روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۷ شهريور ۱٣٨۶ -  ۱٨ سپتامبر ۲۰۰۷


هموار شدن راه مشارکت بخش خصوصی
شاگردان استاد شریعتی
آخرین میخ بر تابوت آمریکا
بازگشت نگاه پریماکفی به روسیه
راه هموار بخش خصوصی با تصویب لایحه اجرایی اصل ۴۴
توصیه های آیت الله مهدوی کنی به اصولگرایان
ضرورت کنترل نقدینگی

انسان در برابر شیطان و…سهیل محمودی، شاعر برجسته، در یادداشتی در روزنامه اعتمادملی ، سحرخوانی خویش را ادامه داده، نوشته است:
تا مگر یک نفسم بوی تو آرد دم صبح
همه شب منتظر مرغ سحرخوان بودم
سعدی
از جلوی دانشگاه تهران رد می شدم. دو سال پیش بود تقریبا. با کم و زیادش. تصویر استاد شادروان محمدتقی شریعتی، مفسر ارجمند قرآن و عالم و مجاهد و مبارز سال های نه چندان دور، بر تابلویی به چشم می آمد. بیلبوردی با چهار ـ پنج متر ارتفاع و دو ـ سه متر عرض. خوشحال شدم که تصویر یکی از غریبان زیسته بر خاک هم بعد از سال ها به بهانه برگزاری کنگره ای در معرض تماشای اهل معناست. یکی ـ دو روز بعد، عزیزانم آقای رسول جعفریان و مهدی مهریزی، عالمان سختکوش حوزه، به کرامت تلفنی زدند. سرافرازم کردند و دعوتم کردند به همان کنگره بزرگداشت استاد شریعتی که در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار می شد، بروم و من هم شعری بخوانم برای استاد که سال ها پیش در زمان حیاتش برای او غزلی عاشقانه سروده بودم. با افتخار و اشتیاق و سربلندی پذیرفتم. عصر روز برگزاری، خودم را به سالن رساندم. اولا دیدار برخی از بزرگان فرهنگ و دین و مجاهدت، روشنم کرد. بزرگوارانی چون دکتر محمدمهدی جعفری، استاد طاها حجازی، دکتر حسین رزمجو، دکتر ناصر میناچی، استاد پرویز خرسند و… پیش از بنده جناب طاهر احمدزاده، بر جایگاه خطابه بود. ردپای عبور سال ها بر چهره ایشان بیش از چند سال پیش که دیده بودمشان، نمایان بود. جناب طاهر احمدزاده به نکته ای اشاره کردند که بر همان صندلی که نشسته بودم شانه هایم به هق هق لرزید و چشم هایم بارانی شد. از خلوص و باور و دلباختگی استاد محمدتقی شریعتی به مولا و راه مولا علی (ع)یاد می کردند. می گفتند: خود شاهد بوده ام در چهار ـ پنج دهه پیش، استاد محمدتقی شریعتی، چه شب ها که به هنگام خواندن نهج البلاغه، دقایق و ساعتی صورت را لای این کتاب می گذاشته و به شدت و بی قراری، با کلام مولا می گریسته. گریه ای از سر درد و به جهت عشق به معنویت و عدالت و حقیقت… بیان این خاطره از زبان جناب طاهر احمدزاده، فضای تالار را دیگرگونه ساخت. پس از ایشان، نوبت من که رسید، رو به جمع پیش از شعر خواندن گفتم: نسل ما، شاگرد و آموخته و برکشیده شمایان و امثال دکتر شریعتی و استاد محمدتقی شریعتی است و… و آنچه آن سال ها، ما را به این عوالم کشید و پایبند این باورها ساخت همان خلوص و باورمندی و ایمان واقعی آن معلمان و داعیان بوده است… جوانان نسل امروز هم نیازمند همانگونه خلوص در عمل و اعتقاد راسخ و یکسانی گفتار و کردار و زهد و وارستگی و رهایی اند که استاد محمدتقی شریعتی تجسم آن بود…
و شعرم را خواندم:
ستاره است و از آفاق دور می تابد
بر انجماد زمین صبور می تابد
به کنج چله نشینی، خدای را دیده ست
از آسمان دلش نور طور می تابد

