کشتار سال ۶۷
گزارشی از گردهمائی سراسری در باره کشتار زندانیان سیاسی ایران در شهر کلن آلمان



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٨ شهريور ۱٣٨۶ -  ٣۰ اوت ۲۰۰۷


سرور علی محمدی

نشست سه روزه دومین" گردهمائی سراسری در باره کشتار زندانیان سیاسی در ایران " از روز جمعه ۲۴ تا یکشنبه ٢٦ ماه اوت سال ۲۰۰۷ در شهر کلن آلمان فدرال با حضور نزدیک به ۲۵۰ نفر برگزار شد. هسته مرکزی هیئت برگزاری را نیروی چپ در تبعید بر عهده داشت.

تیتر اصلی سمینار " گردهمائی سراسری در باره کشتار زندانیان سیاسی در ایران" که بطور غیر کتبی (طرح در کنفرانس مطبوعاتی جمعه ۲۴ اوت) عنوان زندانیان سیاسی و جنبش های اجتماعی، که شامل جنبش دانشجوئی و جوانان، جنبش زنان، جنبش کارگری و جنبش اقلیتهای ملی، بر تیتر اصلی سایه افکند و تا آخرین ساعات گردهمائی بر فضای سمینار حاکم بود.(من تلاش می کنم بدون داوری ابتدا شمه ای از برنامه را برای کسانی که در جمع حضور نداشتند بنویسم و در پایان نگاهی کوتاه دارم به آنچه که گذشت.)

جمعه ۲۴ اوت

برنامه با شعر خوانی مینا اسدی آغاز شد. شاعری که تا به امروز از سرودن برای محرومان غافل نبوده،و برای آزادیخواهان جنبش چپ سروده،اشعار او، با استقبال حاضرین در سمینار، همراه بود. مینا،میکروفن را به عباس سماکار زندانی رژیم ستم شاهی سپرد.سماکار چند قطعه شعر زیبا را که از سروده های خودش بود، درروزهای سمینار خواند.

سپس اولین سخنران سمینار دکتر سیاگزار برلیان،در مورد جنبش دانشجوئی در متن جنبش آزادیخواهی مردم ایران،از خیل عظیم دانشجویانی که در هر دو رژیم شاه و شیخ، با ضرب و شتم از پشت میزدانشگاهها به پشت میله ها و سپس به زندان های طویل المدت، و سرانجام به جوخه های اعدام سپرده شده اند، سخن گفت.سیاگزار برلیان اشعار زیبائی هم در آخرین روز سمینار خواند که شعر سو و شون سیاوشان، را بعنوان حسن ختام در پایان گزارش می خوانید.

بحث محمود خلیلی درمورد سرکوب های تشکل های کارگری، و پیشینه تشکل های کارگران در سالهای پس از قیام بهمن ۵۷ بود.

مژده ارسی از زندانیان سیاسی اسپانیا، و بویژه مبارزین باسکی، به همراه فیلمی که از زندانیان باسک تهیه کرده بود،اطلاعات مفصلی در اختیار حاضرین در سمینارقرار داد.

شکوفه منتظری در قطعه ای بنام گمنام با شکنجه گر پدرش سخن می گوید.

رضا رفتاری که تجربه دو زندان شاه و شیخ را با خود دارد با معرفی کتاب های منتشر شده در زمینه ادبیات زندان، سر آغاز مثبتی است برای سخن گفتن در باره زندان.

ایرج مصداقی، از گیسوان بلند شب می گوید وبه دانه ها رسم ستیزه می آموزد.

از نگاه آخر مبارز، به آخرین برگ زندگی می رسد. او با احساسی در خور تحسین از اشعاری که پس از کشتار ۶۷ در زندان حفظ کرده بود برای حاضرین خواند.

گلرخ جهانگیری، که پس از اعدام همسرش بدست مزدوران رژیم، در تبعید به فعالیت سیاسی اش ادامه داد. اینک او هنرمندی متعهد ی است که با تنظیم آهنگ بر اشعار و سروده های زندان به مقابله با فراموشی برخاسته،او با تمام توان می کوشد تا خاموشی را شکست دهد.

پانته آ بهرامی با فیلم و من عاشقانه زیسته ام، مقاومت سه نسل مبارز در تداوم مقاومت آنها می داند وداستان شکست ها و ایستادگی ها را هنرمندانه به تماشاگران مشتاق، به شیوه ای تازه باز گو ئی میکند.

با فیلم بسیار زیبای پانته آ بهرامی اولین روز سمینار کار خود را به پایان می برد.

شنبه ۲۵ اوت

بدلیل اشکال فنی جلسه با تاخیر اغاز به کار کرد.(بحث زندانی سیاسی و جنبش کارگری)

بابک آزاد،کارگری که زندان هردو رژیم را، به جان خریده تا از خواستهای برحق طبقه کارگر دفاع کند. از جنبش کارگری و قیام بهمن و از یاد بود کشتار ۶۷ و نابودی جنبش کارگری سخن گفت.

