موضع PJAK در خصوص
سیاست‌های خشونت‌آمیز و حملات نظامی اخیر جمهوری اسلامی ایران در کردستان


• بدون استقرار دمکراسی در ایران مسئله کرد قابل حل نبوده و بدون مبارزه برای حل مسئله کرد و حقوق دمکراتیک خلق کرد برپایی دمکراسی ممکن نخواهد بود. مخالفت در کردستان صرفاً بر مبنای یک جنبش اتنیکی استوار نبوده و با پرسپکتیوی معاصر و دمکراتیک خود را مسئول تحول دمکراتیک چه در سیاست و چه در جامعه کلی ایران می‌داند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۴ شهريور ۱٣٨۶ -  ۲۶ اوت ۲۰۰۷


به افکار عمومی

در روزهای اخیر شاهد حملات گسترده‌ای علیه خلق کرد و جنبش دمکراتیک و آزادی‌خواه آن هستیم. این حملات را نباید تنها مجموعه‌ای از عملیات‌های نظامی منطقه‌ای تصور نمود. این حملات بخشی از یک پروسه سیاسی ـ نظامی جهت ممانعت از پیشرفت دمکراسی و برای رهایی از بحرانی است که دولت‌های ارتجاعی منطقه درگیر آن شده‌اند. تحولات جهانی و منطقه‌ای و عدم چاره‌یابی مسایل درونی و عمیق‌تر شدن چالش‌ها سرنوشتی صدام‌گونه را در افق آنها قرار می‌دهد. در این میان زنگ‌های خطر در جمهوری اسلامی ایران پیش از همه دولت‌های منطقه به صدا درآمده است. جمهوری اسلامی ایران رو در رو با فشارهای خارجی و داخلی با تنش‌زایی و بحرانی‌تر نمودن مسایل در ایجاد فرصتی برای تداوم حاکمیت خود دارد. تداوم بحران هسته‌ای، شدت بخشیدن به تضادها و درگیری‌های قومی ـ مذهبی در عراق، لبنان و فلسطین بخشی از سیاست‌های تنش‌زایی در خارج دولت جموری اسلامی هستند. بعد درونی سیاستهای جمهوری اسلامی سرکوب داخلی و سعی در میان بردن همه دینامیسم‌های مخالفت دمکراتیک در ایران است. توقیف روزنامه‌ها، دستگیری گسترده روزنامه‌نگاران و فعالین سیاسی ـ اجتماعی، اعدام‌های متعدد و ... از رویدادهای روزانه سیاسی کشور هستند.

