"نظریه طبقه مرفه"
معرفی کتاب (The theory of the leisure class) نوشته ی تورستین وبلن
مجتبی بیات
•
وبلن به توصیف طبقه تنآسان در قرن ۱۹ پرداخته است؛ اما خصایص تنآسانی تا امروز هم ادامه دارد. اکنون هم در جوامع مختلف اعم از صنعتی و در مسیر صنعتی شدن، توانایی مالی مهمترین عامل شهرت و کسب اعتبار است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۱ شهريور ۱٣٨۶ -
۲ سپتامبر ۲۰۰۷
معرفی کتاب
"نظریه طبقه مرفه"
(The theory of the leisure class)
نویسنده: تورستین وبلن
Thorstein Veblen
مترجم: فرهنگ ارشاد
ناشر: نشرنی
تهران۱٣٨٣
کتاب "نظریه طبقه مرفه" در آخرین سال قرن ۱۹ منتشر شد. این کتاب نخستین اثری است که تورستین وبلن (۱۹۲۹ـ ۱٨۷۵ م) منتشر کرد و باعث شهرت جهانی اش شد. وبلن که از یک خانواده نروژی است که پس از مهاجرت خانوادهاش به ایلات متحده در آن کشور متولد میشود. وی از یک نسل حاشیهنشین است، نسلی ناراضی، بیقرار و نقاد که ارزشهای طبقه مرفه را به باد نقدی طنزآمیز می گیرد. وبلن تنها نویسنده طنزپرداز در بین نویسندگان آمریکایی در علوم اجتماعی بود که نمونه بارز هنر وی کتاب نظریه طبقه مرفه است. وبلن در طول زندگی مشاغل متعددی را دنبال کرد ولی در پایان عمر در همان طبقه حاشیهنشین ماند تا سرانجام در سال ۱۹۲۹ دار فانی را وداع گفت.
بیشتر ابعاد فکری وبلن در کتاب"نظریه طبقه مرفه" به صورت مستقیم و غیرمستقیم مطرح شده است. گرچه وبلن کتاب خود را در آخرین سال قرن ۱۹ نوشته است ولی اثر وی کتابی است برای قرن بیستم و بیستویکم، از این رو نظریات وبلن تا امروز زنده و در جوامع مختلف نمایان است.
این کتاب در یک مقدمه و سیزده بخش و طی ٣۹۹ صفحه توسط فرهنگ ارشاد به فارسی ترجمه و بوسیله نشر نی در سال ۱٣٨٣، ـ ۱۰۶ سال پس از خلق ـ منتشر شده است. وبلن در این کتاب مظاهر منزلت و اعتبار طبقه مرفه را مورد بررسی قرار می دهد. عناوین بخش های کتاب نظریه طبق مرفه عبارتند از: «چشم و هم چشمی مالی»، «تظاهر به تن آسایی»، «مصرف تظاهری»، «معیارهای مالی در زندگی»، «معیارهای مالی ذوق و سلیقه»، «لباس به عنوان نمودی از فرهنگ توانگری»، «از کار تولیدی کناره گرفتن و محافظه کاری»، «حفظ صفات دیرینه»، بقایای زورمندی در امروز»، «باور داشتن به بخت و اقبال»، «رعایت امور دینی»، «بقایای علایق غیر رشک آمیز» و «آموزش عالی به عنوان نمودی از فرهنگ پول مداری». وبلن در هر کدام از بخش های کتابش به خصوصیتی ویژه از طبقه مرفه و یا به تعبیر خودش طبقه تن آسان می پردازد.