یدی شیشوانی در رابطه با شعار" ببخشیم و فراموش نکنیم" گفت که جنایتی رخ داده که بشریت از ذکر آن شرم دارد. سخنرانی یدی در رابطه با طبقه کارگر و چالش های پیش رو بود.

فرخنده،که در دهه ۶۰ زندانی بوده، سخنان خود را با برشت آغاز می کند " در اینجا فجایعی رخ می دهد که باید متوقف شود. در این جا انسان ها به زیر چوب و چماق کشیده می شوند.چنین اعمالی نباید تکرار شود.

او با اشاره به درگیری بین جنایتکاران رژیم می گوید: ما مخالف حکم اعدام و شکنجه هستیم، اما در این راه مدافع بخشی از جنایتکاران در برابر بخش دیگر نخواهیم بود.

محمد سید احمدی از ایجاد تشکل های کارگری از انقلاب مشروطیت تا سال ۵۷ و سپس ازمبارزات تشکل مستقل کارگران در جمهوری اسلامی و سرکوب آنها تا به امروز توضیح می دهد.

بحث در باره (زندانی سیاسی و مردم تحت ستم)

با سخنان وریا بامداد آغاز شد و چنگیز قبادی و م شکیب و فرخ قهرمانی از ستم ملی در ایران و ریشه هاِی آن و با توجه به واقعیت کثیر المله بودن ایران،از جنبش مقاومت خلقها سخن گفتند.

بحث (زندانیان سیاسی و جنبش زنان)

سارا نیکو از نقش مهمی که زندانیان زن خصوصا در دهه ۵۰ و ۶۰ در افشای رژیم های دیکتاتوری حاکم بر ایران ایفا کرده اند، سخن گفت.

شادی امین اشاره ای داشت به اتحاد بین جنبش های مختلف اجتماعی برای بیان خواسته هایشان.

مرجان افتخاری به نیروی کار ارزان زنان و کودکان، که همواره با سوء استفاده سرمایه داران همراه بوده، تاکید کرد..

مینا احدی به تیتر برگزاری سمینار اشاره کرد و گفت ما باید در این زمینه صحبت کنیم. او به شرح ارتباطاتش با یک خانواده زندانی پرداخت.

عزیزه شاه مرادی در رابطه با جنسیت و دین و زندان واز شرایط زندان زنان سخن گفت.

آذر درخشان از جایگاه زندانی سیاسی زن در نیروهای سیاسی می گوید و اعتقاد دارد که زنان سیاسی نقش مهمی در کشمکش های سیاسی دارند.

بحث در باره (زندانیان سیاسی و جنبش جوانان)

منیره برادران، که از سال ۶۰ تا ۶۹ در زندان بوده از شرایط کودکان در زندان می گوید:

او از کودکانی که محیط بازی شان از محدوده پتوی سربازی تجاوز نمی کرد، از گلهائی که در سلول زندان رشد می کردند، از شوری که وجور کودکان به جمع های بی روح و مرده زندانیان می بخشید ومی رسد به کودکان ۱۲ و ۱۳ ساله ای که خود زندانی بودند، سرانجام می پرسد براستی مرز کودکی و بزرگسالی در جمهوری اسلامی چیست؟ او از اعدام کودکان و جوانان در دهه ۶۰ سخن گفت. سکوت حاکم بر فضای سمینار حاکی ازاحساس درد تک تک شرکت کنندگان از شنیدن این جنایات ضد بشری جمهوری اسلامی بود.

سهیلا دهماسبی هم از تاثیرات قیام بر روی جوانان و تاثیر آنها در قیام سخن گفت.

جوانان سخن می گویند:

مرضیه دختر۱۵ روزه ای که تا ۶ ماهگی به همراه مادرش در زندان بسر برده و سپس ۸ سال تمام با خاله اش زندگی می کرد، که مادر را کافر و نجس می دانسته، و در دنیای لطیف کودکی توهین های خاله را به مادر و پدر ندیده گرفته و او را مادر خود می دانست. پس از رهائی مادر از زندان به سختی و با بیزاری به همراه او به آلمان آمده، مرضیه سالها با حائلی که بین او و مادرش بوده زندگی کرده. و هنوز هم نمی تواند درک کند که چرا پدرش سیانور خورده و مادر فعالیت سیاسی اش را به بودن با او ترجیح داده.اوبدرستی می پرسد که جایگاه بچه ها در زندگی سیاسی کجاست؟

سخنان مرضیه و چرا های او تا به امروز همچون سایه ای با من است.