در این میان خلق‌های ایران و بخصوص خلق کرد آماج حملات رژیم قرار گرفته‌اند. خلق کرد که با مبارزه مداوم خود یکی از فاکتورهای اصلی تداوم روح مقاومت در ایران و در کل خاورمیانه بوده است، از دیدگاه جموری اسلامی و متفقانش همچون تهدید اصلی و بزرگ ارزیابی می‌شود. اوج‌گیری مبارزه خلقمان در شرق کردستان و ایران با دیدگاه‌ها و سازماندهی نوین حزبمان امید نیل به دمکراسی راستین و برادری خلق‌ها را در دل هر فرد ایرانی فروزان‌تر نموده است. حزبمان از همان آغاز تأسیس با حملات تبلیغی، تحریف واقعیات و یاوه‌سرایی‌ها و اپراسیون‌های نظامی روبرو بوده است. ایجاد جو کاملاً نظامی در کردستان، سرکوب اعتراضات مردمی، اشاعه فرهنگ مزدوری و جاش و بسیج‌پروری و ایجاد تیم‌های ویژه جنایت و آدمکشی به موسوم به کنترا‌گریلا از سیاست‌های رژیم در سال‌های اخیرند. از طرف دیگر اوج‌گیری مبارزات ملی دمکراتیک خلق کرد در بخش‌های دیگر کردستان عرصه را بر تداوم سیاست‌های سرکوبگرانه و دیدگاه‌های یک بعدی دولت ـ ملت‌ها تنگ نموده است. دولت‌های ایران، ترکیه و سوریه که تداوم حیات خویش را در نبرد علیه دمکراسی و برافروختن احساسات و فرهنگ ملی‌گرایی شوونیستی، مذهب‌گرایی و ایجاد تضاد در بین خلق‌ها می‌دانند؛ در اتحادی سه‌گانه خلق کرد، جنبش دمکراتیک آن و دستاوردهایش را مورد حمله قرار می‌دهند. دولت کنونی عراق نیز که در باتلاق بی‌ثباتی و نا‌امنی دست و پا می‌زند و از پس‌مانده‌های ذهنی بعثی رهایی نیافته، خلاصی خود را در جایگیری در جوار این دولت‌ها می‌یابد. نشست‌های موسوم به امنیت عراق در سوریه و سفرهای مالکی به ایران و ترکیه و سوریه در همین راستا صورت گرفتند. بدین ترتیب جمهوری اسلامی با بهره‌برداری از بی‌ثباتی در عراق و همکاری با متفقین مرتجع خود فرصت یورش به همه نیروهای پویایی دمکراتیک چه در داخل و چه در خارج و در رأس همه آنها جنبش دمکراتیک خلق کرد PJAK را یافته است. مصادف بودن حملات نیروهای رژیم جمهوری اسلامی با حملات ارتش ترکیه به مواضع PKK و مردم عادی در جنوب کردستان و قتل‌عام کردهای ایزدی در شهر موصل امری تصادفی نیست. ایجاد منطقه امنیتی در مرزهای ترکیه‌ـ‌ عراق و ایران‌ـ ‌عراق که عبارت از کل مرزهای خارجی حکومت اقلیمی کردستان در عراق است به معنای محاصره نظامی ‌ـ ‌سیاسی این حکومت می‌باشد. هر چند بعد وابسته به ترکیه در این مورد بیشتر مورد توجه و ارزیابی سیاسی واقع شده است، اما ایجاد منطقه امنیتی در مرزهای شرق و جنوب کردستان توسط رژیم جمهوری اسلامی بایستی در میان جناح‌ها و نیروهای مختلف کرد در همه بخش های کردستان مورد ارزیابی دقیق‌تری قرار گیرد. آنچه در ترکیه بعنوان شعار و یا توافقی دراز مدت با مالکی به بحث گذاشته شده است در مرزهای ایران و عراق (بدون توجه سیاسیون منطقه‌ای و کرد) عملی می‌گردد و جای تأسف است که هنوز بعنوان تهدیدی جدی نیز تلقی نمی‌گردد.

حملات نیروهای رژیم علیه حزبمان در واقع بخشی از برنامه وسیع جمهوری اسلامی جهت ریشه‌کن نمودن کامل خواست‌ها و امیدهای دمکراتیک در ایران و منطقه است.

با چنین نگرشی به این حملات، برخورد نیروهای مختلف در صحنه سیاست ایران و منطقه جای ارزیابی دقیق‌تر است.

