مشک آن است که خود ببوید
عیسی سحرخیز
•
افسوس که اکنون دوره، دوره ی ذبح حقیقت است و نعل وارونه زدن. کافی است مروری شود به آنچه که مردم طی هفته ی گذشته از دستاوردها و پیشرفت های شگفت انگیز دولت در بخش های خبری و غیرخبری رادیو و تلویزیون دیده و شنیده اند، یا در تیترها و متن اخبار، خوانده اند و یا تعریف و تجمیدی که در لابه لای خبر ملاقات هیات دولت با مقام رهبری موج می زده است، تا عمق فاجعه به خوبی روشن شود
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۲ شهريور ۱٣٨۶ -
٣ سپتامبر ۲۰۰۷
کتب نویسندگان و ادیبان، دیوان اشعار شعرا، کشکول عرفا، فرهنگنامه ها و مجموعه های حاوی ضرب المثل های ایران، چون امثال و حکم مرحوم دهخدا پراست از نکات خواندنی و طنزهای شنیدنی، در نقد و رد تعریف کردن از خود و شاهکارهای اطرافیان خویش.
اگر چشم بصیرت بین باشد این نکات پندآمیز و این توصیه های عبرت آمیز را می توان همه جا دید، چه آنجا که گفته می شود: "مشک آن است که خود ببوید/ نه آنکه عطار بگوید"؛ یا آن ضرب المثل که "هیچ بقالی نمی گوید ماست من ترش است"؛ و یا آن طنز عامیانه در سخره ی مبالغه ی مادر از خصوصیات، زیبایی و وجاهت فرزند- آن هم در قربان صدقه رفتن خاله سوسکه از دست و پای بلورین فرزند.
آن گاه که پای کتب دینی یا خطبه ها و سخنان نغز و شیوا، و اندرزهای رهبران مذهبی و ائمه ی اطهار به میان می آید و توصیه های آنان، عمق مسئله و ظرافت کار بیشتر جلوه گر می شود، و وظیفه ی مخاطبان سخت تر. دامنه ی موضوع که به رهبران مذهبی و سیاسی یا حاکمان کشوری چون ایران می رسد - که مدعی تقویت پایه های حکومتی مبتنی بر اصول اسلام و فرهنگ غنی شیعی هستند- شرایط پیچیده تر، سخت تر و در مقام مقایسه تاسف برانگیزترمی شود.
این غنای فرهنگی را می توان از ابعاد ملی و مذهبی نگریست و در جایگاه قضاوت ایستاد و مقایسه کرد با آنچه که این روزها به صورت شبانه روزی به مناسبت هفته ی دولت، در ارتباط با دستآوردهای محصول میمون حزب پادگانی، از شبکه های مختلف رسانه ی ملی پخش و تبلیغ شد، یا در مطالب بفرموده در رسانه های همگانی درج گردید. از سخنان و مصاحبه های وزرایی که دائم برای خود، رئیس یا همکارانشان به اصطلاح "در پپسی باز کردند" گرفته، تا اظهارات معدود علمای حکومتی معروف که ردای پیامبر بر تن کرده، و با رفتار و کرداری خلاف او، در نظر ملت سره را ناسره، و ناسره را سره جلوه دادند و یا فرمایشات رهبری که باید مظهر "عدالت و تقوا" باشد، اما پای دولت احمدی نژاد و عملکرد که به میان می آید، چنان به رد گذشتگان و عملکرد پیشینیان می افتد و به مبالغه گویی از خصوصیات و کارهای "رئیس جمهور فرمایشی"، که اگر کسی در این کشور زندگی نکند فکرمی کند که چه "بهشت برین" و چه "لعبت"ی را از دست داده است.
این در حالی است که پس از دو سال از روی کار آمدن دولت جدید، تنها "خواجه حافظ " است که نمی داند بر سر این ملت و شان و عظمت آن در منطقه و جهان چه آمده است و ۱۶۰ میلیارد دلار درامد حاصل از نفت که قرار بوده است بر سفره ی مردم نشیند، نه آنکه نظام کوپنی جهان کمونیستی را زنده کند.