سهراب خوشبوئی که در سال ۵۶ متولد شده اما به همراه خانواده اش در سال ۶۰ به زندان می رود. او در تحصیل موفق و یکی از دانشجویان مبارزی است که در ۱۷ تیر ماه ۷۸ به مدت ۶ روز بازداشت و سپس همراه خانوده اش به آلمان می آید.

سورنا هدایت از فعالین نشریه دانشجوئی بذر است.او که در یک خانواده سیاسی چپ رشد می کند، معتقد است که از تجارب نسل قبل باید بهره گیرد.

شب همبستگی بین الملی با زندانیان

با آواز خوانی گیسو شاکری آغاز می شود. گیسو با صدای گیرایش ترانه های انقلابی می خواند که شوری به مجلس می دهد. گیسو شاکری که مشاور امور تربیتی و خانوادگی است تعهدی به جنبش مردمی دارد، که در در آوازهایش آنرا بگوش همگان می رساند. او خود را آوازه خوان مردمی می داند که در زندانی به وسعت ایران در بند و زنجیرند.

ناهید نعیمی هنرپیشه تاتر و خواننده، آوازهای دلنشینی می خواند، او که اغلب ملودی ها را خود بر روی اشعار گذاشته می گوید: آرزو دارد آوازش فریاد دادخواهی انسان های دربند باشد.

پویان جوانی که رپ می خواند در آواز هایش از عدم درک کسانی می گوید که سکان قدرت را در دست دارند.

برنامه اجلاس روز شبه با طنز های هادی خرسندی پایان می یابد.

یکشنبه ۲۵ اوت

سیروس کفائی از ضرورت تشکل های زندانیان سیاسی سابق در دفاع از زندانیان سیاسی سخن گفت.

بصیر نصیبی از سینمای تبعید و رکود آن می گوید. او به فیلم سازانی که اثرشان در ایران و خارج از ایران به نمایش در می آید عنوان دو زیستیان را می دهد. او معتقد است وقتی حس مسئولیت انسانی با توانائی های هنری در آمیزد اثری جاودان برجای خواهد ماند.

بصیر نصیبی با نمایش فیلم کوشید تا سینمای متعهد در تبعید را ارج نهد.

مجید آزادی از کارگران پیشرو و زندانی سیاسی سابق به مسئله عدم حضور تشکلی برای دفاع از حقوق زندانیان سیاسی پرداخت.

م. صبوری از فعالیت های بین المللی در زمینه افشای سرکوب ها در رژیم جمهوری اسلامی سخن گفت

و در پایان سیاوش محمودی از روند کار سمینار گزارشی داد.

با این گزارش نگاهی دارم به آنچه که در این سه روز گذشت.

هیئت برگزاری اولین گردهمائی سراسری در باره کشتار زندانیان سیاسی در ماه اگوست سال ۲۰۰۵ در پایان کار سه روزه گردهمائی، اعلام کرد که در تدارک دومین گردهمائی تمام تلاش خود را بکار خواهد برد تا تجربه این نشست را دستمایه گردهمائی آینده نموده و در راه هرچه باشکوه تر برگزار کردن این نشست گام بردارد.که متاسفانه موفق نبودند.

آفیش ارائه شده در سایت ها حاکی از برگزاری دومین نشست سراسری در باره کشتار زندانیان سیاسی در ایران بود.و همین عنوان و تجربه نبمه تلخ اولین اجلاس مرا بسوی محل برگزاری سمینار کشاند. حضور فعالین جنبش چپ، موجب شد که با شوق و به امید تداوم حقانیت این حرکت به سالن گردهمائی بروم.

مشکل من و بسیاری از شرکت کنندگان با سمینار ار آنجا شروع شد که عنوان های ارائه شده همخوانی با موضوع سمینار نداشت.

در اولین روز سمینار متاسفانه با انکه هم بحث محمود خلیلی و هم گزارش تصویری مژده ارسی پربار و با ارزش بودند. هیچکدام از دو سخنران به محور اصلی سمینار توجهی نداستند.

روز شنبه بحث اولیه در باره جنبش کارگری و زندانی سیاسی نه تنهابابک آزاد بلکه یدی شیشوانی هم نه فرصت آنرا داشت تا بحث خود را بطور مشروح ارائه دهد و نه موضوع صحبتش به زندانیان سیاسی ارتباط داشت. فرخنده و محمد سید احمدی هم تنها اشاره ای کوتاه به زندان و زندانی داشتند.

در بخش زندانیان سیاسی و مردم تحت ستم، من هیچ ارتباطی میان این دو محور در متن سخنرانی ها ندیدم.

دردناکتر از همه فعالین جنبش زنان بودند که انگار درسمینار زنان ویا هم جنس گرایان هستند حتی مینا احدی که سخنان خود را با اشاره به تیتر سمینار آغاز کرد. از زنانی گفت که مرتکب قتل شده اند و باید حمایت شوند. به همراه شمه ای از فعالیتها و ارتباطات شخصی.