با توجه به اینکه این حملات تمامی مرزهای حکومت اقلیمی کردستان و جموری اسلامی را در بر می‌گیرد بسیار خوشبینانه خواهد بود اگر خود حکومت کردستان را بعنوان یکی از اهداف این حمله در نظر نگیریم. عدم رضایت به وجود یک حکومت کردی در مجاورت خود از اصول مشترک مثلث ضد کرد ایران‌ ـ ترکیه و سوریه می‌باشد. از طرف دیگر جمهوری اسلامی همیشه سعی در تحدید تأثیر کردها در جریانات سیاسی عراق را داشته است و همچنین با ایجاد ناامنی در جنوب کردستان و فرستادن و سازماندهی نمودن اسلامیان تندرو به آنجا سعی در ایجاد بی‌ثباتی در کردستان را داشته است. علی‌رغم واکنش حکومت اقلیمی کردستان در اعتراض به این حملات اظهارات برخی از مسئولین کرد جنوبی در مورد اینکه حمله به کوه‌های قندیل و نواحی مرزی چندان تهدیدی برای حکومت کردستان محسوب نمی‌شود، را می‌توان نوعی رضایت در برابر تهدیدات دشمنان خلق کرد دانست. در این میان سکوت مسئولین اتحادیه میهنی کردستان که بیشتر این حملات در نواحی مرزی تحت کنترل آنان انجام می‌گیرد حاکی از موافقت با این حملات می‌باشد. هر چند در عرصه‌های مطبوعاتی و سیاسی شاهد عدم وجود موضعی آشکار در این زمینه می‌باشیم، اما بویژه در مناطق مرزی بعضی از عملکردهای   YNK به موازات وضعیت بحرانی موجود باعث ایجاد گمان و تردید می‌گردد. این در حالی است که مردم جنوب کردستان نگرانی و نفرت خود را از این اعمال جمهوری اسلامی و پشتیبانی‌ بی‌دریغ خود را از جنبش آزادی‌خواه ما نشان داده‌اند. چرا که مردم بیش از مسئولین به این واقعیت توجه دارند که حفاظت از جنوب کردستان و دستاوردهای خلقمان در این بخش تنها با چاره‌یابی دمکراتیک مسئله کرد در همه بخش‌ها ممکن می‌باشد. بنابراین جایگیری حکومت اقلیمی کردستان در توازنات موجود منطقه‌ای نباید بر اساس تضعیف جنبش آزادی‌خواهی کرد در دیگر بخش‌ها باشد. آنچه از حکومت اقلیم انتظار می‌رود این است که نقش کارا و مثبتی در حل دمکراتیک مسئله کرد در ایران ایفا نماید.
واکنش احزاب کردی شرق کردستان (ایران) نیز در برخورد با این حملات نامسئولانه و از دیدگاه تنگ‌نظرانه و صرفاً حزبی بوده است. این احزاب که درگیر مشکلات شدید درون حزبی خود می‌باشند و تقریبا تمامی انرژی آنها صرف مسایل درون حزبی می‌گردد و هر رویدادی را از دیدگاه منافع گروهی ارزیابی می‌کنند با نگرش به این حملات همچون رویدادی گذرا و منحصر به PJAK به دشمنان در گسترش حملات خود علیه‌ خلق کرد جرأت می‌بخشند. این در حالی‌است که اعضا و هواداران این احزاب بر خلاف رهبران خود، پشتیبانی و تمایل خود به همکاری با حزبمان را به‌وضوح اعلام می‌دارند و خواهان موضع‌گیری مشترک در برابر دشمنان خلق کرد می باشند.