اگر در این کشور رسانه به معنای واقعی داشتیم، و رسانه هایمان - هم تراز با قوای سه گانه- در عمل رکن چهارم مردمسالاری بودند و روزنامه نگاران آزاد و مستقل، و یا اگر سانسور و خودسانسوری در روزنامه ها نبود، جلوی رد و بدل شدن آزاد "اس ام اس" های از دید اقتدارگرایان، مضر را نمی گرفتند، سایت های خبری و وب لاگ ها را فیلتر نمی کردند، و یا حتی اگر موسسات مستقل افکارسنجی را نمی بستند و دست اندرکارانشان را به اتهام های گوناگون، چون جاسوسی، روانه ی بازداشتگاه و سلول های انفرادی نمی کردند، چه بسا تا کنون حافظ شیرازی هم دریافته بود که در این دو سال چه بلایی بر سر این ملک و ملت آمده است!
اما افسوس که اکنون دوره، دوره ی ذبح حقیقت است و نعل وارونه زدن. کافی است مروری شود به آنچه که مردم طی هفته ی گذشته از دستاوردها و پیشرفت های شگفت انگیز دولت در بخش های خبری و غیرخبری رادیو و تلویزیون دیده و شنیده اند، یا در تیترها و متن اخبار، خوانده اند و یا تعریف و تجمیدی که در لابه لای خبر ملاقات هیات دولت با مقام رهبری موج می زده است، تا عمق فاجعه به خوبی روشن شود.
اصلا چرا جای دور برویم. کافی است متن سخنرانی حمایت آمیز رهبر از احمدی نژاد و دولت ناکارآمد و ناتوانش را مرور کنیم. دولتی که آش چنان شور شده است که در آن، هر سال دست کم از دو وزیر خلع ید به عمل می آید، و ده ها معاون وزیر و صدها مدیرکل از شغل خود برکنار یا دستخوش جابجایی می شوند. کافی است که نگاهی بیندازیم به آنچه که بر سر این کشور آمده است و آحاد و اقشاراین ملت، و مقایسه اش کنیم با توصیه هایی که امام علی (ع) در نامه هایش به فرمانداران سرزمین مصر توصیه کرده است- به ویژه فرمان معروف به "عهدنامه مالک اشتر"- تا مشخص شود: "میان ماه من تا ماه گردون / تفاوت از زمین تا آسمان است".
حال اگر شخص رئیس جمهور اندکی از جسارتی را که در شرح موفقیت های خود و دولتش به کار می گیرد، در صحنه ی فعالیت مطبوعاتی به خرج دهد، خیلی از مسائل روشن خواهد شد. کافی است که ایشان اجازه دهد که یک نظرسنجی آزاد و مستقل در جامعه به عمل آید، و نتایج افکارسنجی در مورد نگاه ملت به او، دولت و عملکرد آن در مباحثی که مورد تاکید قرار گرفته است، به صورت علنی و کامل در رسانه ملی، خبرگزاری ها، سایت های خبری و روزنامه ها انتشار یابد، آن گاه می توان این تفاوت ها را به خوبی به نمایش عمومی گذارد.
موفقیت این اقدام می تواند خود سنگ بنایی باشد برای انجام نظرسنجی گسترده تر در مورد مقام های بالاتر یا مباحث اساسی تر، البته اگر به بلای مناظره های تلویزیونی در مباحث اقتصادی دچار نشود، که پس از دو سه جلسه تومارش پیچیده شد.
اما آن سخنان تائید آمیز، و در پی آن فرازهایی از توصیه نامه هایی گهربار در نهج البلاغه.
"رهبر انقلاب در تبیین شاخصهای دولت، پایبندی به اصول و ارزشها را بسیار مهم برشمردند و خاطر نشان کردند: پایبندی انقلاب اسلامی به همان شعارها و اصول اولیه، پدیدهای بینظیر است که در هیچ یک از انقلابهای جهان وجود نداشته است و علت استمرار خصومتهای سلطه گران نیز همین ویژگی ممتاز نظام اسلامی است.
حضرت آیت الله خامنهای در همین زمینه افزودند: البته در برخی دورهها، غبارهایی بر روی اصول انقلاب نشسته، اما اصول و مبانی انقلاب امروز زندهتر و برجستهتر از همیشه در قول و عمل دولت مطرح و پیگیری میشود و فضای اصولگرایی و وفاداری به مبانی انقلاب و امام را بر جامعه حاکم کرده است.
ایشان پیگیری عدالت را از دیگر شاخصهای بسیار برجسته دولت نهم برشمردند و خاطرنشان کردند: حرکت در وادی طولانی - دشوار و پرخطر عدالت، طبعا در کوتاه مدت به همه نتایج مورد نظر نمیرسد اما جهت گیری عدالت طلبانه و همین قدمهایی که دولت در این مسیر برمیدارد بسیار با ارزش است و باید این حرکت را با همه قوا ادامه و گسترش داد.
رهبر انقلاب اسلامی، پرکاری و تلاش بیوقفه را از دیگر خصوصیات دولت دانستند و با اشاره به شجاعت و قاطعیت دولت نهم افزودند: کار عظیم و بسیار خوب مدیریت مصرف سوخت، قدم اول در راه هدفمند کردن یارانههاست که پیگیری این هدف باید با اتخاذ تصمیمات مناسب دیگر ادامه یابد.
حضرت آیت الله خامنهای، ایستادگی در برابر زیاده خواهیهای استکبار را ویژگی دیگر دولت دانستند و افزودند: در جهان کنونی که "قدرت"، تنها منطق حاکم بر روابط بینالمللی است هر گونه وادادگی باعث خسارت و ضرر خواهد شد و دولت با درک همین واقعیت در مقابل زیاده خواهان ایستاده و باعث عزت ملی شده است".
فرازهایی از فرمان های ارائه شده به "محمد بن ابی بکر" و "مالک اشتر"
من می دانم که پروردگار را رحمتی بی پایان و شفقتی پدرانه است، ولی با آه ستمدیگان چونید؟
الا ای محمد! فراموش مکن که خداوند بزرگ ستم را هرچه کوچک باشد بزرگ می داند
و هر بیداد که خرد به نظر آید، کلان کیفر می کند
ای مالک! برای روزگار سختی چه ذخیره ای بهتر از نیکوکاری می توانی گذارد؟
آیا کدام پس انداز از عدل و داد برای ملوک و حکمران ها بهادارتر تواند بود؟ پس بر غضب و شهوت خویش مقتدر باش و از آنچه بر تو حلال نیست، سخت بپرهیز.
ای مالک مهربان باش و رعیت را با چشمی پرعاطفه و سینه ای لبریز از محبت بنگر.
زنهار! نکند ای چوپان، که در جامه ی شبانی، گرگی خونخوار باشی
و در لابلای پنجه های لطیف، چنگال های دلخراش و جانفرسا پنهان داری!
پادشاه بر اصل نخوت و جبروت مقام سلطنت بسیاری از معایب خود را ندیده می انگارد
و همی پندارد که دیگران بر نقائص او آگاه نیستند.
اما روزی فرا رسد که پرده در روزگار، پرده از عیوب تاجدار بردارد
و در انظار دوست و دشمن خوار و خفیفش سازد.
ای محمد! از مردم ریاکار و دودل سخت بپرهیز و فراموش مکن که این طایقه ی نانجیب
از همه ی طبقات توده به ویرانی اصول مملکت قوی تر و خیره ترند.
ترسو و جبان را در مجلس شورای خویش راه مده
که این عنصر ضعیف، هم خود می ترسد
و هم کوشش می کند تا پایه ی تصمیم و اراده ی اصحاب مشورت را سست و ناچیز کند.
هرگز مگو که من مامورم و معذور، هرگز مگو که به من دستور داده اند و باید کورکورانه اطاعت کنم.
هرگز طمع مدار که ترا کورکورانه اطاعت کنند.
اسلام منادی آزادی و مساوات است و عموم مسلمانان باید از این ندای آسمانی برخوردار گردند.
ای پسر حارث، اگر چنین نکنی و همگان را با نظر مساوی ننگری،
بر بندگان خدا ظلم کرده ای و خداوند توانا را به دشمنی خویش برانگیخته ای.
آری هر کس ستم کند، دشمن خدا خواهد بود، دشمنی با خدا کار آسانی نیست.
وای بر آن کس که آفریدگار کائنات بر خصومتش اراده کند،
چه زود که دست حق بر زمینش زند و عاقبش را در دو جهان تباه کند.
شما ای حکومت ها چه گمان می کنید؟
آن شمشیر که بر کمرتان بستیم و آن کرسی که به افتخار شما گذاشتیم،
برای آن نیست که خون مردم بریزید یا دسترنج بیچارگان بخورید.
ای مالک، از خشم ملت بترس که نمونه ای از خشم خداوند قهار است.
|