیز حاضر بود در آن برانکو ایوانکوویچ را یک قهرمان تصویر می کرد، اما چه کسی پیدا می شود از این فیلم ها برای قلعه نویی بسازد؟،

آندرانیک تیموریان را باید باجنبه ترین نامزد توپ طلا دانست. جوان ارمنی صرفاً به خاطر حضور در این مراسم بازی نخست بولتون در لیگ برتر ٨-۲۰۰۷ را از دست داد ولی ذره یی از این بابت که گوی بلورین بهترین هافبک و توپ طلا را از دست داده،شکایتی نکرد و وقتی روی صحنه آمد با افتخار عنوان دومین هافبک برتر را پذیرفت.

اختلاف ارتفاع فرزاد آشوبی که به عنوان پدیده برتر سال انتخاب شد با حامد حدادی غول بسکتبال ایران که گوی را به او اهدا کرد چیزی در حدود یک متر بود.

علی دایی و فیروز کریمی بزرگ ترین غایبان مراسم بودند. آنها اگر حضور داشتند در غیاب حتمی مهندس هاشمی مدیر عامل سایپا و علی شفیعی زاده مدیر عامل استقلال اهواز این شانس را داشتند که دوبار به روی صحن بروند، اما گوی بلورین دایی به عنوان بهترین مربی را ابراهیم صادقی کاپیتان سایپا دریافت کرد و جایزه دومین تیم برتر سال را تقی زاده مدیر ورزشی باشگاه به نیابت از دارابی و دایی گرفت. در این میان چهره دکتر زادمهر که با تبریک حاضران مواجه بود، اما به روی سن فراخوانده نشد نیز دیدنی بود، چرا که او دیگر سرپرست سایپا نیست و از این پس دایی که در حال حاضر با تیم ملی دانشجویان در تایلند به سر می برد با حکم سرپرست، سرمربی سایپا خواهد بود.

اما هر دو جایزه سومین مربی برتر و سومین تیم برتر سال را حمید رمضانی سرپرست سابق راه آهن و سرپرست فعلی استقلال اهواز دریافت کرد تا بدترین ها هم بین بهترین ها خودی نشان داده باشند.

اما نمایش ویژه مراسم توپ طلا از آن لوکابوناچیچ بود. او که به دعوت ترومن برای دریافت جایزه دومین مربی برتر سال روی صحنه رفت، رحمان اسدی مترجم معروفش را به همراه داشت.

لوکا پشت تریبون قرار گرفت و گفت؛ «سلام، خیلی خوشحالم که انتخاب شدم، متشکرم،» اسدی هم ترجمه کرد؛«ایشان به شما سلام می کنند و از اینکه به عنوان مربی برتر انتخاب شده اند از شما نهایت تشکر را دارند.» اما نکته ماجرا این بود که لوکا حرف هایش را فارسی زده بود.