آخرین میخ!
روزنامه کارو کارگر در تفسیر سیاسی خود، تحت عنوان دیپلماسی ایران در تقابل با نیات ماجراجویی آمریکا با اشاره به واکنش آمریکا در قبال گزارش البرادعی و شرائط شورای حکام، نوشته است: بیانیه پایانی شورای حکام، با وجود تاثیرپذیری ازفشارهای قدرتهای غربی در همان سطح بیانیه وزیران امورخارجه اتحادیه اروپا باقی ماند. این نتیجه بی گمان مطلوب آمریکا و متحدان غربی اش نیست که می خواهند ایران را در وضعی صفر و یک قرارداده، تا به طور کامل در برابر اراده غرب مبنی بر چشم پوشی از حقوق هسته ای اش تسلیم شود.
حمید اسماعیلی، نویسنده این تفسیر در پایان نتیجه می گیرد: با تشدید برخی تهدیدهای لفظی آمریکائیان مبنی بر استفاده از گزینه نظامی علیه ایران… استقبال آمریکائیان از درگیری نظامی، آخرین میخ بر تابوب محافظه کاران خواهد بود.

دوباره پریماکف
روزنامه اعتماد، سرمقاله خود را به بحث تغییر در کابینه روسیه اختصاص داده است. الهه کولایی، نویسنده مقاله پوتین و خاورمیانه و اجرای آیین پریماکف پس از مروری بر مواضع گذشته روسیه در قبال خاورمیانه و رقابت آمریکا و روسیه در این منطقه می نویسد: پریماکف بر ضرورت استفاده روسیه از همه اهرمهای قدرت خود در منطقه و جهان اصرار می ورزد و پوتین به روشنی در امتداد تجویزهای پریماکف، سیاستهای خود را تنظیم کرده است…
وی باتوجه به خلاء تکنولوژیک روسیه نسبت به غرب نتیجه می گیرد: رهبران روسیه به خوبی می دانند که برخلاف دستیابی به درآمدهای عظیم نفت و گاز، همچنان نیازهای گوناگون آنها را به سوی غرب می کشاند. این نیازها در حوزه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی قابل تمیز است که به ویژه در حوزه تکنولوژی های پیشرفته، زمینه را برای نفوذ آمریکا مهیا می کند.

اصل ۴۴
روزنامه جام جم در سرمقاله خود با اشاره به این که با تصویب کلیات لایحه اجرای سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی، دیگر بهانه ای برای کوتاهی در عرصه خصوصی سازی کشور وجود ندارد، به قلم حمید اسدی، تحت عنوان دیگر هیچ بهانه ای پذیرفته نیست ، یادآور می شود: هرچند که باید اعتراف کرد از دل لایحه کنونی لزوماً قانون جامع و مانعی که تمام جوانب و الزامات میدانداری بخش خصوصی را در اقتصاد دربرداشته باشد، متولد نمی شود، اما می توان ادعا کرد که با تصویب این قانون دیگر بهانه و مستمسکی برای کم کاری باقی نخواهد ماند. دیگر هیچ مسئولی نمی تواند برای حرکت کند قطار خصوصی سازی بهانه تراشی و فرافکنی کند.

اصولگرایان و نقش آیت الله مهدوی کنی
روزنامه رسالت، در سرمقاله خود به قلم صالح اسکندری، تحت عنوان سرمایه اختصاصی اصولگرایان ، از روحانیت و پشتوانه علمی اصولگرایان به عنوان، یک سرمایه یاد می کند و با اشاره به توصیه ها و دیدارهای اخیر آیت الله مهدوی کنی با جریانهای اصولگرا، متذکر می شود:
آیت الله مهدوی کنی هیچ گاه دعوی رهبری سیاسی جریان اصولگرا را نداشته است و تنها نقش تذکر دهی و بالانس اصولگرایان را از مقام روحانیت، وظیفه تشکل متبوعش (جامعه روحانیت مبارز) می داند. در نهایت باید گفت توصیه ها و دیدارهای اخیر آیت الله مهدوی کنی با گروههای مختلف اصولگرا به منظور تحکیم و تثبیت وحدت در خور تمجید است و ایشان باید بیش از این در جریان تذکر و توصیه به اصولگرایان وارد شوند.