اپوزیسیون ایرانی و مخالفین رژیم در خارج از کشور نگرشی فراتر از چارچوب گفتمان «‌تمامیت ارضی » به مسایل کردستان و بخصوص حملات اخیر ابراز نکرده‌اند. این نوع نگرش، نگرشی امنیتی به مسئله است که در نتیجه آن هر نوع میلیتاریسم، سرکوب و کشتاری موجه و مشروع است. این دیدگاه در نتیجه درکی ناقص و لیبرالی از دمکراسی و حقوق و آزادیها شکل می‌گیرد. ایران کشوری موزائیک و متشکل از خلق‌های متعدد است. در چنین کثرت فرهنگیی حلال مشکلات ایران دمکراسی رادیکالی است که تمام تفاوت‌ها در آن با حفظ هویت خود از حقوق کامل برخوردار بوده و مشارکت لازم را در همه امور داشته باشند. دمکراسی رادیکال تمامیت ارضی را تضمین می‌نماید نه نیروی تروریستی سپاه‌پاسداران انقلاب اسلامی. با طرح مسایل حقوق بشر و اعدام‌ها و سرکوب‌ها از یک طرف و چشم‌پوشی از حملات وحشیانه رژیم در کردستان از طرف دیگر نوعی پارادوکس در برخورد مخالفین رژیم در خارج از کشور نمایان است. اعدام‌ها و سرکوب در همه نقاط ایران در ارتباط تنگاتنگ با حملات رژیم در کردستان بوده و در کل، سیاست ثبات ضد دمکراسی جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دهند. اجرای اعدام بصورت دسته‌جمعی و علنی و وادار نمودن آحاد جامعه جهت حضور و تماشای صحنه‌های اعدام و سنگسار و حد تعزیری و قطع اعضای بدن، در کل تاریخ ایران بی‌نظیر بوده و نماد سیستم سیاسی ضد‌انسانی و در تضاد کامل با تمام ارزش‌های جامعه بشری در عصر کنونی می‌باشد. همه کسانی‌که ادعای مخالفت با رژیم و مبارزه برای استقرار دمکراسی در ایران را دارند باید به این نکته واقف باشند که مسئله کرد، مسئله دمکراسی در ایران است. بدون استقرار دمکراسی در ایران مسئله کرد قابل حل نبوده و بدون مبارزه برای حل مسئله کرد و حقوق دمکراتیک خلق کرد برپایی دمکراسی ممکن نخواهد بود. امروزه سازماندهی‌شده‌ترین مخالفت در ایران در کردستان وجود دارد. این مخالفت صرفاً بر مبنای یک جنبش اتنیکی استوار نبوده و با پرسپکتیوی معاصر و دمکراتیک خود را مسئول تحول دمکراتیک چه در سیاست و چه در جامعه کلی ایران می‌داند. جامعه کردستان با همه جنبه‌های خود سیر تحول و پیشرفت را طی می‌نماید. سیاست کردی نیز تحت رهبری اندیشه‌های رهبر اوجالان و با دیدگاه پارادایم جامعه دمکراتیک ـ اکولوژیک از همه دگم‌های فکری قرن بیستمی چون ناسیونالیسم، اقتدارخواهی و ... گذر نموده و با مبارزه بر مبنا و دیدگاه ملت دمکراتیک برای اعاده حقوق راستین خلق کرد تلاش می‌نماید و با درکی فراملی برادری و اتحاد آزاد خلق‌ها را در ایران میسر می‌سازد. مبارزه خلق کرد نه پتانسیل تجزیه بلکه پتانسیل دمکراسی در ایران است. قلب مقاومت دمکراتیک ایران امروزه در کردستان می‌تپد. حمله به خلق کرد و جنبش آن حمله به مقاومت سازماندهی شده دمکراتیک است. عدم دانش کافی مخالفین رژیم در خارج از کشور از تحولات کردستان و نگرش‌های در چارچوب قالب‌های کهنه و از مد افتاده قرن بیستمی جای انتقاد فراوان است.

لازم است که همه دمکراسی‌خواهان به این نکته توجه داشته باشند که خلق کرد نه امروزه و نه هیچگاه مسئول برخوردهای خشونت‌بار در کردستان نبوده است. مبارزه برحق مردم کرد به ‌واسطه‌دیدگاه امنیتی دولت مرکزی همیشه با خشونت تمام مورد حمله واقع شده و سرکوب گشته است. برخی افراد و رسانه‌ها و حتی جناح‌های سیاسی رفرمیست با تحریف واقعیات سعی براین دارندکه حزبمان را مسئول خشونت‌ها در کردستان نشان دهند. حزب ما PJAK بعد از یک خلاء ۱۵ ساله سیاسی در کردستان تأسیس شد. در این مدت ۱۵ سال که هیچ جنبش مسلح کردی حضور چندانی در منطقه نداشت از میزان حملات خشونت‌بار و فشارهای رژیم و تهدیدات آن علیه مردم به هیچ وجه کاسته نشد. از طرف دیگر، آیا در مناطقی از ایران که گریلاهای ما در آنجا حضور ندارند و یا حتی در مراکز و شهرهای بزرگ خشونت‌ها و حملات رژیم علیه فعالان سیاسی و اجتماعی و مردم عادی اندک است؟