وبلن در بررسی ریشههای شکلگیری طبقه تنآسان سیر تکاملی جامعه بشری را در دو دوره کلی "توحش" و "یغماگری" قرار می دهد. توحش که در پیش از تاریخ واقع شده است دوران آشتی جویی نخستین است. در این دوران تمایز و تقسیم کار بین زن و مرد، سروری مرد و فروتری زن را به دنبال دارد. یغماگری در دوران تاریخی واقع شده است و مشخصه آن ستیزه جویی و رقابت بین گروه هاست که به طبقه تن آسان در دوران جدید به ارث رسیده است. از این رو محل تمرکز وبلن دوران یغماگری (غیرآشتیجویانه) قرار گرفته است. وی در کتاب ماندگار خویش نشان دهنده آن دست از خصوصیات دوران یغماگری و ستیزهجویی و رقابتطلبی است که میراث دوران مدرن است و مایه تولد طبقه تن آسان. وبلن دوران یغماگری را که دوران تمدن هم مرحلهای از آن است به دو مرحله "بربریت" و "پولمداری" تقسیم می کند. بربریت دورانی است که در آن ستیزهجویی و جنگجویی غالب می باشد و زورمندی مبنای قدرت است. ولی در دوران پولمداری، ثروت مبنای قدرت و مالداری مبنای ارزش و ارجمندی است. در این دوران تولید به صورت انبوه صورت می گیرد. وبلن دوران پولمداری را نیز به دو دوره "صنعتگری" و "تولید ماشینی" تقسیم میکند. صنعتگری، دوران تولید و زحمتکشی است، دورانی که تولید جای یغماگری را میگیرد ولی دوران تولید ماشین که پس از قرن ۱۹ و رنسانس است، دوران تعارض پنهان بین صنعت و بازرگانی است، دورانی که طی آن داد و ستد افول و مشاغل صنعتی و مالی تقویت و غالب میشود. طبقه تن آسان در این دوران گرایش به مشاغل مالی و بازرگانی پیدا میکنند. طبقه تنآسان که به گفته وبلن همراه با شکلگیری نهاد مالکیت در دنیای بربریت سر برمیآورد، حضور خود را در سیر تکامل اجتماعی حفظ کرده و در دوران تولید ماشینی و همراه با توسعه جنبه داد و ستد و بازرگانی رشد کرده و دوران بالندگی را تجربه میکند. البته وبلن صنعت و تولید را در معنای واحدی به کار میبرد. انسان تن آسان از کار تولیدی که زحمت دارد و دشوار است دوری میگزیند و آن را حقارتآمیز میداند. به گفته وی طبقه تنآسان در کنار بخش مولد زندگی میکند نه در درون آن. و بیشتر اوقات برای حفظ منافع خود به پیشرفت امر تولید آسیب میرساند، زیرا به مصرف تظاهری و ضایع کردن زمان، نیرو و کالا گرایش دارد. در واقع در نظر وبلن تمایز طبقاتی و ظهور طبقه مرفه در بستر تکامل فرهنگی از توحش به بربریت و سپس جامعه صنعتی به وقوع پیوسته است.
اثر ماندگار وبلن تحلیلی است از خصوصیات طبقه تنآسان به خصوص کارکردهای پنهانی، مصرف تظاهری و ضایع کردن تظاهری (نمایان) که از جمله مظاهر مشخص منزلتی و اعتبار طبقه بالا و مرفه است. و همواره با روشهای رقابتآمیز، به منظور بالا بردن حیثیت و منزلت خود به آن میپردازند. پوشیدن لباسهای گران قیمت و پرزرق و برق، مصرف کالاهای گران، ضایع کردن تظاهری و مصرف تظاهری، پرهیز از کار تولیدی و بدنی، آسایش تظاهری، گرایش به محافظهکاری برای محترم جلوه دادن خود، گرایش به مشاغل مالی، گرایش به خوی رقابت و یغماگری از مشخصات طبقه مرفه و تنآسان جامعه است. اعضای طبقه مرفه برای اینکه در میزان رقابت، ارزش و منزلت، خود را بالا ببرند همواره مشغول خودنمایی تظاهری، آسایش تظاهری، مصرف تظاهری و نمایش تفاخر و در پی به زانو در آورندن دیگران در میدان مبارزه هستند. وبلن که در کتاب خویش به ضایع کردن تظاهری کالا، زمان و نیرو پرداخته است در تلاش برای نشان دادن ابعاد مصرف و ضایع کردن تظاهری معتقد است که انواع الگوهای مصرفی که شخص بر میگزیند، برای او سودمندی به همراه دارد. در نظر وبلن «ضایع کردن» واژهای فنی است که ارتباطی با دلایل اقتصادی ندارد، همچنان که کاربرد این اصطلاح مبین غیرعقلانی بودن مصرف نیز نمی باشد. وی دلیل اصلی ضایع کردن تظاهری کالا، زمان و نیرو را کارکردهای آن در فرایند چشم و همچشمی می داند. در واقع مصرف تظاهری زیر بنای یکی از خصلتهای انسانی است که طبقه تنآسان برای حفظ و اعتلای منزلت خود به آن رو میآورد.