سیاستی فراگیر برای کنترل نقدینگی
روزنامه اعتمادملی در سرمقاله خود، فقط یک گام به جلو با ادعای فرافکنی دولت در عرصه های اقتصادی، برخی تغییرات اخیر در اظهارات مسئولان را به فال نیک گرفته، می نویسد: اگرچه همچنان بخشهایی از دولتمردان از مانده بیشتر پرداخت تسهیلات یا افزایش ارقام بودجه به عنوان موفقیت در کارنامه کاری خود یاد می کنند، اما عده ای دیگر که دستی نزدیکتر به اقتصاد دارند، همچون اقتصاددانان دیگر به این باور رسیده اند که یکی از مهمترین عوامل افزایش نرخ تورم در اقتصاد ایران، رشد بی سابقه نقدینگی است که باید برای آن فکری کرد.هرچند رسیدن به تعدادی از دولتمردان به این باور را باید گامی به جلو ارزیابی کرد، اما تا تمام گروه اقتصادی دولت به این باور نرسند و مغزی متفکر در دولت به تدوین یک بسته سیاستی فراگیر برای کنترل نقدینگی دست نیابد و تمام اجزای دولت به اجرای دقیق آن سیاستها پایبند نباشند، نمی توان نسبت به آینده اقتصاد ایران وکنترل نرخ تورم امیدواربود.