جنبش آزادیخواه ما بر اساس خط دفاع مشروع به حفاظت از موجودیت و هویت خلق و دستاوردهای مبارزاتی خویش می‌پردازد. حق دفاع مشروع حقی جهانی و به رسمیت شناخته شده ‌برای هر ملت و فردی است که در برابر تهاجمات نابودکننده به دفاع از خویش بپردازد. شیوه مبارزه نیروهای دفاع مشروع یا گریلاهای PJAK با نبرد چریکی مسلحانه و جنش‌های رهایی‌بخش کلاسیک در سده گذشته متفاوت می باشد. نیروهای گریلا در واقع نیروی بازدارنده خشونت و تهاجمات دشمن علیه ارزش‌ها و خلق هستند. از لحاظ نظامی حزب ما تا کنون دفاع مشروع پاسیو را بعنوان تاکتیک در پیش گرفته است. به این معنی که تا تهاجمی صورت نگیرد واکنشی انجام نخواهد شد. ادامه حملات کنونی نیروهای رژیم ما را به سوی تجدید نظر در حالت پاسیو دفاع مشروع و گذار به مرحله اکتیو سوق خواهد داد. شدت یا کاهش یافتن سطح خشونت در کردستان به نحوه برخورد دولت ارتباط داشته و از این لحاظ مسئولیتی متوجه ما نیست. دفاع مشروع در بعد اجتماعی آن نیز ضرورت دارد. در شرایطی که دولت قصد مستقر کردن مزدوران و بسیجی‌ها و اشرار وابسته به خود را در همه محلات و مناطق در شهر‌های مختلف ایران و ایجاد جو رعب و وحشت و تحقیر شهروندان و پایمال نمودن کرامت افراد را دارد، با تکیه بر حق دفاع مشروع باید مرزی برای زیاده‌روی‌های رژیم قایل شد.

هدف سیاست‌های کلی رژیم در چارچوب حملات اخیر آن به کردستان، شکستن اراده آزادی‌خواهی ملت است. هیچ حکومتی در طول تاریخ تا کنون بدین درجه سعی در سازماندهی نهادهای فشار و رعب خود در زوایای زندگی و سلول‌های اجتماعی ننموده است. سازماندهی گروه‌های جداگانه بسیج و اراذل و اوباش در همه مناطق و حملات شهری و غیر شهری اتمسفری ناامن و غیرقابل اعتماد در میان مردم ایجاد کرده است. جمهوری اسلامی ایران سعی دارد گرسنگی، بیکاری و در پی نان روزانه دویدن را به فرهنگ اصلی زندگی ایرانی مبدل سازد. "گرسنه نگه دار و حکومت کن". اقتدار سیاست اصلی جمهوری اسلامی جهت حاکمیت بر جامعه ایران است. علی‌رغم ادعاهای سران این رژیم مبنی بر حفظ ارزش‌های اخلاقی هیچ دوره‌ای در تاریخ ایران، این کشور تا بدین حد گرفتار مفاسد، ناهنجاری‌ها و افول شخصیت انسانی نبوده است. از طرف دیگر رژیم سعی در ایجاد اختلاف و تضاد در بین خلق‌های ایران، مخدوش نمودن چهره خلق‌ها و ایجاد جو بی‌اعتمادی در میان آنها و در نتیجه ممانعت از پای‌گرفتن فرهنگ مبارزه دمکراتیک فراگیر در همه ایران را دارد. جوان دانشجوی تهرانی که از دستیابی به بنیادی‌ترین حقوق فردی وانسانی خود محروم بوده و روزانه با فشار و تحقیر و کتک‌کاری نیروهای دولتی روبرو است، به هیچ وجه نباید سرکوب در بلوچستان، اعدام در خوزستان و کشتار در کردستان برایش قابل توجیه باشد. و بالعکس. تبعیض، سیاست اصلی دولت است و نباید به کاراکتر اجتماعی تبدیل شود. تفاوت‌های فرهنگی امری طبیعی است. اما تبعیض، تفاوت‌های فرهنگی طبیعی را به شکاف در میان خلقها مبدل می‌سازد. مبارزه برای ایجاد فرهنگ دمکراتیک و تولرانس نسبت به فرهنگ‌ها و هویت‌های مختلف به مشروعیت اقتدار ارتجاعی خاتمه داده و ریشه استبداد را می خشکاند. همبستگی دمکراتیک در میان خلق‌ها در ایران هدفی است که همه ما باید در نیل به آن کوشا باشیم.

