گر می توانستم


م. ساقی


• گر می توانستم شعری می سرودم
تا آهوان دشت عشق
زانوانشان دیگر
از هجوم پلنگ اتفاق
نلرزد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۲ مرداد ۱٣٨۶ -  ۱٣ اوت ۲۰۰۷


گر می توانستم
شعری بسرایم
می سرودم از نگاه تو
وقتی که چون دستی
از شاخه های گیسوان من
زیتون می چیند.

گر می توانستم شعری می سرودم
تا آهوان دشت عشق
زانوانشان دیگر
از هجوم پلنگ اتفاق
نلرزد
و لحظهء آغاز
آنچنان که تو دوست میداری
پایان گیرد.

گر می توانستم شعری می سرودم
از آن چشمان
که تا زلالیشان را باور داشتم
هیچ بارانی خیسم نکرد
و در هیچ گذرگاهی
ابلیس یأس به کمینم ننشست
گر می توانستم می سرودم.

گر می توانستم