مردم طبقه مرفه کار تولیدی و بدنی را حقیر شمرده و در کنار طبقه مولد زندگی میکنند و گاهی برای حفظ منافع خود به امر تولید آسیب میرسانند. آسایش تظاهری و مصرف تظاهری دلالت بر تنبلی و بیکارگی طبقه تنآسان ندارد؛ بلکه زمان صرف میشود بدون اینکه کار تولیدی صورت گیرد. ضایع کردن تظاهری که هنجار مصرف این طبقه است به صورت عریان نمایان نیست بلکه در پوشش ارزشهای دیگر توجیه میشود. به عنوان مثال اعضای طبقه مرفه پوشیدن لباسهای گرانبها را به عنوان پیروی از آداب و آراستگی توجیه میکنند.
وبلن معتقد است، گرانبهایی مهمترین معیار مصرف تظاهری طبقه تن آسان است. از نظر اینان زیبایی هر کالا به گرانبهایی آن وابسته است، به طوری که فایده مصرف و کالا را از لحاظ ارزش زیبایی شناختی مشخص میکنند. در اثر نفوذ این نگاه، معیارهای زیباییشناسی و گرانبهایی در هم آمیخته می شود. بهترین نمونه این آمیزش در لباس پوشیدن صورت می گیرد. به گفته وبلن شیکپوشی صرفاً پیروی از مد است که با پرهیز از کارهای دشوار هماهنگی دارد و تنها نشانه تفاخر است اما نگاه طبقه مرفه به اندازهای تأثیرگذار است که هر چیز مد میشود و گران است، زیبا به نظر میرسد. این در حالی است که مد امروز زیباست و چند سال بعد زیبا نیست. به نظر وبلن معیارهای اصیل زیباشناسی وجود دارند که جدا از قیمت و مد است، اما طبقه مرفه توانسته است معیارهای زیباشناسی را مغلوب معیارهای مالی و تحت تاثیر مد قرار دهد. کما اینکه در بیان وبلن ارزشمندی حیوانات خانگی بسته به نقش آنها در مصرف تظاهری و از قبل مد صورت می گیرد. و یا اعضای این طبقه با پی روی از مد برای نشان دادن برتری خویش و ابراز تفاخر به تحصیلات عالی دانشگاهی در زمینه هایی که هیچ کمکی به فرایند تولیدی جامعه نمی کند روی می آورند.
وبلن گروه دیگری از مصرف کنندگان و آسایش طلبان را تحت عنوان طبقه مرفه بدلی معرفی می کند. این طبقه به نیابت از طبقه مرفه واقعی مصرف می کند و به مانند آنان غیر مولد است. و کار خویش را در خدمت تامین اعتبار مرفهین واقعی خرج می کند. از آنجا که کلیه ساعات زندگی طبقه مرفه با مردم نمیگذرد تا بتوانند به نمایش ضایع کردن و مصرف تظاهری بپردازند، از این رو افرادی را اجیر می کنند که برای آنان مصرف کنند و به نیابت از آنان به ضایع کردن تظاهری بپردازند. همانند خیل خدمتگذاران با لباسهای فرم، همسرانی با زیور آلات و جواهرات گرانقیمت و... . در مجموع طبقه مرفه هر چه بیشتر بتوانند بینیازی خود از کار تولیدی را به نمایش بگذارد، برای ایشان آسایش خاطر بیشتری فراهم میشود.
وبلن به توصیف طبقه تنآسان در قرن ۱۹ پرداخته است؛ اما خصایص تنآسانی تا امروز هم ادامه دارد. اکنون هم در جوامع مختلف اعم از صنعتی و در مسیر صنعتی شدن، توانایی مالی مهمترین عامل شهرت و کسب اعتبار است. این طبقه سعی میکند با مصرف و ضایعکردن تظاهری هر چه بیشتر توانانگری خویش را به نمایش بگذارد، به طوری که این تظاهر حتی در طبقات متوسط و لایههای پایین و فقیرنشین جامعه نیز رسوخ کرده است. با وجودی که در این طبقات، مردان نمیتوانند از کار تولیدی و پرمشقت دوری کنند، ولی برای کسب منزلت و اعتبار، برخی نمودهای بسیار جزئی مصرف و ضایع کردن تظاهری را در همسران و خانواده و خانه خود به نمایش می گذارند. این نمایش بیشتر در قالب آرایش منزل، پوشش لباس و... نمایان است. به نظر می رسد مطالعه کتاب وبلن همراه با نگاهی تطبیقی به جوامع ای نظیر ایران، می تواند کمک شایانی را در شناخت الگوهای رفتاری حاکم بر جامعه به دنبال داشته باشد.
( در تنظیم این مطلب از سخنرانی مترجم کتاب جناب آقای دکتر فرهنگ ارشاد که در دفتر طرح های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام شده است، بهره گرفته ایم.)
مجتبی بیات
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
|