خلق کرد با پافشاری بر هویت و حقوق ملی‌ ـ فرهنگی خود همچنان باید نقش خود را در اشاعه فرهنگ مقاومت دمکراتیک در همه ایران ایفا نماید. نباید اجازه داد که فرهنگ مزدوری، خیانت و جاش‌بودن در جامعه کردستان مشروعیت پیدا نماید. کرد آزاد هویت اصلی ماست و به‌جز آن هیچ هویت دیگری قابل‌قبول نخواهد بود. بعنوان جنبش مردمی خلق، در راستای این هویت مبارزه نموده و با مقاومت پیروزمندانه خود در اعتلای آن خواهیم کوشید. از این لحاظم مقاومت قهرمانانه گریلاهای حزبمان در برابر نیروهای متجاوز جمهوری اسلامی مقاومتی در راستای احیای ارزش‌های انسانی جامعه ایرانی، همبستگی و برادری دمکراتیک خلق‌های ایران و اعتلای هویت کرد آزاد است. همه آحاد و اقشار جامعه و همه نهادهای مستقل و مدنی هر یک به‌نحوی باید در تقویت این مقاومت ایفای نقش نمایند. هر نوع فعالیت و عملیات و اعتراض دمکراتیک در جهت پیروزی جبهه دمکراتیک بر جبهه ارتجاعی باید انجام گیرد. افکار عمومی جهانی بویژه مبارزین دمکراسی و آزادی‌خواهی در داخل و خارج ایران را به ابراز موضعی دمکراتیک و صریح نسبت به اختناق و سرکوب خلق‌های ایران از سوی رژیم اسلامی فرا می‌خوانیم. جوانان کرد وغیر کرد بدانند که بعنوان نیروی پویای جامعه آماج اصلی سیاست‌های جمهوری اسلامی هستند. در برابر رژیم ایدئولوژیکی که تا بدین حد استادانه در به بردگی کشاندن انسان‌ها، تخمیر آنها و انحطاط شخصیت عمل می‌کند باید از نیروی دانش فکری عظیم و قدرت عمل فوق‌العاده برخوردار بود. ضعف حس مسئولیت اجتماعی، فردیت، نهیلیسم، انزوای اجتماعی و فرار از واقعیت‌ها پدیده‌هایی هستند که‌از نهادهای هنری ـ سیاسی ـ ‌مطبوعاتی وابسته به رژیم در میان جوانان اشاعه می‌یابند. عدم مبارزه جدی با این موارد در میان جوانان، قابل انتقاد است. جوانان و زنان باید با همه مظاهر اقتدار در جامعه مبارزه نمایند. نمی‌توان همه اصول و قواعد جامعه و سیستم موجود را قبول نمود و آزادی را تنها در دستیابی به بعضی از حقوق خلاصه نمود. باید برای ایجاد جامعه‌ای نوین و زندگی آلترناتیو کوشید.

تعریف مجدد معیارها و مبارزه در راستای آنها هدفی والا و اصلی است. زنان و جوانان باید در میدان مبارزه حضور جدی داشته باشند. زن و جوان به‌دور از سیاست، زن و جوانی قدر‌گرا است که به سرنوشت خویش رضایت داده است.

در این راستا جنبش ما بعنوان حرکتی جوان و همچنین حرکتی مبارز در راه آزادی جنسیتی از همه جوانان و زنان دعوت به‌عمل می‌آورد تا در صفوف مبارزین PJAK جای بگیرند.

کوردیناسیون حزب حیات آزاد کردستان PJAK