کسی جز شیطان؟
روزنامه کیهان در سرمقاله خود راه میانبر آورده است:
خداوندا! از تو می خواهم قلبم را از محبت و خشیت خویش و تصدیق کتابت و ایمان به خودت آکنده کنی و ازاندوه فراق و شوق لقای خود لبریز سازی.
دعای ابوحمزه ثمالی
همه، راه میانبر را دوست دارند. همه دوست دارند توانگری و توانمندی شان برکت پیدا کند و سرمایه و قدرتشان مضاعف شود. همه جای دنیا، قدرت را در اجتماع و اتحاد ملت ها جست وجو می کنند و در تکاپوی آنند اما… راه میانبر کجاست؟ شیوه برکت دادن و مضاعف کردن سرمایه و قدرت کدام است؟ و اکسیر الفت و اجتماع و اتحاد را کجا می توان سراغ گرفت تا بتوان دل های پراکنده و مختلف و مخالف را گرد هم آورد؟ آیا فرمول قدرت و زیادت را یکجا می توان جست و به کار بست و کامروا شد؟ یا به شکل دیگری بپرسیم: چگونه می توان اراده و عمل ـ خواستن و انجام دادن ـ را با هم التقا داد و عمل را چنان پروراند و بارور کرد که به نهایت مقصود برسد؟ آیا بشر همان گونه که در کشاورزی با اصلاح ژنتیک و شیوه های مشابه، موفق به چند برابر کردن محصول شده، می تواند فرمول هایی پیدا کند که هر اراده و عمل او، پروردگی و باروری مضاعف پیدا کند و آثار آن ماندگارتر شود؟
آری در این عالم ماده، بدون آن که قواعد و سنن و فرمول های طبیعی نقض شود، قواعد و فرمول های ماورایی هم هست که مسیر را کوتاه، عمل را بارور و توانایی و توانگری را مضاعف می سازد. فرمول هایی که قبل از هرچیزی از جوهره ایمان و یقین و اخلاص برمی خیزد؛ از باور پالوده و سره. جواب هم داده است، از روزگار آدم و نوح و ابراهیم و موسی و طالوت و یوسف و عیسی ـ علیهم السلام ـ تا دوران خاتم پیامبران محمد مصطفی صلی الله علیه واله و سلم. و تا روزگار معاصر در خاورمیانه اسلامی که رویارویی های نابرابر ملت های مسلمان با طواغیت را به معرکه ای شگفت و باورنکردنی بدل کرد.بی دلیل نبود که حامد ابوزیدها و سلمان رشدی ها و تسلیمه نسرین ها و مشابه های ایرانی آنها برای تردید و تشکیک و حیرت افکنی و نسبیت و خرافه انگاری دین ـ یا لااقل نارسا و گنگ و رازآلود و تأویل پذیری آن از سوی طواغیت عصر علم شدند. رصدخانه های اطلاعاتی و استراتژیک طواغیت باتجربه دو سه دهه اخیر، نیک پی برده بودند که اگر مسلمان ها به سلاح ایمان و یقین و عمل صالح مجهز شوند، کار تمام است. پس ایمان و یقین
مسلمین آماج تردید و تشکیک و تحقیر و تمسخر و انکار و افسون انگاری قرار گرفت. ابتدا به نام سکولاریسم، لیبرالیسم و روشنفکری لائیک، و بعد که جواب نداد، به نام دروغین روشنفکری دینی .
روشنفکری دینی عنوانی جذاب اما بی مسما بود در سایه روشن تلاقی شرق اسلامی با غرب اباحه مسلک. هم به معنویت می زد، هم به روشنفکری وترقی و پیشرفت. می توانست برای نسل جوان و نخبه و اهل فکر جذاب باشد؛ا ینکه باید پرسید، چون و چرا کرد، چراغ عقل را به کار گرفت و کاوید. ظاهری خوش نما و پسندیده، و باطن و مقصدی خلاف مقصود. هدف، شک برای رسیدن یقین نبود که این تردید و تحقیق برای رسیدن به حق، در دین ستوده است. هدف شک بود برای شک. مقصد طراحان صرفاً شک بود وحیرت یا بالاتر از آن بدگمانی و ناامیدی و یأس نسبت به آینده و… سرانجام، اگر به رویارویی با دین منجر نشد لااقل به انزوا و انعزال و کنار کشیدن ازعرصه سیاست و تهی کردن جبهه جوان بیداری اسلامی از سرمایه های جوان امت بینجامد. شیوه، شیوه شیطان و منافقین بود درتردیدافکنی و یأس آفرینی و متحیرسازی.
بی دلیل نیست که حضرت سیدالساجدین و زین العابدین علیه السلام در سحرهای ماه مبارک رمضان زمزمه می کرد اللهم انی اسئلک ایماناً تباشر به قلبی و یقیناً حتی اعلم أنه لن یصیبنی الا ما کتبت لی. خداوندا از تو مسئلت می کنم ایمانی که همواره در قلبم باشد و یقینی که بدانم بی تردید چیزی به من نمی رسد جز آن که تو مقرر کرده باشی . چنین ایمان و یقینی، گوهر و جوهر مسلمانی است. ائمه معصومین (ع) به طور مکرر در بسیاری از مناجات های ماه مبارک رمضان به ویژه شب های آخر و شب های قدر هم، روزه داران را توصیه کرده اند به این درخواست از پروردگار متعال و ان تهب لی یقیناً تباشر به قلبی و ایمانا یذهب الشک عنی. خداوندا به من قلبی ببخش که همواره قرین یقین باشد و ایمانی که شک را از من بزداید و ببرد .
ایمان است که اراده انسان را قوام می بخشد و استوار می دارد. یقین است که عمل را بهره ور و بارور می سازد. ایمان است که راه ناهموار را هموار و همت را برقرار می دارد. و عمل که سرشار از یقین شد متعالی می شود، کمال می یابد، به بلوغ و اوج می رسد و مضاعف می شود. ظاهر را که می نگری جنگ است و دو طرف با هم می جنگند، اما یکی برای حق و دیگری برای انکار آن. یا می بینی هر دو قرض می دهند یکی برای ربا و دیگری قرض الحسنه، قرض به خدا. و چه راست و رسا و زیباست آیات الهی :