آنچه که من تا به امروز نتوانستم درک کنم اصرار غریب برخی از سخنرانان زن بود. آنها زندانیانی که به جرم های مختلف در زندان هستند در ردیف زندانیان سیاسی قلمداد می کنند. که این امر در هیچ جای دنیا سابقه نداشته و ندارد. انگار که ارائه تزهای جدید یکی دیگر از دردهای عزیزان ما در غربت است.

با این همه تمام این مسائل می توانستند و می بایست در جلسه و یا جلسات دیگری طرح و بررسی شوند.

نکته دیگر این بود که برای برخی از سخنران ها مشخص نبود که به عنوان زندانی سیاسی می بایست در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی اظهار نظر کنند و یا صاحب نظر که در هر حال نه این اجرا شد و نه آن.

در مورد مسائل مطرح شده بحثی صورت نگرفت نه تنها وقت نبود بلکه پیش بینی هم نشده بود.

حدودا ۲۶ نفر در این سه روز برنامه داشتند که هرعقل سلیمی از جذب همه مطالب عاجز می ماند.

بخش پایانی اجلاس بقولی محض خالی نبودن عریضه به حاضرین در سمینار اجازه سئوال و یا اظهار نظر داده شد برای هرنفر ۵ دقیقه.از این، بخش باید بسرعت گذشت.

سئوالات و اظهار نظر های شرکت کنندگان در جلسه، حاکی از عدم رضایت نسبی آنان بود.

من کوتاه به عزیزانی که این جلسه را ترتیب داده بودند گفتم برشور ارائه شده مرا به این سالن کشاند. با همه عشق و علاقه ام به جنبش فدائی، من نیامده بودم تا برنامه سازمان چریک های فدائی خلق را بشنوم. در جای دیگر با علاقه و احترام خواهم بود.(بنا به ضرب المثل قدیم که می کوید دخترم به تو می گویم عروسم تو هم بشنو) ازفعالین سازمان های دیگری که با منم منم های بی موردشان وقت تلف می کردند، آگاهانه نامی نبردم.

سخن آخر با برگزار گنندگان نشست:

از مجریان برنامه که با شایستگی تمام از عهده اجرا و پیشبرد آن بر آمد به سهم خود قدردانی می کنم. می دانیم که اداره کردن اینگونه جلسات بردباری و هوشیاری وپژه ای را می طلبد.

صمیمانه ازهمه دست اندرکاران بخاطر قدم نهادن در این راه سپاسگزارم و می دانم که برگزاری چنین نشست هائی تا چه اندازه نیروی کار و قت می برد.

جو سمینار بسیار صمیمانه بود، و در نگاه تک تک شرکت کنندکان احساس راحتی و شادی موج می زد.

با اینکه نشست از جانب نیروهای چپ با گرایش یکسان برگزار شده بود استقبال چپ های مستقل نسبتا خوب بود.

حضور زنان و جوانان براستی چشمگیر بود. یکی ازبزرگترین دستاورد مثبت سمینار بود.

هر شهریوری شهریور ۶۷
سو و شون سیاوشان

بر این زمین سوخته سبک قدم بگذار
که از گذرگاه آتش
تا شگفتن گاه گل، سبکبار می گذرند سیاوشان.
بر این زمین سوخته
سبک قدم بگذار
که از تاریخ به تکرار
از تکرار به تاریخ
تا بوده و بوده
چرا فقط تکرار سو و شون
تاریخ سیاوشان.
هر چه هم خرمن خرمن
گلخوانه های سوخته
هرچه هم هرزه گردی بر باد
خام عبث به تطاول خاک و خاطره
از گذرگاه آتش تا تواتر گل
"لعنت آباد" چارسوی گاخدانی ها
از تلاطم آتش
تا تواتر گل سیاوش افسانه بود
شمایان زندگی اش کردید.
زمین سوخته
سوختگان زمین
ظلام آینه
زلال سبکباران
خاوران
خاوران خاوران
خاطره
خاطره خاطره
تا توتیای چشم آفتاب
سیاوشان
سو و شون
سو و شون سیاوشان
خواندن از سوختن است و آتش
از گلوی گلخوانی سوختگان
آنقدر خواندن و خواندن
تا این زمین سوخته،
در امتداد لعنت آباد
از خاور گل برآید
بر این زمین سوخته سبک قدم بگذار
که از گذرگاه آتش
تا شگفتن گاه گل
سبکبار می گذرند سیاوشان.

------------------------------

٭ (با سپاس از رفقای عزیزم باقر مرتضوی و حمید نوذری که نکات پنهان از دیده مرا در اجلاس یاد آورم شدند)

منبع: سایت صدای ما