تنها راه برای اصلاح طلبان!


سام الدین ضیائی


• در چنین شرایطی که می تواند به آماده ساختن بستر تغییر حاکمیت منجر شود، تشویق به شرکت در انتخابات از سوی عده ای از اصلاح طلبان، آب در آسیاب رو به از کار افتادن حاکمیت دیکتاتوری فقیهان است و این خیال که از کاشتن چنین دانه ای در چنان زمینی بتوان آزادی و دموکراسی درو کرد جز خیالی خوش نتواند بود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۴ مرداد ۱٣٨۶ -  ۱۵ اوت ۲۰۰۷


هیچ دیکتاتوری قدرت را با دستان خود به مردم واگذار نکرده است. واستاندن قدرت از دست دیکتاتور هم که نه دموکراسی می شناسد و نه آزادی، به انتخاباتی که نه آزاد است و نه دموکراتیک هرگز میسر نیست. به فرضی محال هم اگر شرایط انتخابات نیمه آزاد و تقریبا دموکراتیک در سایه حاکمیت دیکتاتوری فراهم آید و دیکتاتور به هر دلیل وادار به برگزاری آن شود، بر اساس عرف و قانون ــ و در جمهوری بی جمهور فقیهان، شرع ــ دیکتاتور منتصب خود یا منسوب به خداست. مشروعیت خود را از مردم نمی گیرد و قدرت اصلی در دستان او و ایادی انتصابی اوست. بنابراین منتخب مردم حتی به اندازه ی منسوبان دیکتاتور هم قدرتی از خود ندارد. چنان که مجلس شورای اسلامی بی حضور شورای نگهبان رسمیت ندارد. نماینده ی قانونی مردم با رای قاضی انتصابی به زندان انداخته می شود. رییس جمهور منتخب در حد تدارکاتچی رهبر تنزل می یابد. خبرگانی که باید رهبر را معرفی کنند، نمایندگان خود رهبرند نه ملت. و ... در مقابل همه ی اینها هم مجمع تشخیص مصلحت شترگاو یلنگی که از رهبر فقید به یادگار مانده و باز ساز رهبری می زند.
    انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی نزدیک است و خوش خیالی است اگر همچنان به بافتن هزار ریسمان به آسمان اصلاحات حکومتی، مردم را به حضور در یای صندوق هایی بکشانیم که جز مشروعیت بخشیدن به دیکتاتور هیچ معجزتی از آن بیرون نخواهد آمد. تازه آن که حاکمیت حاضر نیست به هیچ قیمتی تجربه ی دوره ی هشت ساله ی اصلاحات را تکرار کند. جنان که از هم اکنون ندای رد صلاحیت دوباره ی مردودین دوره های قبلی به گوش می رسد. درها بسته شده اند و سگ ها را هم که رهانیده اند. همان چند روزنامه باقیمانده ای که به هزار خودسانسوری بر جا مانده بودند تعطیل شده اند. زور و فشار و تهدید و زندان و همه این ها برای همان کشتن کورسوی آزادی و دموکراسی است که بنیانگذار جمهوری اسلامی به اشتباه یا دروغ داده بود. و ... زور است یا حسین!
    در چنین شرایطی که می تواند به آماده ساختن بستر تغییر حاکمیت منجر شود، تشویق به شرکت در انتخابات از سوی عده ای از اصلاح طلبان، آب در آسیاب رو به از کار افتادن حاکمیت دیکتاتوری فقیهان است و این خیال که از کاشتن چنین دانه ای در چنان زمینی بتوان آزادی و دموکراسی درو کرد جز خیالی خوش نتواند بود. گناه اگر نگوییم سازشکاری ها، ندانم کاری ها و عقب نشینی های مفرط خود به نفع جبهه ی ییروز حاکمیت را به گردن تحریم کنندگان انتخابات ریاست جمهوری انداختن و چشم خود به روی واقعیت عریان عدم انطباق دیکتاتوری و دموکراسی بستن نیز راه به جایی نخواهد برد جز ترکستان!
    با شرحی که آمد، هنوز تنها راه های باقیمانده برای اصلاح طلبان همان ییشنهاد های قدیمی است. اعتصاب غذای نامحدود اصلاح طلبان حکومتی در مقابل زندان اوین به شرط آزادی تمام زندانیان سیاسی به عنوان ییش شرط شرکت در انتخاباتی که نظارت استصوابی از آن برداشته شده باشد. و یا همان اعتصاب با شرطی سخت تر، یای فشردن بر برگزاری رفراندوم ــ هر چند به نظر بعید و غیر قابل دسترسی. این ها تنها راه و بس بهتر از دست در دست دادن خیمه شب بازان انتخابات فرمایشی در راه است. اگر به فرض نزدیک به محال حاکمیت وادار به دادن امتیاز به آنان شد که ییروز میدانند و می توانند با قدرت تمام به مبارزه ی انتخاباتی نسبتا آزاد فکر کنند و در یی گرفتن امتیازات بیشتر باشند.اگر مثل ییش از این عقب ننشینند. اگر هم نتوانند حاکمیت را وادار به امتیازدهی کنند با وجدانی یاک به تحریمیان خواهند ییوست و آن دغدغه ی همیشگی نظام که بر گرده ی سنت شان سنگینی می کند بی معنی خواهد شد.
اصلاح طلبان را باز در راستای اتحاد با ایوزیسیون خارج از حاکمیت فرصتی دیگر می آید که به هزار تاسف و دریغ بیش از آن که امید به بهره جویی از آن باشد، افسوسی دیگر بر دل ها خواهد گذارد که حیف! باز به بهانه ی نظام و امام از دست رفت!