مثال آنان که دارایی خویش را در راه خدا انفاق می کنند مثال دانه ای است که ۷خوشه برویاند، در هر خوشه یکصد دانه و خدا برای هر کس که بخواهد، مضاعف سازد و او وسعت دهنده داناست… مثال کسی که مال خویش را برای ریا نزد مردم انفاق می کند و به خدا و روز آخرت ایمان ندارد، مثل خاک است روی سنگ سخت و صاف که رگبار به آن برسد و همه را بشوید و چیزی باقی نگذارد. آنها از کاری که کرده اند، چیزی به دست نمی آورند و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمی کند. و مثال آنان که دارایی خویش را برای به دست آوردن خشنودی الهی و تثبیت (ملکات انسانی در) روح خود انفاق می کنند، همچون باغی است که در نقطه بلندی باشد و باران های درشت به آن برسد و میوه اش را دو چندان سازد و اگر هم باران بسیار نبارد، قطره ای کوچک بر او ببارد تا باز ثمر دهد و خداوند به آنچه می کنید، بصیر و بیناست… شیطان شما را به فقر و فحشا ـ نداری و زشت کرداری ـ فرا می خواند و خداوند شما را به مغفرت و فضل خویش دعوت می کند و او، وسعت دهنده داناست… یمحق الله الربوا و یربی الصدقات. خداوند ربا را به تدریج نابود کند و صدقات را فزونی بخشد (آیات۲۶۱ تا ۲۷۶ سوره بقره)
اینها حقایق جاری در تاروپود تاریخ است. چنین بود که سرمایه و ثروت و قدرت نمرودها و قارون ها و فرعون ها و ابوسفیان ها هنگام سرآمد صبر و مهلت الهی، هرگز دوام و قرار نیافت و اثری نبخشید، همچنان که طواغیت روزگار ما. آیا ارتش تا بن دندان مسلح صدام به پشتوانه زرادخانه قدرت های شرقی و غربی توانست بر ملت بی پناه اما متوکل ایران چیره شود؟ ارتش افسانه ای اسرائیل چه، آیا توانست کوچک ترین رخنه ای در صف پولادین حزب الله وارد کند؟… و امروز و فردا نوبت آمریکاست، بی تردید.
اخلاص و ایمان و صبر و جهاد، قرین توفیق و پیروزی است. یا ایهاالنبی حرض المومنین علی القتال. ان یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا مأتین… ای پیامبر مومنان رابه جهاد برانگیز. اگر از شما ۲۰ تن بردبار و صابر باشید، بر ۲۰۰ تن پیروز می شوید و اگر از شما ۱۰۰ نفر صابر باشید بر یکهزار نفر از آنها که کفر ورزیدند، پیروز می شوید چرا که آن قوم کافر، نمی فهمند (انفال ـ ۶۵).
ستمگران و طواغیت و در رأس آنها شیطان بزرگ به خوبی این نکته را فهمیده و بنابراین با برانگیختن سپاه فرهنگی خویش به مستضعفان و ستم کشیدگان چنان القا می کنند که بدون تجهیز و تمسک به ایمان و یقین، با قدرت ها مواجه شوند که حاصل چنین مواجهه ای نیز جز تسلیم طلبی و مشیت گرایی مذموم یا حداکثر دشمن زدگی و دشمن پرستی و مسحور او شدن نیست. آنها می دانند که با فرمول های عادی و مادی غالبند پس تمام همت خویش صرف می کنند تا با انواع بیراهه ها ـ نسبیت، حیرت روشنفکرانه، هرمنوتیک و تفسیربرداری آزاد همه باورها، تردید و تشکیک، بدگمانی و نا امیدی به خویش ـ مسلمانان و مومنان را به مواجهه متعارف (خلع سلاح شده) وادارند. راهنمایی آنها همان فراخوان شیطانی است الشیطان یعدکم الی الفقر والفحشاء . فراخوان به ضعف و نداری و بدکرداری.
می توان میانبر زد. عالم راه میانبر زیاد دارد. می توان به توانگری و توانمندی خویش برکت بخشید. می شود دل های پراکنده را به الفت و اجتماع و اتحاد رساند. اما بشرطها و شروطها. و لو ان اهل القری آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السمأ والارض… و اگر اهل آبادی ها و تمدن ها ایمان می آوردند و تقوا پیشه می کردند، هر آینه برکت ها را از آسمان و زمین برای آنها می گشودیم اما تکذیب کردند پس ما هم به خاطر آنچه خود کسب کرده بودند، مجازاتشان کردیم (اعراف ـ ۹۶) و هو الذی ایدک بنصره و بالمومنین… ای پیامبر، خدا کسی است که با یاری خویش و مومنان، تو را تأیید کرد. و بین قلب های آنها الفت داد. اگر تمام آنچه را روی زمین است انفاق می کردی، نمی توانستی بین دل های آنها الفت دهی اما خداوند بین آنها الفت داد که او عزیز و حکیم است (توبه ـ آیات ۶۲ و ۶٣).
آنکه ما را در اختلاف و آشفتگی و پراکندگی و ضعف و سردرگمی و یأس می خواهد، جزء شیطان است؟ اجداد ما آدم و حوا ـ به وسوسه ابلیس ـ یک بار سپر یقین از تن خویش گشودند و میوه ممنوعه چشیدند و شد آنچه شد. دشمن شاد شدند، چون مشورت از دشمن گرفتند، دشمن آشکار، عدو مبین! دیگر بار چرا باید از دشمن مشورت گرفت و گوش به نجوای او سپرد. راستی، چرا در رمضان المبارک ـ این شریف ترین زمان زمان ها ـ شیاطین در بندند و ضجه آنها بلند است؟

منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی