روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۶ شهريور ۱٣٨۶ -  ۷ سپتامبر ۲۰۰۷


دوقطبی کردن فضای سیاسی درآبهای گل آلود!
تقسیم مجلس خبرگان به اقلیت و اکثریت راه خطاست
واکنش حامیان دولت به ریاست هاشمی
فصل نوینی در حیات سیاسی رئیس جدید مجلس خبرگان
چشم انداز خوب از ائتلاف اصولگرایان؟
چه کسی معتدل و چه کسی افراطی است
هنر رزم نرم!

روزنامه جام جم با عنوان: آدرس غلط نوشته است:
مجلس خبرگان رهبری روز سه شنبه در اجلاس سالانه خود به انتخاب رئیس جدید و نواب رئیس و هیات رئیسه آن اقدام کرد.این نشست به همین دلیل از مدتها قبل و پس از درگذشت آیت الله مشکینی مورد توجه رسانه های مختلف قرار گرفت و گمانه زنی های متفاوتی برای رئیس آینده آن مطرح شد.
برخی جریان های سیاسی که همواره ماهی مطلوب خود را در آب گل آلود دو قطبی کردن فضای سیاسی دنبال می کنند تلاش کردند تا با خط کشی های غیرواقعی در مجلس خبرگان اهداف خاص خود را تعقیب کنند.گروهی قطب مصباح هاشمی را ترسیم کردند و گروهی تلاش کردند تا بزرگترین و موثرترین تشکل مذهبی کشور (جامعه مدرسین) را در مقابل هاشمی رفسنجانی به تصویر کشند و این نگرش ها پس از انتخاب هاشمی به ریاست مجلس همچنان ادامه یافت.
جالب آن که بخشی از این تصویرسازی های نادرست از سوی کسانی صورت می گرفت که بیشترین تخریب ها را در دوران حاکمیت خود علیه شخصیت هاشمی داشته اند.
اما باید تصریح کرد کسانی که مجلس خبرگان را براساس رای روز سه شنبه به اقلیت، اکثریت و فراکسیون های مختلف تقسیم می کنند راه به خطا برده اند چرا که شخصیت های بزرگ موجود در خبرگان اساسا از ورود به چنین فضاهایی پرهیز داشته اند و در قالب تحلیل های تنگ نظرانه حزبی قرار نمی گیرند.
آقای هاشمی از اولین یاران امام و یار و همراه رهبر معظم انقلاب بوده و هست.
هاشمی را نه مصون از خطا می دانیم و نه مصون از نقد، او مانند هر صاحب منصب دیگری چون مسوول است، پاسخگو هم باید باشد اما رواج ادبیات هتاکانه در سایت ها و قلم برخی افراد مدعی دیانت، برقراری گفتمانی خردمحور و نقدی عالمانه در مواقع مقتضی را نیز سلب می کند.
برای هاشمی مسوولیت هایی این چنین، تنها در مسیر انجام وظیفه برای انقلابی که هزاران هزار شهید تقدیم آن شده و میراث گرانقدر امام راحل مان است، قابل پذیرش و تعریف است.

واکنش حامیان دولت
روزنامه کارگزاران در گزارشی با عنوان: واکنش حامیان دولت به ریاست هاشمی نوشته است:
مطبوعات و سایتهای خبری حامی دولت نهم، که در دو سال گذشته بیشترین حملات و تخریبهای علیه شخصیت آیت الله هاشمی رفسنجانی را صورت داده بودند، با انفعال و بهت و حیرت اخبار مربوط به انتخاب وی به سمت رئیس جدید مجلس خبرگان رهبری را پوشش دادند. به گزارش آفتاب، این رسانه ها که تا پیش از مشخص شدن قطعی رئیس جدید مجلس خبرگان رهبری، چهره هایی مانند احمد جنتی، محمد یزدی و مصباح یزدی را به عنوان گزینه های موردنظر خود برای ریاست بر خبرگان مطرح می کردند، با نهایی شدن انتخاب خبرگان، حالتی به شدت منفعلانه به خود گرفته اند.
این در حالی است که اکثر این رسانه ها طی چند روز اخیر بر حجم اهانتها و حملات خود علیه آیت الله هاشمی رفسنجانی به شدت افزوده بودند اما ریاست هاشمی بر خبرگان، چنان شوکی را بر آنها تحمیل کرد که سردرگمی ناشی از آن را می توان به خوبی در نحوه پوشش اخبارمربوط مشاهده کرد.در این زمینه، روزنامه کیهان که تنها چند روز پیش از انتخاب آیت الله هاشمی رفسنجانی به سمت ریاست خبرگان، در یادداشتی به قلم حسین شریعتمداری مدیر مسوول خود با عنوان باپوزش از آقای هاشمی رفسنجانی که به بهانه مباحث مندرج در کتاب اخیر خاطرات او نوشته شده بود، شدیدترین حمله علیه وی را ساماندهی کرده بود، این بار در یک گردش ۱٨۰ درجه ای و با استفاده از عنوان آیت الله برای هاشمی، تلاش کرد تا این انتخاب را باعث عصبانیت و خشمگینی دشمنان خارجی و اصلاح طلبان معرفی کند!
این روزنامه در مطلبی که این بار هم با قلم حسین شریعتمداری به رشته تحریر درآمده بود، بدون هیچ اشاره ای به حملات شدید اللحن اخیر خود علیه هاشمی رفسنجانی، به ریاست وی بر مجلس خبرگان رهبری را برای احزاب داخلی اصلاح طلب عبرت انگیز و ناامید کننده دانست.
روزنامه سیاست روز وابسته به افراطی ترین طیف حامی دولت نهم نیز بدون انعکاس هیچ خبری از انتخاب هاشمی رفسنجانی به سمت ریاست مجلس خبرگان رهبری در صفحه اول خود، تنها در قسمت پایینی صفحه دوم شماره امروز خود اخبار مربوط به جلسه دیروز را پوشش داد.
این در حالی بود که این روزنامه نه در تیتر و نه در متن خبر خود و برخلاف دیگر روزنامه های حامی دولت مانند کیهان و رسالت تنها یک بار در متن خبر خود از واژه حجت الاسلام در توصیف رئیس مجلس خبرگان رهبری استفاده کرد و از استفاده از عنوان آیت الله سرباز زد. امری که می توان آن را ناشی ازناراحتی مسئولان روزنامه فوق از این اتفاق دانست.
روزنامه ایران ارگان رسمی دولت نیز درحالی که خبر اعطای ۲۵۰ هزار قطعه زمین به کارگران را در تیتر اول خود منعکس کرده بود، خبر انتخاب آیت الله هاشمی رفسنجانی به سمت رئیس جدید مجلس خبرگان رهبری را به شکل کم رنگی منتشر کرد. این روزنامه نیز به مانند سیاست روز از به کار بردن عنوان آیت الله برای رئیس مجلس خبرگان رهبری خودداری کرد.
از سوی دیگر، سایت خبری رجانیوز که توسط کمیته تبلیغاتی نزدیک به دولت نهم اداره می شود و در هفته های اخیر مطالب تندی را علیه هاشمی منتشر کرده و بشدت مخالف ریاست او بر مجلس خبرگان بود، در یادداشتی با متهم کردن رئیس مجلس خبرگان رهبری و نیروهای نزدیک به وی تحت عنوان حلقه ثروت و قدرت نوشت: جایگاه ریاست خبرگان رهبری نه صندلی ریاست مجمع تشخیص است و نه شأن ریاست دستگاه اجرائی کشور را دارد که بتوان از آن بعنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف سلیقه ای و بعضاً حزبی استفاده کرد.
این سایت افراطی همچنین در یادداشتی به قلم یک فرد ناشناس با عنوان مصطفی بخشی با تکرار هجویات خود درباره هاشمی نوشت: آقای هاشمی به ریاست خبرگان انتخاب شد و در روز اول ریاستش برخلاف رئیس پیشین به جای پرداختن به مباحث معنوی و تبیین کارکردهای خبرگان در رعایت تقوای الهی به منظور واکسینه شدن نمایندگان در مقابل سیاست زدگی، بنا به تمایلات شدید خود به طرح مباحث اجرائی و لزوم نظارت خبرگان بر روند توسعه چشم انداز بیست ساله پرداخت و بدین ترتیب در اولین جلسه با ریاست خود، رویکرد جدید چگونگی رهبری و هدایت خبرگان را نیز تبیین نمود. دیگر سایت افراطی مدعی اصولگرایی یعنی سپهر نیوز نیز در خبرهای جداگانه ای تلاش کرد تا ضمن تکرار حملات خود علیه هاشمی، به القای وجود اختلاف میان او و اصلاح طلبان بپردازد. با این حال این سایت نیز در یکی از اخبارخود با اذعان به این مسئله که آیت الله هاشمی با رای نمایندگان خبرگان به عنوان رئیس جدید این مجلس انتخاب شده، این موضوع را به وی تبریک گفت.گفتنی است در این میان جالب ترین واکنش متعلق به وبلاک نویسان طرفدار دولت نهم بوده است. این عده که همواره بخش اعظمی از مطالب وبلاگهای خود را به توهین و حمله به شخصیتهای بزرگ نظام مانند هاشمی و خاتمی اختصاص می دادند، پس از انتخاب خبرگان رهبری در سکوتی عجیب فرو رفته اند. مسئله ای هم که نباید از آن به سادگی گذشت، مربوط به خبری است که روزنامه جمهوری اسلامی در شماره چهارشنبه خود منتشر کرده است. این روزنامه مهم و تاثیرگذار در خبری فاش کرده که رهبر معظم انقلاب فاطمه رجبی همسر سخنگوی دولت نهم را از سم پاشی علیه هاشمی رفسنجانی نهی کرده اند.

فصل نوین حیات سیاسی
روزنامه اعتماد ملی نیز با عنوان: فصل نوین حیات سیاسی هاشمی رفسنجانی نوشته است:
انتخاب آیت ا…هاشمی رفسنجانی به ریاست مجلس خبرگان رهبری را باید به فال نیک گرفت. این انتخاب بازتاب شرایط اجتماعی کشور است. هاشمی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری نیز فاصله معناداری با دیگر رقبای خود داشت. در آن شرایط، هاشمی در چنبره حمایت های اصلاح طلبان و افکار عمومی قرار داشت.این امر در حالی صورت می پذیرفت که حجم سنگین تخریب علیه ایشان و دیگر روحانیون مستقل و خوشنام فراهم شده بود. نکته کلیدی در این میان اقدام حزب اعتماد ملی در تهیه فهرستی سراسری از کاندیداهای اختصاصی خویش بود. این اقدام سبب شد که تعداد ۱٣ نفر از کاندیداهای اختصاصی حزب به مجلس خبرگان راه یابند، نقش اثرگذار و ماندگار این تعداد از نمایندگان مجلس خبرگان رهبری بود که سرنوشت انتخابات اخیر هیات رئیسه آن را رقم زد.
اما نکته قابل تامل، تبعیت وجدان عمومی نمایندگان مجلس خبرگان رهبری از باور عمومی جامعه نسبت به هاشمی است.علی رغم برخی انتقادات که در طول ٣ دهه از انقلاب اسلامی بر برخی از رفتارها و عملکردهای هاشمی رفسنجانی وارد بوده است، او در مجموع به عنوان یکی از استوانه های انقلاب و یاران خاص حضرت امام(ره) توانسته نقشی قابل اتکا و تامل دربرهه های مختلف تاریخ انقلاب اسلامی ایفا نماید. نقشی که او را در جایگاه یک شخصیت عملگرا، معتدل و با سعه صدر قابل ملاحظه، نشانده است. نقش هاشمی در سال های اخیر خاصه پس از انتخابات نهم ریاست جمهوری، وجهی ممیزتر یافته است. او که در این انتخابات در کنار دیگر چهره های اصلاح طلب مورد شدیدترین حملات سیاسی و رسانه ای قرار گرفت، هیچگاه اعتماد به نفس خویش را از دست نداد.
در این میان و در مرحله دوم، اجماع تمام نیروهای مستقل، تحول خواه، اصلاح طلب و خط امامی بر نام وی، آرای او را واجد کیفیتی کرد که قابل تامل است. آرای هاشمی هرچند از رقیبش کمتر بود، اما جامعه ایران علی رغم شناخت ٣۰ ساله به وی رجوع نمود. این در حالی است که رقیب وی از مزیت ناشناس بودن خود سود می برد. از آن لحظه به بعد، نقش و جایگاه هاشمی در تضمین و دفاع از منافع ملی و پرهیز دادن های تاریخی، قابل اعتناتر است. بیراه نیست که نتیجه انتخاب او را تداوم رقابت نزدیکی بدانیم که در سال های اخیر در کشور صورت گرفته است. یک سوی این مجادله حرکت بر مسیر قانون، دفاع از منافع ملی و حمایت از حضور تمامی سلایق رهروان انقلاب در ارکان نظام بود و در دیگر سوی اردوگاه مجموعه ای از عناصر سیاسی ای که در رایج ترین و عمومی ترین نگاه می توان نام افراطی گری بر رفتار سیاسی آن نهاد، قرار داشتند.
حال با انتخاب طبیعی هاشمی رفسنجانی، جامعه انتظار دارد که به تناسب منزلت و سابقه ایشان تحول مثبتی در این عالی ترین نهاد سیاسی کشور پدید آید. مجلس خبرگان رهبری که نقش طبیعی آن نظارت بر عملکرد رهبری و نهادهای تابعه آن و اقدام در انتخاب رهبر در زمان مقتضی است، اکنون برای مردم به نهادی ملموس تر تبدیل شده و از ناشناختگی درآمده است. در همین راستا است که این انتظار طبیعی جامعه از این نهاد عالی شکل می گیرد که به روند قانون گرایی، اعتدال، پرهیز از تندروی و دفاع از حقوق شهروندی و مشارکت در حفظ سلامت در امر حساس انتخابات آتی و دیگر بزنگاه های سیاسی کشور مساعدت نماید. هاشمی رفسنجانی نیز در فصل دیگری از زندگی خویش باید مراقب تر و هوشمندانه تر از نقشی که مردم شریف ایران و قانون اساسی از وی انتظار دارند، عمل نماید.

چشم انداز خوب از ائتلاف
روزنامه همشهری توصیه های انتخاباتی مهدوی کنی به اصولگرایان را با عنوان: خودخواهی را کنار بگذارید منعکس کرده و نوشته است:
دبیر کل جامعه روحانیت مبارز، خودخواهی و گروه گرایی را وحدت شکن و از موانع اتحاد و همدلی جریانات سیاسی دانست و در عین حال گفت که توصیه های تشکل متبوعش به اصولگرایان موثر واقع شده و چشم انداز خوبی از ائتلاف این جبهه در انتخابات مجلس هشتم متصور است.
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی افزود: جامعه روحانیت مبارز همچون گذشته نقش راهنما را دارد و دوستان اصولگرا را به اتحاد، همدلی و ائتلاف توصیه می کند و نیروهای اصولگرا نیز قول داده اند به این توصیه ها توجه جدی داشته باشند که تا کنون اثر بخش بوده و امیدواریم این روند تا زمان برگزاری انتخابات ۲۴ اسفند ادامه یابد.
وی خاطرنشان کرد: تعداد دیدارهای جبهه متحد اصولگرایان با او بسیاراندک بوده و در این دیدارها، صرفا درباره کلیات حضور متحد و منسجم اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم بحث و تبادل نظر شده است.
رئیس دانشگاه امام صادق گفت: خودخواهی و گروه گرایی از موانع اصلی اتحاد و ائتلاف هر جریان سیاسی است که اگر کنار گذاشته شوند، ائتلاف و همدلی برای حضور یکپارچه در انتخابات و ارائه فهرست انتخاباتی مشترک تحقق می یابد.
وی همچنین وضعیت ائتلاف در جبهه اصولگرایان را تا کنون خوب و رضایتبخش توصیف و نسبت به تداوم این روند ابراز امیدواری کرد.
دبیر جامعه روحانیت مبارز در خاتمه حضور حداکثری را از الزامات برگزاری یک انتخابات خوب، پر نشاط و گسترده دانست و با اشاره به توصیه های رهبر معظم انقلاب به دست اندرکاران انتخابات برای حرکت در این راستا، تصریح کرد: احزاب و گروه ها هم می توانند با کنار گذاشتن منیت واندیشیدن به مردم آنها را به حضور گسترده در انتخابات ترغیب نمایند.

معیار معتدل یا افراطی بودن
احمد شیرزاد نماینده اصلاح طلب مجلس ششم با عنوان: آنها شریک نمی خواهند در روزنامه اعتماد نوشته است:
می گویند دوره تندروی تمام شده و زمان اعتدال فرا رسیده است. درست نمی دانم دماسنج اعتدال و تندروی چیست یا کیست. هر کسی خودش را محور اعتدال آدم و عالم می داند و آنها که از او کم اثرترند را وارفته و منفعل و افرادی که از او فعال تر و جدی ترند را تندرو و رادیکال می داند. اما من فکر می کنم آنهایی که اینگونه می اندیشند معیار اعتدال و میانه روی نیستند، چرا که تجربه ثابت کرده است اینگونه افراد هرگز مسوولیت هیچ رویدادی، حرکتی و برنامه یی را بر عهده نمی گیرند، اما به خود اجازه می دهند که به هر یک از آنها خرده گیرند، آری، آنها شاقول اعتدال نیستند. اعتدالی که تنها بی عمل ها و پرتوقع ها از غربال آن عبور کنند حاصلی جز یک کاریکاتور معوج از رقابت سیاسی بر جای نخواهد گذاشت. اعتدالی که مخالفان یک جناح یا گروه سیاسی بر آن ضابطه گذاری کنند نیز حاصلی نخواهد داشت جز کنار زدن آنها که جدی هستند و پیگیر در کارها. این از طنز روزگار است که تندروترین عناصری که جز به شیوه های حذفی نمی اندیشند و با شدیدترین برخوردها صحنه رقابت سیاسی را می آلایند، بنشینند و معیار وضع کنند که در میان مخالفان آنها چه کسی معتدل است و چه کسی افراطی. تجربه نشان می دهد آنها کسی را افراطی می دانند که در عمل موثر است و کارساز ولو آنکه کمترین سخن یا موضع گیری تندی را در عرصه تبلیغات از خود بروز نداده باشد. اگر قرار باشد اینان تعیین کنند که چه کسی از میان مخالفان شان افراطی و چه کسی معتدل است، چگونه قضاوت خواهند کرد؟ آیا جز این است که آنها کسانی را افراطی می دانند که روی اصلی ترین و ریشه یی ترین نکات دست می گذارند و کلام و منطق شان در میان مردم پرطنین است. مبارزان استوار در تمام تاریخ متهم به افراطی گری بوده اند. تاریخ همواره صحنه چالش بین مصلحت اندیشان عافیت گرا که البته مصلحت را بر محک عافیت خویش می سنجند، با ازخودگذشتگان و عزم جزم کردگان مسیر اصلاح بوده است و گروه اخیر با حربه افراطی گری و سازش ناپذیری به خوبی آشنا هستند. با معیار عافیت پیشگان، ابراهیم و موسی افراطی اند چون سر سازش با بت پرستی و فرعون ستایی نداشتند. انبیای عظام الهی و پیروان راستین آنها که جان بر سر پیمان خویش نهادند نیز تندرو محسوب می شوند. آزادیخواهان و ظلم ستیزانی که نام آنها به عنوان رهایی بخش انسان ها در تارک تاریخ ماندگار است نیز عناصر افراطی به حساب می آیند. از دید آنان امیرکبیر که باج به فرومایگان نداد، مدرس که سر سوزنی به سلطه اجنبی رضا نداد، مصدق که زیر بار زورگویی خارجی ها نرفت و شریعتی که از آنچه می دانست و می توانست بیان کند کوتاه نیامد همگی عناصر تندرو تلقی می شوند و از همه مهمتر امام خمینی (ره) که با شیوه خاص انقلابی خویش جنبشی تمام عیار را بر ضد استبداد داخلی و سلطه خارجی رهبری کرد بدون تردید از دید این آدم ها به دور از اعتدال و میانه روی محسوب می شود. مشکل این نیست که چه کسی اخلاق نرم خویانه دارد و چه کسی با درشتی صحبت می کند. مشکل این است که کسی نمی خواهد چنین مخالفانی شریک در قدرت شوند. خوشبختانه چنین وضعیتی در عمل پایدار نمی ماند.

هنر رزم نرم
روزنامه کیهان در سرمقاله دیروزش: هنر رزم نرم نوشته است:
دو روز پیش وزیر نیرو میهمان موسسه کیهان بود. ایشان در گوشه ای از صحبت های غیررسمی و در خلال گپ های صمیمانه گفت قبل از آمدن به کیهان، با هیئت کارشناسی وزارت نیرو که چندی پیش به دعوت رسمی دولت عراق و برای مذاکره پیرامون چگونگی احداث نیروگاه عازم آن کشور شده اما در یک اقدام غیرقانونی توسط اشغالگران آمریکایی بازداشت و پس از ساعاتی آزاد شده بودند، ملاقات داشته است. مهندس فتاح از قول اعضأ و هیئت مذکور خاطراتی را نقل می کرد که شنیدنی و قابل تامل بود از جمله این که وقتی یکی از اعضأ هیئت از یکی از تفنگداران آمریکایی که انگشت بر ماشه اسلحه خود قرار داده بود، با خونسردی و طمأنینه می پرسد آیا می خواهی گلوله هایت را روی ما خالی کنی، تفنگدار آمریکایی با لحنی معنی دار در پاسخ می گوید، چرا روی شما؟ و بعد با انگشت به شقیقه خود اشاره می کند و می گوید: این تیرها را باید اینجا خالی کنم و برای همیشه خود را راحت سازم! یا یکی دیگر از همان تفنگداران گفته است: نمی دانم چه گناهی مرتکب شده ام که حالا باید تاوان آن را در این جهنم پس بدهم؟ و…
هرچه از زمان اشغال عراق توسط قدرت های سلطه گر و بالاخص آمریکا می گذرد، نظیر چنین اظهاراتی از قول نیروهای اشغالگر بیشتر شنیده می شود و در جای خود نشانه غیرقابل انکاری از گرفتار شدن اشغالگران در باتلاق خود ساخته و عجز و ناتوانی روزافزون آنان در تحقق اهداف بلندپروازانه ای است که تصور می کردند، به ضرب سلاح و تجهیزات نظامی به آسانی به آنها دست خواهند یافت. صد البته چنین اظهارات و اقداماتی فقط از سوی سربازان و افسران اعزام شده به عراق که مجری اوامر و نقشه های جاه طلبانه کاخ نشینان واشنگتن و لندن و…و به طور مستقیم درگیر بحران عراق هستند، شنیده و دیده نمی شود، بلکه از آغاز تهاجم اشغالگران به عراق و به ویژه طی ماه های اخیر بارها شاهد اعتراض محافل و احزاب سیاسی و کارشناسان و رسانه های غربی و بالاخره تظاهرات مردمی در آمریکا و انگلستان و… علیه اقدام مداخله جویانه آمریکای سلطه گر و شرکای آن بوده ایم که ضمن آن در باره سرنوشت شوم و شکست محتومی که در انتظار آنان است، هشدار داده و خواهان خروج هرچه سریع تر آنان از خاک عراق شده اند. اخیرا هم صدای اعتراض مقامات نظامیان آمریکایی درآمده و همین چند روز پیش در خبرها خواندیم که فرماندهان ارشد نظامی آمریکا در نشست محرمانه با جرج بوش و برخلاف انتظار او طی گزارشی ناامیدکننده از تحلیل روزافزون توان عملیاتی نیروهای آمریکایی در عراق خبر داده و درباره عواقب ناشی از فشارهای روحی و روانی نیروهای ارتش آمریکا به دلیل استقرار طولانی در عراق هشدار داده و اظهار نگرانی کرده اند. اینها همه از این حکایت دارد که آمریکا در عراق هم ـ مثل ویتنام ـ به بن بست رسیده است آنچنان که مدت هاست در فلسطین و لبنان هم به چنین وضعی مبتلا شده است. آنان نه تنها اقتدار و پرستیژ ابرقدرتی خود را از دست داده اند و با اقدامات سیاسی و اشارات مقتدرانه خود دیگر نمی توانند خواسته های خود را عملی سازند، بلکه اینک حتی به ضرب زور و سلاح و اعمال خشونت و تهدید و بکارگیری تجهیزات و امکانات کم نظیر نظامی (قدرت سخت) در اختیار نیز نمی توانند حرف خود را در عراق و هر جای دنیا که مردم آن آگاه شده و به پا خاسته اند، به پیش ببرد. و درست در چنین وضع و اوضاعی است که می بینیم، نقطه مقابل آمریکا، یعنی ایران که نه به اندازه آمریکا سلاح و تجهیزات نظامی دارد و نه تیری به سمت کسی شلیک کرده و نه مثل آنها تلفات داده است، نفوذ کلمه اش هر روز نسبت به روز قبل بیشتر و خواسته های به حق و مشروعش محقق می شود. و این دلیلی ندارد جز نهراسیدن از اخم کردن های بین المللی و نترسیدن از صدا کلفت کردن قدرت های زورگو و بالاخره به کارگیری خرد و تدبیرـ قدرت نرم ـ و برخورد منطقی و عزت مدارانه با مسائل و مشکلات، و در این راه تا آنجا پیش رفته که بسیاری از شخصیت های سیاسی جهان از جمله خاویر سولانا، مقام ارشد اروپایی ایران، را قدرت نخست خاورمیانه لقب داده اند. ناگفته پیداست که موقعیت و جایگاه غرورانگیز کنونی کشور ما با پیروزی انقلاب اسلامی به دست آمده است. انقلابی که با تکیه بر سنت و سیره پیامبر بزرگوار اسلام(ص) و الگوگیری از روش مبارزه و نهضت پیروز آن بزرگوار که محور آن علاوه بر توکل به خدا و لطف و امداد آن قدرت لایزال، به کارگیری عقل و علم بود، برخلاف همه تصورات و معادلات کاغذی و در اوج تنهایی و بی کسی و دشمنی و سنگ اندازی دشمنان قسم خورده به پیروزی رسید و از همان آغاز تا به امروز با بهره گیری از فرهنگ و آموزه های مکتب تشیع و سیره ائمه بزرگوار (علیهم السلام)، در برخورد با مسائل و مشکلات داخلی و همچنین تحولات و حادثه های منطقه ای و خارجی، در عین تعصب و پافشاری بر اصول، با انعطاف منطقی و خردمندانه در به کارگیری تاکتیک های متنوع و به جا، نه تنها بقأ و تداوم بالنده خود را حفظ کرده است، بلکه موفق شده حرف حق و خواسته های مشروع خود را در عرصه های بین المللی و مجامع جهانی بر کرسی بنشاند و به عنوان یک الگوی تمام عیار برای ملت های ستمدیده و خواهان نجات و آزادی مطرح شود. تداوم و موفقیت های پیاپی کشور ما در حالی به دست آمده که طی ۲٨ سال گذشته، ایران آغازگر هیچ تعرض و حمله نظامی نبوده است و همواره سعی داشته است با زبان منطق و به کارگیری عقل و درایت و افزودن بر توان علمی، هنرمندانه، خواسته های به حق خود را در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و علمی و…علی رغم تلاش دشمنان تحقق بخشد. با این همه گرچه به واسطه پیروزی انقلاب اسلامی شرایط کشور با گذشته بسیار متفاوت شده و عزت، استقلال و هویت کنونی ایران در جهان بی نظیر است ، اما هنوز راه زیادی برای رسیدن به جایگاه حقه و شایسته این کشور اسلامی و جبران عقب ماندگی ها وجود دارد. بدون تردید یکی از مهمترین ابزاری که می تواند در ادامه این راه پرفراز و نشیب به یاری ما بشتابد، مجهزشدن به قدرت علم و ارتقأ تکنولوژی و فناوری است. و این نکته ای است که دشمنان ما نیز از آن غافل نیستند و هیاهو و مانع تراشی هایی که آنان بر سر راه دستیابی ایران به فناوری هسته ای ایجاد کردند، دقیقاً از همین منظر قابل تحلیل است دشمنانی که خود با تکیه بر پیشرفت های تکنیکی و قدرت علمی و البته استفاده نامشروع از آن چنین جایگاهی را در جهان به دست آورده اند.
در واقع نهضت علمی و نرم افزاری پدید آمده به ویژه طی سال های اخیر، امروز، کشور ما را در برابر قدرت های رو به ضعف و عربده کشی قداره کشان مست، به پیش برده و قرین پیروزی های بزرگ کرده است. تاکید رهبر فرزانه انقلاب در ملاقات اخیر جمعی از نخبگان کشور مبنی بر اینکه قدرت ها را زمین می زنیم و برای دستیابی به پیروزی های بزرگتر آینده مجهز به علم شوید ، مسئولیت نخبگان و همچنین دستگاه های برنامه ریز را سنگین و مضاعف می سازد. گرچه امروز با مشاهده هزاران نخبه جوان و پرانگیزه ـ که تعداد بیشتری نیز ناشناخته مانده اند ـ امیدوار می شویم که آن نهضت علمی و بیداری فکری در گستره یک کشور و ملت و جوانان آن جریان یافته است و توفیقات امروز هنوز از نتایج سحر است و باید منتظر طلوع صبح دولت پیروزی بمانیم.

منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی